eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
501 عکس
67 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۷۰) : هِیَه‌لی تعارفی ترجمه: تعارف هیدجی توضیح: 《 هِیَه 》 در زبان ترکی منطقه به 《 هیدج 》 گفته می‌شود. تعارف هیدجی منظور حرف توخالی زدن است. مثلا" اگر به کسی گفته شود 《 بفرمایید ناهار در خدمتتان باشیم》 این حرف و خواسته توخالی بوده و واقعیت ندارد. در زبان فارسی و در بین مردم تهران نیز «تعارف شاه عبدالعظیمی» مصطلح است و منظور همان حرف و درخواست توخالی است که تهرانی‌ها به تعارفات مردم شهر ری نسبت می‌دهند. از نظر نباید دور بماند که در افواه به صورت کلی تعارف را حرف تو خالی و به دور از واقعیت می‌دانند در شعر استفاده کرده و گفته: 《 نکند در خلوتِ بی‌تعارفِ خویش با خود گفته باشد》یا استفاده کرده است:《 که بی‌تعارف دیری است زین خیلِ ورشکسته کسی را در خوردِ دل نهادن پیدا نکرده‌ام 》. هم با استفاده از این اصطلاح گفته است: و آدمی راکه ترک تجربه‌کرد بی‌تعارف حمار می‌بینم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۹۱) : ایچَریسی ایچَریسین یِئییر ترجمه: درونش درونش را می‌خورد. توضیح: وقتی فردی بسیار دغدغه‌مند و دلسوزِ خود یا دیگران باشد و برای انجام امور یا به دلیل به سرانجام نرسیدن کاری یا وقوع اتّفاق تلخی، بسیار ناراحت باشد و بی‌تابی کند ازاین اصطلاح استفاده می‌کنند. در زبان فارسی نیز《 خون دل خوردن》 و آرام و قرار نداشتن، در مقام کاربرد با این اصطلاح ترکی مطابقت دارد. در اشعار شعرا نیز این اصطلاح به نحوی بازتاب دارد به عنوان نمونه گفته است: خون‌دل‌خودخوری‌آسان‌تراست تا خود خون دل مردم خوری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۹۲) : داغا مِه گَلدی کورا میلچَکه فاتحه ترجمه: وقتی به کوه مِه آمد فاتحه‌ی پشّه خوانده‌است. توضیح: در منطقه هیدج آمدن مِه به کوه نشانه خنک و حتی سرد شدن هواست و یکی از بادهای معروف محلّی به نام《 مِه یِئلی》( باد مِه) است. زمانی که کوهای شمالی هیدج را مِه فرا می‌گیرد این باد که خصایص آن سرد بودن است موجب سرد شدن هوای منطقه می‌شود هم سردی هوا و هم وزِش باد موجب تمام شدن دورهٔ زندگی پشه است که وجودش به گرما بستگی دارد. با ابن وصف مه و وزش باد سرد نماد قدرت غالب و پشّه نماد موجود مغلوب و ضعیف است. وقتی در بازی، مسابقه، معرکه، دعوا و ... که بازیگر اصلی ضعیف است و یک موجود اعم از فرد و ... که در اذهان همه قوی‌تر است وارد شود این ضرب‌المثل مورد استفاده قرار می‌گیرد. سازش نداشتن وزِش باد با حضور پشّه در شعر شاعران بازتاب دارد چنانچه در حکایتی گفته است: یکی پشّه شکایت کرد از باد به‌نزدیک سلیمان شد به‌فریاد که ناگه باد تندم در زمانی بیندازد جهانی تا جهانی به‌عدلت بازخر این نیم‌جان را وگرنه بر تو بفروشم جهان را سلیمان پشّه‌را نزدیک بنشاند پس‌آنگه‌بادرانزدیک‌خود خواند چو آمد باد از دوری به‌تعجیل گریزان شد ازو پشه بصد میل سلیمان‌گفت‌نیست ازبادبیداد و لیکن پشه می‌نتواند اِستاد چو بادی می‌رسد او می‌گریزد چگونه پشه با صرصر ستیزد درجای دیگر گوید: چو اصلت خون بودخونت بریزد کجا پشّه اَبا صرصر ستیزد نیز گفته است: ازآن گروه قلیل آن سپه هزیمت یافت چوخیل پشه که‌جوید هزیمت ازصرصر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۹۶) : مالی بَرک دوت قونشی اوغری بیلمَه. ترجمه: اَموالت را محکم نگه‌دار تا همسایه‌ات را دزد نپنداری. توضیح: مشوَّش شدن فکر انسان در زمان از دست دادن چیزی، امری طبیعی است و یکی از خصایص انسان، گمانه‌زنی و نسبت دادن آن به دیگران است. از سوی دیگر برابر آموزه‌های اسلامی سوء‌ظن بی‌دلیل بر دیگران امری ناپسند است. پس این ضرب‌المثل به نوعی توصیه اخلاقی به افرادی است که به دلیل سهل‌انگاری و کوتاهی در رعایت اصول نگهداری اموال، مالی را ازدست داده است و حالا در این گمانه‌زنی‌ها دیگران را متّهم به دزدی می‌کند. در حالی که ابتدا باید خودش را سرزنش کند و از کوتاهی‌اش عبرت بگیرد تا دوباره دچار چنین خسارتی نشود. در بیتی به صورت مطلوب به این نکته اشاره کرده و می‌گوید: صاحب خانه اگر باز نبندد در خویش گِله‌ای نیست اگر دزد در آید از در ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۰۵) : آغزی آچوخ قالدی. ترجمه: دهانش باز ماند. توضیح: این اصطلاح که در زبان فارسی نیز به همین شکل است زمانی که مخاطب از هیبت یا قشنگی یا هرنوع خصوصیت فوق‌العاده‌ی چیزی یا کسی به شدّت تعجّب کرده و جا خورده باشد استفاده می‌شود. با استفاده از این اصطلاح گفته است: تپان شدقلبش از تشویش دربر دهانش باز ماند و چشم اَعور نیز گفته است: چون بدید او را دهانش باز ماند عقل رفت و تن ستم‌پرداز ماند نیز در بخشی از قطعه شعر با استفاده از این اصطلاح چنین تصویر سازی کرده است؛ 《نگاهی پر ز اندیشه بسوی آسمان‌ها کرد دهانش باز ماند از حیرت نوری شبانگاهی صدای نبض خودرا می‌شنید ازدِهشتی سنگین بدیدار شگفتی‌ها ز جای خویشتن بر جست عرق‌چون‌شبنم‌سردی به‌چهر روشنش بنشست غریوش دردل « کوه حرا » پیچید فغانش از زمین بر رفت و در عرش خدا پیچید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• در غمش هر شب به گردون پیک آهم می‌رسد صبرکن، ای دل! شبی آخر به ما هم می‌رسد شام تاریک غمش را گر سحر کردم چه سود؟ کز پس آن نوبت روز سیاهم می‌رسد صبر کن گر سوختی ای دل! ز آزار رقیب کاین حدیث جانگداز آخر به شاهم می‌رسد گر گنه کردم، عطا از شاه خوبان دور نیست روزی آخر مژدهٔ عفو گناهم می‌رسد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۰۸) : شَرطی شُخم‌دا کَس، داواموز خَرمَنَه قالماسون. ترجمه: شروط از زمان شخم زدن زمین مشخص کن تا دعوایی به زمان برداشت خرمن نماند. توضیح: این ضرب‌المثل که در حالت کوتاه شده《شرطی شخم‌دا کس》 نیز در بین صحبت‌های مردم رایج است از امور اقتصادی_ زراعی دوران گذشته به یادگار مانده و سراسر حکمت است و همان طور که از ترجمه‌اش مشخص است به این موضوع اشاره دارد که در هر معامله و بده‌بستانی در همان ابتدای کار، شرط و شروط برای هردو طرف مشخص شود تا امری مبهم و بدون تعیین تکلیف نماند که در آینده موجب بروز اختلاف و دعوا شود. شاید در مقام کاربرد بتوان این ضرب‌المثل را با «جنگ اول به از صلح آخر است» در زبان فارسی تطبیق داد. یک بیت نصیحت‌ به پادشاه از نیز بی‌ربط و خالی از لطف نیست که ضمیمه این متن شود که می‌گوید: پادشها! چشم خرد بازکن فکر سرانجام‌، در آغاز کن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۳۰) : تورپاق یِئیَن تورپاق یئماقون تَرکیتمز . ترجمه: آنکه خاک می‌خورد خاک خوردن را تَرک نمی‌کند. توضیح: این ضرب‌المثل در اشاره به منش و رفتار منفی و بد افرادی است که به آن عادت کرده‌اند و با هرگونه تذکر، نصیحت و ... هم باز آن کار نادرست را انجام می‌دهند. شاید در مقام کاربرد بتوان آن را با 《 تَرک عادت موجب مرض است》 در فارسی تطبیق داد. در خصوص ضرب‌المثل ترکی نشان و ردّی در میان اشعار تا کنون ندیده‌‌ام و یا به یاد ندارم ولی در اشاره به مضمون ضرب‌المثل فارسی آورده شده در بالا گوید: اگرگوید به‌تَرک عادت خویش بلای اجتماعی آیدش پیش گفته است: ترک‌ِعادت، همه‌گر زهر بود،دشوارست روز آزادی طفلان به معلم بارست نیز در سخت بودن ترک عادت و مشقّات آن چنین مثالی زده و گفته است: که گدا گر بکشندش نکند ترک گدائی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۳۴) : گئچی میقیلَمه‌سَه تَکَّه آتولماز . ترجمه: تا بُز ماده مَع‌مع نکند بُز نَر به دنبالش نمی‌افتد. توضیح: این ضرب‌المثل در اشاره به علّت و معلولی برخی وقایع اجتماعی در دنیای انسان‌هاست و اشاره به آن دارد تا کسی کاری که _در این اصطلاح بیشتر منظور اقدامات منفی است_ انجام نداده باشد کسی در مقابل او عکس‌العمل و پاسخی به نخواهد داد. در بیتی این معنا و منظور را با مثال گرگ به تصویر کشیده و گفته است: وگر گرگ چنگال کین آختی بَرو خواجه تیری نینداختی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
ا•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• تک تك ساعت چه گويد، گوش دار گويدت بيدار باش اي هوشيار از تن آسايي و بي كاري بترس هم مشو يك ثانيه غافل ز درس عقربك آهسته پندت مي دهد پند شيرين‌تر ز قندت مي دهد همچو من پر طاقت و ورزنده باش روز تا شب در غم آينده باش تنبلي آرد به چشمان تو خواب مي شود آينده‌ات يك سر خراب زندگي پيوسته با آينده است هر كه در آينده باشد ، زنده است هر كه او غافل ز آينده شود در برابر آيندگان بنده شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۴۶) : قارا بوتا. ترجمه: بوته‌ی سیاه. توضیح: منظور از بوته‌ یا لکّه‌ی سیاه این خصوصیت آن است که توان جلوگیری از دیده شدن هدف مورد نظر را دارد. مانند ابر سیاه که مانع دیده شدن مستقیم آفتاب می‌شود. در اشاره به خصوصیت پنهان کنندگیِ بوته گفته است: روی هر سنگ، ددی صدرنشین پشت هر بوته‌، پلنگی به کمین حالا همین بوته با صفت سیاه در هیدجِ ما به عنوان اصطلاحی در محاورات ترکی کاربرد یافته است. البته در اشعار شعرای فارسی زبان بیشتر از اصطلاح ابرسیاه استفاده شده است چنانچه در اشعار عاشقانه و عرفانی توسط شعرا، معشوق به آفتاب تشبیه شده و هرچه مانع دیدن معشوق است را به ابر سیاه تشبیه کرده‌اند، چنانچه سروده است: باش یک‌لحظه تابرون آید آفتابم ز زیر ابر سیاه به این ترتیب علاوه بر عرصه‌ی ادبیات و شعر، وقتی کسی جلو انسان بایستد و مانع دیدن هدف مورد نظر سود ازاین اصطلاح در موردش استفاده می‌کنند مثلا" کسی می‌خواهد فیلم در تلویزیون تماشا کند و فردی جلو او ایستاده و مانع دیدن باشد ازاین اصطلاح استفاده می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۴۹) : یوکی ساماندی. ترجمه: بارش کاه است. توضیح: کاه در مقایسه با اقلام، اجسام و ... که مردم کشاورز، دامدار و ... با آن سر و کار داشتند جز محصولات تولیدی و مورد استفاده‌ی دام‌ها بوده، به کالایی سبک شهرت یافته است. به این ترتیب به در محاورات مردم و تا حدودی در متن شعر و ادبیات به عنوان نمادی از《بار سبک》مشهور شده است چنانچه در متن حکایتی گوید: 《... شیخ چون آن بدید، کلاه بنهاد و گفت: ای جوان! تو کیستی که خرمن جاه من در برابر دانه تو، کاه شد؟...》. به این ترتیب کاه یا پرِکاه به دلیل سبکی مثال مناسبی در شعر و صحبت و ... شده است. با استفاده از آن گفته: گرچه بر تندباد اندوه هستیَم چو پرکاه باشد با گذر از این مقدمات مردم هیدج در زبان ترکی وقتی کسی در توانایی علمی یا توانمندی در موضوعات دیگر خودرا بیش‌از آنچه هست خود را تبلیغ کند و نشان دهد. یا کسی بخواهد فردی را در توانمندی مورد بحث اعم از مقام علمی و ... تحقیر کند می‌گوید که فلانی《بارَش کاه است》. در بیتی دقیقا" همین معنا را در مورد فردی که عشق بویی نبرده ودر طول عمر 《 عاشق》 نشده به کار برده و گفته است: خر صفت، بار کاه‌و جو برده بی‌خبر زاده، بی‌خبر مرده در مقام کاربرد ضرب‌المثل ترکی 《 یوکی ساماندی》با 《 طبل تو خالیست》 در فارسی مطابقت دارد که این ضرب‌المثل نیز درباره فرد یا افرادی است‌که ادّعای زیادی دارند اهل تبلیغ و ایجاد سروصدا هستند اما در اصل و در عمل توانایی خاصی ندارد و همچنین فردی اگر بخواهد او را تحقیر کند یا اگر فردی بخواهد ضعف اورا بیان و در معرفی تحقیر کند از آن استفاده می‌کند چنانچه (ره) چنین استفاده کرده و گفته است:《... دانا چو طبله عطارست خاموش و هنر نمای و نادان خود طبل غازی، بلند آواز و میان تهی》. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24