eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
501 عکس
67 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• از خمستان جرعه‌ای بر خاک ریخت جنبشی در آدم و حوا نهاد عقل مجنون در کف لیلی سپرد جان وامق در لب عذرا نهاد دم به دم در هر لباسی رخ نمود لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد چون نبود او را معین خانه‌ای هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد بر مثال خویشتن حرفی نوشت نام آن حرف آدم و حوا نهاد حسن را بر دیدهٔ خود جلوه داد منتی بر عاشق شیدا نهاد هم به چشم خود جمال خود بدید تهمتی بر چشم نابینا نهاد یک کرشمه کرد با خود، آنچنانک: فتنه‌ای در پیر و در برنا نهاد کام فرهاد و مراد ما همه در لب شیرین شکرخا نهاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• عشق، آوازه‌ی هستی : من اُول کسم که هوی و هوسلَه مشهورم او سرخوشم که آدیم عشقلن اولوبدور جار نکته اول : حکیم هیدجی دراین بیت به قدیمی و ازلی بودن عشق و به عقیده صوفیه عشق قدیم است اشاره می‌کند. : نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت : یک‌کرشمه کرده باخودجنبش عشق قدیم در دو عالم این‌همه شور و فغان انداخته نکته دوم: مصراع اول معادل 《منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن》 حافظ می‌باشد. نکته سوم: درباره‌ی واژه سرخوش گفته‌اند: نام حکیم هیدجی سرخوش بوده بعدا" به محمدعلی تغییر یافته است کاملا" نادرست است. سرخوش در اینجا ازلی وقدیمی عشق اشاره دارد به این دلیل که در سراج نوشته که مستی چند مرتبه دارد؛ اول سرخوش، بعد از آن تردماغ، بعد از آن سیه‌مست، بعد از آن خراب (غیاث اللغات) سرخوش یعنی : 《مست عشق ازلی 》. در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد عشق پیدا شد و آتش به‌ همه عالم زد جلوه‌ای‌کردرُخَت دیدمَلَک عشق نداشت عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد عشق من باخَطِ مشکین توامروزی نیست دیرگاه است کز این جامِ هِلالی مستم علت دیگر این که اگر از نظر جامعه‌شناسی به نام‌گذاری درهر دوره نگاه کنیم نام سرخوش در جامعه هیدج آن زمان دیده نمی‌شود بيشتر نام‌ها به نام‌های مذهبی وواسلامی نزدیک است تا به نام‌های ایرانی من آن‌عاشق استم که دست قضا گل من به آب محبّت سرشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۱۱) : دلی شیطان دییر ترجمه: شیطان دیوانه می‌گوید. توضیح: به سروده هر عمل بدی، شیطانی است: برون از شرع هرراهی‌که خواهی رفت گمراهی خلاف‌دین هرآن‌علمی‌که‌خواهی‌خواند شیطانی اصطلاح《 دلی شیطان دییر》 که در زبان فارسی معادل《 شیطونه میگه》 است وقتی بر زبان جاری می‌شود که فرد در برابر مخاطب و فرد مقابل خود عصبی و ناراحت شده و به خودش تلقین می‌کند که در پاسخ حرف یا برای مقابله به مثل کار آن فرد ( که در نظرش بد و منفی بوده) او هم کار بدی که( عمل شیطانی آن هم از نوع شیطان دیوانه) است انجام دهد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• نگارا، وقت آن آمد که یکدم ز آن من باشی دلم بی‌تو به جان آمد، بیا، تا جان من باشی دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی به غم زان شاد می‌گردم که تو غم خوار من گردی از آن با درد می‌سازم که تو درمان من باشی بسا خون جگر، جانا، که بر خوان غمت خوردم به بوی آنکه یک باری تو هم مهمان من باشی منم دایم تو را خواهان، تو و خواهان خود دایم مرا آن بخت کی باشد که تو خواهان من باشی؟ همه زان خودی، جانا، از آن با کس نپردازی چه باشد، ای ز جان خوشتر ، که یک دم آن من باشی؟ اگر تو آن من باشی، ازین و آن نیندیشم ز کفر آخر چرا ترسم، چو تو ایمان من باشی؟ ز دوزخ آنگهی ترسم که جز تو مالکی یابم بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی فلک پیشم زمین بوسد، چو من خاک درت بوسم ملک پیشم کمر بندد، چو تو سلطان من باشی عراقی، بس عجب نبود که اندر من بود حیران چو خود را بنگری در من، تو هم حیران من باشی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• ⚘️⚘️ بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم نیم چون خوشدل و خرم بگرییم دمی بر جان پر حسرت بموییم زمانی بر دل پر غم بگرییم گهی از درد بی‌درمان بنالیم گهی از زخم بی‌مرهم بگرییم دل ما مرد، بر تن خوش بموییم چو عیسی رفت، بر مریم بگرییم چو کار از دست رفت، این گریهٔ ما ندارد هیچ سودی، هم بگرییم خوشا آن دم که با ما یار خوش بود کنون در حسرت آن دم بگرییم نشد جان محرم اسرار جانان بر آن محروم نامحرم بگرییم تن بیمار ما درهم شد از غم بر آن بیچارهٔ درهم بگرییم ز عمر ما دوسه دم ماند باقی بیا، کین یک دو دم بر هم بگرییم عراقی را کنون ماتم بداریم بر آن مسکین درین ماتم بگرییم ⚘️⚘️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟ دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟ بر من آن است که با فرقت او می‌سازم وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟ جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟ خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟ یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟ چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟ بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟ من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• کآن تمنّای جان حیران کو؟ آرزوی دل مریدان کو؟ ماهمه عاشقیم و دوست کجاست؟ دردمندیم جمله ، درمان کو؟ گِرد میدان قدس بر گردیم کآخر آن شهسوار میدان کو؟ بر رسیم از مواکب ارواح کای ندیمان خاص، سلطان کو؟ پیش مرغان عرش لابه کنیم کآخر این تخت را سلیمان کو؟ شاهباز فضای قدس کجاست؟ آفتاب سپهر عرفان کو؟ پرتو آفتاب سِرِّ قِدَم در سر این حدوث تابان کو؟ چند اشارت خود، صریح کنیم: غوث دین، قطب چرخ ایمان کو؟ مطلع نور ذوالجلال کجاست؟ مشرق قدس فیض سبحان کو؟ خاتم اولیاء امام زمان مرشد صدهزار حیران کو؟ صاحب حق، بهای عالم قدس، زکریا، ندیم رحمان کو؟ چه‌عجب گر به‌گوش‌جان‌همه آید از سِرّ غیب این کلمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌ بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟ گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟ نظری کن، که به جان آمدم از دلتنگی گذری کن: که خیالی شدم از تنهایی گفته بودی که: بیایم، چو به جان آیی تو من به جان آمدم، اینک تو چرا می‌نایی... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• آن کیست که بی‌جرم و گنه زیست؟ بگو بی‌جرم و گناه در جهان کیست؟ بگو من بد کنم و تو بد مکافات کنی پس فرق میان من تو چیست؟ بگو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۴۹) : یوکی ساماندی. ترجمه: بارش کاه است. توضیح: کاه در مقایسه با اقلام، اجسام و ... که مردم کشاورز، دامدار و ... با آن سر و کار داشتند جز محصولات تولیدی و مورد استفاده‌ی دام‌ها بوده، به کالایی سبک شهرت یافته است. به این ترتیب به در محاورات مردم و تا حدودی در متن شعر و ادبیات به عنوان نمادی از《بار سبک》مشهور شده است چنانچه در متن حکایتی گوید: 《... شیخ چون آن بدید، کلاه بنهاد و گفت: ای جوان! تو کیستی که خرمن جاه من در برابر دانه تو، کاه شد؟...》. به این ترتیب کاه یا پرِکاه به دلیل سبکی مثال مناسبی در شعر و صحبت و ... شده است. با استفاده از آن گفته: گرچه بر تندباد اندوه هستیَم چو پرکاه باشد با گذر از این مقدمات مردم هیدج در زبان ترکی وقتی کسی در توانایی علمی یا توانمندی در موضوعات دیگر خودرا بیش‌از آنچه هست خود را تبلیغ کند و نشان دهد. یا کسی بخواهد فردی را در توانمندی مورد بحث اعم از مقام علمی و ... تحقیر کند می‌گوید که فلانی《بارَش کاه است》. در بیتی دقیقا" همین معنا را در مورد فردی که عشق بویی نبرده ودر طول عمر 《 عاشق》 نشده به کار برده و گفته است: خر صفت، بار کاه‌و جو برده بی‌خبر زاده، بی‌خبر مرده در مقام کاربرد ضرب‌المثل ترکی 《 یوکی ساماندی》با 《 طبل تو خالیست》 در فارسی مطابقت دارد که این ضرب‌المثل نیز درباره فرد یا افرادی است‌که ادّعای زیادی دارند اهل تبلیغ و ایجاد سروصدا هستند اما در اصل و در عمل توانایی خاصی ندارد و همچنین فردی اگر بخواهد او را تحقیر کند یا اگر فردی بخواهد ضعف اورا بیان و در معرفی تحقیر کند از آن استفاده می‌کند چنانچه (ره) چنین استفاده کرده و گفته است:《... دانا چو طبله عطارست خاموش و هنر نمای و نادان خود طبل غازی، بلند آواز و میان تهی》. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• ای زندگی تو و توانم همه تو جانی‌و دلی، ای‌دل‌و جانم‌همه تو تو هستی من شدی، از آنم همه من من نیست شدم درتو، از آنم همه تو •┈┈•❀🕊🍃🌸🍃🕊❀•┈┈• ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۷۸) : قونشیه اُمیدی اولان شام‌سوز قالور، اویناشا امیدوار اولان اَرسیز. ترجمه: هرکس به همسایه امید داشته باشد بدون شام می‌ماند و هرکس به مرد عیاش(فاسق، دوست پسر) امید داشته باشد بدون شوهر می‌ماند. توضیح: این ضرب المثل در اصل تأکیدی بر اتکا بر خود و انتظار نداشتن از دیگران است. اگر فردی تکمیل شدن چیزی یا ادامه یافتن کاری و یا حتی در معنای ظاهری ضرب‌المثل، یعنی مثلا فرد برای غذای شب چیزی آماده نکند به این امید که همسایه یا کسی برای او شام خواهد آورد غلط است. با زبان شعر و عاشقانه گوید عمری به امید یار بردیم بسر با یار دمی خوش‌ننشستیم دریغ! قسمت اول ضرب‌المثل یعنی 《 هرکس به اميد همسایه باشد گرسنه می‌خوابد》 در زبان فارسی نیز متداول و مورد استعمال است. قسمت دوم به‌نوعی توصیه‌ای حکیمانه و موافق آموزه‌های دینی و عقلی است که برای رسیدن به هدف نباید از هر روش غلط استفاده کرد. خلاصه کلام اینکه برای رسیدن به هدف باید تلاشی کرد و برای موفقیت نباید منتظر دیگران ماند. حکما، علمای اخلاق و شاعران و ... هرکدام به نحوی به این مفهوم پرداخته و قلم زده‌اند. علامه گوید: مُسلِم استی بی‌نیاز ازغیر شو اهل عالم را سراپا خیر شو رزق خودرا از کف دونان مگیر یوسف‌اَستی خودرا ارزان‌مگیر گرچه باشی مورهم بی‌بال‌وپر حاجتی پیش سلیمان مبر حکیم همشهری نیز در موارد متعدد از جمله پیغام ششم کتاب به این موضوع پرداخته و توصیه می‌کند که نباید وابسته به دیگران بود چنانچه تلنگر زده و در بیتی گوید؛ تو بااین تن‌و توش‌و تاب‌و توان چرا بایدت دیگری داد نان ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24