تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را
تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را
يكنفر بود و يك بدن اما
صدنفر ميزدند زينب را
خوابشان بُرد بچه ها سَر ِ شب
تا سحر ميزدند زينب را
(حسن لطفي)
#مرثیه_حضرت_زینب
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
شبِ آخر بگذار اين پَر ِمن باز شود
بيشتر رويِ تو چشم تر ِمن باز شود
حرفِ هجران مزن اينقدر مراعاتم كن
دست بردار ، دلِ مضطر ِ من باز شود
جان زينب برو از كرب و بلا زود برو
مگذاري گره ي معجر من باز شود
آه ، راضي نشو بنشينم و گيسو بكشم
آه ، راضي نشو موي سر من باز شود
پاي دشمن به روي پيكر تو باز شود
روي دشمن به روي معجر من باز شود
جانِ من حرز بينداز به گردن مگذار
جاي اين بوسه ي پيغمبر من باز شود
جان زينب برو مگذار غروب فردا
سمت گودال رهِ مادر من باز شود
حيف از اين زير گلو نيست خرابش بكنند؟!
پس اجازه بده تا حنجر من باز شود
لااقل قول بده زود خودت جان بدهي
بلكه راهِ نفس آخر من باز شود
(علي اكبر لطيفيان)
#مرثیه_حضرت_زینب
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
رویِ نِی مویِ تو در باد رها افتاده
در فضا رایحهای روحفزا افتاده
سر ِ تو میرود و پیکر تو میماند
از هم آیاتِ وجودِ تو جدا افتاده
آتش آن نیست که در خرمن پروانه زدند
آتش آن است که در خیمه يِ ما افتاده
دم ِ گودال دلم ریخت که انگشتت کو؟
حق بده خواهرت اینگونه ز پا افتاده
عاقبت دید رباب آنچه نباید میدید
آنقدر زار زده تا ز صدا افتاده
من به میل خود از اینجا نروم، ميبَرَدَم
تازیانه که به جانِ تن ما افتاده
میشمارم همه طفلان حرم را دائم
وای که دخترکت باز کجا افتاده؟
زجر رفته ست سراغش که بیارد او را
آمد اما به رویش پنجه به جا افتاده
هق هقش پاسخ من شد که از او پرسیدم
دو سه دندانِ تو ای عمه چرا افتاده؟
(محمد رسولي)
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
در سن سه سالگی ز جان سیر شدم
از پای پُر از آبله دلگیر شدم
از بسکه مزاحمت فراهم کردم
شرمنده ام عمه دست و پا گیر شدم
گفتی که پدر مسافرت رفته و من
صد بار دگر دوباره پیگیر شدم
من بی تو چگونه از زمین برخیزم
باید کمکم کنی ٬ زمین گیر شدم
یک موی سیاه بین گیسویم نیست
سنی نگذشته از من و پیر شدم
از نَسل علی بودنِ من باعث شد
در طیِّ سفر بسته به زنجیر شدم
(سعيد خرازي)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بابا بیا که خــواب به چشمم نمی رود
یک لحـظـه از نگاه تو یـــادم نمی رود
شد گیــسویم سفید به ما هم سری بزن
از خانه ی یزید به ما هـــم سری بزن
تا زنده ام به دور تو می گــردم ای پدر
بایـد تو را به دسـت می آوردم ای پدر
اینجا کسی بدون تو خوابش نبرده است
اصلاً کسی نمانده که سیلی نخورده است
عــمه به جای تــک تــک ما تازیــانه خورد
عـــمه برای تــک تـــک ما تازیــانه خورد
بابا ببیـــن که زجــر چه آورده بر ســـرم
از مــــن نمانده غــیر نفــسهای آخـــرم
جرمـــم فـــقط بـهانه ی بابا گرفـــتن است
افتــادن ز ناقــه خودش پا گـــرفتن است
آنجا که مـن ز ناقه زمین خوردم ای پدر
گـــر مادرت نــبود که می مــردم ای پدر
ســـیلی دســت زجــر که پیدام کرده است
دور از عــــمو یک عالــــمه دعوام کرده است
موی مــرا کشـــــید ســرم درد می کند
از آن لگـــد که زد کمـــرم درد می کند
رویـــم شبـــیه صورت زهـــرا کبــود شد
مویـــم ســفید قبــل ســفر که نبـــود شد
(صابر خراساني)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
حاضرم پايِ سر ِ تو سر ِ خود را بدهم
جايِ پيراهن ِ تو معجر ِ خود را بدهم
سر ِ بابايِ من و خِشت محال است عمه
عمه بگذار كه اول پر ِ خود را بدهم...
...پهن كن تا كه سر ِ خار نگيرد به لبش
كم اگر بود پر ِ ديگر خود را بدهم
زيورآلات مرا دختر همسايه گرفت
نذر ِ انگشتَرَت انگشتر ِ خود را بدهم
مويِ من سوخته و مويِ پدر سوخته تر
حاضرم پايِ همين سر، سر ِ خود را بدهم
ديد ما تشنه يِ آبيم خودش آب نخورد
خواست تا ديده يِ آب آور خود را بدهم
به دلم آمده يك وقت خجالت نكشم
پايِ لطفش نفس ِ آخر خود را بدهم
(علي اكبر لطيفيان)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نمكِ طعنه به زخم جگرم نگذارید
به زمین خوردم اگر، پا به پرم نگذارید
چقدر سنگ به لب های كبودش زده اید !
گریه ام را به حساب پدرم نگذارید
یادتان رفته مگر تشنه بریدید سرش!؟
كاسه ی آب دگر دور و برم نگذارید
نان خشك صدقه پیشكش سفره يتان
انقدر یك سره منت به سرم نگذارید
عمر این عمه ي دل خسته به مویی بند است
به تماشا سر كوی و گذرم نگذارید
ازدحام سرِ بازار برایش كافی ست
كوچه ها، سر به سر همسفرم نگذارید
(وحيد قاسمي
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
گوش طفل مرا ز جا کندی
بی مروّت حیا کن از سر من
دختر تو چگونه راضی شد
که شود پاره گوش دختر من؟
***
مثل این گوشواره ای نامرد
بین بازارها فراوان است
تو به انگشت من قناعت کن
قیمت گوشواره ارزان است
***
چِقَدَر باید التماس کند
چادر دختر مرا بدهید
دست خود را کشیده تا نیزه
به یتیمم سر مرا بدهید
***
چِقَدَر تازیانه و سیلی
مگر از غصّه هاش بی خبرید
پای او کوچک است و کم طاقت
لاأقل روی ناقه اش ببرید
***
بسکه از تازیانه ها خورده
سیر گشته ، غذا نمی خواهد
وعده تشت را به او ندهید
جز پدر از شما نمی خواهد
***
وسط شهر هرچه می خواهید
دائماً سنگ بر سرم بزنید
چوبتان را به لب خریدارم
ولی از این سه ساله درگذرید
***
اینکه در خود خزیده سردش نیست
درد پهلو کشیده خم شده است
با همین قدّ کوچکش امشب
چِقَدَر مثل مادرم شده است
(وحيد مصلحي)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃
#اول_صبح_بگویید_حسین_جان_رخصت
تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
برگ و برت دست كسي برگ و برم دست كسي
بال و پرت دست كسي بال و پرم دست كسي
خيرات كردن مال من خيرات كردن مال تو
انگشترت دست كسي انگشترم مال كسي
نه موي تو شانه شود نه موي من شانه شود
موي سرت دست كسي موي سرم دست كسي
بابا گرفتارت شدم از دو طرف غارت شدم
آن زيورم دست كسي اين زيورم دست كسي
رختت به دست حرمله رختم به دست حرمله
پيراهنت دست كسي و معجرم دست كسي
(علي اكبر لطيفيان)
#مرثیه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872