خورشیدِ من طلوع بفرما و ديدهام
روشن نما،حکایت تو گفتوگوی ماست
مرحوم حاج #حسین_یارقلی_هیدجی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
ای شهسوار عشق قدم در رکاب نِه
مارا در این فراق مکدَّر نمودهای
مرحوم #عبدالمبین_واعظی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
😉😃😃حکایت(شوخی با پیامبر)؛
نعیمان فردی بسیار اهل شوخی و مزاح بود. هر موقع کاروانی به مدینه میآمد و محصول خوردنی داشت از آن خریداری میکرد و به پیامبر هدیه مینمود🤔🙏🙏 و چون صاحب کالا بهای آن را طلب میکرد 🤡او را نزد پیامبر میآورد وبه پیامبر میگفت: بهای آن را بده☺️☺️
پیامبر می فرمود تو که آن را به من هدیه دادی!؟؟
جواب میداد: پول همراه نداشتم ولی دوست داشتم آن را برای شما خرید کنم تا میل کنید🤭🤭 پیامبر(ص) تبسُّمی میکرد و وجه را پرداخت می نمود.
(برداشت از کشکول حکیم هیدجی صفحه۹۵_۹۶)
#ملامحمد_حکیم_هیدجی
#شعرای_هیدج
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
وقتی که لعلِ نابِ توباشد شراب چیست؟
آنجاکه لحنِ سازِ توباشد رباب چیست
هرغنچه ای شکفته شود ازصفایِ توست
آتش بزن به خرمنِ دلها عذاب چیست؟
عادت به دیده هایِ تو کردست دیده ها
بر ماهتابِ حُسنِ رخت آن نقاب چیست؟
وقتی که خنده برلبِ تو جای کرده است
دیگرفراق وحسرت ویا اضطراب چیست؟
مارا مران ز درگهت ای قبله ی امید
بروصلِ آبِ چشمه ات این اجتناب چیست؟
درخانه عارضت که نمایان و منجلیست
اینگونه ناله هایِ پر از التهاب چیست؟
ماراکه بسته ای به یکی تارِ گیسویت
بادست وپایِ بسته دگراین طناب چیست؟
پر کن قدح ز باده ی میناییِ لبت
بهتر ز نوشِ شکّرِ تو شهدِ ناب چیست؟
مصباح تاسحر شده شب زنده دارِ تو
وقتی عبادت است دگر خور وَ خواب چیست؟
#داودواعظی #مصباح
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
استکان نامه
نچـه گــوندن قـاباق بیـر انجمنــده
اشـدیم ئوز وریب بیـر داستــانی
خـدایه آشکـــار و بـرمـــــلادور
سیزون دا بیلمـاقـوزدا یـوخ زیانی!
حکـــایت ایلیـــم مـن ئوز دلیمــدن
و راحت نقــل اِیدم اول مـاجــرانی
*
بیرین گـوردوم سـراسـر شیشه پیکر
الـی شیشه، ایاقـــلاری، دابـانی!
بدن باشـدان ایاقه صاف و لغـــزان
چنــان تنــدیس انـــدام فــلانی!
هامـویه بیر قــولی ، باشـی ،ایـاقی
دوداغــلاری، عیانـــدور یوخ نـهانی!
آچـوخـدور باش! دوداغ غــرق تمنا
تاپـامـازدوم وجــودیـن ده حیــانی
او نـازک پیکــره هــــردم باخانــدا
گـوریر دیم قلبینـون بطنِنده قـانی!
قویوبـدور بیـر الین محکـــم بلینـه
خجـالتــدن اگــرچــه داغـدی جــانی
اگرچه خالی یوخدور، خطی چوخدور
چکیب نقـاشی بوز اوستـونده مانی!
قولـونـدان بیلمـــرم حلقــه ادیـم ال!
ویـا بیلـــدن ادیـم بیـــر امتحــانی؟!
خلاصـه بیلمـدیم هاردان یاپوشــدوم
یوخـی حــاجت ادیـم دیگــر بیـانی!
دوداغـــوم چـون دوداغینــا یتیشدی
بیله بیلـدیم که بالـدی! یوخدی شانی!
منه اول گون او چای چندان یاپوشدی
کـه گـویا ایچمیشـم آب بقــانی!!
*
هـول اولـدوم! بنـدی گــویا ســو آپاردی!
وای آلله... بیلـــدی هامـی تاپ باجـانی!
معمــا حـل اولـــونـدی! هامـی بیلـدی
عــزیـزیــم دور گتـــور اول استکـانی!
بـو فنجـان دا نگارا! سن آچـــان سـو
منیم آغـزیمــدا ویــردی طعـــم رانـی!
بـو چـای و استکــان دا واردی بیر راز
کـه بـو شاعـــر تاپـوب اونـدان نشانی!
*
اشددیــم بـو سـوزی طبعیـــم پـر آچـدی
وروب چشمـــک ادیب مــن نن تبـانی!
دیدیم بـو خاطــره ثبت اولسـا خوشـدی
گلیب اولـدوم بوجــور بـو شعــره بـانی!
تمامی شـوخی دور گولمـاق گتـورسـون
باشارمـام گـرچـه چـوخ شیـرین زبـانی!
ولی ای نازنیـن! بیــر جـــدی ســوز وار
اگــرچه ســاده دور چــوخـدور معـانی
اگــر دیـل خـوشلـوق اولسـا زندگی ده
وگـــر بیـر کـــوزه ســو بیـر لقمه نانی...
گــر اولسـا آیــری نعمت آز اگـــر چـوخ
نه یه دگمــز بـو شیــرین زنـدگانی؟؟
بدن لــر گـــر قـوجالسـا عیبی یـوخـدور
ئورک لـــرده گــرک شــور جـــوانی!
او چـــای و استکـــانی بوشـــلا جعفـــر
او چـــای ی دملـیــن دلــــداری تـانی!!
#جعفر_محمدی_هیدجی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
#تاریخ_ادبیات_هیدج(۷)
[ #مخلص_هیدجی۱]
عالم، شاعر، واعظ و هنرمند « #ملامحمود_هیدجی
متخلص به «مخلص» فرزند «ملا جعفرقلی» فرزند «ملا شعبانعلی» فرزند «ملا محمدنبی» فرزند «ملا محمدتقی» فرزند «یعقوب» از دیگر شعرای «صاحب دیوان اشعار» شهر عالم پرور و شاعر خیز هیدج است.
برابر تخمین او در حدود سالهای 1270-1280قمری در هیدج به دنیا آمد.
در یکی از آثارش خود را چنین معرفی کرده و به هیدجی بودنش اشاره کرده است: «کتبه اقل الطلّاب... محمود الهیدجی».
او دارای سه فرزند بوده است. یک دختر به نام «مه لقا» و دو پسر به نامهای «جعفر» و «احمد». جعفر: در سال 1287شمسی معادل 1226قمری در هیدج به دنیا آمد. به احترام مقام بلند علمی و معنوی پدربزرگش، ایشان را که همنام پدربزرگش«ملاجعفرقلی» بوده «آقا» خطاب مینمودند. وی در هجده سالگی به دلیل ابتلا به بیماری «حصبه» از دار دنیا وفات میکند.
احمد که در بین مردم هیدج و منطقه به «ملااحمد» معروف بوده، در سال 1313قمری معادل 1274یا 1275شمسی چشم به جهان هستی گشوده و در بیست محرم سال هزار و سیصد و هشتاد و یک قمری برابر 13/ 4/ 1340شمسی چشم از این جهان فروبست.
از اولاد مرحوم «ملا احمد» مرحوم«حجةالاسلام شیخ حسن جعفری» و از اولاد او هم میتوان به «حجةالاسلام موسی جعفری» رئیس اسبق دادگستری کل استان زنجان، 《حجةالاسلام محمود جعفری》رئیس سابق دانشگاه آزاد اسلامی هیدج و همچنین به جناب استاد، شاعر فرهیخته آقای #جعفر_جعفری متخلص به #راضی اشاره کرد.
مخلص هیدجی بنا بر قرائن از همان ابتدای نوجوانی در هیدج و نزد پدر بزرگوار و سایر اساتید حوزۀ علمیه هیدج به کسب علوم مختلف پرداخته و به مقام بلند علمی میرسد. برخی منابع اشارهای به تحصیل وی در قزوین نیز کردهاند.
#مخلص_هیدجی در ادامه همین اشتغالات علمی، به کرسی تدریس و تولیت مدرسۀ علمیه هیدج تکیه میزند.
او شخصیت چند وجهی داشته است به نحویکه در همان زمان که به عنوان مدیر و مدرس در حوزه علمیه هیدج فعالیت علمی داشته، به عنوان هنرمند در عرصۀ خوشنویسی و کتابت قرآن کیم و همچنین سرودن نوحه و مراثی اوقات خود را سپری نموده و علاوه بر آن به عنوان یک روحانی و فعال اجتماعی در سطح جامعه حضور داشته است.
از آثار هنری او اشعار، نوحهو مراثی و همچنین خوشنویسی و کتابت قرآن کریم به یادگار مانده است.
در نهایت « #ملامحمود #مخلص_هیدجی » در تاریخ هفتم رمضان سال هزار و سیصد و پنجاه و یک قمری(7/ 9/ 1351ق، معادل14/ 10/ 1311ش و 4/ 1/ 1933م) در محل تولدش «هیدج» چشم از جهان فرو بسته و مزارش امروزه در امتداد خیابان شهدا و روبروی حوزۀ علمیه شهرهیدج و در حاشیه قبرستان قدیم، باقی مانده است.
در شماره بعدی این مقاله، نگاهی به اشعار و آثار او خواهیم داشت.
شرح حال و زندگینامه کامل مخلص هیدجی در قالب مقالهای توسط اینجانب به نگارش در آمده است که در آیندهٔ نزدیک منتشر خواهد شد با این وصف علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد #ملامحمود_ #مخلص_هیدجی به صفحات۲۰۴ تا ۲۰۹ کتاب #سیمای_هیدج مراجعه فرمایند.
عارف یارقلی
لطفأ هرگونه اسناد و اطلاعات بیشتر خود از این دانشمند و سایر بزرگان هیدج را طی تماس با شماره ۰۹۱۲۷۷۲۵۴۳۷ ، یا با ارسال پیام به شماره ۰۹۰۵۱۴۳۴۶۹۶ یا با ارسال پیام به آدرس
https://eitaa.com/AREF_Y
در《ایتا》ما را در این راه یاری کنند تا بیشتر و بهتر بتوانیم هیدجمان را معرفی کنیم.
برای آشنایی بیشتر با شعرای هیدج به کانال #شعرای_هیدج بپیوندند.
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
#هیدج
#ملامحمود #مخلص_هیدجی
#شعرای_هیدج
#عارف_یارقلی
یک دم بزنی اگر کمندت بالا
نرخت برود چو ماه چندت بالا
دست از سرِ شهدِ شعرِ من پائین آر
خواهی نرود اگر که قندت بالا
#اکبرامیرخانی #راوی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🍃درد دل با مطرب🍃
مطربا برخیزو برزن لحظهای آن ساز را
تا که شاید خوب سازد حال این جانباز را
روی برگی مینویسم درد مهجوری ولی
دوست دارم برکشی با سوز دل آواز را
روزگاری هجرِ یاری شد بلای جان من
سوختم ، با کس نگفتم قصهٔ این راز را
اوفتادم در کمندش همچو مرغی زار و مات
با دلی پر داغ و گریان میکشیدم ناز را
قامتم خم گشت و رویم زرد و اما باز هم
دوست دارم ، خواهمش ، آن دلبر طنّاز را
ماجرای عشق ما را نزد نامحرم مگو
نزد آن کس گو که دارد آرزو پرواز را
عندلیب طبع فاضل نیمه شب با یاد دوست
یاد می آرد خزان در خطهٔ شیراز را
#شعرای_هیدج
#ابوالفضل_احمدخانی #فاضل
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
گفتم ای عشق برو از ستمت سیر شدم
از می و باده و از جام و جمت سیر شدم
گرچه زیباست به چشم من دیوانه نگار
تو نگارا برو از زلف خمت سیر شدم
عالم عشق اگر آن شد و این شد ثمرم
همه خسران شد و از بیش و کمت سیر شدم
در حریم تو مرا غیر ستم هیچ نبود
بی سبب نیست که من از حرمت سیر شدم
در مسیر تو مرا جز شب دیجور نبود
منتظر ماندم و از صبحدمت سیر شدم
قسمت من همه هجران شد از این قصهی عشق
با من از عیش مگو از کرمت سیر شدم
بیرق سرخ تو در عالم عشاق بپاست
که من از قامت و اوج اَلمَت سیر شدم
در وفا ماندم و دیدم "نظری" نیست به من
عهد و پیمان شکنی از قسمَت سیر شدم
قد خمیده است مرا طاقت بیش از این نیست
برو ای عشق که از بار غمت سیر شدم
#محمد_حسین_نظری
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
دیدمت ناگَه شدم درگیر حسّی بس عجیب
بوی خون دارد ولی من اهلِ حاشا نیستم
#عارف_یارقلی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
بساز هیچ مگو هیدجی که درمثل است
زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز
#ملامحمد_حکیم_هیدجی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
ای آنکه دردهای غریبان دوا کنی
آیا شود که گوشهٔ چشمی به ما کنی
#محمدعلی_محمدی
#شعرای_هیدج
کانال #شعرای_هیدج در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24