•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۵۴)
#ضربالمثل:
اوز گ.و.ت.و.ن یووا بیلمیر .
ترجمه:
ک.و.ن خودش را هم نمیتواند بشوید.
توضیح:
وقتی کسی بخواهد فردی را آنقدر بیعرضه و ناتوان قلمداد کرده و تحقیر کند مناسب هیچ مقام و منصبی نداند بدانند به طعنه از این ضربالمثل استفاده میکند.
#عطار در حکایتی جالب، به ماجرایی پرداخته که ضمن بیان مفهوم مورد نظر ما، نقل آن خالی از لطف نیست؛
مگر دیوانهای میشد بهراهی
سر خر دید بر پالیز گاهی
بدیشان گفت چون خر شد لگدکوب
چراست این استخوانش برسر چوب؟!
چنین گفتند کای پُرسندهٔ زار
برای آنکه دارد چشم بد باز
چو شد دیوانه زآن معنی خبردار
بدیشان گفت ای مشتی جگرخوار
گر آنستی که این خر زنده بودی
بسی زین کار خر را خنده بودی
شما را مغز خر دادست ایّام
از آنید این سر خر بسته بر دام
نداشت اوزنده چوب ازکون خودباز
چگونه مرده دارد چشم بد باز
ظاهراً این ضربالمثل ترکی از اصطلاح 《 مگس از خود دور کردن 》 در فارسی نباشد. که در ادبیات فارسی هم تبلور دارد #سعدی میگوید:
ای طفلکه دفع مگس ازخود نتوانی
هر چند که بالغ شدی آخر تو آنی
#میبدی در کتاب تاریخ خود به صراحت اشاره کرده و بتها را با خصوصیت ناتوانی معرفی کرده و نوشته است:
《 ... آن بُتان از ضعیفی چناناند که یک مگس از خود دفع نتوانند کرد و خود را بهکار نیایند دیگران را چون بهکار آیند!؟... 》.
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۵۸)
#ضربالمثل:
ایچهریسی ایچهریسین یِئییر.
ترجمه:
درونش درونش را میخورد.
توضیح:
این ضربالمثل به نوعی معادل 《 خونش خونش را میخورد》،《 خودخوری میکند》،《 دل توی دلش نیست》در زبان فارسی است و هرموقع فردی را ببینند زیاد در مورد روند نادرست کاری، یا انجام نشدن آن حرص و جوش میخورد یا اگر وضعیت برابر دلخواهش پیش نمیرود و بسیار ناراحت و مضطرب میشود از این ضربالمثل استفاده میکنند.
همین مفهوم به نوعی در شعر و ادبیات نیز استفاده شده است چنانچه #سایه گفته:
خون دل خوردنو دلتنگنشستن تاچند؟
دیگر ای غنچه برون آر سر از پیرهنت
یا #عطار گفته است؛
دلم گوئی ازین خون قوت جان یافت
چنین خونی بخون خوردن توان یافت
درجای دیگر گفته؛
جهانا حاصل پروردن ما
چهخواهدبودجزخونخوردنما
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
ز عشقت سوختم ای جان کجایی
بماندم بی سر و سامان کجایی
نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی
نه در جان نه برون از جان کجایی
ز پیدایی خود پنهان بماندی
چنین پیدا چنین پنهان کجایی
هزاران درد دارم لیک بی تو
ندارد درد من درمان کجایی
چو تو حیران خود را دست گیری
ز پا افتادهام حیران کجایی
ز بس کز عشق تو در خون بگشتم
نه کفرم ماند و نه ایمان کجایی
بیا تا در غم خویشم ببینی
چو گویی در خم چوگان کجایی
ز شوق آفتاب طلعت تو
شدم چون ذره سرگردان کجایی
شد از طوفان چشمم غرقه کشتی
ندانم تا درین طوفان کجایی
چنان دلتنگ شد عطار بی تو
که شد بر وی جهان زندان کجایی
#عطار
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۸۰)
#ضربالمثل:
آزا قانع اول، چوخی آلّاهدان ایستَه.
ترجمه:
به کم قانع باش، زیاد را از خدا بخواه.
توضیح:
وقتی این ضربالمثل را میخوانم ناخودآگاه فرمودهی خداوند در آیهی ۷سورهی ابراهیم که میفرماید:《 لَئِن شَكَرتُم لَأَزِيدَنَّكُم ... اگر سپاس گزارى كنيد، قطعاً [نعمتِ]خود را بر شما مى افزايم ...》به یادم میافتد و احساس میشود این ضربالمثل از نظر معنایی برداشتی از این آیه باشد.
این ضربالمثل بهنوعی توصیه اخلاقی و نصیحتی است که اهل فضل و بزرگان یا هرکسی در برابر زیاده خواهی و طمّاعی افراد بهکار میبرند.
ائمه معصومین در احادیث و علمای اخلاق، حکما و شعرا در متون و توصیههای اخلاقی همواره به دو مفهوم اصلی این ضربالمثل 《قناعت》 و 《از خدا خواستن》 را مورد تأکید قرار داده و مطالب مفیدی برای ما به یادگار نهادهاند.
از پیامبر گرامی اسلام نقل شده است: 《از خداوند بخواهید؛ و زیاد بخواهید، زیرا هیچ چیز برای او زیاد و بزرگ نیست》
#عطار گوید:
از خدا خواه هرچه خواهی ای پسر
نیست در دست خلایق نفع و ضرر
#سعدی در حکایتی نزدیک به مضمون ضربالمثل سروده است:
یکی گربه در خانهی زال بود
که برگشته ایام و بد حال بود
دوان شد بهمهمانسرای امیر
غلامان سلطان زدندش بهتیر
چکانخونشازاستخوانمیدوید
همی گفتوازهولجان میدوید
اگرجستم ازدست این تیر زن
من و موش و ویرانهٔ پیرزن
نیرزدعسل،جانمن،زخمنیش
قناعتنکوتر بهدوشابخویش
خداوندازآن بندهخرسندنیست
کهراضیبهقسمخداوند نیست
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۸۴)
#ضربالمثل:
ایپ قیریلدی اِشّک قاچدی.
ترجمه:
بند(طناب) پاره شد و خر فرار کرد.
توضیح:
وقتی کسی بخواهد بگوید شرایط و اوضاع تغییر کرده و دیگر آن وضعیت سابق نیست از این ضربالمثل استفاده میکند.
یعنی روند در حال عادی خود نیست و نمیتوان نتیجه خوبی از آن بهدست آورد.
در زبان فارسی اصطلاحات و ضربالمثلهای متعددی در بیان این معنا وجود دارد که مشهورترین آن《آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت》است.
علاوه بر این اصطلاح 《 آن مَهمِه را لولو برد》در زبان فارسی با ضربالمثل ترکی ما قرابت معنایی دارد.
با توجه به سبک و سلیقهی ما در توضیح ضربالمثلها، این ضربالمثل را هم در آینهی اشعار شعرا نیز بازبینی میکنیم. خوشبختانه برای خوانش درست و فهم منظور ضربالمثل اشعار زیاد و متعددی از شعرای بزرگ وجود دارد که مهمترین آن قصیدهای از حکیم بزرگ و شاعر نامدار #خاقانی شروانی است که برخی ابیات قصیدهاش به این قرار است؛
آن مصر مملکت که تو دیدی خراب شد
و آن نیل مکرمت که شنیدی سراب شد
سرو سعادت از تَف خذلان زگال گشت
و اکنون بر آن زگال جگرها کباب شد
هم پیکر سلامت و هم نقش عافیت
از دیدهی نظارگیان در نقاب شد
ایام سست رای و قدر سخت گیر گشت
اوهام کند پای و قدر تیز تاب شد
گر آتش درشت عذابی است بر نبات
آن آب نرم بین که بر او چون عذاب شد
عاقل کجا رود؟ کهجهان،دار ظلم گشت
نحل از کجا چرد؟ که گیا زهر ناب شد
بدعت ز روی حادثه پشتهدی شکست
شیطان خلاف قاعده رجم شهاب شد
خاقانیا وفا مطلب ز اهل عصر از آنک
در تنگنای دهر وفا تنگیاب شد
آن کعبه وفا که خراسانش نام بود
اکنون به پای پیل حوادث خراب شد
#اقبال_لاهوری با تضمین مصرعی از #عطار گفته است:
صدق و اخلاص و صفا، باقی نماند
«آن قدح بشکست و آن ساقی نماند»
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۸۶)
#ضربالمثل:
الفدَن بِیَه گَلمیر.
ترجمه:
از الف به ب نمیآید.
توضیح:
وقتی یک نفر روی موضع و نظر خود قاطعانه ایستادگی کند و بدون توجه به خواهش و دستور ایستادگی کرده و با هر نوع تعامل با دیگران مخالفت کند از این ضربالمثل در موردش استفاده میکنند.
در زبان فارسی اصطلاح 《 مرغش یکپا دارد》و《دو پایش را در یک کفش کرده》
در مورد اینطیف افراد است که خودخواهانه روی نظر خود پافشاری میکنند. #صادق_هدایت در داستان آبجیخانم از این اصطلاح استفاده کرده و نوشته است:《... مادر او پاهایش را در یک کفش کرده بود که برای سرِ شب خیمهشببازی لازم است ...》. #عطار هم گفته:
نشستی در غم یک پای موزه
که گفتت جز بگل نگشای روزه
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
گرت ملک جهان زیر نگین است
به آخر جای تو زیر زمین است
نماند کس به دنیا جاودانی
به گورستان نگر گر میندانی
جهان را چون رباطی با دو در دان
کزین در چون درآیی بگذری زان
تو غافل خفته وز هیچت خبر نه
بخواهی مُرد گر خواهی وگرنه
کسی کش مرگ نزدیکی رسیدست
چنین گویند کو رگ برکشیدست
تو هم ای سست رگ بگشای دیده
کز اول بودهای رگ برکشیده
تو را گر تو گدایی گر شهنشاه
سه گز کرباس و ده خشتست همراه
اگر ملکت ز ماهی تا به ماهست
سرانجامت برین دروازه راهست
چو بر بندند ناگاهت زنخدان
همه ملک جهان آنجا، ز نخ دان
ز هر چیزی که داری کام و ناکام
جدا میبایدت شد در سرانجام
بسی کردست گردون دست کاری
نخواهد بود کس را رستگاری
بدین عمری که چندین پیچ دارد
مشو غره که پی بر هیچ دارد
#عطار
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۹۲)
#ضربالمثل:
اؤزوم دیرَم، اؤزوم اِشیدیرَم.
ترجمه:
خودم میگویم، خودم هم میشنوم.
توضیح:
وقتی فردی حرفی، درخواستی را به زبان میآورد امّا هیچکس توجّهی نکرده و عکسالعملی نشان ندهد این ضربالمثل را در این موقعیت استفاده میکند.
با کمی اغماض میتوان آن را با ضربالمثل مشهور 《 گوش اگر گوش تو و ، ناله اگر نالهی من، آنچه جایی نرسد فریاد است》 در فارسی مطابق دانست. که البته اصل این ضربالمثل بیتی از #یغمای_جندقی است که گفته ایت:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
#عطار در معنایی نزدیک گفته است:
از درون دل پر حسرت هر خفته چنانک
آه و فریاد همی آید و گوش تو کر است
#مولوی گفته:
از سر درد و دریغ ازپس هر ذره خاک
آه و فریاد همی آید گوش تو کر است
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۲۰۳)
#ضربالمثل:
کورلار شهرینه گیردی بیر گوزی یوم.
ترجمه:
وارد شهر کورها شدی یک چشمت را ببند.
توضیح:
این ضربالمثل برای بیان لزوم همراهی و همرنگ شدن با جمعیت و قاطبهی مردم را بیان میکند.
هرچند برابر آموزههای دینی میتوان آن را نقض کرد و درست بودن آن را به چالش کشید ولی از گذشته چنین در بیانها متداول گشته است و در زبان فارسی 《 خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو》 در مقام کاربرد با آن تطابق دارد.
#عطار در بیانی شاعرانه میگوید:
رنگ دریا گیر چون شبنم ز خود بیخودشده
تا شوی همرنگ دریا گرچه یک شبنم شوی
ودر این بیت لزوم همآهنگ شدن را مد نظرقرار داده و گفته:
هرقطره که همرنگ نشد دریا را
او در دریا چگونه دریا بیند
#مولوی گفته است:
همرنگ جماعت شو تا لذت جان بینی
در کوی خرابات آ تا دردکشان بینی
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
تا من تو را بدیدم دیگر جهان ندیدم
گُم شد جهان زِ چشمم تا در جهان نشستی
#عطار
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۲۰۸)
#ضربالمثل:
اینَه اوجی جک .
ترجمه:
به اندازهٔ سرِ سوزن .
توضیح:
وقتی بخواهند مقدار چیزی را بسیار کم جلوه دهند از این اصطلاح استفاده میکنند، به بیاتِ دیگر "سرِ سوزن" نماد ذرّه، کم و چیز بیمقدار و بسیار کوچک است مثلا" در تحقیر فردی کسی میگوید:《 اینَه اوجیجَک عقلی یوخ》(به اندازه سرِ سوزنی عقل ندارد).
یا شاعر آب و آینه #سهراب_سپهری در مطلع شعر مشهورش میگوید:
《 روزگارم بد نیست،
تکه نانی دارم،
خرده هوشی،
سر سوزن ذوقی.》
در بین اشعار سایر شعرا نیز شاهد استفاده از این اصطلاح هستیم؛
#عطار متعدد در اشعار استفاده کرده از جمله:
یک سر سوزن ندیدم روی دوست
پس چرا گم کردهام سر رشتهای
یا:
یک سر سوزن ندیدی روی دولت ای فرید
دهزبان تاچند خواهی بودهمچون شانهای
#مولوی گفته:
پُر است خانهٔ دل از موکّل عجمی
که نیست یک سر سوزن بهانه را جایی
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
#عشق
عِشقت
به هزار پادشاهی
اَرزد...
#عطار
─═┅✰❣✰┅═─
کانال شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24