eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
502 عکس
67 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• امروز زادروز است کسی که توانست میعارهای هزار ساله شعر پارسی را با شعرهایش، تحول بخشد علی اسفندیاری ۲۱ آبان ۱۲۷۶ خورشیدی در روستای یوش، از توابع بخش بلده شهرستان نور، به‌دنیا آمد.نام پدر او، ابراهیم‌خان اِعظام‌السلطنه به کشاورزی و گله‌داری مشغول . خواندن و نوشتن را نزد آخوندِ دِه فراگرفت... ۱۲ساله بود که به‌همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد باتشویق یکی از معلم‌هایش به نام (نویسنده و شاعر)به شعر گفتن مشغول گشت ، شعر بلند افسانه را به ، معلم قدیمی‌اش تقدیم نمود. پس از پایان تحصیلات در وزارت دارایی مشغول کار شد، اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد. در سال ۱۳۰۰ خورشیدی نام خود را به تغییر داد. نام یکی از اسپهبدان طبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضاء می‌کرد. دوران نوجوانی و جوانی مصادف است با توفان‌های سهمگین سیاسی ـ اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تأسیس جمهوری سرخ گیلان، روح حساس نیما نمی‌توانست از این توفان‌های اجتماعی بی‌تأثیر بمانَد. نیما ازنظر سیاسی تفکر چپ‌گرایانه داشت، و با نشریه ایران سرخ، همکاری قلمی داشت. ازجمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود، در دهه بیست خورشیدی، در نخستین کنگره نویسندگان ایران عضو هیئت مدیره کنگره بود. نیما یوشیج در جوانی عاشق دختری شد، اما به‌دلیل اختلاف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند. پس از این شکست، او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و می‌خواست با او ازدواج کند، اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید؛ بنابراین، عشق دوم نیز سرانجام خوبی نیافت. سرانجام در ۶ اردیبهشت ۱۳۰۵ ازدواج کرد. همسر وی،عالیه جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار بود.حاصل این ازدواج، که تا پایان عمر دوام یافت، فرزند پسری بود به نام که در سال ۱۳۲۱ به‌دنیا آمد. در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم به‌چاپ‌رساند.این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند و را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. ، منتقد ادبی، معتقداست که حتی درابتدا که به سبک قدیم شعر می‌سرود، توانایی خود را نشان داد. هرچند این اشعار ازنظر فرم کهن هستند، نیما معانی و موضوعات جدیدی در آنها گنجانده است. در پاییز سال ۱۳۰۱ شعر «ای شب» را در روزنامهٔ هفتگی نوبهار منتشر کرد. با دو شعر «ققنوس» (بهمن ۱۳۱۶ ش) و «غراب» (مهر ۱۳۱۷ ش) آغاز شد و او این دو شعر را در مجلهٔ «موسیقی» که یک مجلهٔ دولتی بود، منتشر کرد.مجله موسیقی سالهای ۲۰–۱۳۱۸، شعرهای جدی‌تر او را دربرداشت. گذشته از «صدای چنگ»، «قو»، «شمع کرجی» و فضای بیچون» -که شعرهای سالهای ۱۰–۱۳۰۵ است- شعرهای سالهای ۱۹–۱۳۱۶ - «گل مهتاب»، «ققنوس»، «مرغ غم»، «پریان»، «عنکبوت رنگ» و «خنده سرد» - چاپ می‌شود. او در ۶۴ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییرناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد. یوشیج درحالی‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تأثیری نداشت و در ۱۳ دی ۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران دفن شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی ۳۴ سال پس از فوت نیما بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. آرامگاه او در کنار آرامگاه خواهرش، (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و آرامگاه (نویسنده و مترجم)در میان حیاط جای گرفته است. از شعرم خلقی به هم انگیخته‌ام خوب و بدشان به‌هم درآمیخته‌ام خود گوشه گرفته‌ام تماشا را کآب درخوابگه مورچگان ریخته‌ام ارسالی: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• چه‌جان سختم که بعد از رفتن تو هنوز از عشق رمّان می‌نویسم به یاد روزهای آشنایی صدایم می‌کنی، جان می‌نویسم!! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• تا توانی دوستی و همدلی ایجاد کن خوش نباشد درمیان خلق غمّازی کنی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• مهمان پیری شدم در دیار بکر که مال فروان داشت و فرزندی خوب روی. 🤲 شبی حکایت کرد که مرا به عمر خویش به جز این فرزند نبوده است، درختی دراین وادی زیارتگاهست که مردمان به حاجت خواستن آنجا روند،😳 شبهای دراز در آن پای درخت بر حق بنالیده‌ام تا مرا این فرزند بخشیده است. 🤲 شنیدم که پسر با رفیقان آهسته همی‌گفت: چه بودی گر من آن درخت بدانستمی کجاست تا دعا کردمی پدر بمردی.😳 سال‌ها بر تو بگذرد که گذار نکنی سوی تربت پدرت تو به‌جاى پدر چه‌کردى‌خیر؟ تاهمان چشم‌دارى ازپسرت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• عشق تو ای‌ شیرین سخن بندی بوَد در گردنم آتش زنی هر روزو شب برقلب و جانم ای‌صنم خیزد ز جان و دل شرر، بر پا نماید شور و شر ترسم کنی نازی دگر آتش زنی بر خرمنم من عاشق روی توام مجنون گیسوی توام سرگشته‌ی کوی توام، آواره‌ی هر برزنم با باد می‌گفتم سحر درد جدائی تا مگر معشوق را باشد خبر زآن ناله و این شیونم من چیستم یا کیستم، دانم که کافر نیستم با نام تو من زیستم، بی‌زار از اهریمنم پرسیدم از پیرمغان‌، راه سعادت چیست‌هان؟ فرمود خود را وا رهان از قید این ما و منم گفتم‌زعشقش‌چون‌کنم‌دل‌درفراقش‌خون کنم؟ با سر سوی هامون کنم از خانمان در بر کنم؟ فرمود رو دردانه شو، از این و آن بیگانه شو این شمع را پروانه شو ای پر فسون و پر فنم گفتار آن روشن روان، تابید چون برقی به‌جان غرق عرق گشتم چنان آلوده شد پیراهنم از خودچنان‌گشتم خجل شد پای اندیشه به‌گِل گفتم دگر ماند به‌ دل آین آرزو تا مردنم دارم هزاران آرزو باشم غلام کوی او برهان چنین گویدکه من زین آرزو برسرزنم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• در هم تنیده عشق، مرا با خیال تو کی می رسد سپیده‌ی صبح وصال تو سودای تو بهانه‌ی بی خویش بودن است من را بگیر، این من ناچیز مال تو دارم به نقطه‌ی فنا نزدیک می‌شوم می‌پرسم از خیال تو، خوب است حال تو؟ از من مپرس چرا عاشقت شدم بیچاره عقل مانده خودش در سوال تو افتاده بود ته فنجان تو غزل من را غزل کشانده به فنجان فال تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
بیست‌و دوم آبان‌ماه (۱۳۶۲) سال‌روز شهادت سردار گرامی باد. نام: عباس نام خانوادگی: صالحی نام پدر: مرحوم اسدالله صالحی نام مادر: مرحومه صفیه(مینا)صالحی تاریخ تولد : ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۳۸ وضعیت تاهل: مجرد میزان تحصیلات: دیپلم عضویت: پاسدار زمان اسارت: زمستان سال ۱۳۶۰ جاده بیجار به دیوان‌درّه تاریخ شهادت: ۲۲ آبان ۱۳۶۱ محل شهادت: اشکان نحوهٔ شهادت: توسط گروهک‌ ضد انقلاب دمکرات سِن در زمان شهادت: ۲۲ سال‌ ۶ ماه‌و ۱۲ روز خصوصیات بارز اخلاقی: شجاع و جسور، فعال و پرتلاش محل مزار شهید: (مفقودالجسد) بنای یادبود در مزار شهدای هیدج سردار درسال ۱۳۵۸عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شده و با شروع درگیریهای گروهک‌های ضد انقلاب به استان کردستان منتقل می‌شود. وی از فرماندهان سپاه شهرستان دیوان‌درّه بودندکه در زمستان سال ۱۳۶۰ در حین حرکت از به محل خدمت به همراه دوست هیدجی‌اش در کمین گروهک افتاده و اسیر می‌شود او را به منطقه اقلیم کردستان عراق منتقل کرده و مدت‌ها اسیر نگه‌ می‌دارند تا اینکه بنا به اطلاعات موجود در تاریخ مذکور به شهادت می‌رسد و در همانجا نیز به خاک سپرده می‌شود به همین علّت پیکر او تا کنون مفقود مانده است. روحشان شاد و یادشان گرامی باد. برای اطلاع بیشتر از زندگی‌نامه و خاطرات شهید به صفحات ۸۷ تا ۱۰۷ کتاب《 》به قلم مراجعه فرمائید. ✍️ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌چکم ازخالی بشقاب سبز روشنت می‌چکم چون نم‌نم باران به‌روی دامنت آه، ای‌زیبای من،ای تو رفیق کودکی می‌دهم جان خودم‌ رالحظهٔ خندیدنت دستهایت رابده بامن برقص و شادباش بوسه‌ها گل میکند ازآبی پیراهنت از لبانت می‌زند شاتوت و سیب و رازقی طعم شیرین عسل دارد تورا بوسیدنت من کنارت شادهستم‌بی‌هوا بامن بخند شادی‌ام شددیدنی درپیچش رقصیدنت دوستت دارم بیا از لابه‌‌لای خاطرات ای‌رفیقم آب شدقلبم‌برای دیدنت اگر روزی رسید که احساس کردی احتیاج داری، من را بخوان، منی که با تو پیمان رفاقت بسته‌ام،منی‌که پای این عهدبا بندبند وجودم میمانم، هرچه دارم هرچه هست با تو شریک میشوم . حاضرم خود نخورم و خودنپوشم وخود نداشته باشم تا تو غنی باشی ازهرچیزیکه در زندگیت میخواهی. تو با وجودت بسیاری از روزهای من را از خلوت تارو تاریک و غمگینم به نوری از جنس عشق‌و محبت و خوشبختی رساندی. من تورا رفیق صدا نمیزنم، تورا یک امید صدا میزنم، امیدی برای رنگ رنگ شدن زندگی سیاه‌و تار من، رنگهایی که تشکیل شده از انگیزه و روشنایی پس تا زمانیکه دراین جهان هستم مرا بخوان، رفیق و امیدِمن کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• لبخندتان شرایط مطلوب بودن است یعنی دلیل تا به ابد خوب بودن است بانو، نگفته ام به شما؟ می شود مگر! تا نیستی پیشه ام آشوب بودن است فرقی به حال و روز یهودا نمی کند این عاقبت، بدون تو مصلوب بودن است ای شرح آتنای قنوتم، بدون تو تقدیر من شمایل مغضوب بودن است از کم و کیفِ عشق خبر دار، دار شد حلاج یک نمونه مرغوب بودن است ای کاش تا همیشه غزل باشد و شما این ماجرای تا به ابد خوب بودن است ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبت دردل‌این دخترِ ناز کند سرِّحقیقت دردلم باز هنوزازعشق مانده غنچه‌هایی شکوفایش کنیدو دیده را باز به‌عشق ومهر درهرجای دنیا شودزیباترین منظومِ اعجاز دراین‌صحنه‌که‌اشک‌شوق‌جاریست کندسلطان‌و شه‌را مثل سرباز ازاین‌اعجازمن درسی گرفتم نتش‌شوراست‌واحساس‌است‌وشهناز به‌شهرعشق،ما شاهی‌نداریم نه‌خودبینی نه‌سلطه‌نه‌طمع آز مهربانی یک سلوک است! یک نیاز نیازی برای آدم گمشدهٔ امروز مهربانی یک انتخاب است دوست داشتن حرمت است منفعت نیست خلوﺹ است رنگارنگ شدن نیست صفای دل است و بلاهت نیست دوست داشتن را دوست بداریم بی‌ریا، پاک و با تمام وجود لا‌یق مهربانی باشیم کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• قلبیم اولوب خدنگ جفا آشیانَه‌سی دوشدوم‌‌بلای‌محنته باتسون زمانَه‌سی هربیر چمنده زاغ و زغن مسکن اِیلَسه یتمز گولون قولاقینه بلبل ترانَه‌سی من بیر نفر طریق ادبدن چیخان‌مَرَم بیرعمردور باشومدی اونون آستانَه‌سی حالی‌پوزولدی‌زلفی پریشان اولان‌زمان بیر یانه دوشدی تِلَّری‌بیریانه شانه‌سی بیداد ریشه‌سی کسیلیدی بو اولکه دن مسدود اولیدی خانهٔ ظلمون دهانَه‌سی حاج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24