eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
503 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• باز جمعه باز روزِ انتظار بارالها! کِی نماید رخ نگار؟ کاش آن گل دیگر از ره سر رسد تا شود سرشار، عالم از بهار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• دلم خوش است به امّید وصل روی تو بگو به‌داغ غم هجر تو، چه چاره کنم؟! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
عُمَر خَیّام نیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (۴۴۰ – ۵۱۷ هجری قمری) همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده‌است، ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. رباعیات خیام به بیشترِ زبان‌های زنده دنیا برگردانده شده‌است. ای دل چو زمانه می‌کند غمناکت ناگه برود ز تن روان پاکت بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند زآن پیش که سبزه بر دمد از خاکت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۷۹) : داشون آتماخ ترجمه: سنگش را انداختن توضیح: سنگ کسی را (از دامن) انداختن منظور از خیر چیزی یا کسی گذشتن و رها کردن چیزی است که امید فایده و خیر از او نمی‌رود. با اینکه وجود رهبر و حاکم در جامعه اسلامی را لازم و ضروری می‌داند. ولی به‌دلیل بی‌لیاقتی شاهان قاجار از شرّی که داشته‌اند از خیرشان نا امید شده و با استفاده از این اصطلاح چنین گفته‌است؛ من آتارام بِئله شهین داشنی جاننی آلام ، کسرم باشنی شاید نقطه مقابل این ضرب‌المثل در فارسی《 سنگ کسی را به سینه زدن》باشد. در این اصطلاح از خیر کسی یا چیزی گذشتن بیشتر با ناراحتی و حتی عصبانیت همراه است چنانچه در شعر حکیم‌هیدجی مشاهده شد. هم در بین اشعار از این اصطلاح سود جسته و گفته است: بوردا شیرین خاطره‌لر یاتوبلار داشلاریلان باشی-باشا چاتوبلار آشنالغین داشین بیردن آتوبلار من باخاندا قاوزانیرلار باخیللار بیردَه یاتوب یاندیریللار یاخیللار در جای دیگر گفته است: آیریلیق داشینی بیردن آتایدیق جانی جانا، مالی مالا قاتایدیق در مقام کاربرد شاید بتوان آن‌را با ضرب‌المثل 《عطایش را به لقایش بخشیدم》 قابل تطبیق دانست چه این‌که در حکایتی نقل کرده است: 《درویشی را ضرورتی پیش آمد. کسی گفت: فلان نعمتی دارد بی‌قیاس، اگر بر حاجتِ تو واقف گردد همانا که در قضای آن توقّف روا ندارد. گفت: من او را ندانم. گفت: مَنَت رهبری کنم. دستش گرفت تا به منزلِ آن شخص در‌آورد. یکی را دید لب فرو‌هشته و تند نشسته. برگشت و سخن نگفت. کسی گفتش: چه کردی؟ گفت: عطای او را به لقای او بخشیدم.》 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• دشمن زیاده گشته‌و یاران چه کـم عِداد! زد زخــــم سینـه مـــدعی‌ام از سـر عنـاد قلبــم درون خــون و بـرون آهــم از نهـاد گفتی بیـایی ار شــود عــالــم پــر از فساد پـرشـد! چـه مانــع و سبب آمــد نیامدی؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• اگر چه خواب، نیاید به چشمِ کم سویم ولی بخاطرِ تو، شب بخیر می گویم من از هجومِ خیالِ تو باز بیدارم بخواب، راحت و خوش ای نگارِ مَه رویم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• روی بنمای که نزدیک شداز درد فراق آتش آه شرارم به تن و جان زندا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• دمادم سوزم از عشق شرر بارت علاجم نیست الا چشم بیمارت تو ای گل در کدامین باغ جا کردی؟ که من پروانه وار آیم به دیدارت تو خود باغی سراسر لاله و ریحان منم سرمست و حیران پشت دیوارت نمیگویم چو ماهی، چون که خورشیدی که گیرد ماه رنگ از نور رخسارت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۸۰) : عید اُولموش ترجمه: عید مرُده( جوان‌مرگ) توضیح: 《 عید 》در تلفّط ترکی به صورت 《عی= ای + د》 به معنای دورهٔ جوانی، نوجوانی و نوشکفتگی است. پس همان‌طور که از ترجمه‌اش پیداست《 عید اُولموش = جوان‌مرگ》 در مقام نفرین و بدخواهی برای مخاطب استفاده می‌شود. البته نباید از نظر دور داشت که این عبارت معمولا" توسط افراد آشنا بدون داشتن نیّت جدی و برای اظهار ناراحتی از کار فرد مخاطب با لحن جدّی و شوخی استفاده می‌شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• عشق، آوازه‌ی هستی : من اُول کسم که هوی و هوسلَه مشهورم او سرخوشم که آدیم عشقلن اولوبدور جار نکته اول : حکیم هیدجی دراین بیت به قدیمی و ازلی بودن عشق و به عقیده صوفیه عشق قدیم است اشاره می‌کند. : نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت : یک‌کرشمه کرده باخودجنبش عشق قدیم در دو عالم این‌همه شور و فغان انداخته نکته دوم: مصراع اول معادل 《منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن》 حافظ می‌باشد. نکته سوم: درباره‌ی واژه سرخوش گفته‌اند: نام حکیم هیدجی سرخوش بوده بعدا" به محمدعلی تغییر یافته است کاملا" نادرست است. سرخوش در اینجا ازلی وقدیمی عشق اشاره دارد به این دلیل که در سراج نوشته که مستی چند مرتبه دارد؛ اول سرخوش، بعد از آن تردماغ، بعد از آن سیه‌مست، بعد از آن خراب (غیاث اللغات) سرخوش یعنی : 《مست عشق ازلی 》. در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد عشق پیدا شد و آتش به‌ همه عالم زد جلوه‌ای‌کردرُخَت دیدمَلَک عشق نداشت عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عشق من باخَطِ مشکین توامروزی نیست دیرگاه است کز این جامِ هِلالی مستم علت دیگر این که اگر از نظر جامعه‌شناسی به نام‌گذاری درهر دوره نگاه کنیم نام سرخوش در جامعه هیدج آن زمان دیده نمی‌شود بيشتر نام‌ها به نام‌های مذهبی وواسلامی نزدیک است تا به نام‌های ایرانی من آن‌عاشق استم که دست قضا گل من به آب محبّت سرشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• مشاعره با نيشابوري روزي بوعلي در مجلس وعظ ابوسعيد شركت كرد. ابوسعيد درباره ضرورت عمل و آثار طاعت و معصيت سخن مي‌گفت. بوعلي اين رباعي را به عنوان اينكه ما تكيه بر رحمت حق داريم نه بر عمل خويشتن، انشا كرد: مــاييــــم بـه عفــــو تـــو تــولّا كـــــرده وز طـاعت و معصيــت تبــرّا كــــرده آنجـا كـه عنــــايت تـو باشــد، باشـــد ناكرده چو كرده، كرده چون ناكرده في ‌الفور گفت: اي نيـــك نـكــــرده و بــديـهــــا كـــرده وانـگــه بـه خـلاص خـود تمنا كــرده بـر عفـو مكـن تكيـه كـه هرگـز نبـود نا‌كرده چوكرده، كرده چون نا‌كرده. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24