10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷حال خوش معنوی یعنی ...
@sobhbekheyrshabbekheyr
#سلام_امام_زمانم
بی عشق مهدی در دلم لطف و صفا نیست
لایق به خاک است آن دلی که مبتلا نیست
هر روز باید از فراقش ناله سر داد
مهدی فقط آقای روز جمعهها نیست
#شبتون_مهدوی
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
@sobhbekheyrshabbekheyr
در این شب زیبـا✨
آرزو می کنم
همه خوبی های دنیا✨
مـال شمـا باشـه
دلتون شـاد باشـه
غمی توی دلتون نشینه✨
خـنـده از لـب
قشنگتون پـاک نشـه
و دنیـا بـه کامتون باشـه✨
شبتون آرام و زیبـا✨💙
@sobhbekheyrshabbekheyr
495K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزو میکنم
از همین حالا از زمین و زمان
بـرایتـان خـوشبخـتی بـبـارد
و نیـروی عظـیم عــشق
همراهتان باشد تا همهٔ کارها
به بـهترین شکل پیش بـرود
به امـید فـردایـی روشـن
شبتون پر از معجزه الهی✨🌸
@sobhbekheyrshabbekheyr
210K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸خدایا...
در آخرین شب تیـر
از تو میخواهم
🌸دلهایمان
را چون آب روشن
🌸زندگیمان را چون بهار
خـوش عطـر
وجودمان را چون
🌸گل با طـراوت
و روزگارمان را
چون نگـاهت زیبـاکن
🌸شبتون بخیـر
@sobhbekheyrshabbekheyr
🌷
#داستان_کوتاه
#داستانک
داستانی زیبا درمورد شخصی که یک روز زندگی کرد و قدر زندگی را دانست.
دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود.
پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد، داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد، جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد، آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كرد
به پر و پای فرشته و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد، كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد، دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد، خدا سكوتش را شكست و گفت: "عزيزم، اما يك روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها يك روز ديگر باقی است، بيا و لااقل اين يك روز را زندگی كن"
لا به لای هق هقش گفت: ' اما با يك روز... با يك روز چه كار می توان كرد؟ ...'
خدا گفت: 'آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را در نمیيابد هزار سال هم به كارش نمیآيد'، آنگاه سهم يك روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: 'حالا برو و يک روز زندگی كن'
او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش میدرخشيد، اما میترسيد حركت كند، میترسيد راه برود، میترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد، قدری ايستاد، بعد با خودش گفت: 'وقتی فردايی ندارم، نگه داشتن اين زندگی چه فايدهای دارد؟ بگذارد اين مشت زندگی را مصرف كنم'
آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوييد، چنان به وجد آمد كه ديد میتواند تا ته دنيا بدود، می تواند بال بزند، میتواند پا روی خورشيد بگذارد، می تواند ....
او در آن يك روز آسمانخراشی بنا نكرد، زمينی را مالك نشد، مقامی را به دست نياورد، اما....
اما در همان يك روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمیشناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد، او در همان يك روز آشتی كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد.
او در همان يك روز زندگی كرد
فردای آن روز فرشتهها در تقويم خدا نوشتند: ' امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست! '
زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم، اما آنچه که بيشتر اهميت دارد، عرض يا چگونگی آن است.
امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا وجود دارد!؟
@sobhbekheyrshabbekheyr
715.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸یارب دل ما را
💫تو به رحمت جان ده...
🌸درد همه را
💫به صابری درمان ده....
🌸این بنده نداند
💫که چه می باید خواست...
🌸داننده تویی
💫هر آنچه خواهی آن ده...
🌙 شبتون سرشار از عطر خدا 🌸
@sobhbekheyrshabbekheyr