eitaa logo
سخن و مداحی ناب خبر فلسطین اخبار پرسپولیس استقلال فوتبال برتر ورزش سه
13.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
39 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
❄️🌼❄️🌼❄️🌼❄️🌼❄️ 🔆پناه از عقوبت کردن 🥀پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم در مسجد معتکف بودند، زنی آمد و با او مدتی سخن گفت و بعد برخاست که برود، پیامبر هم برخاست و با او به راه افتاد. در این هنگام دو نفر از انصار از کنار آن حضرت عبور می‌کردند، سلام کردند و گذشتند. پیامبر آن‌ها را صدا زد و فرمود: 🥀 «این زن، صفیه عیالم می‌باشد.» آن دو گفتند: «ای رسول خدا! آیا ما شک نسبت به این زن و شما داشتیم؟!» 🥀فرمود: «شیطان مثل خون وارد وجود انسان می‌شود؛ من ترسیدم شیطان بر شما وارد شود و شما ظنین و بدگمان بشوید.» 📚شنیدنی‌های تاریخ، ص 262 -محجه البیضاء، ج 5، ص 67
✍مرحوم آیت اللّه العظمی سید احمد خوانساری (رحمه اللّه علیه) می‌فرمودند: همه‌ی عشق‌ها ، محبت‌ها و دوستی‌ها و وابستگی‌ها و دلبستگی‌ها در این عالم مجاز و قلابی است ، و فقط یک عشق و محبت و دلبستگی حقیقی در این عالم است و خریدار دارد ، و آن عشق به حضرت مولانا اباعبداللّه الحسین (سلام‌الله‌علیه) است . از دنیا می روم در حالی که دستم خالی است ، ولی به یک چیز امید دارم ، و آن گریه بر مصائب آن حضرت و عشق به اوست . 📚 شرح دلداگی ، احوالات سید ، ص ۷٨ .
ماجرای همکاری پسرِ شيخ فضل الله‏ در اعدام پدر! استاد رسول جعفریان: گفتند شيخ را به دار زدند و شيخ الرئيس از اينجا كه بيرون آمد به عجله به تماشا رفت مطلب بزرگ بود و باور نمى‏شد. دو مرتبه آمدند شيخ را با درشكه به خانه ‏اش بردند. سه مرتبه آمدند شيخ را به استنطاق بردند. چهار مرتبه دو نفر از فكليها كه موعود بودند وارد شدند. گفتند اين‏كه دير شد ما در مدرسه دار الفنون براى تعرفه رفته بوديم ديديم صداى زنده باد اسلام، پاينده باد عدالت بلند شد. آدم فرستادند معلوم شد شيخ فضل الله را در ميدان توپخانه به دار زدند. رفتيم جناب شيخ را بالاى دار زيارت كرده آمديم. معلوم شد يك ساعت و نيم به غروب مانده شيخ را با درشكه به عمارت خورشيد و كميته جنگ بردند. سه ربع به غروب مانده آورده به دار زدند. پسرش ايستاده بود و به قفقازی ها در كشتن پدرش كمك مى‏كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد «حاشيه مؤلف به خط نوتر») و بعد از آن‏كه به همان ژيمناستيك كشيدند دست زده هورا كشيدند. با سايرين دست مى‏داد و مبارك باد مى‏گفت! موزيك هم زدند و قفقازيها و مجاهدين ديگر رقص مى‏كردند. مردم ديگر زنده باد عدالت مى‏گفتند. غروب پسر شيخ اذن داده نعش را پايين آوردند و به خانه خودش بردند. تا امروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود. اما حالا اگر مجلس برپا شود از بابت دردسر و زحمت علما در نشر قوانين خلاص است و شايد دست علما از امورات دنيوى و دربارى و مملكتى كوتاه شود. 📚 خاطرات عین السلطنه: 4/2705
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ✘ اهل نماز شبه ! ✘ همش روزه مستحبی می‌گیره! ✘ دائماً تسببح بدسته! ✘ دائم السفر به شهرهای زیارتیه! ولی مدام با اخلاقش، حال بقیه رو خراب میکنه، به همه بدبینه! 💥چرا اینهمه عبادت اثری براش نداشته؟
☫﷽☫ و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی. نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان. واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند: تن زده اندر زمین چنگالها جان گشاید سوی بالا بالها و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم_به کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود_ پس هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم.. 📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم
💖🌷 ✍ حساب جادویی زمان 🔹تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه‌ات اینه که بانک هر روز صبح یک حساب برات باز می‌کنه و توش ۸۶هزار و ۴۰۰ دلار پول می‌ذاره، ولی دوتا شرط داره. 🔸یکی اینکه همه پول رو باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه بیاد ازت پس می‌گیرند. نمی‌تونی تقلب کنی یا اضافهٔ پول رو به حساب دیگه‌ای منتقل کنی. 🔹شرط بعدی اینه که بانک می‌تونه هر وقت بخواد بدون اطلاع قبلی حسابو ببنده و بگه جایزه تموم شد. ⁉️حالا بگو چطوری عمل می‌کنی؟ 🔸همه ما این حساب جادویی رو در اختیار داریم: زمان! 🔹این حساب با ثانیه‌ها پُر می‌شه. هر روز که از خواب بیدار می‌شیم، ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما جایزه می‌دن و شب که می‌خوابیم مقداری رو که مصرف نکردیم نمی‌تونیم به روز بعد منتقل کنیم. 🔸لحظه‌هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید شده. هر روز صبح جادو می‌شه و ۸۶هزار و ۴۰۰ ثانیه به ما می‌دن. 🔹یادت باشه که من و تو فعلاً از این نعمت برخورداریم و بانک می‌تونه هر وقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده. 🔸ما به‌جای استفاده از موجودی‌مون نشستیم بحث‌وجدل می‌کنیم و غصه می‌خوریم. 🔹بیا از زمانی که برامون باقی مونده لذت ببریم. به امتحانش می‌ارزه.
🌸🦋🌸🦋🌼🦋🌸🦋🌸 🔆خانه عوض شده 🔅پیری فوت کرد. یکی از مریدانش او را در خواب دید و از حالش در قبر جویا شد که چه بر تو گذشت و در جوابِ «کیست خدایت» چه گفتی؟ گفت: «از من پرسیدند خدایت کیست؟ 🔅خود را به خدایم سپردم و در جواب گفتم: من خانه‌ام را عوض کردم نه خدایم را.» 📚(داستان عارفان، ص 99)
✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨ 🔆چوپان مطیع 💥ابراهیم ادهم گفت: به چوپانی گذشتم و گفتم: آیا جرعه‌ای آب یا شیر نزد تو هست؟ گفت: آری کدام یک را بیشتر دوست داری؟ 💥گفتم: آب پس با عصایش به سنگ سختی که هیچ شکافی نداشت، زد؛ پس آب از آن جوشید که از برف سردتر و از عسل شیرین‌تر بود. 💥من در شگفت شدم. گفت: تعجب مکن، چون بنده از مولایش اطاعت کند، همه‌چیز از او اطاعت خواهند کرد. 📚بحرالمعارف، ج 2، ص 361
🔆ظاهر و باطن 🍃از امّهات اسماء الهی، ظاهر و باطن است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره‌ی این دو اسم در نهج‌البلاغه خطبه‌ی 95 فرمود: 🍃«او ظاهر است، پس چیزی برتر از او در ظهور نیست و باطن است، پس چیزی نزدیک‌تر از او نیست.» در خطبه‌ی 132 فرمود: «خداوند باطن هر مستور و حاضر هر سرّ و نهان است.» و در خطبه‌ی 204 فرمود: «او ظاهر است به عجایب تدبیرش بر بندگان و اندیشمندان؛ و باطن است با بزرگی عزّتش از فکر صاحبان وهم.» 🍃در خطبه‌ی 228 فرمود: «او بر زمینش به پادشاهی و عظمت ظاهر است؛ و به علم و شناختش به زمین، علم باطنی دارد.» و در خطبه‌ی 162 فرمود: 🍃«او ظاهری است که گفته نمی‌شود از چه ظاهر شده و باطنی است که گفته نمی‌شود در چه پنهان و مستور است.» هم‌چنین در خطبه‌ی 64 فرمود: «هر ظاهری غیر او غیر باطن است و هر باطنی غیر او غیر ظاهر است.» در خطبه‌ی 152 نیز می‌فرماید: 🍃«او آشکار است نه به دیدن چشم‌ها و پنهان است نه به سبب لطافت و شفافی.» 🌻🌻امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: «چه زشت است آدمی، باطنی بیمار و ظاهری زیبا داشته باشد. 📚غررالحکم، ج 6، ص 97
☘☘☘ 🔆اذان تلفن خدا 🍃✨حاج عبدالرزاق زین الدین، پدر شهیدان مهدی و مجید زین الدین، می گوید: شهید رجایی ـ رحمة الله علیه ـ می فرمود: چطور وقتی تلفن زنگ می زند، شما مضطربید که زود بروید و جواب دهید تا آقایی که پشت خط هست زیاد معطل نشود، حتی اگر در نماز هستید، نماز را سریع می خوانید تا بیایید جواب تلفن را بدهید! اذان که می گویند، خداوند پشت خط است; وظیفه ما این است که لبیک بگوییم. 📚به نقل از: مجله خیمه، شماره 8، آبان 82، ص 22 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️🍂♨️ 🔆پیاده دنبال سواره 🍃وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام از جنگ صفین بازمی‌گشت، به محله شبامیان (قبیله‌ای از مردم هَمْدان) رسید، آواز گریه‌ی زنان بر کشتگان را شنید. 🍃ناگاه، حرب بن شرجیل شبامی، بزرگ قبیله، خدمت امام علیه‌السلام رسید و به او عرض کرد: 🍃«آن‌گونه که می‌شنوم، زنان بر شما چیره شده‌اند؟ چرا آن‌ها را از گریه و زاری بازنمی‌دارید؟» 🍃بزرگ قبیله پیاده و امام سوار بر اسب می‌رفتند، امام علیه‌السلام به او فرمودند: 🍃«بازگرد! که پیاده رفتن رئیس قبیله‌ای چون تو، پشت سر من، موجب انحراف زمامدار و زبونی مؤمن است.» 📚(نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ش 322، ترجمه محمد دشتی)
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋 🔆نگران 〽️وقتی سلطان محمود غزنوی (م 421) فوت کرد، یکی از فرمانروایان خراسان او را در عالم خواب دید که همه‌ی بدنش در قبر پوسیده و پخته، ولی چشمانش همچنان سالم و در گردش است و نظاره می‌کند. خواب خود را برای حکما و دانشمندان بیان کرد تا تعبیر کنند. 〽️آن‌ها از تعبیر خواب فروماندند، ولی یک نفر پارسای تهیدست، تعبیر خواب او را دریافت و گفت: 〽️ «سلطان محمود در برزخ، هنوز نگران مِلکش است که در دست دیگران می‌باشد.» 📚حکایت‌های گلستان، ص 43
💌از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست کردم: «یک ذکر خیلی بزرگ یادم بدهید!» 💚گفتند:ذکری یادتان بدهم که از جواهرهای همۀ کوه های دنیا و مروارید همه دریاها قیمتی تر باشد؟ گفتم:بله! و منتظر یک ذکر عریض و طویل خاص بودم؛ که گفتند: استغفار... استغفار... استغفار! اگر بدانید در این استغفار چه گنج هایی نهفته است! روح را صیقل می دهد، راه ها باز می شود و حاجت ها برآورده می شوند ...
🌤سلام امام زمان🌤 عمری است که پناهمان هستید ، بی آنکه بدانیم ... بی آنکه بخواهیم ... عمری است نگاه گرم و نافذتان ، تیرهای بلا را از ما دور کرده است ... عمری است دعایتان ، کوچک و بزرگمان را حفظ کرده است ... عمری است به برکت شما روزی می خوریم ، نفس می کشیم ... چه جان پناه امنی داریم ...