🔰#دال_درس
💠روایت آیت الله کوهستانی از عوارض نداشتن اخلاص در طلبگی:
🔻زمانیکه در مشهد در مدرسه میرزا جعفر مشغول تحصیل بودم، رفیقی داشتم به نام شیخ محمد که خیلی در درس و بحث کوشا بود و از من بیشتر زحمت کشید.
🔺روزی از وی پرسیدم: شیخ محمد! در تحصیل خیلی تلاش میکنی چه قصدی داری؟ گفت در محله ما شیخی است، میخواهم اینقدر ملا بشوم که از او بالاتر و عالمتر بشوم.
🔻 به او گفتم: بهجایی نمیرسی، چون #نیت تو #خالص نیست، باید #برای_خدا درس بخوانی، نه برای مقام.
🔺مدتها بلکه سالها گذشت که خبری از او نداشتم تااینکه پساز چند سال اقامت در نجف به کوهستان آمدم و تشکیل حوزه دادم. گاه برای زیارت امام رضا علیهالسلام به مشهد میرفتم. در یکی از این سفرها، روزی در بین راه مشهد در قوچان پیاده شدم که در مسجد نماز بخوانم.
🔺در خیابان که قدم میزدم چشمم به پیرمردی افتاد که کولهپشتی شبیه #حمال ها به دوش داشت. کنار دیوار نشسته و تکیه داده بود. به دقت او را نگریستم، شناختمش، شیخ محمد مدرسه میرزا جعفر بود.
🔺 درحالیکه چرت میزد به او گفتم: ای عمو! حالت چهطور است؟ چشمش را باز کرده و به من خیره شد، ولی مرا نشناخت، به او گفتم تو شیخ محمد نیستی؟ گفت: چرا خودم هستم! شما کی هستی؟ گفتم: من شیخ محمد کوهستانی هستم.
🔻چرا اینطور و با این وضع شما را میبینم؟ جواب داد: همانطوری که شما فرموده بودید، درس را برای خدا نخواندم و به اینحال گرفتار شدم.
🔺 درسم را تمام کردم و به محله خود رفته و در آنجا با شیخ اختلافمان شد، مردم بهخاطر اختلاف بین من و دو دسته شدند تااینکه مرا از محل بیرون کردند. آمدم شهر، وضع من نگرفت و مجبور شدم لباسم را درآورم و در حال حاضر داخل شهر حمالی میکنم تا خرج زن و بچه خود را تامین کنم.
📚 کتاب نسیم هدایت؛ صفحه ۵۷۶-۵۷۷.
🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر (ایتا و بله)
🆔@soada313
🌱#دال_درس
✅ رهبر معظم انقلاب: درس خواندن در حوزه عبادت است.
درس خواندن در حوزه های علمیه یک #عبادت محسوب می شود. اساتیدی كه قبل از درس وضو میگیرند تا با وضو بروند سر درس و طلابی كه پیش از رفتن به جلسهی درس #وضو میگیرند تا با وضو در درس حاضر بشوند، در حوزهها كم نیستند. این یكی از چیزهای معمولی و رائج است. ما از زندگی طلبگی تحلیل درستی نداریم.
(بیانات مورخه ۱۳۶۴/۰۹/۲۶)
#نیت
🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر (ایتا و بله)
🆔@soada313
🔰طلبگی کاهی یا طلبگی گندمی:
🌀کشاورز گندم می کارد. هدفش خود گندم است که برای غذای خودش است؛ اما در ضمن کاه هم دارد که غذای حیوانش خواهد بود. در مسیر آموزش شما باید به دنبال #گندم باشی، کاه خود به خود ایجاد خواهد شد. در طلبگی هدف یعنی همان گندم، کسب معرفت و خدمت به خلق است. کاهَش خود به خود جور خواهد شد. اگر کسی برای امرار معاش طلبه شود این طلبه نخواهد شد.
🔅اگر کسی طلبه کامل الانقطاعی شد یعنی تمام هم و غم خود را روی درس گذاشت موفق می شود. برای ادبیات باید دو سال کمال الانقطاعی کا رکرد. من با همین روش چهل روزه مکالمه انگلیسی و ترکی را یاد گرفتم.
⚡️ورود #نظامات_دانشگاه به حوزه و عوض شدن جای گندم و کاه یکی از بزرگ ترین آسیب های حوزه است. حضور و غیابی که استاد می کند کاهی است؛ به خاطر اینکه برای #حضور_جسم طلبه در کلاس حاضری می زند. اما حضور و غیابی که خود طلبه از خود می کند گندمی است. یعنی آیا در این یک ساعت چند دقیقه روحش در کلاس نبوده و حواسش پرت بوده. همین مقدار را باید غیبت بزند و برای غیبتش، خود را باید جریمه کند. اصل جریمه مهم است؛ حتی شده 50 صلوات باشد. جریمه سنگین نباشد که نتواند از عهده اش برآید.
🔹آفت دوم #فراموشی_مطالب بعد از گرفتن نمره است. حافظه ماشینی است که فرمانش در دست #نیت است. اگر شما مطالب را فراموشی می کنی، به این خاطر است که نیتت این بود که بخوانی تا قبول شوی. حافظه هم فقط برای امتحان آنها را حفظ می کند. اگر نیت درس خواندن گندمی شود، حضور و غیاب گندمی شود. آن وقت مطلب فراموش نخواهد شد.
🔸نمره برای فهم است نه برای حفظ. اگر امتحان دادی و نمره حفظ گرفتی؛ ولی احساس کردی هنوز مطلب برایت جا نیفتاده، برای خودت نمره گندمی نده و خودت را ضعیف ارزیابی کن و جریمه کن.
♻️مدارکی هم که حوزه می دهد مدرک کاهی است؛ یعنی بر اساس حفظ است. اگر در رشته ای کارشناس شدی؛ یعنی صاحب نظریه ثابت شدی، آن وقت مدرکت گندمی خواهد بود.
🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر (ایتا و بله)
🆔@soada313
⚡️#بازنشر به مناسبت #سالگرد_ارتحال آیت الله #محمد_کوهستانی
🔰#دال_درس
💠روایت آیت الله کوهستانی از عوارض نداشتن اخلاص در طلبگی:
🔻زمانیکه در مشهد در مدرسه میرزا جعفر مشغول تحصیل بودم، رفیقی داشتم به نام شیخ محمد که خیلی در درس و بحث کوشا بود و از من بیشتر زحمت کشید.
🔺روزی از وی پرسیدم: شیخ محمد! در تحصیل خیلی تلاش میکنی چه قصدی داری؟ گفت در محله ما شیخی است، میخواهم اینقدر ملا بشوم که از او بالاتر و عالمتر بشوم.
🔻 به او گفتم: بهجایی نمیرسی، چون #نیت تو #خالص نیست، باید #برای_خدا درس بخوانی، نه برای مقام.
🔺مدتها بلکه سالها گذشت که خبری از او نداشتم تااینکه پساز چند سال اقامت در نجف به کوهستان آمدم و تشکیل حوزه دادم. گاه برای زیارت امام رضا علیهالسلام به مشهد میرفتم. در یکی از این سفرها، روزی در بین راه مشهد در قوچان پیاده شدم که در مسجد نماز بخوانم.
🔺در خیابان که قدم میزدم چشمم به پیرمردی افتاد که کولهپشتی شبیه #حمال ها به دوش داشت. کنار دیوار نشسته و تکیه داده بود. به دقت او را نگریستم، شناختمش، شیخ محمد مدرسه میرزا جعفر بود.
🔺 درحالیکه چرت میزد به او گفتم: ای عمو! حالت چهطور است؟ چشمش را باز کرده و به من خیره شد، ولی مرا نشناخت، به او گفتم تو شیخ محمد نیستی؟ گفت: چرا خودم هستم! شما کی هستی؟ گفتم: من شیخ محمد کوهستانی هستم.
🔻چرا اینطور و با این وضع شما را میبینم؟ جواب داد: همانطوری که شما فرموده بودید، درس را برای خدا نخواندم و به اینحال گرفتار شدم.
🔺 درسم را تمام کردم و به محله خود رفته و در آنجا با شیخ اختلافمان شد، مردم بهخاطر اختلاف بین من و دو دسته شدند تااینکه مرا از محل بیرون کردند. آمدم شهر، وضع من نگرفت و مجبور شدم لباسم را درآورم و در حال حاضر داخل شهر حمالی میکنم تا خرج زن و بچه خود را تامین کنم.
📚 کتاب نسیم هدایت؛ صفحه ۵۷۶-۵۷۷.
🔅سعَدا؛ روزنه ای به طلبگی بهتر
🆔@soada313