eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
503 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سرمایه‌ی خرّمی به جز روی تو نیست و آرامگهِ خلق به جز کوی تو نیست آن‌ جفت که طاق‌ است قد و سایهٔ توست وآن طاق‌که جفت‌است جز ابروی تونیست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: 《قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ》 ارزش هركس به مقدار دانايى‌و تخصّص اوست. نهج البلاغه، حکمت ۸۱ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• ای ابر دل گرفته‌ی بی آسمان، بیا باران بی ملاحظه‌ی ناگهان، بیا چشمت‌بلای جان‌وتو ازجان، عزیزتر ای‌جان فدای‌چشم‌تو، باقصدجان بیا مگذار با خبر شود از مقصدت کسی حتی به سوی میکده، وقت اذان بیا شُهرت‌دراین‌مقام به‌گمنام بودن‌است از من نشان بپرس؛ ولی بی نشان بیا ایمانِ خلق و صبرِ مرا امتحان مکن بی آنکه دلبری کنی از این و آن، بیا قلب مرا هنوز به یغما نبرده ای ای راهزن! دوباره به این کاروان بیا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• تو را من چشم در راهم تو را من چشم در راهم، شباهنگام که می‌گیرند در شاخ «تلاجن» سایه‌ها رنگِ سیاهی، وز آن دل‌خستگانت راست اندوهی فراهم، تو را من چشم در راهم. شباهنگام، درآن دم که برجا درّه‌ها چون مرده‌ماران خفتگانند، درآن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام، گرَم یاد آوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم تو را من چشم در راهم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24            
۲۱ آبان زادروز "علی اسفندیاری" نيمايوشيج؛ او در مدرسه چندان موفق نبود و به تحصيلات آكادميك اهميتی نمی‌داد. انقلاب‏های اجتماعی سال‏های ۱۳۰۰ - ۱۳۰۱ او را به كناره‌گيری از مردم و زندگی در ميان جنگل‏ها و دامان طبيعت و هوای آزاد كشاند و در آن‏جا اشعار بيشتری سرود. وی از ۱۳۱۱ ساكن تهران شد و تا اواخر عمر در  این شهر ماند. نيما با حركتی كه در طول زندگی خود داشت، نشان داد كه از شعر و هنر، ادراكی عميق و تازه دارد و شايستگی اين را داراست كه در عرصه سرشار و پربار ادب فارسی، بنيانگذار شيوه‌ه‏ای نوين باشد. بنابر اين ، شعری را وارد صحنه ادب فارسی کرد كه در عين نداشتن قافيه و رديف، دارای وزن و هجا بود. اين سبك شعر به شعرنو و شعر نيمايی مشهور است و افراد فراوانی به پيروی از سبك او، هنر آزمايی كرده‏‌اند. شعر آزاد نيمايی تفاوت‏های آشكاری با شعر سنتی داشته، از لحاظ عاطفی بيشتر جنبه اجتماعی و انسانی دارد و تخيل و صور خيال هر شاعر از تجربه شخص او سرچشمه می‌گيرد. او از لحاظ زبان، هر كلمه‌ای را در شعرنو به كار می‌برد، با اين شرط كه با كلمات همجوار، بيگانه و ناساز نباشد. به نظر او وزن بايد تابع احساسات و عواطف شاعر باشد. نيمايوشيج را به حق، پدر شعرِنو فارسی می‌خوانند. از او به غير از مجموعه اشعار، آثار ديگری به چاپ رسيده است از جمله: داستان‏ها، اشعار، آثار تحقيقی، يادداشت و نامه‌ها. وی در ۱۴ دی ۱۳۳۸ تهران درگذست و آرامگاهش، يوش است. کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24 ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• ﺳﺒﻮﮐﺸﺎن ﮐﻪ ﺑﻪ ﻇﻠﻤﺎت ﻋﺸﻖ ﺧﻀﺮ رﻫﻨﺪ ز ﺟﻮی آب ﺑﻘﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ ﭼﺎﺑﮑﯽ ﺑﺠﻬﻨﺪ ﺟﻼ و ﺟﻮﻫﺮ اﯾﻦ ﺑﻮاﻟﻌﺠﺐ ﮔﺪاﯾﺎن ﺑﯿﻦ ﮐﻪ ﺟﻠﻮه ﮔﺎه ﺟﻼل و ﺟﻤﺎل ﭘﺎدﺷﻬﻨﺪ ﺑﺮون رو از ﺧﻮد و آﻧﮕﻪ درون ﻣﯿﮑﺪه آی ﮐﻪ ﺧﺮﻗﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ اﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ رﻫﻦ ﺑﺎده ﻧﻬﻨﺪ ﮐﻼهﺑﻔﮑﻦ و ﺑﺮ ﺧﺎک ﻧﻪ ﺳﺮ ﻧﺨﻮت ﮐﻪ ﻣﻬﺮ و ﻣﺎه ﺑﺮ اﯾﻦ در ﺳﺮان ﺑﯽ ﮐﻠﻬﻨﺪ ﭼﻪ ﭼﺎره ده ﻣﻪ ﺑﺮج ﺷﺮف ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ از ﺷﻌﺎع و ﺷﻔﻖ رﺷﮓ ﻣﺎه ﭼﺎردﻫﻨﺪ ﭼﻪ ﻓﺮ ﺑﺨﺖ ﺑﻠﻨﺪی اﺳﺖ ﺑﺎ ﻣﻪ و ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺳﺒﺎن در اﯾﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎرﮔﻬﻨﺪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮﯾﺎر دراﯾﻦ ﻫﻔﺘﺨﻮان ﺗﻬﻤﺘﻦ ﺑﺎش ﮐﻪ دﯾﻮ ﻧﻔﺲ ﺣﺮون اﺳﺖ و راﻫﺒﺎن ﻧﺮﻫﻨﺪ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• نه هرکس از محبّت مایه‌دار است نه با هر کس محبّت سازگار است بروید لاله با داغ جگر تاب دل لعل بدخشان بی‌شرار است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌺🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۵) ضرب‌المثل: اَل اَلی یووار اَلدَه دونَر ئوزی یووار ترجمه: دست دست را می‌شوید و دست‌ها برگشته صورت را می‌شویند. توضیح: _ این ضرب‌المثل زمانی که فردی بخواهد بگوید نتیجه کار به خود انسان بر‌می‌گردد کاربُرد دارد و معادل حدیثی از امام على عليه‌السلام است که فرموده‌اند: كَما تَدينُ تُدانُ( از هر دست بدهى، با همان دست پس می‌گيرى) و معادل: 《هرچه کنی به خود کنی، گر همه نیک و بد کنی》در فارسی است. کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• مرو نازنینا از این رفتنت دل‌و دین زدستم یقین می‌رود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• غزل ۱۱۲ زهی رفیق که با چون تو سروبالایی است که از خدای بر او نعمتی و آلایی است هر آن که با تو دمی یافتست در همه عمر نیافتست اگرش بعد از آن تمنایی است هر آن که رای تو معلوم کرد و دیگربار برای خود نفسی می‌زند نه بس رایی است نه عاشقست که هر ساعتش نظر به کسی نه عارفست که هر روز خاطرش جایی است مرا و یاد تو بگذار و کنج تنهایی که هر که با تو به خلوت بود نه تنهایی است به اختیار شکیبایی از تو نتوان بود به اضطرار توان بود اگر شکیبایی است نظر به روی تو هر بامداد نوروزیست شب فراق تو هر شب که هست یلدایی است خلاص بخش خدایا همه اسیران را مگر کسی که اسیر کمند زیبایی است حکیم بین که برآورد سر به شیدایی حکیم را که دل از دست رفت شیدایی است ولیک عذر توان گفت پای سعدی را در این لجم چو فروشد نه اولین پایی است   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سال‌ها رفت و دلم در تب و تاب است هنوز نقش مستورى من نقش بر آب است هنوز به طرب حمل مکن سرخى رویم که ز هجر قلب آکنده ز غم دیده پر آب است هنوز من کجا؟ یار کجا؟ طالع بیدار کجا من اسیر غم او، بخت به خواب است هنوز دامنش گیرم اگر لطف خدا یار شود لیک افسوس‌که این قصه سراب است هنوز سخت من طالب دیدار و تو غایب ز نظر ز آتش هجر تو این قلب کباب است هنوز همچو یک قطره‌ی آبیم به دریاى جهان زندگى زودگذر، همچو حباب است هنوز «ناصر» از عشق تو آموخت سخن گفتن را زین سبب گفته او گوهر ناب است هنوز آیت‌الله ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• عطش به سوی تو آورده ام ، هزار کویر هزار چشمه ی من ! هدیه مرا بپذیر مرا نبرده پریدی ، شکسته باد آن دست که سنگ زد به پر و بال مرغکان اسیر الامعبر بیدار خوابی دل من ! منم پس از تو و این خواب های بی تعبیر من و تو هر دو به زندان خویش و ، تا هستیم خمیده گردن مان زیر بار این زنجیر به فرض اگر که کنم چاره مرگ را ، دانم که نیست تا به قیامت غم تو چاره پذیر هنوز با منی آن لحظه ای که می گفتی : " تو بسته ی من و ، ما هر دو بسته ی تقدیر کدام آینه جز دیدگان عاشق من تو را چنان که تویی ، می نماید ، ای تصویر ! دلی نه جزء دل من لایق محبت توست ستاره ی تو کجا ، وان کرانه های حقیر ؟ همین نه دیر رسیدم به تو که صدها بار ز ره رسیده ام اما همیشه با تاخیر پس از تو شاعر تو ، دیگر آن توانش نیست که باز با غم عشقی دگر شود درگیر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24