eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
294 ویدیو
116 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم به وقت روز اول... 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
موضوع سخنرانی امسال استاد میرباقری در هیات ثارالله آن چیزی است که من اولین بار در این مصاحبه، مساله پراهمیت آن را از ایشان شنیدم... 🆔 @social_theory
هر چه فکر کردم الان یادم نیامد که دقیقا جلسه کی بود. در جستجو هم پیدا نکردم، اما فکر کنم در سال جدید بود و قبل از عید نوروز 1402 نبود!☺️ اما جلسه خیلی خوبی بود! و درباره مسائل متنوعی حرف زده شد از جمله مساله جدا شدن اقای مطعیی از کلیت فضای هیات میثاق و برپا کردن مجموعه ای که در امامزاده قاضی صابر در جریان است. گفتگو با اقای مطیعی اینقدر ادامه پیدا کرد که حتی آقای سیار هم تشریف بردند، اما ما مانده بودیم و حرفها ادامه داشت! گزارشی از این جلسه را که خودم ویرایش محتوایی کردم و حرفهایم را در آن چیدم، در این صفحه قرار می دهم. البته حرفهای مفصل آقای مطیعی در توضیح روند شکل گیری مداحی اش و نگاه اجتماعی و فرهنگی اش، که خیلی هم جالب بود و شنیدنی را اصلا ننوشتم. بالاخره آدمهای معروف وقتی لب باز می کنند، حتی از ساده ترین حرفها، بیشتر از اینکه سود ببرند، به زحمت می افتند. من زاویه دیدی به ستایشگری او داشتم که در این فایل آن را منتشر می کنم. 🔻قسمت اول: https://eitaa.com/social_theory/1837 🔻قسمت دوم: https://eitaa.com/social_theory/1838 🆔 @social_theory
♨️تحلیل و بررسی نوآوری های اجتماعی میثم مطیعی مداح تحصیل کرده امروزِ ایران نشست آهات|سال دوم| مرکز تخصصی احیاء امر|دانشگاه امام صادق(ع) 1️⃣ از 2️⃣ مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم، دیگر کارشناس این نشست بود. مهدیزاده که خود را مخاطب پیگیر محصولات آقای مطیعی میدانست به عنوان کارشناس اجتماعی نکاتی را در این نشست بیان کرد. وی فعالیت مطیعی در کسوت مداحی را از لحاظ مختلف دارای نوآوری اجتماعی دانست و به گفته خود، در این جلسه سعی داشت کلیت آنها را صورت بندی کند. 1️⃣ اینکه مطیعی مداح مطلوب قشر تحصیل کرده مذهبی است. تا قبل از اقای مطیعی و شکل گیری هیات میثاق با شهدا در دانشگاه امام صادق(ع)، قشر تحصیل کرده ما در میان مداحان و هیات ها میهمان بودند و گزینه ای که آن را نماینده خود در جامعه مداحان بدانند نداشتند! مطیعی هم از لحاظ مضامین، هم از لحاظ موسیقی و هم از لحاظ کنش اجتماعی و سیاسی -حتی اگر او را نپسندیم، اما- یک مداح برای قشر تحصیل کرده است و این پدیده ای کاملا جدید در ساحت مداحی است و به این معنا مطیعی یک پدیده جدید و یونیک در فضای مداحی است. 2️⃣ دومین نوآوری اجتماعی مطیعی از نظر مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم این بود که مطیعی با راه انداختن جریان مداحی عربی درون ایران، یک هویت بین المللی به هیات ها داد و با این فعل خود، یک ابزار فرهنگی-هنری جدید در نسبت انقلاب اسلامی و جریان های اسلامی پیشنهاد داد و این نوآوری بزرگ دیگر او بود که جا دارد با جزئیات بیشتر و دقیق به آن پرداخت. 3️⃣ از نظر حسین مهدیزاده، روضه‌خوانی با حداکثر ارجاع به متن عربی مقاتل و روایات نوآوری مهم دیگر مطیعی بود. او افزود، ما میدانیم که هر مداحی توان مراجعه مداوم به متن عربی مقاتل را ندارد و تنها کسانی که انس زیاد با متون عربی دارند، می توانند این روش را در مداحی امتحان کنند. مطیعی با حداکثر توان این روش را به کار گرفت و محصولات قابل اقتباس زیادی در این مسیر تولید کرد و با پشتیبانی خیلی خوبی که سایت شخصی او از این روش کرده، مداحان دیگر هم با متون آماده و با روضه های کامل اما برآمده از متن روایت تاریخی مقاتل اهلبیت مواجه هستند. استقامت مطیعی بر این مساله، سبد محتوایی روضه خوانی معاصر ایران را بسیار غنی تر از سابق کرده است. 4️⃣ مهدیزاده، کنش های اجتماعی مطیعی در حمایت از جریانهای اجتماعی مذهبی و سیاسی را هم بسیار مهم و قابل مطالعه و جالب توصیف کرد. او ابتدا به حمایت سریع و پرمحتوای مطیعی از زیارت اربعین اشاره کرد. او افزود مطیعی در همان سال‌های آغازین توجه به زیارت پیاده اربعین، در حالی که خود هنوز به این زیارت نرفته بود، محصولات بسیار خوب و ماندگاری را برای این زیارت تولید کرد که شاید تا دهه ها، در حافظه موسیقیایی و هنر متصل به زیارت اربعین باقی بماند. 5️⃣ مهدیزاده به ارتباط قوی و هدفمند و منظم مطیعی با شاعران شعر آیینیِ اهل علم باعث شده است که از زبان فارسی معیار بیش از دیگران استفاده کند. او افزود زبان معیار در هر جغرافیای زبانی، گنجینه حکمت و دانش فرهنگی ملتی است که در این جغرافیا زیست می کنند. تلاش مطیعی برای اینکه با شاعران فرهیخته و اهل علم و حکمت کار کند، باعث شده است که اشعار و حتی بداهه هایی که در جلسات استفاده می کند، حداکثر ارتباط با ذخیره فرهنگی و حکمیِ فعال جامعه مذهبی- انقلابی داشته باشد. 6️⃣ آخرین نکته ای که مهدیزاده در توضیح نوآوری های اجتماعی مطیعی به آن پرداخت، جایگاه مطیعی به عنوان یک مداح دانشگاهی است که هویت آکادمیک خود را حفظ کرده و در یک هیات دانشگاهی، در یک دانشگاه معتبر و مرجع ایران انقلابی یک فعل چند وجهی را خلق می کند. مهدیزاده افزود: محصول هر مداحی، اولا انسانهایی هستند که با او سالک می شوند و با عینک و احساس او به جریان ادامه دار اهلبیت در تاریخ می نگرند. اما مطیعی محصول دیگری هم دارد و آن هم ساخت رابطه جدید بین نهاد علم و هنر و سازمان دینی مهمِ هیات است. مطیعی قصه‌ای گسترده‌تر از یک مداح معمولی دارد! ⚠️ مهدیزاده افزود هر کدام از ویژگی‌هایی که گفتم را اگر از مطیعی بگیریم، دیگر با مطیعی که امروز از آن گفتگو کردیم مواجه نخواهیم بود، مخصوصا این واسطه گری که بین نهاد علم و هنر بر روی دوش خود پذیرفته است. واضح است که این کار صبر می خواهد! فکر کنید اگر محصول کار آقای مطیعی نیم قرن صبر و وساطت برای شکل گرفتن یک به یک اجزاء این اتفاق جدید باشد، چه خدمت بزرگی از او در تاریخ فرهنگ و ادب ایرانی-شیعی حاصل خواهد شد! 🆔 @SOCIAL_THEORY
♨️تحلیل و بررسی نوآوری های اجتماعی میثم مطیعی مداح تحصیل کرده امروزِ ایران نشست آهات|سال دوم| مرکز تخصصی احیاء امر|دانشگاه امام صادق(ع) 2️⃣ از 2️⃣ ⚠️ یک تذکر و پیشنهاد این پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی قم در ادامه به موضوع اصلی این نشست، یعنی تحلیل اجتماعی برنامه های فاطمیه میثم مطیعی پرداخت. مهدیزاده در ابتدا به یک نکته مهم درباره مساله عمومی شدن عزاداری ایام فاطمیه اشاره کرد: ما میدانیم که این سالها برای اولین بار است که شیعه عزای ایام شهادت حضرت زهرا(س) را بصورت عمومی و رسمی اقامه می کند و از قرائت خود از این لحظه پر تنش تاریخ اسلام، پرده برداری عمومی می کند و روایت خود از این لحظه را بلند بلند بیان می کند. تجربه قبلی شیعه در گفتگو از لحظه های پرتنش در میان فرق اسلامی، واقعه عاشورا بوده است که بسیار موفقیت آمیز بوده است. اینبار شیعه به دنبال این است که این الگو و سازمان اجتماعی آن را به خدمت گفتگو از یک لحظه بسیار حساس تر بیاورد. تجربه روضه-روایت عاشورا، در درون جامعه شیعه نیز بسیار موثر و انسجام بخش بوده است. شیعه تصویر و روایتی همه جانبه از عاشورا استخراج کرد که از عارف تا مجاهد، تا انسان های معمولی، در زندگی معمولی، تا انسان مردد در حقانیت مکتب اهلبیت، این قصه را درک می کنند و از زاویه دید خود آن را روایت می کنند. سازمان روایت خیلی خوبی هم حول آن شکل گرفت و در طول تاریخ، از پرده خوانی تا مقتل خوانی تا تعزیه خوانی تا هیات امروزین، همه در خدمت روایت این قصه بصیرت بخش بوده اند. مهدیزاده افزود، اما در خفقان پهلوی اول، سازمان روایت عاشورا لطمه خورد و تعزیه و پرده خوانی و... به خشونت تعطیل شد و منبری و مداح مامور شدند که در روضه های گریزی و کوتاه، این تصویر را زنده نگهدارند. اما با آمدن نسل های جدیدتر، خلاء روایت کامل و جامع، به مرور در حال مشاهده است. هر نسلی نیاز به یک بار شنیدن روایت کامل احتیاج دارد، به همین دلیل فاصله گرفتن از ادبیات نمایشی و روایی، اتفاق خطرناکی برای روایت عاشورا و بصیرت تاریخی آن محسوب می شود. مهدیزاده در ادامه به خلاء این سازمان در موضوع فاطمیه اشاره کرد و افزود: اما همه ما می دانیم که ما اصلا در موضوع فاطمیه هنوز روایت و تصویر خود را تولید نکرده ایم و روضه خوانها به تصویرگری های تک بعدی و حتی به روایت های تکه تکه و بریده بریده و نامنظم از ایام مبارزات حضرت زهرا(س) تا شهادت حضرت می پردازند و این خطر بزرگی برای گفتمان فاطمیه است. مهدیزاده افزود: تا جایی که من مطالعه کرده ام، اولین روایت واحد و چند وجهی و موجه شیعه از 75 تا 95 روز مبارزات فعالیت اجتماعی حضرت زهرا(س) پس از رسول خدا(ص) را مرحوم علامه عسکری(ره) استخراج و صورت بندی کرده است. در این روایت نو، ما باید پی رنگ درست و قابل گفتگویی با عامه مسلمانان پیدا کنیم که هم هویت مکتب اهلبیت را نشان دهد و هم تنش کور ایجاد نکند و هم تامل برانگیز باشد. وقایع فاطمیه واجد چنین پی رنگی هست اما آیا روضه خوان ما با چنین پی رنگی خوانده می شود؟ آیا روضه خوان امروز ما اصلا می داند که جزئیات مقاتل، چطور فعل واحد حضرت زهرا(س) در این ایام را نتیجه می دهد؟ این پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی قم در ادامه به این نکته اشاره کرد که از میثم مطیعی با خواستگاهی که از نهاد علم دارد می شود که این توقع را داشت که در این نقطه نیز پیش قدم باشد و مسیر را برای روایت فاطمیه باز کند. 🆔 @social_theory
هدایت شده از لالایی خدا
سخنرانی شب اول هیأت نوجوانان.mp3
11.62M
🏴صلّی اللّه عليک يا ابا عبداللّه الحسين 💠 دههٔ اوّل ۱۴۰۲ 🎙حجت الاسلام 📌 موضوع: ✨ هیئت نوجوانان ثارالله قم ✨ 🔶 قسمت اول @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
سخنرانی روز سوم استاد عباسی ولدی در هیات نوجوانان
هدایت شده از تعلیقات
عباسی ولدی پدیده این روزهای هیئات 🔻 گاهی عادت داریم انسان‌هایی که نزدیک مان هستند را قدر ندانیم، کار آن‌ها را ترجمه و تحلیل نکنیم و خیلی ساده از کنار آن عبور کنیم. 🔻 قریب به یک دهه است با نگارش ده‌ها جلد کتاب در زمینه‌های تربیتی به‌تنهایی اندازه یک مؤسسه عریض و طویل کار کرد. متن تولید کرد، منبع و مرجع فکری تولید کرد، به‌سمت ایجاد حرکت کرد هرچند شاید هنوز با آن فاصله دارد. 🔻 فکر کنم آثارش امروز به بیش از 50 جلد رسیده است. آثاری که هم تنوع در محتوا دارد، هم جذابیت در طراحی و گرافیک و هم ایجادکننده نوعی تغییر نگرش در مخاطب است که همه جای مطالعه و دارد. 🔻 اما آنچه امروز اهمیت دارد کاری است که این روزها در قالب شروع کرده است. حرکت او امروز واقعاً ویژه است، جای مطالعه و و تقدیر دارد. به چند ویژگی کار او اشاره می‌کنم: 1⃣ قبل از منبر استاد برای نوجوانان منبر می‌رود. کاملاً جدی به‌نحوی که بچه‌ها احساس می‌کنند در یک برنامه مهم و اختصاصی خودشان شرکت کرده‌اند. 2⃣ فعلاً نسبت به محتوای نظر نمی‌دهم شاید نقدی داشته باشم. اما به‌لحاظ قالب، منبر است. این مدل از ارائه منبر به‌شدت برای بچه‌ها جذاب است. 3⃣ زبان، و بیان به‌شدت صمیمی، دوستانه و دوست‌داشتنی است. این احساس جذابیت دوچندانی برای منبر ایجاد می‌کند. 4⃣ فضای جلسه با قالب‌های مرسوم متفاوت است. بچه‌ها از اینکه بین منبر صحبت کنند، سؤال بپرسند، شوخی کنند، منعی ندارند و آزادانه در هیئت می‌نشینند. سخنران آغوشش به‌روی اقتضائات این سن باز است. 5⃣ منبر او، است. سخنران سوال می‌کند، برای روز بعد به بچه‌ها تکلیف می‌دهد تا بنویسند، فکر کنند و بعد جواب خود را به بدهند و درباره آن صحبت کنند. 6⃣ اما یکی از جذاب‌ترین بخش‌های کار بعد از منبر است که می‌آید و ساعتی بین بچه‌ها می‌نشیند و با آن‌ها می‌کند. از سر و کولش بالا می‌روند و با او ساده و راحت گفتگو می‌کنند. این بخش شاید اثرگذارترین قسمت این پکیج است. 6⃣ اما آنچه کار را ویژه کرده است او در تعامل با بچه‌ها است. افراد زیادی دیدم که کار کودک و نوجوان می‌کنند ولی بسیاری از رفتارها و خنده‌ها و بازی‌ها است. اما عباسی ولدی با همه وجود بچه‌ها را دوست دارد، صادقانه و پدرانه و این را بچه‌ها با وجودشان درک می‌کنند. ♻️ مهم هستند، باید احساس کنند که آن‌ها را مهم می‌دانیم و جدی می‌گیریم. این احساس را به آن‌ها منتقل کنیم و با همین جدیت برای شان وقت بگذاریم. اما با امثال این 🆔 @taalighat
هدایت شده از خبرگزاری رسا
شبکه ملی اطلاعات فعلا وضعیت خوبی ندارد حجت الاسلام حسین مهدیزاده پژوهشگر فقه حکومتی و مسئول میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم در گفت‌وگو با خبرگزاری رسا تبیین کرد: ما در شبکه ملی اطلاعات با دو مشکل مواجه هستیم. اول اینکه با تحولات تکنولوژی که ابرشرکت های جهانی ایجاد کرده اند، ورود به این عرصه دیگر دیر شده باشد و یا اینکه حداقل به اندازه ای که شروع آن در حدود 20 سال پیش می توانست موثر باشد، امروز دیگر این تاثیر را نداشته باشد. حوزه در ارتباط با مردم کارهای زیادی می تواند انجام دهد چرا که هیچ نهادی هم چون حوزه علمیه، در ایران شبکه ارتباطات مردمی و ابزار گفتگو با مردم ندارد. اما شاید مهمترین کار در این موضوع این باشد که نهاد روحانیت باید در ساخت زیست بوم نوآوری به نفع رویای آینده انقلاب اسلامی پیشگام شود و به مردم کمک کند که در خلاقیت خود را در جهت توسعه رویای انقلاب اسلامی بیازمایند و آنها را به خطراتی که آینده مدرن در حال رقم زدن آن است آگاه کنند تا مردم از نوآوری فرزندان خود در این جهان حمایت نکنند و به آنها در این باره آگاهی بدهند. 📎 ادامه گفت‌وگو 🌐https://rasanews.ir/003679 💯 🆔 @rasanewsagency
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«ما را به لاک سیاه همان زنی که پشت دسته های عزا میرود ببخش» ظاهرا تنها مشکل این شعر این است که طرف توسل را اشتباه انتخاب کرده است و الا گفتگو از اهل گناهی که آمده درِ خانه امام حسین که چیز جدیدی نیست! به تعبیر دیگر، ما هیچ وقت به گناه آن زن متوسل نمی‌شویم، بلکه به آن آقایی متوسل میشویم که در خانه اش برای بازگشت کسی که تا این حد دور شده هم باز است، والا گناه که تقرب نمیاورد! مساله، زاویه دید است؛ یعنی یک زاویه، کاملا غلط است و دیگری دقیقا همان چیزی است که بارها از علما و اولیاء خدا شنیده ایم و نقطه عظمت کشتی نجات امام حسین(ع) است و باید از آن زیاد گفت. شاعر و روضه خوان نباید این زوایه ها را اشتباه بگیرد! دانستن اینها از مهارتهای معمول برای ستایشگر اهلبیت است. 🆔 @social_theory
هدایت شده از تعلیقات
دردهای مزمن جبهه انقلاب (حاشیه‌ای بر واکنش‌های این روزهای جبهه انقلاب) 🔻 در کنار همه امتیازات اما به آسیب‌هایی دچار هستیم که باید چاره‌ای برای آن‌ها اندیشید. اینکه جبهه به سرعت واکنش نشان می‌دهد یعنی جبهه انقلاب زنده است، دارای دغدغه است، نمی‌خواهد بی تفاوت باشد، این‌ها همه مزیت ماست. اما اینکه نمی داند کجا، در چه اندازه، و با چه روشی واکنش و کنش داشته باشد، یعنی از پختگی لازم برخوردار نیست و هنوز به لازم نرسیده است. برخی از آسیب هایی که دچار هستیم: تسرع منهای تأمل 🔻 ذهن بخشی از جبهه انقلاب خیلی سریع بهم می ریزد، خیلی سریع به واکنش می افتد، خیلی سریع به نفی و طرد می رسد، خیلی سریع تحلیل می کند، خیلی سریع محکوم می کند. همه این ها نشان دهنده ضعف های ساختاری است. ضعف هایی که اگر چاره نکنیم همچنان در می مانیم. کافی است یک اتفاق در عرصه برجسته شود، همه ذهن، کنش و دغدغه ما را به خود معطوف می کند. بی مسئلگی 🔻 بخشی از جبهه انقلاب حتی خیلی سریع هایش تغییر می کند. کسی اولویت ها و مسئله هایش سریع تغییر می کند، یعنی اساسا فاقد مسئله است و اولویتی ندارد. به همین دلیل می بینیم کل همّ و غمّ جبهه گاهی در حد یک هفته می شود واکنش به مثلا انتشار عکس فلانی با فلانی یا خواندن یک شعر غلط از طرف فلان مداح... غلبه روحیه نفی و طرد 🔻 ما دارای چنان قدرتی هستیم که می توانیم با واکنش های حساب نشده اما پرحجم و تند و تیز به سرعت یکی را به مرز نفی و از انقلاب برسانیم. اصلا گویی کاری جز طرد نداریم. این به معنای نادیده گرفتن خطوط قرمز نیست، به معنای پافشاری بر اصول نیست، بلکه به معنای فقدان سیاست اقدام است. خود مرکزپنداری 🔻 یکی از مشکلات اساسی ما است. تعریف روشنی از بودن و انقلابی نبودن نداریم. حتی تعريف صحیح و جامعی از نداریم. وقتی چنین شد، بر اساس آنچه حدود انقلابی بودن می دانیم دیگران را قضاوت می کنیم و فعل خود را مصداق بصیرت افزایی می‌پنداریم. 🔻 یکی را نفی و طرد می کنیم و دیگری را محکوم و مطرود. فقط هم قرائت خودمان از آقا را قبول داریم. جهت گیری ما گاهی به سمت کشف حقیقت نیست، بلکه به سمت اثبات مواضع خومان است و این هم بد است. حالا هم که یاد گرفته ایم تا کسی حرفی خلاف میل ما می زند اسم او را صورتی می گذاریم. افراط در در واکنش 🔻 گاهی نسبت به برخی مسائل باید واکنش نشان داد و قطعا وظیفه است. مثلا کسی شعر غلطی خوانده است، باید داد، اما ما چنان بلایی به سر طرف می آوریم و او را تا مرزهای کفر بالا می بریم که به غلط کردن بیافتد. این شیوه امامان ماست؟ این شیوه رهبری است؟ پس مروت و چه می شود؟ کسی شک ندارد شعری که خواند غلط است، کسی شک ندارد تطهیر خاتمی غلط است، کسی شک ندارد هزارتا مسئله دیگر وجود دارد، مهم نحوه مواجهه ما با هر یک از این مسائل است. 🆔 @taalighat
هدایت شده از شعر و کودکی
بابا؟ هنوزم جنگِ امام حسین با آدم بدا هست؟ پسر/ 5 ساله @sherokoodaki
هدایت شده از هیئت ثارالله قم
🏴 مجلس عزاداری ظهر عاشورا 🏴 قرائت زیارت ناحیه مقدسه 🎙 به نفس آیت الله میرباقری 📍خیابان معلم شرقی ،مدرسه علمیه امام کاظم (ع) ⏱ ساعت ۱۳ 🔰 هیئت ثارالله قم 🆔 @sarallahqom
🔰 زیارت عاشورا را چگونه بخوانیم؟ . ⬅️ زمان در روز عاشورا، باید قبل از زوال (قبل از اذان ظهر) قرائت شود. اما در روزهای دیگر، در هر وقت از شبانه روز میتوان آنرا خواند. . ⬅️ لعن ها و سلام ها این روش که یک بار سلام و لعن گفته میشود و بعد بگوییم: «مائۀ مرۀ» یا «تسع و تسعین مرۀ» در روایات نیامده است. در روایتی چنین آمده که را یک مرتبه و «اللهم العنم جمیعا» را صد مرتبه بگویید. همچنین سلام را یک مرتبه، و چهار سلام آخر یعنی: «السلام علی الحسین، و علی علی بن الحسین، و علی أولاد الحسین، و علی أصحاب الحسین» را صد مرتبه بگویید. البته سند این روایت باید بررسی شود. سایر تلخیص ها هیچ ریشه روایی ندارد. البته اگر کسی به قصد رجاء زیارت عاشورا بخواند و لعن و سلام آن را یک مرتبه بگوید، اشکالی ندارد، ولی این کار، سندی ندارد. . ⬅️ قبل و بعد از زیارت در روایات گوناگون، مستحبات مختلفی برای زیارت عاشورا بیان شده است که روش جمع همه این روایات به این صورت است که: ۱. انسان به صحرا و فضای وسیع و یا بالای بام برود ۲. به قبر سیدالشهداء (ع) اشاره کرده و یک سلام و لعن مختصر بدهد ۳. دو رکعت نماز بخواند ۴. تکبیر بگوید و زیارت ششم (ع) یا زیارت امین الله قرائت کند ۵. زیارت عاشورا را بخواند ۶. دو رکعت نماز زیارت به جا آورد. ۷. دعای علقمه بخواند ضیافت بلا. صص۸۲-۸۸ .
🔰 هر مکتبی هیاهو می‌خواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی‌شود. 🔰 آن گُلی که هی آب به آن می‌دهند زنده نگه داشته می‌شود، این گریه‌ها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را؛ این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را. 🔰 این گریه‌ها نگه داشته این مکتب را تا اینجا و همین نوحه سرایی‌ها، همینهاست که ما را زنده نگه داشته، همینهاست که این نهضت را پیش برده، اگر سیدالشهدا نبود، این نهضت هم پیش نمی‌برد. 🔰 سید الشهدا همه جا هست: کُلُّ أرضٍ کربلا، همه جا محضر سیدالشهدا است، 📚 صحیفه امام خمینی، جلد ٨، صفحه ۵۲۷ @HarfhayeDareGooshihttps://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https://www.aparat.com/v/cfCnx/%25D8%25A7%25D9%2585%25D8%25A7%25D9%2585_%25D8%25AE%25D9%2585%25DB%258C%25D9%2586%25DB%258C_%2528%25D8%25B1%25D9%2587%2529_-_%25D9%2585%25DA%25A9%25D8%25AA%25D8%25A8_%25D9%2587%25DB%258C%25D8%25A7%25D9%2587%25D9%2588_%25D9%2585%25DB%258C_%25D8%25AE%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2587%25D8%25AF&ved=2ahUKEwjfkredsqqAAxUOQ6QEHbeAA0gQwqsBegQICxAE&usg=AOvVaw1KfddDuRefoYwEpuQxw2Bl
روضه استاد میرباقری صبح عاشورا منزل شجاعفر.MP3
5.78M
«می دانید... دیروز عصر...»! «شنیدید... سر صبح...» این مطلعِ قدیمی ترین خاطره من از استاد میرباقری است! متعلق به صبح عاشوراهای همه این 21 سال گذشته. استاد میرباقری اولین راوی جدی عاشورا برای من است. نه اینکه قبل از ایشان، روضه نشنیده باشم! من از کودکی در روضه و دامن روضه خوانها بزرگ شده ام! حتی قبل از آشنایی با استاد میرباقری، از همان سالی که سید مهدی شجاعی کتاب را نوشت، همیشه تاسوعا و عاشوراها یکبار دیگر کتاب را به عنوان مقتل می خواندم. اما من از عاشورا با این جمله شروع می شود که: «می دانید... دیروز عصر...»! «شنیدید... امروز سر صبح...» تصویر جدی که بیست سال پر تلاطم عمر علمی من را چنان پر کرد که ماندنی شدم... هیچ چیز بیشتر از این جمله حس ماندن و نرفتن را در من حفظ نکرد و بارور ننمود... کاش یک وقتی بگذارم و روضه یکی از آن سالهای طلایی را که هنوز استاد، صبح عاشورا یک روایت طولانی از عاشورا می داد را جدا کنم.... 🆔 @social_theory
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🏴 مجلس عزاداری ظهر عاشورا 🏴 قرائت زیارت ناحیه مقدسه 🎙 به نفس آیت الله میرباقری 📍خیابان معلم شرق
چهار پنج سالی می شد که با حاج آقا آشنا شده بودم و دیگه از تعلقات قبلی ام کم و بیش فاصله گرفته بودم. از بچگی، عاشورای ما حاج علیرضا بود. تاسوعا و عاشورا کتاب را جوری می خوندم که ظهر عاشورا به فصلهای شهادت امام حسین(ع) برسم. فصل اسارتش را هم گاهی روز یازدهم می خواندم و گاهی هم توفیق نمی شد، آرام آرام تا اربعین می خواندم.... اون سال، سال اولی بود که ذائقه روضه گوش دادنم کاملا تمایل به روضه های حاج آقا پیدا کرده بود. یعنی دیگه عاشورا برام صرفا یک صحنه عمیقا عاطفی نبود. بلکه یک بود که تمام مفاهیمش را با زبان عاطفه بیان می کرد. جنگی بود که شیطان می خواست اثبات کند خدا اشتباه کرده است که کار را به پیامبر(ص) سپرده است و نتیجه این اشتباه این است که او در عاشورا می خواست بساط حق را جمع کند اما امام حسین کاری کرده بود که وقتی عاشورا تمام شده بود، تازه ابلیس متوجه شده بود که چه اشتباهی کرده است. وقتی که همه صفات رذیله را به میدان آورده بود و متوجه نشده بود که امام حسین هم با همه صفات حمیده و فقط با آنها جنگیده و حالا این خبر از طریق سی هزار لشکر کوفه در سرتاسر بلاد خواهد پیچید. یادمه آن سال بعد از روضه صبح خونه آقای شجاعفر که حاج آقا یک دور خلاصه کل عاشورا را با نگاه خودش تعریف می کرد، رفته بودم سخنرانی دفتر رهبری و از انجا رفته بودم مسجد مرحوم آقاب بهجت و بعد از نماز با سردردی بی نهایت طاقت فرسا، داشتم می‌رفتم فیضیه زیارت ناحیه. واقعیت این است که آن سال یک تجربه عجیبی داشتم که احساس می کردم شیطان در مصیبت عاشورا موفق شده است و ما را تحقیر کرده است. عجیب احساس تحقیر شدگی داشتم و فکر می کنم علت اینکه نمی‌توانستم سردرد را تحمل کنم، همین حالت بود. از گذرخان تا فیضیه اینقدر شلوغ بود که شاید نیم‌ساعتی طول کشید تا خودم را رساندم به جلوی قبرستان شیخان تا از در دارالشفاء وارد حرم شوم. اما دیگه راه ها بسته بود. سر و صدا سردردم را زیاد کرده بود و حال عجیبی که توجه به عاشورا بهم دست داده بود... همینطور معطل ایستاده بودم جلوی مغازه های تعطیل دور شیخان که صدای یک دسته بزرگ طبل شروع شد. دقیقا جلوی من بودند که شروع کردند. شاید پنجاه تا طبل داشتند و فقط مارش جنگی و حماسی می زدند. توجهم به آهنگ حماسی شان جلب شد. انگار داشتند رجز میخوانند، کری می خوانند برای جبهه ابن زیاد. عجب کار خوبی می کردند! بی اختیار چشمهایم پر اشک شد. با ریتم آنها شروع کردم به تکان دادن سرم: بکوبید! بیشتر بکوبید! دقیقا شما فقط می توانید حال تحقیر شدگی من را درمان کنید. برای شیطان کُری بخوانید، رجز بخوانید! از این سر تاریخ توی سر شیطان بکوبید. برایش مارش جنگ بزنید. هیچ چیزی نخوانید، فقط مارش جنگ بزنید. حماسی بخوانید.... انگار صدای بلندشان توی سرم نمی زد، توی سردردم میزد. سرددردم را می کوبید تا کوچک شود و من خلاص شوم... 🆔 @social_theory
هدایت شده از زیست شهر نوین مولّد
برنامه خانه‌های مولد، تلفیق سکونت و اشتغال با حضور سید امیرحسین کمالی تقوی (کارشناس صنایع کوچک مقیاس) شنبه ۷ مرداد ساعت ۱۴:۳۰ پخش زنده از www.tv.snn.ir @zistshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻دکور هیئت‌ها حرف می‌زنند! چند سالی می‌شود که هیئت‌های شاخص فقط به سخنرانی و مداحی توجه ندارند و از همه‌ ظرفیت‌های مراسم برای انتقال پیام استفاده می‌کنند. در گذشته دکور تنها نقش زیبایی داشت اما حالا از آن برای انتقال پیام هم استفاده می‌کنند.
برساخت رسانه ای که غربگراها و رسانه های برون مرزی دشمنان انقلاب ایجاد کرده اند این است که مذهبی ها و ایده ، در کف جامعه یک هستند که مردم آنها و خواسته هایشان را نمی خواهند و تنها نیرویی که مذهب را در ایران نگه داشته است، نیروی قدرت سیاسی و امنیتی و قضایی است. صاحبان شبکه های مجازی تلگرام و اینستاگرام هم با الگوریتمهای حمایتی و لشکرهای سایبری اجاره ای، سعی در دادن این احساس به نیروهای معارض درونی ایران است که شما یک ملت کامل هستید در حالی که مذهبی ها امتداد اجتماعی ناچیزی دارند! لذا طرفداران انقلاب اسلامی، نیاز دارند که قدرت و جایگاهشان در کف و بخش مدنی جامعه (یا همان )، به معارضین ثابت کنند! به گمان من از سال 96 تا امروز، خط مقدم راهبرد دشمن ایجاد احساس جامعه بودن برای غربگرایان و قدرتگرا بودن مذهب است... در ماجرای ، ، و... جریان مذهبی از مبارزه اجتماعی شروع کرد، اما خیلی زود آن را به دوستان خود در حوزه قدرت داد و خودش کنار رفت. در حالی که اگر یک راهبرد اثربخش محدود در حوزه عمومی و بدون اتکا به قدرت را امتحان می کرد، حداقل این برساخت رسانه ای که نیروهای ضد مذهب را گستاخ کرده است را شکسته بود و طرف مقابل حالی میکرد که کف جامعه هم دو قطبی است، نه اینکه دعوای اقلیت قدرتمند و اکثریت مدنی باشد. حیف و صد حیف که در ماجرای بسته شدن دفعی و طاقچه توسط دولت، باز هم همین پیام غلط که معارضان، جامعه زنده و خودبسنده ای هستند و طرفداران حجاب، یک اقلیت سیاسی، بوسیله خودمان تایید و مخابره شد! 🆔 @social_theory
🔴 «گرما|گرمایش زمین» فرصت تا تهدید؟ 🖌حسین مهدیزاده 1️⃣ از 2️⃣ از دیروز که کشور بخاطر گرما تعطیل شده است، عده ای از دوستانی که سابق بر این در کرونا، با میدان داری می کردند، با همان دست فرمان به دست زدند. یادم هست که چند روز مانده به محرم سال اول کرونا، استاد میرباقری فرمودند که یکی از بزرگترهای این جریان نفی کرونا درخواست جلسه داشته و به دفتر ایشان آمده. ایشون از ما خواستند که بدون ایشان جلسه را برگزار کنیم. یادم هست که در آن جلسه میهمان محترم اذعان داشتند که بیماری در کار هست و یکی از همراهان خود را نشان دادند که چند هفته قبل، خیلی سخت و نگران کننده این بیماری را داشته، اما معتقد بود این بیماری اینقدر کشنده نیست که گفته می شود و غالب کشته ها از سر ترس می میرند. بعد گفتند که نکته ای که برای آن تقاضای جلسه کرده بودند این بود ایشان دلایلی داشتند که کشتاری شبیه به آنچه در آنفلانزای آغاز قرن بیستم در ایران رخ داد، قرار است موج بزرگی از این بیماری در ایجاد کند و به کمک برخی امکانات بیماری زای دیگر(که او معتقد بود در راس آنها ابزارهای تغذیه ای، مثل و است) این وضعیت بیماری عمومی اما کم قدرت، به سمت کشندگی واقعی سوق داده شود و بعد با ضرب شدن در احساس ترس و تحریم و... به یک نسل کشی واقعی و فروپاشی اجتماعی بدل خواهد شد. قسمت مهم ماجرا راه حل وی بود، معتقد بود نظام در مقابل این سناریو فقط یک راه حل دارد: باید در همین چند هفته مانده به آغاز محرم، به جمع معدود کشورهای بپیوندد تا این سناریویی قطعه اصلی اش که قطعه روانی آن است را از دست بدهد! در ماجرای اخیر هم چنین سناریو مقابله ای در حال شروع شدن است. همه دیدیم که روز چهارشنبه واقعا گرمای عجیبی در کشور حاکم بود. این دوستان محترم، با تاکید بر اینکه تعطیلی برای گرما، ریشه در (که چند سالی است در جهان جدی شده و سازمان ملل پشتیبان اصلی آن است) دارد و هدفش کنترل پیشرفت کشورها، در فناوری های فرهنگی(مثل که در سرزمین های گرم عراق در جریان است) و اقتصادی (که وابسته به استفاده بیشتر از است) است. به نظر من هم چنین است! اما راه حل واقعا فقط نفی و انکار است؟ به نظر میرسد دوستان متوجه شده اند که ما از اغتشاشات سیاسی و اجتماعی تا فرآیند های توسعه، در گیر کرده ایم، اما واقعا بدیلی کارآمدتر از انکار واقعیت برای خلاصی از روایت وجود ندارد؟ ما در کرونا دست آخر موفق شدیم بر بیماری غالب شویم و ترس اجتماعی را تا حد زیادی کنترل کنیم، اما در ، چون روایتی خلق نکردیم، روایت آنها پیروز شد. آنها گفته بودند که این بیماری بصورت طبیعی، به سوی آرام شدن حرکت خواهد کرد و تنها چند سال زمان لازم است. امروز مردم چه روایتی از کرونا و پایان آن دارند؟ آیا همین روایت نیست؟ پس روایت ما کجا رفت؟ 🔺لینک بخش دوم این یادداشت: https://eitaa.com/social_theory/1862 🆔 @social_theory