eitaa logo
صبح حسینی
461 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
Voice 008_sd.m4a
6.27M
روضه علیه السلام با نوای
شش ماهه‌ بود و رنگ‌ جمالش‌ پریده‌ بود  از هوش‌ رفته‌ یا كه‌ به‌ ناز آرمیده‌ بود  چشمان‌ خود گشود و ز گهواره‌ زد برون‌  هل‌ من‌ معین‌ غربت‌ بابا شنیده‌ بود  او محسن‌ است‌ یا كه‌ از او در نیابت‌ است‌  خاكستری‌ كه‌ حاصل‌ عمر شهیده‌ بود  لب‌ تشنه‌ بود از عطش‌ غربت‌ پدر  آمد ولی‌ به‌ جان‌، غم‌ بابا خریده‌ بود  یك‌ لحظه‌ هم‌ درنگ‌ نكرد خصم‌ خیره‌ سر  انگار تا به‌ حال‌ سپیدی‌ ندیده‌ بود  تیر سه‌ شعبه‌ای‌ كه‌ زد از جنس‌ میخ‌ در  از گوش‌ تا به‌ گوش‌ علی‌ را دریده‌ بود  باور نداشتند، علی‌، دست‌ و پا زند  هجم‌ سه‌ شعبه‌ چون‌ نفسش‌ را بریده‌ بود  آیا شتاب‌ تیر كمك‌ كرد یا حسین‌  خود تیر را ز حنجره‌ بیرون‌ كشیده‌ بود  (احسان‌ محسنی‌فرد)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
با خداحافظی اش سیل حرم را می برد راه می رفت و همه چشم ترم را می برد نفسش ارثیه ی فاطمه امّا چه کنم دست غم نور چراغ سحرم را می برد سنگها در تپش آمدنش بی صبرند زیر باران همه ی بال و پرم را می برد یک عمود آمد و با تاب و تب بی رحمش ماه پیشانی آن تاج سرم را می برد سر آن نیزه که از پهلوی او بیرون زد تا دل کینه ی لشگر پسرم را می برد تا که افتاد زمین، جرأت هر شمشیری قطعه ای از قطعات جگرم را می برد چیده ام روی عبا هستی خود را، دنیا باد می آمد و عطر ثمرم را می برد علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
مرثیه علی اکبر علیه السلام .m4a
8.41M
علیه السلام ( خداحافظی اش سیل حرم را می برد... ) با نوای
وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای  خوش به حال لب اصغر كه تو سقا شده اى  آب از هيبت عباسى تو ميلرزد  بى عصا آمده اى حضرت موسى شده اى  به سجود آمده اى يا كه عمودت زده اند  يا خجالت زده اى وه كه چه زيبا شده اى  يا اخا گفتى و ناگه كمرم درد گرفت  كمر خم شده را غرق تماشا شده اى  منم و داغ تو و اين كمر بشكسته  توئى و ضربه اى و فرق ز هم وا شده اى  سعى بسيار مكن تا كه ز جا برخيزى  كمى هم فكر خودت باش ببين تا شده اى  مانده ام با تن پاشيده ات آخر چه كنم؟  اى علمدار حرم مثل معما شده اى  مادرت آمده يا مادر من آمده است  با چنين حال به پاى چه كسى پا شده اى  تو و آن قد رشيدى كه پر از طوبى بود  در شگفتم كه در اين قبر چرا جا شده اى  (علی اکبر لطیفیان)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
Voice 013_sd.m4a
6.27M
علیه السلام (وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای...) با نوای
هدایت شده از صبح حسینی
 صبح تا عصر پیکر آورده  چه قدر جسم بی سر آورده  لیک با آنکه اصغر آورده  خستگی را زپا درآورده  کوه غم روی دوش و چون کوهی  عزم میدان نمود نستوهی  با همه تشنگی بی حدش  بست برسر عمامه جدش  شد قیامت چو راست شد قدش  سیلی از اشک و آه شد سدش  می کند با هزار افسوسش  غیرت الله ترک ناموسش  میخورد بوسه بر سر و روها  دستها در نوازش موها  کس نداند چه گفت زانسوها  که درآورده شد النگوها  او چه گفته که میشود با هم  گره معجر همه محکم  حرف تاراج را زدن سخت است  گریه مرد پیش زن سخت است  رفتن روح از بدن سخت است  از یتیمی خبر شدن سخت است  همه طی شد اگرچه جان برلب  روبرو شد حسین با زینب  دو خدای وفا مقابل هم  دو دل آرام آگه از دل هم  چاره مشکلند و مشکل هم  دو مسیح اند یا دو قاتل هم  هردو یک روح در دو جسم پاک  یک نفر با دو جسم و اسم پاک  هردو هستند جان یکدیگر  آشنا با زبان یکدیگر  شدبه شرح بیان یکدیگر  اشکشان روضه خوان یکدیگر  کس نشد جز خدایشان آگاه  زانچه گفتند بازبان نگاه  چشم هریک شده دوکاسه خون  اشک ریزان به حالشان گردون  دور لیلا قبیله ای مجنون  قبله میرفت از حرم بیرون  گوییا در تبار خون جگری  زنده تشییع میشود پدری  هم به لبهاش ذکر یارب داشت  هم انا بن العلی روی لب داشت  هم به دستش مهار مرکب داشت  هم به کف بند قلب زینب داشت  عرش حیران زبانگ تکبیرش  فرش لرزان ز برق شمشیرش  به کفش گرچه تیغ آتش بار  لیک دیگر عطش دهد آزار  شیر پیر و قبیله ای کفتار  هست معلوم آخر پیکار  پای تا سر تنش پر از تیر است  به سراپاش زخم شمشیر است  موج خون بر تن و به اوج جلال  داشت حالی که هرکه داشت سوال  رفته از حال یا شده سرحال؟  شد به هر حال راهی گودال  تا زکف داد جان جولان را  دوره کردند فخر دوران را  میرسد بر تنش زهر تکبیر  تیر با نیزه سنگ با شمشیر  روی هر عضو او هزاران تیر  خورد اما یکی نمیشد سیر  شک ندارم جبین او که شکست  چشم خود را خدای اوهم بست  برسرم خاک شاه بر خاک است  غرقِ درخاک و خون تنی پاک است  بـخدا این عزیز افلاک است  که تن پاک او پر از چاک است  این چه شرحی است خاک بردهنم  کاش صحت نداشت این سخنم  وای برمن خواهرش هم بود  خواهرش بود، مادرش هم بود  غیراز آنها برادرش هم بود  پدرش جد اطهرش هم بود  بس که گفت العطش عطش کردند  شمرآمد تمام غش کردند  آنکه ننگ ابد برایش ماند  آنکه شیطان برادرش میخواند  شمر پستی که عرش را لرزاند  جسم پاک حسین برگرداند  پیش چشمان اشک ریز خدا  سر برید از تن عزیز خدا  سراو تا برید مظهر ظلم  نامه ها خوانده شد زدفتر ظلم  تن مظلوم ماند و لشگر ظلم  اول غارت است و آخر ظلم  لشگری گرگ و یوسفی بی سر  هرکه میزد هرچه داشت بر پیکر  هرکسی خسته می شد از زدنش  می ربود آنچه میشد از بدنش  این یکی برد جوشنش ز تنش  آن یکی برد کهنه پیرهنش  سنگها که بر جنازه زدند  تازه بر اسبها نعل تازه زدند  پیش تر از بریدن سراو  بیش تر از شرار پیکر او  می زد آتش به جان خواهر او  ناله جانخراش مادر او  چون عزادار هر دو دلبر بود  ذکر مادر غریب مادر بود  زینب آن بی مثال در آفاق  قبله عشق و قبله عشاق  رفته از خویش و مرگ را مشتاق  به خود آمد ز اولین شلاق  جنگ او گشت خود به خود آغاز  یا علی گفت و عشق شد آغاز  (حسن لطفی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872