eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
358 ویدیو
120 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸امیرالمومنین فرمودند ««عاقل»» نصفش تحمل است و نصفش تغافل. @sspadam
تحلیل و تفسیر دکتر مصطفی مهرآیین از نتیجه انتخابات را با پاورقی یکی از دوستان اهل علم و فاضل بخوانید: 🔴اصل متن👇 پبروز واقعی این  انتخابات: جنبش مردم تحول خواه و گفتمان "زندگی همچون کشورهای توسعه یافته" پیروز واقعی این انتخابات مردم تحول خواهی هستند که مبتنی بر آگاهی تاریخی خود که اکنون می توان نام گفتمان "زندگی توسعه یافته" بر آن گذاشت به وضعیت موجود کشور "نه" گفتند.آنان در این مسیر نه نیاز به رهبری داشتند و نه نیاز به ایدئولوگ.رهبر آنان در این مسیر ادراک آنان بود از زشتی نهفته در اتفاقات ۹۶، اتفاقات ۹۸، اتفاقات جنبش زن، زندگی، آزادی، سقوط هواپیمای مسافربری، ریختن ساختمان در آبادان، حمله به مدارس دخترانه و بالاخره زشتی نهفته در فقر اقتصادی و زندگی شرمسارانه.....مردم مبتنی بر همین ادراک نشان دادند که خواهان زندگی عقلانی همچون کشورهای توسعه یافته هستند.آن ها اکنون تبدیل به نیرویی شده اند که برای سیاست شرط می گذارند.تا قبل از این سیاست به مردم میگفت پیامد کارهای من خیر شماست، اما اکنون مردم می گویند شروط ما برای تو امکان ماندن می دهد و اکنون شرط ما یک چیز است: ساختن ایران مدرن و توسعه یافته.حالا سیاست است که باید اینکار را ممکن کند و گرنه مردم بار دیگر این سیاست را بی معنا خواهند ساخت: چه با رای ندادن چه با پیگیری عملی مطالباتشان.این انتخابات پیروزی مردم تحول خواه بود چون سرمایه اجتماعی آن ها را چندین برابر ساخت و با ایجاد پیوند عمیق انسانی میان آن ها از آن ها یک "مردم" ساخت.اکنون نوبت نخبگان این جامعه است که گفتمان مردم را تئوریزه کنند و با روشن ساختن ابعاد مفهومی و نظری آن به قانون شدن آن کمک نمایند: گفتمان "زندگی پیشرفته" مردم باید تبدیل به قانون اساسی این کشور شود.مردم هم باید نسبت به آگاهی تاریخی خود در خصوص نوع زندگی مطلوب مورد نظرشان اندکی بیشتر بیندیشند و خود بکوشند به آن فرم و محتوای روشن ببخشند.زنده باد مردم شریف ایران. 🔴 پاورقی دوست فاضلم: دقت کردید که در این چند وقت، نوشته هایی که میخوان یک بار تئوریک به انتخاب آقای پزشکیان بدن، چون میدونن آقای پزشکیان هیچ حرف و گفتمان ویژه ای ندارد، میخوان همه تصورات خودشون رو به عنوان وجه پنهانی نهفته در کنش انتخاباتی مردم، به مردم نسبت دهند؟! یعنی در حرف های آقای پزشکیان دنبال چیزی نمی گردن، اما معنای انتخاب مردم فلان بود و بهمان بود. یعنی رسما دارن از هیچی، برای مطلوب خودشون، روایت میسازن! 🆔 @social_theory
یک گزارش مصور از جدایی علم از دین و سیاست در جهان توسعه یافته! جالب آنکه خواستم در صفحه اینستاگرامم بازنشر دهم، پلتفرم جهانی و آزاد اینستاگرام اجازه نداد! 🆔 @social_theory
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
بنزین؛ اولین سوژه اولین عملیات فریب کارشناسان روی ذهن دکتر پزشکیان آقای دکتر پزشکیان رئیس‌جمهور منتخب گفته‌اند: «ما در کشور ناترازی انرژی داریم و در حال حاضر برای خرید بنزین، ۸ میلیارد دلار پول می‌دهیم؛ یعنی بنزین را مثلاً حدوداً ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان می‌خریم، بعد ۱۵۰۰ تومان می‌فروشیم! خب تا کجا می‌توانیم این کار را بکنیم؟» آنچه از این اظهارات برداشت می‌شود این است که در طول مدتی که دکتر پزشکیان در ساختمان قرمز ریاست‌جمهوری مستقر شده‌اند، در معرض یک عملیات روانی سنگین قرار گرفته‌اند تا به گران‌سازی بنزین رضایت دهند. اما واقعیت چیست؟ آیا این ادعا که دولت بابت خرید بنزین ۸ میلیارد دلار پول می‌دهد، صحیح است؟ آیا واقعا دولت بنزین را ۳۰ یا ۴۰ هزار تومان می‌خرد و ۱۵۰۰ تومان می‌فروشد؟ پاسخ، خیر است! من از آقای پزشکیان خواهش می‌کنم در برابر هر ادعایی از این جنس، سوالات اساسی و راهبردی بپرسند. سوال کنند که این ۸ میلیارد دلار ادعایی دقیقا از چه منبعی تامین شده و از چه مسیری به چه کسی پرداخت شده است؟ واقعیت این است که دولت حتی یک دلار بابت خرید بنزین پرداخت نکرده است. بر اساس گزارش کارشناسان و به استناد مستندات موجود، خدمت رئیس جمهور منتخب عارضم که از سال ۱۳۸۶ تا امروز، دولت جمهوری اسلامی نفت خام را با تخفیف ۵ درصد نسبت به قیمت فوب خلیج فارس، به پالایشگاه‌های داخلی می‌دهد. اما پالایشگاه‌ها بابت نفت پولی به دولت پرداخت نمی‌کنند. پالایشگاه‌ها بنزین و ۴ فرآورده اصلی دیگر (گازوئیل، نفت سفید، مازوت و گاز مایع) را به قیمت فوب خلیج فارس با نفت دریافتی از دولت، تهاتر می‌کنند. به عبارت ساده‌تر، دولت نفت می‌دهد، ۵ فرآورده از جمله بنزین می‌گیرد، بدون اینکه ریالی رد و بدل شود. اما نکته اینجاست که پالایشگاه‌ها علاوه بر ۵ فرآورده اصلی، بیش از ۴۰ فرآورده دیگر نیز از نفت استحصال می‌کنند(معادل حدودا ۴۰۰ هزار بشکه نفت خام در روز) و به قیمت فوب به داخل کشور می‌فروشند. دقت بفرمایید! نفت را با ۵ درصد تخفیف فوب می‌گیرند، اما بدون تخفیف نسبت به فوب ۵ فرآورده به دولت تحویل می‌دهند. ۵ درصد تخفیف از یک سو، و ارزش بیشتر ۵ فرآورده نسبت به نفت خام از سوی دیگر، باعث شده دولت با وجود فروش روزانه ۲.۲ میلیون بشکه نفت به پالایشگاه‌های داخلی، بیش از ۲ میلیارد دلار به این پالایشگاه‌ها بدهکار شود! اما آنچه جدیدا اتفاق افتاده، این است که وزیر نفت آقای روحانی معتقد بود پالایشگاه‌سازی کثافت‌کاری است و پالایشگاه‌های کشور را توسعه نداد. با توجه به افزوده شدن سالانه بیش از یک میلیون دستگاه خودرو به ناوگان کشور، تقاضای بنزین بیش از عرضه بنزین رشد کرد. اینک به دلیل عدم توسعه کافی ظرفیت پالایشی کشور، دولت همان رابطه تهاتری را که با پالایشگاه‌های داخلی داشت، با پالایشگاه‌های خارجی برقرار کرده است. یعنی به پالایشگاه‌های خارجی نفت خام می‌دهد(بدون تخفیف ۵ درصد فوب) و بنزین (باکیفیت‌تر!) با قیمت فوب تحویل می‌گیرد. یعنی مع‌الاسف بر اساس تفکر یارانه پنهان، توجیه اقتصادی واردات بنزین برای دولت بیش از خرید بنزین از پالایشگاه‌های داخلی است! یک نکته جالب دیگر، تغییر ترکیب تولید پالایشگاه‌هاست. گفتیم که پالایشگاه‌ها فرآورده‌های نفتی را به قیمت فوب به داخل می‌فروشند. بنابراین، هرچه بنزین کمتری تولید کرده و فرآورده ویژه بیشتری تولید کنند، سود بیشتری می‌برند. بر اساس گزارش‌های رسمی، سهم فرآورده‌های ویژه از کل تولید، از یک درصد در سال ۸۶ به حدود ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته است. یعنی پالایشگاه‌ها بجای تولید بنزین و عرضه آن به شکل تهاتری با دولت و درگیر شدن با روابط مالی ناشی از هدفمندسازی یارانه‌ها، ترجیح می‌دهند محصولات دیگری تولید کرده و به نرخ جهانی به مردم بفروشند. به عبارت ساده‌تر، اگر سهم بنزین از تولیدات پالایشگاه‌ها، مانند دوره پیش از ۱۳۸۶ بود، شاید امروز کمبود بنزین نداشتیم! دفت بفرمائید که این مطلب نیز مبتنی بر نظرات کارشناسی است. اما کارشناسان متنوع‌اند و متفاوت می‌اندیشند. ما هستیم که باید تشخیص دهیم کدام نظر کارشناسی، در جهت منافع ملی است. راهکار روشن است: اولا سیاست غلط جهانی‌سازی قیمت‌ها و حاکم کردن دلار آمریکا در خاک ایران باید کنار گذاشته شود. ثانیا، انفال متعلق به دولت اسلامی است. بنگاه‌هایی نظیر پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها و شرکت‌های بازرگانی نفتی و... صرفا باید حق‌العمل ارائه خدمات خود را دریافت نمایند، نه اینکه مالک انفال فرآوری شده شوند. @syjebraily
————————————— من ادب پژوه نبودم و تازه یکی دو سال است که به این موضوع علاقه مند شده ام. در چند روز اخیر به بهانه حواشی که برای ما پیش آمد، تاریخ مولوی پژوهی را دنبال می کردم و به این صحفه ویکی پدیا برخورد کردم! آقا علی دهباشی، سردبیر بخارا هم در فایل صوتی برجامانده از شب مولانا در سال 1385 که با ارائه درخشان دکتر محمد علی موحد همراه است، در خیر مقدم استاد اشاره ای می کند که مولوی پژوهی که نهایتا 120 سال عمر دارد! یعنی وقتی که رضا قلی خان هدایت تحت تاثیر ملاعبدالله حائری مازندرانی با مولوی آشنا می شود و منتخباتی از آن را به چاپ می سپارد. عبدالله حائری کیست؟ او فرزند ملا زین العابدین مازندرانی از علمای کربلاست که ظاهرا مورد تکریم شیخ انصاری بوده و فرزندش عبدالله صوفی نعمت اللهی می شود و از کربلا طرد. گفته اند که رضاشاه به او ارادت داشت و به منزلش می رفت تا به او نصیحت کند و وعظ اخلاقی بشنود! لذا خیلی محتمل است که برساخت امروز حول مولوی اصلا با فردوسی یا سعدی و... قابل مقایسه نباشد! حالا این سوال برایم پیش آمده است که واقعا قبل از دوران مدرن، کدام یک از شعرا و ادبای معروف امروز، در طول زمان همیشه توسط مردم ایران بصورت شناخته می شده اند و کدامها برساخت روایی دوران مدرن هستند تا مثلا در استحاله جامعه ایران در مدرنیته نقش ایفا کنند؟ برعکس این سوال هم مهم است! احیانا چه کسانی معروف بوده اند و امروز دیگه معروف نیستن؟ 🆔 @saocial_theory
هدایت شده از حسین مهدیزاده
چند روز قبل یک در جواب توییت آقای کواکبیان که استاد ما را به دعوت کرده بود نوشتم. میخواستم هم تخلیه روانی شده باشم و هم اینکه ثابت کنم من هم بلدم با تکه پرانی، از روی دیگران رد شوم و به یک کنشگر سیاسی رسیده ام! سعی کردم وزانت قلم را برای خودم به عنوان نویسنده و آدم فرهنگی حفظ کرده باشم اما حداکثر تحقیر ممکن را در حق طرف مقابلم بکار گرفته باشم. به گمانم تا حد زیادی راضی کننده بود. اما نتوانستم مطمئن شوم که آن را جای دیگری بازنشر بدهم یا نه لذا آن را ویراستی ام که جای خلوت و دنجی است رهایش کردم. فکر می کنم برای تمرین سیاسی نویسی و تخلیه روانی همین قدر کافی بود و نفسم از من راضی شده بود! اما من آدم سیاست نیستم که بتوانم بیانیه و شعار بنویسم. لذا ویراستی من جای تمرین سیاست است برای من. کسی مثل من که زیر چند هزار کلمه بلد نیست بنویسد، 130 کاراکتر نویسی، برایش مثل بندبازی است! ما کتابخانه نشین ها روده دراز هستیم و شعار و بیانیه خواندن برایمان خیلی دشوار است! اما این یک ویراست راضی کننده از آب درآمد! نشان از پیشرفت قلم سیاسی ام بود! نشان می داد که کم کم باید به فکر توییتر هم باشم و به عالم سیاست سلام کنم. اما امروز حذفش کردم! این روزها برای ما فرهنگستانی ها روزهای عجیب و جدیدی است! برای من یکی، این روزها کارگاه بزرگ و است. اینکه می بینم چطور رسانه های روایت شناس و تصویرپرداز برون مرزی، با بازی که بر سر تصویرها می آورند، قضاوت ها و روابط و زندگی ما را برای مدتی که نمی دانم چقدر است و عمق آن تا کجاست، قرار است دست خوش تغییر کنند! البته قدرت روایت، چیزی نیست که فقط در اختیار دشمن باشد و ما در استفاده از آن چلاق باشیم و نابلد! نه! اما به هر حال مثل هر بیماری و ابتلائی، برنامه ها را تغییر خواهد داد و البته درس های زیادی برای یادگرفتن دارد و آدم را بزرگتر از قبل می کند. آن ویراستی را پاک کردم چون امروز مطمئن شدم که من در این افق مبهم آینده هم قرار نیست به دنبال اخلاق گرگ های سیاسی و ابزارهایش بیفتم. من به دنبال اثبات قدرت آرام و نرم و در عین حال پر قدرت هستم. پس دلیل ندارد که عصبانی باشم یا برای قدرت نمایی، مشتی پرتاب کنم. ابزارهای فرهنگی و قدرت آنها، چیزی متمایز، اما واقعی است! پر قدرت است، اما آرام است! آدرنالین خون کسی را بالا نمی برد تا کسی برای آن سر و دست بشکند، اما لذت پیروزی را می چشاند، بدون اینکه داروی تلخ شکست را برای رقبایش تجویز کند! برای پیروز شدن همه فرصت تولید می کند و کسی جای کسی را تنگ نمی کند و من در اینجا ماندن را می دانم. آن رسولی که من طرح او را طرح درست و موفق زندگی می دانم، درست می گفت که از آن ابزارها استفاده نکنید و به این ابزارها باور داشته باشید! پس من همچنان سر جای خودم می مانم. گفتگوهای قاعده من و از سر سواد و دارای هدف، صبر کردن ها و عجول نبودن ها برای خلق تفاهم، چیزی نیست که بخواهم از آن توبه کنم. من سالها درس آن را آموخته ام و بعد آن را تدریس کرده ام و چه مناسبتهایی که با شور و شوق، تاریخ آن را برای مومنین به مکتب اهلبیت منبر آن را رفته ام! پس آن ویراستی را پاک می کنم، به عنوان نمادی از اینکه نباید مقهور زبان برنده و بی انصاف توییتری شد و باید صبور باشیم و زبان مفاهمه خودمان را پیدا کنیم و با آنها حرف بزنیم و پلتفرمهای آن را نیز بعدا بسازیم و آنها را نهادینه کنیم و حکمرانی فرهنگی جامعه را نیز به سمت آن تغییر مسیر دهیم. 🆔 @social_theory
هدایت شده از اندیشکده برهان
🔻 ترور اسماعیل هنیه در تهران توسط رژیم صهیونیستی با راهبرد «بازسازی بازدارندگی اسرائیل» که در طوفان‌الاقصی فرو ریخت، انجام شده؛ این را «یسراییل زیو» از فرماندهان اسبق ارتش اسرائیل گفته است. خونخواهی ایران باید منجر به فروریختن سازه بازدارندگی اسرائیل در میان افکارعمومی جهان شود. 🟠 @borhan_inst https://x.com/borhaninst/status/1818624262816649371?t=-rpsq4-FC-24wT5jhL2Nug&s=35