❇️ اقیانوس علم و معرفت(1)
اخیرا کتابی درباره احوالات #علامه_طباطبایی (ره) به نام «#اقیانوس_علم_و_معرفت» از آقای #محمدکریم_پارسا، منتشر شده است.
اینکه کتابی در احوالات بزرگان علم و معرفت و عرفان نوشته شود، خوشحال کننده است، اما باید مواظب آسیب ها و مشکلاتش بود.
اجمالا عرض می کنم که دست کم برخی مطالب این کتاب، مشوّش است؛ برخی نقل هایی دارد که انسان باور نمی کند از علامه باشد، چون با روحیات علامه که بارها از طریق شاگردان برجسته ایشان گزارش شده، سازگار نیست.
مهمتر از این، برداشت هایی است که نویسنده محترم از عبارات علامه دارد؛ گاهی این برداشت ها، نادرست است و حکایت از عدم تسلط نویسنده محترم به مبانی و اصول #عرفان و #حکمت دارد. در مواردی بدون ذکر نام، جسارت هایی به برخی شاگردان برجسته و بزرگوار علامه می کند؛ ظاهرا ایشان فهم و برداشت نادرست خود را اصل قرار داده و نقل های این بزرگان را نادرست و باطل گمان کرده است.
بارها عرض شده، در فهم عبارات بزرگان، علم و معرفت، حرف اول را می زند، اینکه ادعا شود تنها عرفان عملی کفایت است (همانگونه که برخی مدعی اند) و عرفان نظری و فلسفه و حکمت متعالیه نیاز نیست (و بزرگان عرفان نظری را متهم به علم زدگی می کنند) همین خواهد شد که دو عبارت متفاوت را نمی توانند با هم جمع صحیح نمایند و در نتیجه، بزرگان را متهم می کنند.
از انتشارات «دانشگاه علامه طباطبایی» بعید بود که چنین کتابی را منتشر کند. سؤال بنده از مسئولان انتشارات فوق، این است که اگر همین برداشت ها را نویسنده ای دیگر - که از شما و اساتیدتان حامی نداشت و سفارش نمی شد - به شما تحویل می داد، منتشرش می کردید؟ یا بارها داوری می کردید و در آخر با ده ها بهانه و اشکال و ایرادِ درست و نادرست، رد می کردید؟
البته ما از مطالب خوب کتاب، استفاده می کنیم، اما اینطور نیست که همه موارد آن، مقبول و صحیح باشد.
💢استاد واحدجوان
🆔 @vahedjavan
💢سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
❇️ اقیانوس علم و معرفت(1) اخیرا کتابی درباره احوالات #علامه_طباطبایی (ره) به نام «#اقیانوس_علم_و_مع
✳️ اقیانوس علم و معرفت (2)
🔹نکته اول:
در یادداشت اول از برخی مطالب کتاب انتقاد شد، در این نکته به نقاط مثبت اشاره می شود. کتاب #اقیانوس_علم_و_معرفت، نقاط مثبت فراوانی دارد:
1. نقل قول های مستقیم نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و معرفت از حضرت #علامه_طباطبایی (ره) پر غنیمت، خواندنی، شیرین و دلچسب است. (گرچه در مواردی، برداشتهای نویسنده محترم از آن مطالب و باطل خواندن نظرات دیگر شاگردان برجسته علامه را تمام نمی دانم.)
2. در این کتاب، از حضرت #آیت_الله_بهجت (ره) و دیگر علمای برجسته نیز نقل قول های مستقیمی شده است که آنها هم پر غنیمت و دلنشین است.
3. به برخی #اشکالات و #شبهات و مطالب علیه #عرفان و #فلسفه، پاسخ گفته شده است. مثلا به عبارات معروف و مشهور #آیت_الله_وحید_خراسانی علیه عرفان و فلسفه، پاسخ های مناسبی داده شده است.
4. تهیه و خواندن این کتاب را به اهل علم و معرفت، سفارش می کنم.
🔹 نکته دوم:
شنیدم اخیرا نویسنده محترم جناب #استاد_پارسا با آیت الله #استاد_رمضانی دیدار داشته اند. ظاهرا در آن جلسه، انتظار بود بنده هم حضور داشته باشم یا از بنده هم دعوت شده بود تا مطالب مورد نظر این کتاب گفتگو شود، اما بنده تبریز بودم و توفیق حضور در جلسه را نداشتم.
در آن جلسه نکات مفیدی رد و بدل شده است. این روحیه استاد پارسا به شدت ستودنی است. خداوند، علم و عمرشان را بابرکت تر از گذشته گرداند.
🔹نکته سوم:
به مواردی از برداشت ها که به نظر حقیر ناتمام است، در یادداشت بعدی اشاره می شود.
💢استاد واحدجوان
🆔 @vahedjavan
💢سخن عرفان
🆔 @sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
✳️ اقیانوس علم و معرفت (2) 🔹نکته اول: در یادداشت اول از برخی مطالب کتاب انتقاد شد، در این نکته به
✅ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 3
#علامه طباطبایی (ره) و فهم اسفار
🔸نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و معرفت در صفحه 87 تحت عنوان نسبت های ناروا می نویسد: بسیاری از مطالبی که به علامه نسبت می دهند بی اساس و باطل است. از جمله گفته شده: علامه وقتی پیش مرحوم آقای قاضی رفت فهمید از فلسفه هیچ نمی داند یا تازه فهمید فلسفه چیست یا تازه فهمید که حتی یک کلمه از اسفار را نفهمیده... سپس می گوید اینها کلا سخنان باطلی است. زیرا اولا علامه از همان ابتدای تشرف به نجف، شروع به خواندن حکمت کرده، از علامه پرسیدم آقای قاضی در فلسفه چطور بود، فرمودند اقای قاضی فلسفه نداشت، ثانیا علامه خود فرموده در فلسفه به درس آقا حسین بادکوبه ای می رفتم ... ایشان زمانی که محضر آقای قاضی رسیده تقریبا در همه دروس رسمی به درجات بالایی رسیده بودند ... اگر بعد از این همه خواندن کتب فلسفی، یک کلمه از اسفار نفهمیده، پس شرح منظومه هم نفهمیده، شفا هم نفهمیده، تمهید هم نفهمیده ... والحاصل لوازم فاسده این سخن فراوان است و بطلانش بسیار روشن. (اقیانوس علم و معرفت، صص 87 و 88)
🔷نقد و بررسی
این نقل را استاد مطهری (ره) از علامه کرده اند. «آقای طباطبایی می فرمودند: من اوایل که #اسفار می خواندم خیلی کار می کردم و خیلی فکر می کردم و خیلی هم تجزیه و تحلیل می کردم. بعد کم کم در من این غرور پیدا شده بود که خود آخوند [ #ملاصدرا ] هم اگر بیاید دیگر بهتر از این نمی تواند این مطالب را تجزیه و تحلیل کند. تا بعد می روند نزد استادشان مرحوم آقای قاضی که استاد سیر و سلوک و معنویت بوده است. آقای طباطبایی می فرمودند وقتی که ایشان وارد بحث مسائل وجود شد یک مرتبه معتقد شدم که من تا به حال یک کلمه از اسفار نمی فهمیدم. (استاد مطهری، درسهای اسفار، ج۱، ص۱۳۷)
🔹ما معتقدیم قطعا استاد مطهری به علامه طباطبایی دروغ نبسته اند، (وگرنه جسارت بسیار بزرگی مرتکب شده ایم) پس باید مراد علامه و مرحوم استاد مطهری را متوجه شویم و بین گفتار و رفتار، جمع کنیم.
1⃣ خوب بود آقای پارسا، عبارت علامه و نقل مرحوم استاد مطهری را دقیق مطرح می فرمود و سپس برداشت خود را می نوشتند.
2⃣ علامه مرادشان از اینکه یک کلمه از اسفار نفهمیدم، این نبود که یعنی کتاب اسفار را باز می کردند، هیچی نمی فهمیدند یا مباحث فلسفی اش را بلد نبودند، تا بعدا مثل آقای پارسا بنویسیم پس اگر اینطور باشد، شرح منظومه هم نفهمیده، شفا هم نفهمیده، تمهید هم نفهمیده! (برداشت عجیبی است!)
مراد این است که مسائل اصلی و مهم اسفار، ریشه در عرفان دارد، وقتی استادی که عارف بالله است، خود اهل شهود وجود و مظاهر است، مسائل وجود، اصالت و وحدت وجود را (که اساس حکمت متعالیه است) عرفانی و از پایه شهود توضیح می دهد، آنوقت مطالبی برای انسان کشف می شود که می فهمد تا کنون از اسفار یک کلمه هم نفهمیده است. (دقت کنید) یعنی به عمق مطالب اساسی و عرفانی اسفار، تا کنون اینچنین راه نیافته بود.
به نوعی، مطالب مرحوم علامه به نقل استاد مطهری، ناظر به اساس و عمق عرفانی حکمت متعالیه است. از این رو، کسانی که حکمت متعالیه را بدون عرفان، مطالعه یا تدرس و تدریس می کنند، به عمق عرفانی مطالب، راه نمی یابند. گمان می کنند همه زوایای اسفار را فهمیده اند.
همچنین اگر کسی بخواهد واقعا حکمت متعالیه را بفهمد باید زمینه معنوی فراهم کند.
بنابراین هیچکدام از استدلال های آقای پارسا مبنی بر فلسفه خواندن علامه قبل از تشرف به محضر علامه قاضی، بیان علامه نسبت به فلسفه نداشتن آقای قاضی (که خود این بیان، معنای صحیحی دارد نه آنچنان که آقای پارسا استظهار کرده اند) مبطِل نقل استاد مطهری (ره) نیست.
💢 استاد واحدجوان
@vahedjavan
💢سخن عرفان
@sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
✅ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 3 #علامه طباطبایی (ره) و فهم اسفار 🔸نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و مع
❇️ #اقیانوس_علم_و_معرفت - 4
#جسارت ها به برخی شاگردان و نویسندگان
🔸 نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و معرفت، الفاظ و عباراتی نسبت به برخی شاگردان علامه به کار برده که بنده جز جسارت نمی توانم برایش واژه ای پیدا کنم.
🔸به عنوان نمونه می نویسد:
1⃣ بعضی مدعی اند بعض شاگردان علامه در عرفان عملی بالاتر از علامه هستند، این ناچیز بالاتر بودن در عرفان را نمی فهمم، ولی به طور قطع و یقین مشاهده کرده ام که بعض از شاگردان علامه، بالاتر از علامه بودند هیکلا"! اعظم از علامه بودند جسما" و بدنا"! (صفحه 162)
(این جمله، خیلی حرف دارد، خیلی جسارت دارد)
2⃣ بی سر و پایانی پیدا شده اند که کسانی را که در فلسفه بضاعتشان یک شرح منظومه خواندن است مقایسه کرده اند با حضرت علامه طباطبایی و از کمال جهالت و نادانی دیگران را در فلسفه بر علامه ترجیح داده اند! (صفحه 163)
3⃣ چون بعضی از شاگردان حضرت علامه که از کسانی است که زاده الله بسطة فی الجسم و الجسم، در کتابهایش مراقبه را به کشیک نفس کشیدن معنی کرده... (صفحه 243)
🔹نقد و بررسی
عبارات دیگری نیز قبل و بعد از جملات فوق مطرح شده است.
🔸به احترام شاگردان برجسته علامه، اسمی از آنها نمی آورم که کدامیک مد نظر هستند.
🔸اینگونه تعابیر، نشانه ضعف کتاب و جسارت نویسنده به علما و برخی شاگردان علامه است.
می شد مناسب تر نوشت و به تعبیر صحیح تر، می شد اینگونه ننوشت.
🔸کسی مخالف نقد و رد نیست، مخالف اظهار نظر هم نیست اما باید ادب را هم در نظر گرفت.
حضرت علامه طباطبایی (ره) هیچگاه چنین روحیه و رفتاری نداشتند، حتی نسبت به مخالفان عرفان و فلسفه و حتی نسبت به ماتریالیستها و کمونیست ها، چه برسد به موافقان و شاگردان خود!
مناسب است کسی که در احوالات علامه کتاب می نویسد با ادب تر بنویسد، بیشتر مراعات کند.
در کتاب احوالات علامه، خلاف احوالات علامه رفتار می کنیم.
@vahedjavan
@sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
❇️ #اقیانوس_علم_و_معرفت - 4 #جسارت ها به برخی شاگردان و نویسندگان 🔸 نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم
✳️ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 5
🔹تفاوت شاگردان با علامه:
🔸نویسنده محترم کتاب می نویسد: «اکنون که سالها از وفات علامه می گذرد بنده بیانات ایشان را در عرفان عملی می بینم، اعتقادات ایشان را که می بینم زمین تا آسمان با شاگردانش فرق دارد. یعنی شاگردانش قطعا و یقینا افکار او را ندارند، نه در دید عرفان و نه در فلسفه و نه در نگرش فقهی و نه در دید اجتماعی. به طور قطع و یقین یکی از شاگردانش در فلسفه به او نرسید، به طور قطع یکی از شاگردانش در عرفان عملی به او نرسید، به طور قطع در فقه و اصول یکی از شاگردانش به او نرسید». (صفحه 162)
🔹 بررسی
انتظار مطابقت صد در صد افکار و روش شاگردان با اندیشه های یک استاد (گرچه بسیار بزرگ)، انتظار بی جا و غیر علمی است. شاگرد، شاکله مباحث را از استاد یاد می گیرد، ولی در جزئیات یا برخی مصادیق و حتی در برخی موضوعات و گاهی در برخی کلیات ممکن است نظر یا روشش متفاوت باشد، مگر کسی که مقلد صرف و محض بوده باشد.
🔸بله کسی که می خواهد مطلبی به یک استاد نسبت دهد باید استدلال کند و از ادله و شواهد معتبر استفاده نماید؛ دیگری هم حق دارد با ادله و شواهد معتبر، نقد یا رد کند و بگوید چنین نیست.
🔸مرحوم علامه نیز نسبت به اساتید و علمای قبل از خود اینگونه بودند و اساسا هر بزرگی اینگونه است. اما اینکه اینچنین مطلق گفته شود که «شاگردان، قطعا و یقینا افکار او را ندارند نه در عرفان نه در فلسفه نه در فقه نه در دید اجتماعی» سخن غیر علمی است.
🔸نکته دیگر اینکه، در مسائل علمی، راحتتر می توان فهمید چه کسی برتر است اما اینکه نوشته اند «به طور قطع در عرفان عملی کسی به او نرسید» از کجا این قطع را آورده اند؟ عرفان عملی از مقوله علم و استدلال نیست تا به راحتی قطع حاصل شود.
آیا ایشان با پایه علم و معرفت و برهان چنین می گویند؟ یا از پایه کشف و شهود این ادعا را می کنند؟ یا مخبر صادقی که معصوم است ایشان را مطلع کرده است؟
نویسنده محترم بهتر است بنویسد: به گمان من یا به نظر من و با توجه فلان ادله و شواهد، کسی به علامه در عرفان عملی مثلا نرسید. دیگران ادله و شواهدتان را می بینند، یا می پذیرند یا نمی پذیرند.
🔸نکته بعدی اینکه، بر فرض، سخنتان درست باشد، آیا مجازید شاگردان علامه را که هر یک ستاره ای درخشان در آسمان علم و معرفت و فلسفه و عرفان و تفسیرند با عبارات گوناگون تخریب یا تحقیر کنید؟ ( نفهمیده اند، خیلی نسبت ها که داده اند باطل است، بطلانش بسیار روشن است، هیکلش بزرگ بود، بدنش اعظم بود، زاده الله بسطة فی الجسم و الجسم، دیوانه و ...)
🔸برخی از شاگردان برجسته علامه طباطبایی که عارف یا فیلسوف یا متکلم یا فقیه یا مفسر عظیم الشأنی بودند و هستند. آیات: مرتضی مطهری، حسین علی منتظری، امام موسی صدر، سید محمدحسین حسینی طهرانی، یحیی انصاری شیرازی، حسن حسنزاده آملی، عبدالله جوادی آملی، محمدتقی مصباح یزدی، سید محمد حسینی بهشتی، علی سعادت پرور، عبدالله جعفری، عزیزالله خوشوقت، غلامحسین ابراهیمی دینانی، سید عزالدین حسینی زنجانی، محمد محمدی گیلانی، سید ابراهیم خسروشاهی، آقا مجتبی تهرانی، سید جلالالدین آشتیانی، ابراهیم امینی، محمد فاضل لنکرانی، جعفر سبحانی، ناصر مکارم شیرازی، مسلم ملکوتی، علی احمدی میانجی، سید علی خامنه ای، سید حسین نصر، احمد احمدی و ...
🔸این بزرگان بخشی از کارنامه فوق العاده درخشان علمی و معرفتی علامه طباطبایی اند. آیا سزاوار است گونه ای حرف بزنیم که این کارنامه، کم رنگ یا تخریب شود؟
🆔 @vahedjavan
🆔 @sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
✳️ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 5 🔹تفاوت شاگردان با علامه: 🔸نویسنده محترم کتاب می نویسد: «اکنون که ساله
❇️ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 6
ضعیف بودن کتاب اقیانوس علم و معرفت
کتاب، به دو بخش نقلیات و تحلیل و برداشت ها تقسیم می شود.
🔹در نقلیات:
نقل های نویسنده محترم از حضرت علامه، رجحانی بر نقلیات شاگردان برجسته علامه ندارد. (گرچه شنیدن نقلیات، شیرین و دلچسب است)، بلکه دست کم، برخی نقل ها، محل اشکال و ایراد است.
🔸اینکه طلبه ای در حدود 24 سالگی (با پایه مقدمات یا نهایت سطح فقه و اصول) مدتی خدمت علامه رسیده (حدود سال 1354 که علامه، دیگر درس و بحث رسمی نداشتند و مزاجشان مساعد نبود و در کسالت به سر می بردند و گاهی خودشان اظهار می کردند که فعلا فراموش کرده ام؛ صفحه 6) این طلبه، سؤالاتی پرسیده و در حد خود، پاسخ گرفته (همچنانکه دیگران نیز خدمت علامه می رسیدند و سؤال می پرسیدند و پاسخ هایی در حد عقل و معرفت خود دریافت می کردند) و نهایت، مدتی در برخی جلسات اشعار حافظ و امثال ذلک، حاضر شده و به اعتراف خود، (لا اقل تا زمان این نقل) علامه، اسمشان را هم حفظ نبود و در خاطر نداشت (علامه فرمود: آخرش ما اسم شما را نفهمیدیم. عرض کردم: غلام شما محمد کریم پارسا؛ پارسای اسمی؛ صفحه 245) چنین شخصی چنان حرف می زند که انگار از اول تا آخر عمر علامه، ملازم ایشان بوده و همه کتب و دروس را در محضر ایشان تتلمذ کرده، و افکار و روش علامه بیش از هر کس، پیش اوست و دیگر شاگردان که گاهی ده سال، بیست سال، سی سال در محضر علامه بوده اند نقل های نادرستی کرده اند و فهم هایشان اشتباه است، نسبت ها باطل است و اعتباری ندارد!
🔸نویسنده محترم گاهی نقل های شاگردان برجسته را ناقص و بدون ذکر سند نقل می کند و برداشت خود را از آنها کرده، باطل معرفی می نماید و گاهی با توهین و جسارت (اعظم از علامه بودند جسما و بدنا؛ صفحه 162) و گاه با نقل عباراتی که استفاده یا گمان می شود برخی شاگردان یا کسانی که در احوالات علامه و روش عرفانی ایشان کتاب نوشته اند، دیوانه اند! (صفحه 163) مطلب را پیش می برد!
🔸واقعا از کجا به نقل های جناب آقای پارسا اعتماد کنیم و به خاطر نقلهای ایشان که معلوم نیست تا چه حدودی دقیق و کامل است، و تا چه حدودی علامه کتوم، همه حقایق و همه مطلب را به ایشان منتقل کرده اند، نقل شاگردان برجسته علامه را کنار نهیم و غلط بدانیم؟
🔹در بخش تحلیل ها و برداشت ها:
بنده کتاب را که خواندم، کمتر جایی بود که در تحلیل های ایشان، ضعف احساس نکنم. اگر قرار بر نقد همه محتوای کتاب باشد، خود کتاب مستقلی می شود.
🔸گاهی می گویند همه تحلیل های آقای پارسا در کتب علامه موجود است و نقلیات ایشان با مطالب علامه سازگارتر است.
🔸پاسخ این است که اینطور نیست!
تنها به عنوان نمونه: در بحث فنای ذاتی که صریح عبارت همه عارفان بالله است، سخن در فهم معنای فنای در ذات است. چیزی که نویسنده محترم در کتاب اقیانوس علم و معرفت، نتوانسته به دقت بیان کند و لذا برخی از شاگردان برجسته علامه را (که در نامه ای از طرف علامه مفتخر به لقب: «فخر الاعلام و زبده المحققین العظام» شده است) متهم به نفهمیدن کرده است. (صفحه 147)
🔸نزد عارفان، فنای ذاتی به معنای رسیدن به مقام ذات غیب الغیوب که لا اسم و لا رسم و لا حد و لا وصف است، نیست.
عنقا شکار کس نشود دام بازچین
(ر.ک: قونوی، تفسیر فاتحه، ص 35؛ مفتاح الغیب، ص 36؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص 346؛ خمینی، مصباح الهدایة، ص 13)
🔸فنای ذاتی در صقع ربوبی در تعین ثانی و نهایت برای برخی در تعین اول رخ می دهد.
🔸نزد علامه هم چنین است:((قوله تعالى: «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» ... وجه الشيء ما يواجهك و يستقبلك به، و الأصل في معناه الوجه بمعنى الجارحة، و وجهه تعالى أسماؤه الحسنى و صفاته العليا التي بها يتوجه إليه المتوجهون و يدعوه الداعون و يعبده العابدون ... و أما الذات المتعالية فلا سبيل إليها، و إنما يقصده القاصدون و يريده المريدون لأنه إله رب علي عظيم ذو رحمة و رضوان إلى غير ذلك من أسمائه و صفاته))؛(الميزان، ج13، ص 302 و دیگر منابع).
🆔 @vahedjavan
🆔 @sokhanerfan
عرفان اسلامی . سخن عرفان
❇️ #اقیانوس_علم_و_معرفت – 6 ضعیف بودن کتاب اقیانوس علم و معرفت کتاب، به دو بخش نقلیات و تحلیل و بر
💠 #اقیانوس_علم_و_معرفت – 7/ پایانی
🔹حق نقد و انتقاد:
برخی از شاگردان یا دوستداران جناب استاد پارسا، مکرر پیام داده اند و از این مطالب، به شدت انتقاد کرده اند؛ گاهی استدلال هایی شبیه استدلال های کتاب کرده و از کتاب و مطالبش دفاع کرده اند، گاهی ادعاهای کتاب را با بیان دیگر، تکرار کرده اند و گاهی بنده را خطاب قرار داده، مطالبی بیان داشته اند؛ به عنوان نمونه گفته اند: «مگر تو خودت چی هستی»!، «از همان نوشته اولتان معلوم بود خودمحورید»، «گویا شما با مطالعه چند کتاب روایی و نقل آن روایات و پاره ای از اشعار در کانال، خود را به استادی و مرشدی باور کردید! یا اینکه خود را یگانه سکاندار اخلاق و عرفان و پرچم دار سیر و سلوک و وحید زمین و زمان و آسمان می پنداری که امیدوار هستید آقای پارسا و دیگر اعضای کانال مبارکتون را با کلمات درّگونه خود اصلاح فرموده و به راه رشد و صلاح و راه و رسم ادب و بندگی رهنمون سازید؟!!! قبل از هر چیز بر شما لازم است قبل از سخن گفتن و ارشاد دیگران و گرد و خاک به پا کردن و بازار گرمی و سرک کشیدن به کار بزرگترها اندکی تأمل نموده و ادب به خرج دهید و افسار نفس اماره را کشیده و خود را با این بضاعت علمی در حدی نپندارید که به اشخاص جلیل القدری مانند آقای پارسا امر و نهی نمایید...»
🔹پاسخ:
1⃣نقد یک کتاب یا مقاله یا سخنرانی منتشر شده، اذن و اجازه نمی خواهد. همانطور که نویسنده محترم کتاب اقیانوس علم و معرفت، نسبت به نقلیات و برداشت ها و فهم شاگردان برجسته علامه، واکنش نشان داده، نسبت نفهمیدن قطعی به برخی از آنها داده، به برخی جسارت هایی کرده، در گوشه و کنار، چند نفر هم پیدا می شود و همین نسبت نفهمیدن قطعی یا احتمالی را به خود ایشان می دهد. این ناراحتی ندارد.
نقد کردی، نقد می شوی! نقد هم نکردی باز هم ممکن است نقد شوی! این در مورد همه صادق است.
2⃣اگر کسی بگوید برخی از مطالب فلان کتاب، مشوش و برخی نقلیات، محل اشکال و برخی تحلیل ها و برداشت ها، اشتباه و برخی کلمات و عبارات، جسارت به شاگردان برجسته علامه است، یعنی خود را یگانه سکاندار اخلاق و عرفان و پرچم دار سیر و سلوک و وحید زمین و زمان و آسمان می پندارد؟!!
اینگونه می فهمید و نتیجه می گیرید که چنان جسارت هایی به شاگردان برجسته علامه می کنید! عجیب است! یکی کتاب می نویسد و صدها نسخه از آن، منتشر می شود و در آن کتاب، حملات تندی به برخی مطالب و شاگردان علامه می شود، آن وقت یکی در کانال خود، تلاش می کند بدون جسارت و توهین، مطالب را نقد کند، متهم به قضاوت و تنها به قاضی رفتن، خود محور بودن، گرد و خاک به پا کردن و بازار گرمی می شود و توصیه می شود افسار نفس اماره را کشیده و خود را با این بضاعت علمی در حدی نپندارد که به اشخاص جلیل القدری مانند آقای پارسا امر و نهی نماید!
احتمال دارد در چاپ های بعدی کتاب، از جمله دیوانه ها و بی سر و پایانی قرار بگیرم که اکنون در کتاب اقیانوس علم و معرفت، از آنها یاد شده است! اما چه باک که بزرگی چون علامه حسینی طهرانی و سیدهاشم حداد، مورد جسارت قرار گرفته و آیت الله جوادی آملی، به نفهمی قطعی متهم شده است! حال آنکه خود نمی فهمند.
خوب است بدانید بنده، این نقدها را برای توجیه گران کتاب ننوشتم، که مکرر می آیند و مطالب کتاب را برایم با بیان های گوناگون تکرار و توجیه غیر معتبر می کنند! گمان نکنید منظورم این بود که مطالب کتاب، اصلاح شود. با این روحیه ای که شما دارید (البته استاد پارسا چنین نیستند ان شاء الله) اگر کتاب دست شما باشد، نه تنها اصلاح نمی شود بلکه بدتر و تندتر هم می شود.
بنده این مطالب را برای مخاطبانی نوشتم که بارها مطالبی از کتاب برایم ارسال می کردند و می پرسیدند آیا درست است یا نه!
3⃣سخن پایانی اینکه، این کتاب، نقلیات و تحلیل هایی دارد؛ مطالبش شیرین و دلنشین است. اگر متخصص حکمت و عرفان هستید، خودتان می توانید محتوای آن را بررسی کنید و اگر متخصص نیستید، مطالبی که برایتان سؤال یا شبهه ایجاد می کند، از متخصصان مربوطه و از شاگردان برجسته علامه، بپرسید.
و آخر دعوانا ان الحمدلله رب العالمین.
🆔 @vahedjavan
🆔 @sokhanerfan