📌 #پناه_حرم
🔹 ازپله های قهوه خانه که پائین می آمد
به من اشاره می کرد و می گفت:
"پناه حرم! بریم"؟
◇ و خودش شروع می کرد به خواندن:
"پناه حرم! کجا داری میری برادرم؟!
بدرقه راه تو، دیدهء ترَم!
آهسته تر برو داداش، ببین چه مضطرم"
◇ حالا این نوحه را من یاد گرفته بود
ولی عجیب به دلش نشسته بود...
◇ دلش تاب اضطرار حضرت زینب را نداشت
رفت تا بار دیگر عمه سادات به اسارت نرود...
✍ راوی: دوست شهید
#شهید_مدافع_حرم
#حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada