eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
504 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (س) چگونه گریه ز زینب علی کند مخفی که‌کشف رازکند چشم خون‌‌فشان علی دگر ز زخم مدینه بیان مکن مرآت مزن نمک به دل زخم شیعیان علی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• 🏴 ای نور جلی عشق علی حضرت مادر دستم به نخ چادرتان دخت پیمبر الگوی حیایی و فدایی ولایت از داغ تو خم شد کمر حضرت حیدر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• ای که تــو را داده پیمبــر سـلام! بوسـه بـه دستان تو می زد مـدام از مـن بی مـایـه ســلامی بـه تــو دُخـت گــران مـایـه ی خیــرالانـام آیـــه ی تطهیـــر نشــانی ز تـــو سـوره ی کـوثـر ز تو بگـرفتـه نـام جمله (لـو لاک... ) به‌تـو ختم شد دور فلـک از تــو بگیــرد قــوام! آبـروی قبلـه و محــــراب تــو عــرش الهـی ز تـو گیــرد مقـام! قصّه‌ی مسکیـن و یتیـم و اسیـر حــاتـم از آن وام گــرفته مــرام! قـدرِ نهـان! لیله ی پنهـان تـویی! خـارج از اوهـام و ز درک عــوام! خـانه ی تـو منــزل جبــریل بـود خیل مَلَک در طیران صبح و شام پای کمیتــم شــده پیش تـو لنـگ تـوسـن طبعــم شـده آرام و رام! آخ از آن دم کـه شـد امت یتیـم! فتنه به‌پا خــواست ز اهـل حـرام! روبـه مکـــّــار میان دار شــد! شیـرِ خـــداونـد میـانِ کُنـام مصلحتی بـود علی بــر نخـاست دم نـزَد و تیـغ دو دم در نیــام! فاطمـه شــد حـامی ملـک ولا کـرده بـه حـق و به حقیقت قیام ز آتش حقـــد و حسـد و کینـه ها سوخته شد آن در و دیوار و بام! (فاطمــةُ بِضعَـةُ مِنّـی... ) ، مگــر فاش نفرموده نبی(ص)این کلام؟! در حــق او امـت اســلام را جمله سفـارش ننموده مـدام؟! اوکه به‌بطنش گل‌نشکفته داشت شـــرم بـر آن قــوم ظلـوم و لئام! چیست روا دخـت پدر مـرده را؟ سیلی‌و مشت‌و لگدو...پس‌کدام؟! لیـک شــده از ستـمِ خصـمِ دون عمـر شــریفش بـه جـوانی تمـام! از غـم مرگش دل مـولا بسـوخت آتش جـان بود و شـرنگی به کام! دور نباشـــد پســر فــاطمــه دست بگیــرد عَلَــم انتقــام کــاش فــــدای تـو شـــود بهنـیـا جان رسد آن روز به حسن ختام ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• آنکه باشد او ز نسل فاطمه باشدش درخیر و خوبی‌ خاتمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• بداهه؛ مادرم چشمان خود را باز کن من زینبم یک دمی بامن سخن آغاز کن من زینبم سرّ مسمار و در و آتش چه بوده مادرم راز غم‌ها را طنین انداز کن من زینبم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• یاسِ پرپر به‌چاه برده دوباره، علی سرِخود را     گرفته ماتمِ پرواز شهپرِ خود را به غیرِ چاه کجا هست تا بَرَد آنجا  شکایت دلِ در خون شناورِ خود را ازآسمان‌و زمین سنگ فتنه‌می‌بارد   ردیف‌کرده‌به‌صف‌غصّه‌لشگرِخودرا چنین رسد به‌نظر، روزگار ِ بدکردار   گشاده‌دستِ دلِ نفرت آورِ خود را هوای‌ساقیِ کوثرچقدربارانی است  شکسته‌ست‌توگویی‌که‌ساغرِخودرا گرفته‌یاسِ عجیبی به‌خود ولی‌اله   عزا و یاسِ غمِ یاسِ پرپرِ خود را عجب‌طلاطم‌سختی فتاده بر دریا   چوداده برمَلَک‌الموت‌گوهرخود را تداعی‌درودیوار و سیلی و مسمار علی چگونه گشاید دگر درِخود را چه‌انتظارتوان داشت از گلستانی    به‌باد داده گلِ‌سایه گستر خود را علی‌که‌جایِ‌خودش‌طفلهای‌معصومش   نهفته اند به دل داغِ مادرِ خود را چقدرصحنهٔ‌تلخی‌است‌عاشقی‌تنها   شبانه دفن کندنعش دلبرِ خود را همینکه رفت‌پدر،فاطمیه هم آمد     چه‌زود دید پدررویِ دخترِ خود را به‌محضِ آمدنِ‌فاطمیّه‌ هادی‌ هم به‌رنگِ حُزن‌و عزاکر ددفتر خود را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• دیرآمدم...دیرآمدم... در داشت می‌ سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می‌داد؛ در بر سینه می‌زد محراب می‌نالید؛منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد عباس زخمی بود اصغر داشت می سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدم خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تاپای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می‌داد و خنجر داشت می‌سوخت شب بود ... بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن‌ها در داشت می‌سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سراسر جملهٔ عالم پُر زنانند زنی چون فاطمه خیر النِّسا کو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• بداهه؛ بار غم خم کرده یارب قامت حیدر چنان ناله دارد از فراق حضرت زهرا عیان پشت در افتاده بیکس حضرت خیرالنّسا گریه دارد امشب از هجران زهرا آسمان فِضّه می‌گوید که دیدم ناله می‌آید به گوش رفتم و دیدم به خون غلطیده مادر ناتوان تاگرفتم دست او را ناله و فریاد کرد شد بلند از درد پهلو ناله‌های الاَمان این‌چنین فرمود : فضه زخمی‌ام آرام گیر دست زهرا را که زهرا را نمانده نای و جان تارسید از رَه حسین و زینب و مولا حسن ام کلثومِ حزین هم در پی‌اَش ناله کنان گریه سر دادند و نالیدند از این اتفاق تا چنین دیدند حالِ مامِ خود را ناگران دست و پای مادر مجروح را بوسه زدند این‌چنین گفتند برخیز ای عزیز مهربان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد دلیل خلق زمین و زمان معین شد نوشت‌فاطمه‌یعنی‌خداغزل‌گفته است غزل‌قصیدهٔ‌نابی که درازل گفته است نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد ز درک خاک مقام فراتری دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• امتحان علی رسیده سخت‌ترین روز امتحان علی فتاده شعله‌ی آتش به آشیان علی وجود فاطمه رکن علیست بعد نبی که رکن می‌شکندپیش‌دیدگان علی دری‌که ختم رسل بی‌اجازه واننمود شکسته شد به‌لگددرب‌آستان علی دری‌که‌کرده‌سلامش‌باهم‌آن‌جبریل شدست قتلگه همسر جوان علی علی ز پای نیفتاد در همه غزوات زکف‌برون شده‌اینک‌چرا توان علی چه‌مشکلست‌علی‌راکه‌لب‌فروبسته و تازیانه خورد یار مهریان علی بگوش‌بانگ‌اذان‌میرسدولی‌جانسوز سرشته‌بسکه‌به‌هم ناله‌واذان علی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24