•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
از خمستان جرعهای بر خاک ریخت
جنبشی در آدم و حوا نهاد
عقل مجنون در کف لیلی سپرد
جان وامق در لب عذرا نهاد
دم به دم در هر لباسی رخ نمود
لحظه لحظه جای دیگر پا نهاد
چون نبود او را معین خانهای
هر کجا جا دید، رخت آنجا نهاد
بر مثال خویشتن حرفی نوشت
نام آن حرف آدم و حوا نهاد
حسن را بر دیدهٔ خود جلوه داد
منتی بر عاشق شیدا نهاد
هم به چشم خود جمال خود بدید
تهمتی بر چشم نابینا نهاد
یک کرشمه کرد با خود، آنچنانک:
فتنهای در پیر و در برنا نهاد
کام فرهاد و مراد ما همه
در لب شیرین شکرخا نهاد
#عراقي
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
عشق، آوازهی هستی
#ملامحمد_حکیم_هیدجی :
من اُول کسم که هوی و هوسلَه مشهورم
او سرخوشم که آدیم عشقلن اولوبدور جار
نکته اول : حکیم هیدجی دراین بیت به قدیمی و ازلی بودن عشق و به عقیده صوفیه عشق قدیم است اشاره میکند.
#حافظ :
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
#عراقی:
یککرشمه کرده باخودجنبش عشق قدیم
در دو عالم اینهمه شور و فغان انداخته
نکته دوم: مصراع اول معادل 《منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن》 حافظ میباشد.
نکته سوم: دربارهی واژه سرخوش گفتهاند: نام حکیم هیدجی سرخوش بوده بعدا" به محمدعلی تغییر یافته است کاملا" نادرست است.
سرخوش در اینجا ازلی وقدیمی عشق اشاره دارد به این دلیل که در سراج نوشته که مستی چند مرتبه دارد؛
اول سرخوش،
بعد از آن تردماغ،
بعد از آن سیهمست،
بعد از آن خراب (غیاث اللغات) سرخوش یعنی : 《مست عشق ازلی 》.
#حافظ
در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوهایکردرُخَت دیدمَلَک عشق نداشت
عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عشق من باخَطِ مشکین توامروزی نیست
دیرگاه است کز این جامِ هِلالی مستم
علت دیگر این که اگر از نظر جامعهشناسی به نامگذاری درهر دوره نگاه کنیم نام سرخوش در جامعه هیدج آن زمان دیده نمیشود بيشتر نامها به نامهای مذهبی وواسلامی نزدیک است تا به نامهای ایرانی
#ملامحمد_حکیم_هیدجی
من آنعاشق استم که دست قضا
گل من به آب محبّت سرشت
#مجید_عسگری
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۱۱)
#ضربالمثل:
دلی شیطان دییر
ترجمه:
شیطان دیوانه میگوید.
توضیح:
به سروده #عراقی هر عمل بدی، شیطانی است:
برون از شرع هرراهیکه خواهی رفت گمراهی
خلافدین هرآنعلمیکهخواهیخواند شیطانی
اصطلاح《 دلی شیطان دییر》 که در زبان فارسی معادل《 شیطونه میگه》 است وقتی بر زبان جاری میشود که فرد در برابر مخاطب و فرد مقابل خود عصبی و ناراحت شده و به خودش تلقین میکند که در پاسخ حرف یا برای مقابله به مثل کار آن فرد ( که در نظرش بد و منفی بوده) او هم کار بدی که( عمل شیطانی آن هم از نوع شیطان دیوانه) است انجام دهد.
#عارف_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
نگارا، وقت آن آمد که یکدم ز آن من باشی
دلم بیتو به جان آمد، بیا، تا جان من باشی
دلم آنگاه خوش گردد که تو دلدار من باشی
مرا جان آن زمان باشد که تو جانان من باشی
به غم زان شاد میگردم که تو غم خوار من گردی
از آن با درد میسازم که تو درمان من باشی
بسا خون جگر، جانا، که بر خوان غمت خوردم
به بوی آنکه یک باری تو هم مهمان من باشی
منم دایم تو را خواهان، تو و خواهان خود دایم
مرا آن بخت کی باشد که تو خواهان من باشی؟
همه زان خودی، جانا، از آن با کس نپردازی
چه باشد، ای ز جان خوشتر ، که یک دم آن من باشی؟
اگر تو آن من باشی، ازین و آن نیندیشم
ز کفر آخر چرا ترسم، چو تو ایمان من باشی؟
ز دوزخ آنگهی ترسم که جز تو مالکی یابم
بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی
فلک پیشم زمین بوسد، چو من خاک درت بوسم
ملک پیشم کمر بندد، چو تو سلطان من باشی
عراقی، بس عجب نبود که اندر من بود حیران
چو خود را بنگری در من، تو هم حیران من باشی
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
⚘️⚘️
بیا، ای دیده، تا یک دم بگرییم
نیم چون خوشدل و خرم بگرییم
دمی بر جان پر حسرت بموییم
زمانی بر دل پر غم بگرییم
گهی از درد بیدرمان بنالیم
گهی از زخم بیمرهم بگرییم
دل ما مرد، بر تن خوش بموییم
چو عیسی رفت، بر مریم بگرییم
چو کار از دست رفت، این گریهٔ ما
ندارد هیچ سودی، هم بگرییم
خوشا آن دم که با ما یار خوش بود
کنون در حسرت آن دم بگرییم
نشد جان محرم اسرار جانان
بر آن محروم نامحرم بگرییم
تن بیمار ما درهم شد از غم
بر آن بیچارهٔ درهم بگرییم
ز عمر ما دوسه دم ماند باقی
بیا، کین یک دو دم بر هم بگرییم
عراقی را کنون ماتم بداریم
بر آن مسکین درین ماتم بگرییم
⚘️⚘️
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
با من دلشده گر یار نسازد چه کنم؟
دل غمگین مرا گر ننوازد چه کنم؟
بر من آن است که با فرقت او میسازم
وصلش ار با من بیچاره نسازد چه کنم؟
جانم از آتش غم سوخت، نگویید آخر
تا غمش یک نفسم جان نگدازد چه کنم؟
خود گرفتم که سر اندر ره عشقش بازم
با من آن یار اگر عشق نبازد چه کنم؟
یاد ناورد ز من هیچ و نپرسید مرا
باز یک بارگیم پست نسازد چه کنم؟
چند گویند مرا: صبر کن از لشکر غم؟
بر من از گوشهٔ ناگاه بتازد چه کنم؟
من بدان فخر کنم کز غم او کشته شوم
گر عراقی به چنین فخر ننازد چه کنم؟
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#یاصاحبالزمان_ادرکنی
کآن تمنّای جان حیران کو؟
آرزوی دل مریدان کو؟
ماهمه عاشقیم و دوست کجاست؟
دردمندیم جمله ، درمان کو؟
گِرد میدان قدس بر گردیم
کآخر آن شهسوار میدان کو؟
بر رسیم از مواکب ارواح
کای ندیمان خاص، سلطان کو؟
پیش مرغان عرش لابه کنیم
کآخر این تخت را سلیمان کو؟
شاهباز فضای قدس کجاست؟
آفتاب سپهر عرفان کو؟
پرتو آفتاب سِرِّ قِدَم
در سر این حدوث تابان کو؟
چند اشارت خود، صریح کنیم:
غوث دین، قطب چرخ ایمان کو؟
مطلع نور ذوالجلال کجاست؟
مشرق قدس فیض سبحان کو؟
خاتم اولیاء امام زمان
مرشد صدهزار حیران کو؟
صاحب حق، بهای عالم قدس،
زکریا، ندیم رحمان کو؟
چهعجب گر بهگوشجانهمه
آید از سِرّ غیب این کلمه
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
بود آیا که خرامان ز درم بازآیی؟
گره از کار فروبستهٔ ما بگشایی؟
نظری کن،
که به جان آمدم از دلتنگی
گذری کن:
که خیالی شدم از تنهایی
گفته بودی که:
بیایم، چو به جان آیی تو
من به جان آمدم،
اینک تو چرا مینایی...
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
آن کیست که بیجرم و گنه زیست؟ بگو
بیجرم و گناه در جهان کیست؟ بگو
من بد کنم و تو بد مکافات کنی
پس فرق میان من تو چیست؟ بگو
#عراقی
─═┅✰❣✰┅═─
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈•
#ضربالمثل_ترکی (۱۴۹)
#ضربالمثل:
یوکی ساماندی.
ترجمه:
بارش کاه است.
توضیح:
کاه در مقایسه با اقلام، اجسام و ... که مردم کشاورز، دامدار و ... با آن سر و کار داشتند جز محصولات تولیدی و مورد استفادهی دامها بوده، به کالایی سبک شهرت یافته است. به این ترتیب به در محاورات مردم و تا حدودی در متن شعر و ادبیات به عنوان نمادی از《بار سبک》مشهور شده است چنانچه #عطار در متن حکایتی گوید:
《... شیخ چون آن بدید، کلاه بنهاد و گفت: ای جوان! تو کیستی که خرمن جاه من در برابر دانه تو، کاه شد؟