هدایت شده از تربیت و حکمرانی
📌انسان مسلمان هرقدر مدرنتر شود، کمتر میتواند با زنان و مردان جامعه احساس اخوّت کند.
#جامعه_مؤمنانه با قاعده #مؤمن_برادر_مؤمن_است (حجرات:۱۰) ساخته میشود؛ ولی ساخت #جامعه_مدرن با #انسان_گرگ_انسان_است آغاز میشود.
انسانهای جامعه مدرن، فقط در #بازار و #اقتصاد گرگ هم نیستند تا بهدنبال کشیدن یک لقمه بیشتر از هر طعمهای به سمت خودشان باشند؛ انسانی که در بازار گرگ شود، کمکم در بقیه روابط اجتماعی و خانوادگی هم گرگی خواهد کرد.
کار این جامعه به جایی میرسد که زنها مردان جامعه را برادران خود نمیدانند و با #تبرج و جلوهگری وحشیانه، همچون یک گرگ درنده پنجه بر روح و روان آنها میکشند.
مردها هم نمیتوانند زنها را به چشم خواهران خود ببینند و با حیا از کنارشان رد شوند، بلکه همچون #گرگهای_هیز برای استمتاع از یک گرگمادهی سرگردان در این #جنگل_انسانی دندان تیز میکنند.
آن سالها که واژههای عاطفی و پرمعنای "خواهر" و "برادر" در جملههای زنان و مردان جامعهمان خطاب به یکدیگر، کمکم داشت با واژههای خنثی و البته بهظاهر #شیک و #باکلاس "خانم" و "آقا" جایگزین میشد، کمتر کسی حواسش بود که #مدرنیته یک کل به هم پیوسته است؛ هر گوشهاش را که بپذیریم و در حریم خود راه دهیم، آرام و بیصدا به گوشههای دیگر #سبک_زندگی مان هم سرایت خواهد کرد.
#نقد_مدرنیته
#حکمرانی_فرهنگی
#جامعه_مؤمنانه
#جامعه_مدرن
#فرهنگ_بی_حجابی
🆔 @rajaaei_ir
هدایت شده از افرا (اقتصاد فردای روشن ایران)
پیوست سبک زندگی در قبوض انرژی
برای محاسبه الگوی مصرف صحیح انرژی میبایست پیوستهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و عدالت و سلامت را در نظر گرفت.
جمعیت خانواده، متراژ خانه، ویلایی یا آپارتمانی، خانهدار بودن یا شاغل بودن مادر خانواده، میزان حیاط و مثمر یا زینتی بودن گیاهان کشتشده، شهری یا روستایی بودن، وجود یا عدم وجود دام و طیور مولد در منزل، تعیین طبقه برای گرمایش، نورگیر بودن یا نبودن، منطقه مرفهنشین یا عادی بودن، برخورداری از متوسط لوازم خانگی، سبک زندگی مولد ایرانی-اسلامی(مثل پخت غذا، دوخت و تعمیر لباس و.. در منزل)، میزان مهمان از لحاظ شهر سیاحتی-زیارتی بودن و بسیاری عوامل دیگر نیز باید مدنظر باشد.
برای مثال یک خانواده ۵نفره در یک خانه ۱۵۰متری حیاطدار در منطقه متوسط شهری، در حالیکه خانم خانهدار با الگوی زندگی ایدهآل جامعه ایرانی و پرورش تعدادی طیور مولد و درختان مثمر، میبایست آب بیشتری برای نظافت، برق بیشتری برای روشنایی و امورات منزل مثل خیاطی و انرژی بیشتری برای گرمایش و پخت غذا مصرف نماید بدون آنکه اسرافی رخ دهد.
بنابراین یک خانواده مطلوب با الگوی رفاه مطلوب در کشور از دیدگاه قبوض انرژی، قطعا خارج از الگوی مصرف بوده و میبایست سقف قیمتی را پرداخت نماید.
در حالیکه ممکن است این میزان مصرف برای یک خانه آپارتمانی دونفره شاغل با مساحت ۵۰متری با سبک زندگی لوکس و اسراف صورت پذیرد و در این حالت هیچ تفاوتی بین آن دو خانواده در پرداخت قبض وجود ندارد و خانواده مطلوب و الگو با رفاه مطلوب در کشور به پای خانواده تجملگرا میسوزد.
✍سیدامیرحسین حسینی
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
هدایت شده از محسن دنیوی
⭕️ *همه چیز از ماده ۳۰۰ و سال ۴۷ شروع شد!*
محسن دنیوی
🔻۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۷ در ورزشگاه امجدیۀ تهران، تیم ملی فوتبال ایران، تیم اسراییل را در فینال جام ملت های آسیا با گل پرویز قلیچخانی در دقایق پایانی شکست داد!
از همین سال ۴۷ بود که موج نوی سینمای ایران و فیلمفارسی با فیلمهای قیصر و گاو متولد شد و باز از همین سال ۴۷، موسیقی پاپ با ویگن و یاران در ایران پا گرفت.
خلاصه اینکه سال ۴۷ از جمله سالهای مهم تاریخ معاصر ایران است. چون شروع دهه مهمی است که به سال مهم ۵۷ و انقلاب اسلامی ایران ختم می شود.
🔻اما دغدغه این یادداشت، پرداختن به این جنس از وقایع رخ داده در سال ۴۷ نیست، بلکه اشاره به رخدادی است که شاید چندان هم در یادها نمانده باشد و افراد کمی از آن مطلع باشند!
شاید یکی از مهمترین وقایع سال ۴۷ که بسیاری از ما ایرانیان از آن مطلع نیستیم ولی این بیاطلاعی چیزی از اهمیت و تأثیرگذاری آن واقعه مهم کم نکرده است، تصویب ماده 300 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت، مصوب روزهای پایانی اسفند سال ۴۷ باشد که به موجب آن اعلام میشود که شركتهاي دولتي تابع قوانين تأسيس و اساسنامههاي خود ميباشند و فقط نسبت به موضوعاتي كه در قوانين و اساسنامههاي آنها ذكرنشده تابع مقررات اين قانون یعنی قانون تجارت ميشوند.
در متن قانون اینگونه آمده است که:
لايحه قانوني فوق مشتمل بر سيصد ماده و 28 تبصره در تاريخ روز شنبه بيست و چهارم اسفند ماه يك هزار و سيصد و چهل و هفت به استناد قانون اجازه اجراي موقت لايحه اصلاح قسمتي از قانون تجارت مصوب 1343/9/19 به تصويب كميسيون خاص مشترك مجلسين رسيده است.
امضا
رئيس مجلس شوراي ملي/عبدالله رياضي
رئيس مجلس سنا/جعفر شريف امامي
*حالا سوال این است که چرا ماده پایانی این لایحه قانونی طولانی، تا این حد مهم است؟*
🔻ماده مورد نظر در این یادداشت درست سیصدمین ماده از این لایحه قانونی بلند است که باعث شکلگیری و تثبیت پدیدهای به نام شرکتهای دولتی در ایران و اقتصاد و سیاست ایران شد که در طول بیش از نیم قرن گذشته، بیشک از مهمترین بازیگران عرصه اقتصاد و سیاست و حتی عرصههای فرهنگی اجتماعی ایران بوده اند.
هر چند پیدایش پدیده شرکتهای دولتی داستانی طولانیتر داشته و به دوران وزارت مالیه علی اکبر خان داور در کابینه محمدعلی فروغی در سالهای پس از سال ۱۳۱۲ و تصمیمات علی اکبر داور برای اقتصاد کشور برمیگردد، اما در این مسیر حدوداً ۹۰ ساله از دولت فروغی در پهلوی اول تا الان، سال ۴۷ نقطه مهمی است که جایگاه شرکتهای دولتی را در سیاست، اقتصاد و همانطور که بیان شد در عرصه فرهنگی اجتماعی ایران تغییر داد.
🔻درباره اثرگذاری فرهنگی اجتماعی این شرکتها شاید مرور برخی از عددها کمک کننده باشد. به عنوان مثال کل بودجه مصوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۴۰۱، هزار و پانصد میلیارد تومان بوده است که ۵۰۰ میلیارد آن به طور مشخص برای بیمه هنرمندان خرج شده و با همه بودجههای جانبی برای آسیبهای اجتماعی و دیگر مقولات، مجموعا قدرت عملکرد این وزارتخانه اصلی فرهنگی کشور به سه تا پنج هزار میلیارد تومان شاید برسد.
به این عدد، ۸ همت بودجه صدا و سیما و ۳۰۰ میلیارد بودجه سازمان تبلیغات و خلاصه همه بودجه حوزه علمیه و هرجای دیگر که فکر میکنید را اضافه کنید تا به زور به ۳۰ هزار میلیارد تومان از بودجه کشور برسد!
بودجهای موسوم به بودجه فرهنگی از میزان ۳۶۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه کشور در سال ۱۴۰۱ که از این رقم ۲۲۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه شرکتهای دولتی و ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی دولت بوده است که هر سال برای تصویب این بودجه فرهنگی، هزار حرف و حدیث پیش میآید و تحت نظر سازمانهای نظارتی هم بر اساس قانون قرار دارد.
اما برآوردها درباره میزان پولی که تحت عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتهای دولتی هر ساله هزینه میشود و چندان نظارت سفت و سختی هم ندارد و میتواند بر حوزههای فرهنگی اجتماعی تاثیر بگذارد بیش از صد هزار میلیارد تومان یا همان به طور مخفف صد همت است!! حالا شما ۳۰ را با حداقل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان مقایسه کنید و سهم تمام بودجه فرهنگ کشور که کمتر از ۲ درصد کل بودجه سالانه دولت ایران است را فقط با مبلغ مسئولیت اجتماعی شرکت دولتی بسنجید تا مهم بودن و قدرت این پدیده یعنی شرکتهای دولتی بیشتر روشن شود!
🔻برای اینکه فقط کمی با این پدیده عجیب و غریب آشنا شوید توصیه میکنم مصاحبه مدیرکل امور شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد و دارایی در بهمن ماه سال ۱۴۰۱ از طریق لینک پایان همین یادداشت بخوانید.
چند مورد از گزاره های مهم در این مصاحبه اینهاست:
۱. برای اولین بار بیش از هزار شرکت دولتی لیست شده و شناسایی شدند!
۲. تا سال ۹۸ حتی اعضای کمیسیون تلفیق مجلس هم به صورتهای مالی شرکت های دولتی دسترسی نداشتند!
۳. میزان ۹۶ درصد درآمد دولت از ۱۰ شرکت بزرگ است.(
هدایت شده از محسن دنیوی
این یعنی بیش از ۹۹۰ شرکت دیگر فقط ۴ درصد از درآمد شرکتهای دولتی برای دولت را ایجاد میکنند!!!)
۴. در سال ۹۵، ۷۰ درصد از کل بودجه عمومی کشور متعلق به شرکتهای دولتی بوده و این نسبت تقریباً در سالهای بعد هم به همین شکل تکرار شده و در سال ۱۴۰۱، ۵۹.۲ درصد و در لایحه بودجه سال آینده ۵۸.۸ درصد پیش بینی شده است.
🔻فقط همین چند گزاره از مصاحبه را کنار هم بچینید و سوالات بسیاری که در ذهنتان درباره این پدیده رازآلود، بزرگ و عجیب و غریب شکل میگیرد را مرور کنید. پدیده ای که جزء بزرگترین عوامل موثر بر سرنوشت ایرانیان در نیم قرن گذشته بوده و هست!
سوالاتی مثل اینکه:
هزینه این بیش از ۹۹۰ شرکت به این ۴ درصد میارزد؟
میزان بهرهمندی کل این شرکتها از بودجه عمومی کشور چقدر به عایدی آنها میچربد؟
هیئتهای مدیره این شرکتها چگونه تشکیل شده و در اختیار چه افراد و جریانهایی بوده و هست؟
پایان بخش اول
ادامه دارد...
هدایت شده از محسن دنیوی
*همه چیز از ماده ۳۰۰ و سال ۴۷ شروع شد!*
بخش دوم
چگونه با آمد و رفت دولتها ثبات خود را حفظ کردهاند و حتی میشود گفت که تغییر نظام سیاسی از پهلوی به جمهوری اسلامی ایران هم باعث ایجاد تحول بنیادین در این پدیده نشده است؟!(در دهه ۵۷ تا ۶۷، بیس از ۸۰ درصد از اقتصاد ایران به طور رسمی ملی و به تعبیر دیگر دولتی شد. از دوران سازندگی و دهه ۷۰ تاکنون، حاکمیت تلاش کرده است که این پدیده که از پهلوی اول و دولت فروغی پدید آمده بود و در سالهای پایانی دهه ۴۰ قدرت غیرعادی پیدا کرد و ادامه یافت را تحت عنوان خصوص سازی و واگذاری به مردم و بخش خصوصی تغییر دهد. اما تحلیلها به این سو گرایش دارد که این امر به طور واقعی محقق نشده و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد و واگذاریها به بخشهای دیگری از حاکمیت و دولت و یا بخش خصوصی نزدیک به دولت صورت گرفته و نه تنها مشکل حل نشده، بلکه طبقه الیگارشی جدیدی را به صورت ظاهراً قانونی خلق کرده است)
🔻به نظر میرسد که اگر به دنبال مهار تورم و رشد تولید هستیم و اگر *اجماع ملی برای تولید*، بزرگترین امکان ما ایرانیان برای جهش و تغییر وضعیت کشور و شاید جدیترین گفتار سیاسی برای ایجاد اجماع ملی در اقتصاد سیاسی ایران امروز باشد، پس باید به پدیده شرکتهای دولتی به طور جدی بپردازیم و در زمینه مسائل سیاست داخلی، این مورد را از جمله اولویت دارترین موارد دنبال کنیم.
🔻روشن است که همه این هزار شرکت و مدیران و عوامل آنها را نباید متهم به کجروی و فساد کرد و نباید زحمات مدیران دلسوز و سالم در این مجموعه ها را هرگز نادیده گرفت و با ناپختگی و هیجانات دانشجویی طلبگی شبه عدالتخواهانه با این جنس مسائل پیچیده و چندوجهی مواجه شد، اما ابهام طولانی مدت درباره این شرکتها از زمان پهلوی اول تا الان و در دولتهای مختلف پس از انقلاب و جنگ و سازندگی، این گمانه را تقویت میکند که زمینه برای کشت موجودات آسیبزننده به ملت و دولت ایران به طور طبیعی در زمین این غولهای بزرگ و بی سر و ته اقتصادی فراهم بوده و لازم است این محیط و مسیری که شرکتهای دولتی از تصویب تا امروز طی کردهاند بازبینی شود.
🔻برای این مهم نیاز است از سال مهم ۱۳۴۷ وضعیت را تا امروز خط به خط مرور کنیم و مسیر طی شده را بررسی کنیم.
سال ۴۷ سال پایانی یکی از شخصیتهای مهم و پیچیده قرن گذشته ایران یعنی علینقی عالیخانی نیز بوده است. فردی که در مورد او قضاوتهای بسیاری متفاوت و متناقضی وجود دارد. توصیفاتی مانند پدر تکنوکراسی ایران و نابغه بزرگ اقتصادی تا یک ساواکی بی مرز با تخصص اقتصاد و محبوب شوروی!! اما آنچه مهم است این است که عالیخانی در شرایطی پس از اصلاحات ارضی بر سر کار آمد که کشور دچار رکورد بود و در سالهای پایانی دهه سی تا همین سالهای ۴۷ و ۴۸، تجربه رشد اقتصادی بالا و تورم پایین به اذعان برخی از کارشناسان اقتصادی را رقم زد. به نحوی که برخی این دوران را دوره طلایی اقتصاد ایران می نامند. هرچند برخی به شدت به این تعبیر انتقاد دارند و آن را نادرست میدانند.
حتما در بررسی پدیده شرکتهای دولتی باید به عالیخانی هم پرداخت و رویکرد سوسیالیستی او در توزیع درآمد که بارها عنوان کرده بود را بررسی کرد و اینکه چرا در اواخر دهه چهل، شاه از او رویگردان شد و چه شد که دهه پنجاه همه چیز فروریخت!
همه این مسیر پر فراز و نشیب را باید برای فهم پدیده شرکتهای دولتی در ایران طی کرد، هرچند به احتمال زیاد بخشهای زیادی از قصه در دسترس نباشد و توسط ذی نفعان متعدد در طول نیم قرن اخیر پنهان مانده باشد.
ذینفعانی ناهمسو با منافع ملی و انقلابی که در کنار دشمنان خارجی، از جمله موانع پیشرفت ایران و افزایش فشار بر مردم بودهاند.
پایان
لینک مصاحبه مدیرکل امور شرکتهای دولتی وزارت اقتصاد و دارایی
https://ana.press/fa/news/828911/تعداد-شرکتهای-دولتی-شناسایی-شده-از-هزار-دستگاه-عبور-کرد
هدایت شده از شیپا - شبکه پیشرفت
📢 دوره رایگان آشنایی با زیستشهرهای نوین مولد
✅ مجازی (آفلاین)؛ با امکان شرکت از سراسر کشور
✅ بصورت فشرده در ۳ ساعت
✅ همراه با اعطای گواهی پایان دوره از طرف اندیشکده زیستشهر
🎴ثبتنام از طریق👇👇
yun.ir/zistshahr2
yun.ir/zistshahr2
🔹 با ارائههایی از:
دکتر عباس جهانبخش؛ زیستشهرهای نوین مولد، الگویی هم افزا
مهندس امیرحسین کمالی؛ نظام تولید، توزیع و مصرف تراز انقلاب اسلامی
⏱ مهلت ثبتنام: ۱۵ فروردین ماه
⚠️ توجه: دوره پیشرفته زیستشهر بزودی برگزار شده و شرط شرکت در آن، قبولی در دوره حاضر است. لذا بزرگوارانی که قبلا در دوره زیست شهر شرکت کردهاند لطفا در این دوره ثبتنام کرده و در آزمون آن شرکت کنند تا بتوانند به دوره پیشرفته راه پیدا کنند.
شبکه یاریگران پیشرفت ایران
📌@shipaa
شوربختانه، دشمن وقتی ما را دچار بحران اقتصادی کرده که اقتصادخوانده های پیر و جوان، از مردم هم سرگشته تر هستند.
و از این بدتر اینکه مومنین و مجاهدینی که بخاطر خدا، مردم را زیر تازیانه سلوک ریاضتهای بی پایان و بی جهتی برده اند که اگر نتیجه بدهد -که نمی دهد- دقیقا به همانجایی می رسیم که 57 از آن توبه کردیم!
بسیج دانشگاه برای مشروعیت بخشی به این تازیانه ها بیانیه می دهد و مهندس اقتصاد برایش توییت میزند و مهندس صنایع برایش برنامه و بودجه می بندد!
این 20 رشتو را بخونید تا بتوانید توی دهن کسانی که این روزها درباره پر مصرف بودن ملت ما حرف می زنند، بزنید.
در این چند روز بعد از 3 سال کرونا و تعدیل اقتصادی و اعصاب خرد از فتنه و تنهایی و بار سنگین معیشت، بخشی از مردم دوباره به جاده ها زده اند تا کمی سفر کنند و کمی خانواده و دوستانشان را ببیند و از این همه دود و زندگی مصنوعی بیرون زده باشند.
حالا این شده است پرونده سیاه جدیدی برای این مردم بی نوا، نزد #نو_فیزیکالیست_وطنی که با نگاه #مکانیکی و #جزئی و #تقلیل_گرایانه شان، روی این راه تنفس موقت و موسمی مردم تمرکز کنند و تا آن را نبسته اند، از پای ننشینند!
قبل از اینکه صدای نحس شان بیشتر از این بلند شود، باید دندانهای شیری این بچه گرگها را توی دهانشان خرد کرد و به آنها بگوییم بنزینی را که طبق آمارهای گمرک، نهایتا لیتری 27 سنت صادر می کنیم، اینقدر به رخ مردم نکشید!
#برده_داری_آماری
@social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی شهوت کار بزرگ و متفاوت باشه ، بدون علم و تجربه و تقوای سازمانی و پایبندی به عقل جمعی؛ نتیجه اش میشه این!
با این استدلال اگر یه خلافکار پیدا کردیم که قاچاق مواد مخدر میکنه برای برقراری عدالت بین همه مردم مواد مخدر توزیع کنیم و مجوز خرید و فروشش را بدیم...
@social_theory
هدایت شده از رویای امت
انحصار اب
و فئودالیسم ابی در ایران
در بسیاری از روستاها خصوصاً روستاهای کم اب فئودالیسمی حاکم است نه به واسطه مالکیت زمین ، بلکه به واسطه مالکیت بر اب ، چرا که وقتی اهالی روستا ابی برای کشت ندارند و اب تنها در انحصار چند نفر قرار دارد ، در واقع زمین های انها هم تبدیل به زمین های بی حاصل و دیمی میشود که تقریبا هیچ کاربردی ندارند و البته ارزش ریالی چندانی هم ندارند ، چرا که زمین بی اب به درد کسی نمیخورد ، اما به درد مافیای اب میخورد ، انها که اتفاقا به پشتوانه مجوزات و قوانین دولتی صاحب مجوز انحصاری چاه های عمیق شده اند و دیگر مجوزی صادر نمیشود .
چاه های عمیقی که حتی اندک اب های سطحی که در مدار های مشخص به خرده مالکان قدیمی میرسید را هم از بین برده اند .
داستان عجیبیست اگر کسی چاه دستی در ملک خودش حفر کند که از ابهای سطحی که هیچ اسیب زیست محیطی ندارد و برای تولید استفاده کند به جرم حفر چاه غیر مجاز با مجازات رو به رو میشود ، اما عده ای معدود ده برابر همان اب را از سفره های زیر زمینی بیرون بکشند مشکلی ندارد و مورد حمایت دولت هم قرار میگیرد .
و باز درد اور تر انجاست که این مافیای اب حتی کار تولیدی هم در ان زمین های صاحب شده معمولا انجام نمیدهند یا با راندمان بسیار پایین ، چرا که فروش اب به بهای گزاف نان مفت تر و راحتتر و بی ریسک تریست ...
بله فروش ابی که متعلق به همه است و جزو انفال ... .
زمین های قابل کشت معمولا در زمین های جلگهای هستند ، اگر از یک بلندی به این جلگه ها نگاه کنید دور ان را بلندی هایی گرفته و شبیه یک کاسه یا حوزچه است ، که اب در ته این کاسه جمع شده و خاک ان طی سالیان از نوک کوها به پایین دست امده ، خدایی که خاک حاصلخیز را در دست ما گذاشته و زیر ان برایمان اب قرار داده ... ، اما ما چه میکنیم جلوی ورود اب به این حوزچه ها را با ایجاد سد میگیریم ، رگ های زمین را میبندیم و اب را از سفره های زیر زمینی با حفر چاه های عمیق بیرون میکشیم و ان را در انحصار چند نفر قرار میدهیم .
ورودی اب ها کمتر و کمتر و عمق چاه ها بیشتر و بیشتر ، زمین ها تشنه تر از همیشه و کشاورز و کشاورزی ما نا امید تر ... .
چرخه باطلی که کسی انرا متوقف نمیکند .
پ ن ؛ برای ایجاد زیست شهر و خانه های مولد غیر از ازاد سازی زمین باید آب را هم ازاد کرد .
ظَهَرَ ٱلۡفَسَادُ فِي ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ بِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِي ٱلنَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعۡضَ ٱلَّذِي عَمِلُواْ لَعَلَّهُمۡ يَرۡجِعُونَ
اللهم عجل لولیک فرج .
✍️ مهدی اخلاقی
@roeyaomat
هدایت شده از تلک الایام
هدایت شده از جانفدا برای ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 آیت الله میرباقری
🔸مبارزه با راننده اسنپ و رستوراندار و … در موضوع مبارزه با بدحجابی، اقدام ناموفقی است چرا که فقط با کسانی که مرتکب جرم شدهاند برخورد کردهاید اما با شبکه اشاعه و اقامهی آن درگیر نشدهاید.
اینطور نمیشود که به اقامهکننده بیعفتی لقبِ کارشناس ارشد و دانشمند بدهید اما به خانمی که مرتکب فسادی شده که از لوازم آن دانش است، لقب عملکننده به منکر بدهید.
🔸 در موضوع حجاب، مسئولینی که ۴۰ سال است دنبال اشاعه فرهنگ غربی هستند، باید پاسخگو باشند.
پینوشت: اهتمامشان به لایههای بنیادینِ معضلاتِ کنونی بهخصوص،«نظام تصمیمسازی» ستودنی است.
#نظام_تصمیمسازی
#علوم_مدرن
#دانشگاه
#حوزه
#نظام_تصمیمگیری
🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
🔖 نهمین شمارۀ مجلۀ «گفتمان پیشرفت» در ۲۲۸ صفحه، با تصویری از دو چهرۀ شاخص گفتمان انقلاب اسلامی، آیتالله سیدمهدی میرباقری و حسن رحیمپور ازغدی بر روی جلد.
https://b2n.ir/w25928
☑️ @mirbaqeri_ir
📕 آن چه مالی سازی از اقتصاد جهان ربود
نویسنده: گریس بلاکلی
سرپرست مترجمان: احمد سیف
ناشر: چرخ (چشمه)
گریس بلاکلی فارغالتحصیل رشته فلسفه، سیاست و اقتصاد (PPE) دانشگاه آکسفورد، تحلیلگر اقتصادی، ژورنالیست، نویسنده و پژوهشگر مؤسسه تحقیقات سیاست عمومی (IPPR) است.
این کتاب در سال ٢٠١٩ با نام «دزدیده شده: چگونه جهان را از مالی شدن نجات دهیم» منتشر شد که نشر چرخ آن را با عنوان «آنچه مالیسازی از اقتصاد جهان ربود» به چاپ رسانده است.
در این کتاب میخوانیم که الگوی رشد مالیسالار برجستهترین بیان منطق سرمایهداری است. مالکان سرمایه میتوانند سود ببرند بدون تولید چیزی که دارای ارزش است. آنها سرمایه خود را به دیگر عوامل اقتصادی وام میدهند و وامگیرندگان هم بخشی از درآمدهای آتی خود را به سرمایهداران مالی میپردازند که در واقع میزان رشد اقتصادی را کاهش میدهد. هزینه این الگوی اقتصادی هم چیزی نیست جز رشد وحشتناک بدهی بخش خصوصی و میزان مصرف غیرپایدار منابع که به گردن نسلهای آینده میافتد. اگر منطق سرمایهداری ارزش امروز را از مردم و سیاره زمین بمکد، اما منطق رشد مالیسالار ارزش امروز و فردا را از مردم و سیاره زمین میمکد تا زمانی که آینده را هم تاراج کند.
#اقتصاد_سیاسی
#نقد_اقتصاد_مالی
🆔 @SSL_Qasd
پانوشتی که به این توییت دبیر شورای انقلاب فرهنگی زده شده است واقعا نگران کننده است! آیا فرهنگی دیدن ساده کردن است؟ اصلا مسائل فرهنگی ساده تر از مسائل امنیتی و انتظامی است؟!کسی اگر لایه های فرهنگی یک موضوع را کشف کند و بفهمد و معادله اصلاح برای آن بدهد، چیز ساده تری از امر امنیتی و انتظامی را فهمیده است؟!!
واقعا این تفکر و زاویه دید را کی پیدا کردیم؟ این تکیه بیش از حد دوستان انقلابی و مذهبی بر حل مشکلات به وسیله قدرت، جرم انگاری، تحریم از خدمات اجتماعی و... برایم خیلی عجیب است و نمی توانم بفهمم که کجای تاریخ شیعه شروع شده است؟!
این جمله که «حجاب قانون است و تخلف از آن رفتاری غیر مدنی است و مجازات دارد» همه فناوری ما برای نجات از حیا و غیرت زدایی است؟ همه درک ما از بی حجابی موجود «جنبش فواحش» است؟!!
الان هم مساله این نیست که قانون اجرا نشود، مساله سر این است که اگر یک واحد نیرو گذاشته بودیم برای حجاب که آن هم امنیتی و انتظامی بود، و حالا فهمیده ایم که 4 واحد نیروی دیگر هم باید به آن اضافه کنیم باید از این چهار واحد جدید سه تا در لایه های فرهنگی باشد و یکی در تشدید نیروی انتظامی!
اگر قدرت و ایده و همآهنگی و گفتمان فرهنگی جریان انقلابی در این شرایط دو چندان نشود، به نحوی که قوی تر و چشم پرکن تر از قدرت و ایده های امنیتی و انتظامی نباشد خواهیم دید که کارد قدرت حکومتی گاهی دسته اش را هم می برد!
@social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
پانوشتی که به این توییت دبیر شورای انقلاب فرهنگی زده شده است واقعا نگران کننده است! آیا فرهنگی دیدن
یکی از موضوعات مورد علاقه من، مطالعه تصاویر و استعاره های ذهنی انسانها، در حین حل مسائل است. به گمانم این نکته ای که این مخاطب محترم کانال اشاره کرده است، بسیار درست است.
البته این بد نیست که ما خودمان را در موقعیت جنگ می بینیم، بلکه بدی ماجرا این است که استعاره جبهه های جنگ نظامیِ تحمیلی در دهه 60، چارچوب های معنایی ما را پر کرده باشد و ما نتوانیم متوجه شویم که آیا جنگ نظامی با جنگ فرهنگی تفاوتی دارد؟ این تفاوت ها در چیست؟ در جنگ فرهنگی ابزارهای امنیتی جایگاه بالاتری دارند یا ابزارهای شناختی؟ جنگ کلاسیک با چریکی فرق دارد، جنگ چریکی شهری با چریکی کوهستانی و... فرق دارد، جنگ فرهنگی با جنگ کلاسیک و چریکی چه فرقی دارد؟ عرصه های عمومی زندگی، بی مرکزتر از یک خط و جبهه جنگی است، این خطوط را در یک زندگی شهریِ متکثر و متراکم، ابرشهری مثل تهران و اصفهان و شیراز و مشهد، با کثرت جزئیاتی که در آن در جریان است، چطور به وحدت و هم آهنگی می رسانند؟!
اینها نکات مهمی است که با اینکه ما خودمان را در جنگ با باطل و شیطان و مدرنیته و آمریکا و... ببینیم منافاتی ندارد، اما استعاره و تصویر مرکزی مان را باید روزآمد و بهینه نگهداریم تا بتوانیم این جنگ را پیروز شویم
@social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
یکی از موضوعات مورد علاقه من، مطالعه تصاویر و استعاره های ذهنی انسانها، در حین حل مسائل است. به گمان
دقیقا درست است که فرهنگ و امنیت و سیاست و... رقیب هم نیستند، بلکه در یک کار همزمان مشترک، با هم همکار هستند و هر کسی باید نقشی را ایفا کند. واقعا بعضی از موارد، مساله امنیتی یا انتظامی است، چنانچه بعضی از کسانی که امروز بی حیایی و بی غیرتی می کنند، اساسا بیمار روانی و یا حتی جسمی هستند و یا بخش مهمی از اتفاقات زمستان 1401 اصلا سیاسی بود و یا حتی بازخوردی بود به مسیر اقتصادی غلطی که متاسفانه از اقای رئیسی و انقلابی ها توقع آن نمی رفت.
اما کلی گویی ها و اطلاعات گل درشت از ناحیه مسائل امنیتی و انتظامی، امروز کاری کرده است که نیروهای فرهنگی دیگر متوجه نیستند که در مسائلی این چنینی، ایده و تصویر کلان را باید آنها بدهند، مدیریت میز اصلاحات را آنها در دست بگیرند و مدیریت این میز را هم نمی توانند به کسانی که تخصص یا استعاره ذهنی شان چیزی دیگر است، برون سپاری کنند.
الان وقت این است که نیروهای اندیشمند و فرهنگی انقلاب، با سر بالا و با اعتماد به نفس از جای خود دفاع کنند و جلوی جابجا شدن نقش ها را بگیرند.
@social_theory
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
حداقل این دو روایت را با هم ببینیم تا تکلیفی که اهلبیت به ما داده اند، را درست بشناسیم.
هر دو با هم ببینیم، نه مدارایی که بشود، تساهل و نه تنسکی که تحجر...
@social_theory
هدایت شده از نَجوایِ اقتصادی | مسعود داودیپور
🔺سخنان تکاندهنده شهید مظلوم آیت الله سید محمدباقر صدر در مجلس درس:
«ما معتقدیم که ما از هارون الرشید برتریم، از هارون الرشید ورع و تقوایمان بیشتر است. عجب! مگر دنیای هارون الرشید به ما عرضه شد و ما نپذیرفتیم که میگوییم ورع ما از او بیشتر است؟ فرزندانم، برادرانم، عزیزانم، ای فرزندان علی علیهالسلام آیا دنیای هارون الرشید به ما عرضه شد؟
نه، به ما یک دنیای کوچک و ناچیز و محدود عرضه شده است؛ دنیایی که خیلی زود پراکنده میشود و از دست میرود، دنیایی که وسعت دنیای هارون الرشید را ندارد. هارون الرشید به ابرها رو میکرد و میگفت: هر جا ببارید خراجتان را برای من میآورند. در راه چنین دنیایی موسی بن جعفر علیهماالسلام را زندانی کرد. آیا ما خودمان را امتحان کردهایم؟ آیا این دنیا دست ما آمده است و موسی بن جعفر علیهماالسلام را زندانی نکردهایم؟ آیا خودمان را آزمودهایم؟ از خودمان پرسیدهایم؟ آیا تا به حال چنین سؤالی را برای خودمان طرح کردهایم؟ هر یک از ما این سؤال را از خودش بپرسد: بینه و بین الله این دنیا، دنیای هارون الرشید که او را مجبور کرد به خاطر آن موسی بن جعفر علیهماالسلام را به زندان بیندازد، پیش روی ما گذاشته شده است که خیال کنیم ما از هارون الرشید باتقواتریم؟».
📍سالگشت شهادت آیت الله سید محمدباقر صدر و بنت الهدی صدر گرامی باد.
💠 @najvaeqtesad
📚 دیشب وقت گذاشتم و 9 قسمت منتشر شده از رمان جدید آقای حدادپور را خواندم. مثل همیشه با ایده ای پرکشش در مساله های انقلاب اسلامی طرف هستیم.
💢 اما یک نکته: در این رمان تضاد و کشمکش بین دو گروه بر سر کار فرهنگی و حجاب است. یک طرف یک طلبه به روز است که میخواهد بچه ها را به مسجد جذب کند و طرف دیگر کسانی که می خواهد آخر تکبیرِ نماز شعار «مرگ بر بی ححاب» را اضافه کنند!
البته هر دو طرف این قصه، واقعی هستند اما واقعیت های مرزی و قطبی جامعه مذهبی امروز! این وسط کلی کلان جریان دیگر هم وجود دارد که وزن جمعی آنها در بحران فرهنگی امروز کم نیست و بازیگرهای موثری هم هستند.
خلاصه سخن اینکه گونه رمان یک اثر فرهنگی، با قدرت اثرگذاری گسترده بر ماست. حالا وقتی رمان نویس، قصه ای را شروع می کند که تا به این حد دیوار به دیوار واقعیت است، باید بداند که آنچه او می نویسد مثل یک توصیف دقیق از واقعیت، روان خواننده را جهت می دهد و پُر می کند. پس اگر نویسنده از سبکی استفاده کند که فقط کشمکش بازیگران قطبی جامعه را بازنمایی کند، ذهن خواننده نیز فقط این دو عامل را واقعیت قلمداد می کند و ناخواسته، بازیگرهای دیگر را در مشاهدات آتی اش سانسور میکند و از این به بعد به همه یا به دید «حاج دیوید» نگاه می کند یا «حاج ذاکر»!
و به این ترتیب قدرت نگاه خاکستری و طیفی را از دست می دهد!
پیداست که آقای حدادپور در اصل دلواپس همین فقدان نگاه طیفی و اثرگذاری بر خاکستری هاست،
اما به گمانم تضاد موجود در این رمان، بیش از حد واقعیت را ساده کرده و از این جهت، خلاف غرض نویسنده است.
@social_theory