eitaa logo
سخن عرفان
1.2هزار دنبال‌کننده
335 عکس
52 ویدیو
67 فایل
🔹 آشنایی با عرفان و پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان 🔹 سخنان اساتید و بزرگان عرفان سخن عرفان در تلگرام: @sokhanerfan 🔹 زیر نظر حجت الاسلام و المسلمين وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹نگاه عرفا به پیامبر اکرم (ص) 🔹بینش برخی از مخالفان عرفان درباره عرفا 🔸عبارت مهم علامه حسن زاده آملی @sokhanerfan آیت الله استاد حسن رمضانی: درجه حساسيت علامه حسن زاده آملی با همه تخصص‌ هاي فلسفي، عرفاني و علوم مربوطه‌ اي كه دارند نسبت به وحي و تعالیم وحی بسیار بالاست و این را بيشتر براي افرادي عرض مي‌ كنم كه گمان مي‌ كنند كساني كه به طرف فلسفه و عرفان و تخصص‌ هاي مربوطه رفتند ديگر مسائل مربوط به وحي و شرع و مكتب ولايت و نبوت و امامت و اين موارد در اينگونه افراد كمرنگ جلوه مي‌ كند. @sokhanerfan علامه مي ‌فرمود اگر ما فرض كنيم تمام بني‌ نوع انسان بشوند فارابي، تمام بني‌ نوع انسان بشوند بوعلي سینا، تمام بني‌ نوع انسان بشوند ملاصدرا و ميرداماد و انيشتين و افلاطون و سقراط، و همه از نوابغ باشند. در اين فضا اگر پيامبر بيايد و مبعوث شود اين آيه باز صادق است كه «هو الذي بعث في الأميين رسولاً.» همه هر چه هستند و هر كه هستند در برابر آن كسي كه وحي مي ‌آورد امي و بي ‌سواد هستند. اين چه ارزيابي دقیق و حسّاس نسبت به وحی است که یک فيلسوف و يك عارف دارد؟! @sokhanerfan اتفاقاً حکیم و عارف بهتر این مقام را ادراک می کند چون حقایق برای چنین کسی روشن ‌تر مي‌ شود . حقايق را كه بر اساس حق و صدق به‌دست ما رسيده است بهتر مي‌ گيرند و بهتر مي‌ فهمند. @sokhanerfan اصلاً‌ اينگونه علوم براي تقويت هاضمه من و شما است. براي توسعه دين من و شما است. هر چه دين ما توسعه‌ اش بيشتر شود و هاضمه ما قوي‌ تر شود اين لقمه‌ هاي وحياني را بهتر مي‌ گيريم و بهتر هضم مي‌ كنيم و بهتر مي‌ فهميم. 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
✅ رسول خدا ، هوش و عقل جهان هرچه در آثار بزرگان، فیلسوفان، عارفان، متفکران و اندیشمندان بیشتر دقت میکنم این کلام علامه بزرگوار آیت الله (قدس الله نفسه) را بهتر درک میکنم که فرموده است: اگر فرض کنیم همه بشر و همه انسانها بشوند افلاطون، ارسطو، فارابی، بو علی سینا، خواجه نصیر الدین طوسی، ملا صدرا، انیشتین و همه و همه جزو نوابغ باشند و اصلا آدم معمولی در دنیا نداشته باشیم و همگی از این سنخ آدمها باشند باز هم این آیه قرآن کریم صادق است که فرمود: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ» (جمعه2) نه تنها همه در کنار او امی هستند و باید از او حکمت و معرفت و دین صحیح بیاموزند، بلکه رزق معنوی و مادی و بالاتر وجود همه به برکت وجود اوست. چه خوش گفت : آسمان ها بنده ماه وی اند شرق و مغرب جمله نان خواه وی اند زآنک لولاک است بر توقیع او جمله در انعام و در توزیع او گر نبودی او نیابیدی فلک گردش و نور و مکانی ملک گر نبودی او نیابیدی به حار هیبت و ماهی و درّ شاهوار گر نبودی او نیابیدی زمین در درونه گنج و بیرون یاسمین رزق ها هم رزق خواران وی اند میوه ها لب خشک باران وی اند انسان کامل، جان جهان است و جهان بدون انسان کامل، جسم سرگردان و بدون روح و هوش است. و چه زیبا گفت : سر مکش اندر گلیم و رو مپوش که جهان جسمی است سرگردان تو هوش ✍ 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🔹شعر بدون نقطه حضرت علامه حسن زاده آملی در مدح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محمود مسلم ملائک امّار مطاع در ممالک هم سالک و هم سلوک و مسلوک او مالک و ماسواه مملوک هر حکم که داد هر دل آگاه سر لوحه حکم اسم الله اسمی که در او دوای هر درد اسمی که روای مرئه و مرد اسمی که مراد آدم آمد اسمی که سرود عالم آمد سوداگر اگر در او دل آسود سودا همه سود دارد و سود مر همدم کردگار عالم کی هول و هراس دارد و همّ دل در حرم مطهر او گل گردد و هم معطّر او هر دل که ولای وصل دارد همواره هوای وصل دارد موسی که هوای طور دارد کی دل سر وصل حور دارد ای وای مر آدم هوس را دل داده کام سگ مگس را در وصل صمد رسد رصدگر در اسم احد رود سراسر درگاه سحر مراد سالک دادار دهد علی مسالک لوح دل آملی اوّاه دارد صور ملائک الله 📗 دیوان اشعار علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه ) 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌹اطلاع پیامبر و امامان از عقاید و اعمال ما عبدالله بن أبان زيّات كه نزد امام علی ‏بن موسی الرضا(عليه‌السلام) جايگاهی ويژه داشت، میگويد: به آن حضرت عرض كردم: برای من و خانواده‌ام دعا كنيد. امام رضا (عليه‌السلام) فرمود: مگر من برای شما دعا نمی كنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شب بر من عرضه می شود. «أولستُ أفعل؟ والله إنّ أعمالكم لتعرض عليّ في كلّ يومٍ وليلةٍ». آنگاه آن حضرت چون مرا از اين سخن در شگفت ديد، فرمود: آيا اين آيه را در كتاب خدا نخوانده‌ای: (وقل اعملوا فسيری الله عملكم ورسوله والمؤمنون)؟ اشاره: از اين روايات به خوبی بر می آيد كه ائمّه (عليهم‌السلام) نه‏ تنها شئون ظاهری جامعه را رهبری و هدايت می كنند بلكه آنان بر روح و جان افراد نيز احاطه علمی و اشراف حضوری دارند؛ ازاين‌رو از عقايد و اخلاق و اعمال ديگران آگاه‌اند و آنها را می بينند. 📙 تسنيم، جلد 6 - صفحه 523 @sokhanerfan
🔹تهمت و بهتان به علامه حسن زاده آملی در شب شهادت حضرت امام رضا علیه السلام مناسب است به تهمت و بهتانی که برخی از مخالفان عرفان به علامه حسن زاده آملی (قدس سره) میزنند اشاره کنیم تا روشن شود آنها علاوه بر اینکه در فهم عبارات عارفان ناتوانند، در مخالفت و رد اهل معرفت نیز دچار گناهان کبیره میشوند! متن پیام دکتر سید یحیی یثربی گویای این امر است: بسمه تعالی اخیرا فایل صوتی در گروه های مختلف تلگرامی و واتساپی منتشر شده است که در آن شخصی ادعا می کند من، یعنی دکتر سید یحیی یثربی در سفری چهارده روزه به مشهد با مرحوم آیت الله حسن زاده آملی و دکتر دینانی همراه بوده ام و از آیت الله حسن زاده آملی نقل کرده ام که ایشان زیارت امام رضا(ع) نمی رفتند و می گفتند که من ولی حی هستم و امام رضا(ع) ولی مرده! من اعلام می کنم که نه از این سفر و نه از اظهارات آن مرحوم چنین چیزی به یاد نمی آورم. بنابراین گوینده که مدعی است از من چنین سخنانی را شنیده است و فایل صوتی آن را هم دارد، این فایل را منتشر کند تا معلوم شود من فراموش کرده ام یا این که این خبر اشتباه و یا دروغ است. من ده ها بار با آقای حسن زاده آملی در قم و تبریز و شهرهای دیگر ساعت ها نشسته و گفتگو کرده ام، و هرگز از ایشان چنین ادعای صوفیانه ای نشنیده ام. خداوند ایشان و همه ما را بیامرزد! والسلام دکتر سید یحیی یثربی @sokhanerfan
حُسن حَسن – 1 سخن گفتن درباره شخصیت های بزرگ و برجسته، سخت و دشوار است. این مسأله درباره بزرگان معنوی و الهی دشوارتر هم می شود؛ چرا که دسترسی به ابعاد علمی و معنوی آنها کار هر کسی نیست و شایستگی خاصی را می طلبد. بنده نیز با توجه به عدم شایستگی قطعاً نمی توانم درباره علامه ذوالفنون آیت الله حسن زاده آملی (رضوان الله علیه) آن چنان که ایشان بوده اند، سخن بگویم و مطلب بنویسم، اما از باب انجام وظیفه و امتثال امر، نکاتی در حد فهم خودم عرض میکنم. 1. عشق به علم و دانش ایشان عاشق علم بودند. می فرمودند: منم آن تشنه دانش که گر دانش شود آتش مــرا اندر دل آتــش همی باشد نشیمن‌ها این نهایت عشقی است که ممکن است انسانی به دانش داشته باشد که اگر دانش، آتش هم بشود، او حاضر است به دل آتش برود و آن را کسب نماید. لذا می فرمودند: از هیچ زبان و علمی انزجار ندارم. ما نیز باید مانند ایشان به علم و دانش، هر چه باشد، عشق بورزیم مخصوصاً اگر علومی باشد که با انسانیت انسان و الهی شدن او مرتبط باشد. 2. تلاش فراوان در تحصیل ایشان با وجود مشکلات متعدد زندگی، دوری از خانواده و مانند آن، شبانه روز در تحصیل علوم مختلف، زحمات فراوانی کشیدند. سالهای زیادی در خدمت اساتید بزرگ، ادبیات (صرف و نحو و معانی و بیان و بدیع و مانند آن) منطق، اصول فقه، فقه، رجال، درایه، تجوید، تفسیر، کلام، فلسفه، عرفان، ریاضی، هیئت و نجوم و طب را به زبان فارسی و عربی و فرانسه آموختند و در آنها متبحر و متخصص شدند. می فرمودند: جز در روز عاشورا و شاید یکی دو روز دیگر مثل 28 صفر، تعطیلی نداشتم. می فرمودند: یک روز که هوا خیلی سرد بود و برف بسیار زیادی آمده بود و راه‌ها تقریباً بسته شده بود، با هزار و یک زحمت خودمان را به منزل علامه شعرانی رساندیم، با شرمساری در زدیم و ایشان در را باز کردند، وقتی که خدمت ایشان نشستیم، با شرمندگی گفتیم ببخشید آقا که در این موقعیّت مزاحم شدم دلم نمی‌آمد که درس را تعطیل کنم. ایشان ‌فرمودند که نیازی به این حرف‌ها نیست. مگر این نیازمندان و گداها که سر راه می‌نشینند کارشان را تعطیل کرده بودند که ما کارمان را تعطیل کنیم؟ گفتم نه! آنها اتفاقاً این روزها کارشان گرم‌تر می‌شود. ‌فرمودند ما هم نباید کارمان را تعطیل کنیم. کتاب را بیاور بخوانیم. نتیجه همین زحمات است که اکنون ایشان را علامه ذو فنون می نامند. 3. تحصیل همراه با پاکی و توفیقات معنوی تحصیلات ایشان همراه تهذیب نفس بود، همراه پاکی و طهارت گفتار و رفتار بود، همراه سَحرخیزی و سَهر بود. به همین جهت از همان اوایل مورد عنایت ملکوت هستی قرار گرفتند. می فرمودند: در عنفوان‏ جوانى‏ و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم به صرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و به زیارت جمال دل‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیه و الثنا- نائل شدم. در آن لیله مباركه قبل از آنكه به حضور باهر النور امام- علیه‌السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در كنار این تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم. سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا- روحى لتربته الفداء، و خاك درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینكه سخنى بگویم امام كه آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏دانست فرمود نزدیك بیا، نزدیك رفتم و از كوثر دهانش آب حیات نوشیدم. پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملاً به من بنمود، كه از آن‏ خواب نوشین شیرین كه از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم كه روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم كه: دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند ادامه دارد... وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران @sokhanerfan
حُسن حَسن – 2 نکاتی در یادداشت قبلی عرض شد. اما ادامه نکات: 4. اساتید برجسته حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس سره) چون عاشق علم و دانش بودند و در این راه زحمات فراوانی کشیدند و آن زحمات همراه تهذیب و پاکی بود، لطف خداوند شامل شد که از اساتید بسیار خوب و برجسته ای بهره مند شوند. بزرگانی مانند: آیت الله محمدتقی آملی، علامه ابوالحسن شعرانی، آیت الله مهدی الهی قمشه ای، علامه ابوالحسن رفیعی قزوینی، آیت الله محمدحسین فاضل تونی، آیت الله میرزا احمد آشتیانی، علامه سید محمدحسین طباطبایی، علامه سید محمدحسن الهی طباطبایی و سید مهدی قاضی. (رضوان الله علیهم) هر یک از این بزرگان، از جهاتی دریای مواج علامه حسن زاده آملی را ساختند و پرداختند. 5. عشق به استاد ایشان عاشق اساتید خود بودند و به آنها عشق می ورزیدند و در برابر آنها فانی بودند. الهی! شکرت که از اساتید بی رنگ رنگ گرفته ام. می فرمودند: وقتی دیدم علامه طباطبایی با آن عظمت مستأجر است و از خود خانه ندارد یک روز مقداری از کتاب‌های نفیس و قیمتی خود را جمع کرده و بردم همه را جلوی ایشان گذاشتم و گفتم فقط و فقط محض اطلاع شما که ناراحت نشوید وإلا بدون اطلاع شما این کار را می‌کردم. می‌خواهم شما را در جریان قرار دهم تا ناراحت نشوید. می‌خواهم اینها را بفروشم و با فروش آنها برای شما خانه بخرم. می‌دانید که من این کار را می‌کنم. ایشان فرمودند: نه! من به شما اجازه نمی‌دهم که این کار را بکنید. می‌فرمودند: مرحوم علامه شعرانی دچار فقر شدیدی بودند. علی‌رغم همه آن تخصص و علم و معرفتی که داشتند دچار فقر عجیبی بودند. من شاگرد و فرزند ایشان که گاهی اوقات تبلیغ می‌رفتم، بر می‌گشتم محضر ایشان و آنچه را که به من داده بودند در محضر ایشان می‌گذاشتم و می‌گفتم خود من و آنچه که دارم مال شماست، هر چه می‌خواهید بردارید؛ و ایشان به خاطر آن فقری که داشتند بزرگواری می‌کردند و بر من منت می‌گذاشتند و آنچه که بود تقسیم می‌کردند و می‌گفتند نصف مال تو و نصف مال من. می‌فرمودند: نشسته بودم و پای علامه الهی قمشه ای از زیر عبا بیرون زده بود، من از شدّت علاقه به ایشان خم شده و کف پای ایشان را بوسیدم. ایشان جا خوردند و فرمودند: این چه کاری است که شما می‌کنید. گفتم من که لیاقت بوسیدن دست شما را ندارم، پس اقلاً من را از بوسیدن کف پای‌تان محروم نکنید. بعد فرمودند: یک وقتی ایشان (مرحوم الهی قمشه‌ای) به من فرمودند آقای حسن‌زاده شما خیر می‌بینید. من با شعف و شور فوق‌العاده گفتم الهی آمین، امّا بفرمایید روی چه جهتی این مطلب را فرمودید؟ ایشان می‌فرماید روی این جهت که می‌بینم شما در برابر اساتیدتان بسیار بسیار خاضع هستید. می‌فرمودند: فهمیده بودم که جناب آقاسید مهدی قاضی فرزند علامه سید علی آقا قاضی به قم مشرف شده‌اند. مطلع شدم ایشان در مسافرخانه زندگی می‌کنند. به سراغ ایشان رفتم وقتی که وضع رقّت بار ایشان را دیدم، فوری برگشتم مقداری پول جور کردم و حداقل امکانات زندگی را برای ایشان فراهم کردم و یک گاری دستی کرایه کردم و همه اشیائی را که برای ایشان تهیه کرده بودم ریختم روی گاری و رفتم طرف مسافرخانه و اوضاع ایشان را مرتب کردم. یک وقتی مرحوم سید مهدی قاضی به ایشان فرموده بودند: آقای حسن‌زاده من به عمرم شخصی را باوفاتر از شما ندیدم. ادامه دارد... وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران @sokhanerfan
حُسنِ حَسن – 3 در دو یادداشت قبلی نکاتی عرض شد. اما ادامه نکات: 6. تدریس علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه) در تدریس بسیار موفق بودند. تدریس صرفاً دادن اطلاعات نیست. استاد برجسته، به همراه اطلاعات، روش فهم و تسلط بر بحث را آموزش می دهد و حضرت علامه چنین بودند. این نحوه تدریس شاگرد را پرورش می دهد و او را به درجه استادی می رساند. حضرت علامه، علوم مختلفی را تدریس و شاگردان برجسته ای تربیت نمودند اما آنچه در این مورد به نظر بنده شاخص است، تدریس عرفان بود که منجر به تربیت اساتید برجسته عرفان در حوزه علمیه قم شد. در حوزه‌های عرفان نظری معمولاً سه کتاب مهم «تمهید القواعد ابن ترکه»، «شرح فصوص الحکم» و «مصباح الأنس» تدریس می‌شود و کسی که این سه کتاب سنگین و عمیق را نزد استاد ماهر و عارف به خوبی و درستی بخواند، در حل و فصل و تحلیل و تبیین مسائل عرفان چیزی کم نخواهد داشت و مشکلی برایش پیش نمی آید. تأکید میکنم که این کتب با استاد عارفِ ماهر باید خوانده شود و مطالعه خودسر، یا با استاد غیر عارف که هنوز مبانی و اصول برای او حل نیست، سوء تفاهم ها و مشکلاتی ایجاد میکند. استاد مطهری (ره) چه نیکو میگوید: «ديگر كتاب فصوص الحكم است كه گرچه كوچك است ولى دقيق ترين و عميق ترين متن عرفانى است. شروح زياد بر آن نوشته شده است. در هر عصرى شايد دو سه نفر بيشتر پيدا نشده باشند كه قادر به فهم اين متن عميق باشند». حضرت علامه حسن زاده آملی (قدس الله سره) با تدریس عالمانه و عارفانه این کتب، شاگردانی تربیت کرد که اکنون از اساتید برجسته عرفان در حوزه های علمیه شیعه هستند. شاگردان آن شاگردان برجسته نیز اکنون استادان خوبی هستند. شاید بتوانم به راحتی ادعا کنم که اگر علامه حسن زاده آملی نبود (یعنی خداوند ایشان را چنین توفیق نمی داد)، اکنون حوزه عرفان نظری، در فقر شدید استاد برجسته و مسلط به سر می برد. البته در کنار استاد علامه حسن زاده آملی (رضوان الله علیه)، مناسب است یادی از حضرت آیت الله شیخ یحیی انصاری شیرازی (رضوان الله علیه) و حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) نیز بکنم که در درجات بعدی، چراغ با برکت حوزه عرفان نظری را روشن نگه داشتند و با تدریس کتب فوق الذکر، شاگردان خوبی تربیت کردند. جزاهم الله خیرالجزاء 7. تحقیق و تألیف و تصنیف تحقیقات و تالیفات و تصنیفات و تصحیحات علامه ذوالفنون نیز برجسته و مورد مراجعه اساتید و محققان است. کتب متعددی در زمینه علوم عرفانی، فلسفی، کلامی، تفسیری، روایی، رجالی، فقهی، ریاضی و هیوی، ادبی و مانند آن به یادگار گذاشتند که جهت آشنایی می توان به کتاب مروری بر آثار و تألیفات استاد علامه حسن زاده آملی، نوشته استاد حسن رمضانی مراجعه کرد. لازم به ذکر است که اکثر قریب به اتفاق این کتب به دست و قلم مبارک خود استادِ علامه نگارش شده است و همین بر وزانت آثار افزوده است. ادامه دارد.... وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران @sokhanerfan
🌸 حُسنِ حَسن – 4 در این شماره به ویژگی معنوی و عرفانی حضرت علامه حسن زاده آملی (ره) اشاره میکنم، گرچه می دانم نا لایقم. هر ظاهری باطن و معنایی دارد و هر باطن و معنایی، باطن و معنایی دیگر، تا برسیم به باطن و معنای حقیقی و نهایی که خداوندمتعال است که همه کثرات و مخلوقات را معنا بخشیده است. از این رو، کسی اهل معناست که اهل حقیقت و خداوند باشد و علامه حسن زاده آملی (ره) سراسر زندگی اش چنین بود. بی تردید، علامه حسن زاده آملی (قدس سره) یکی از شخصیت های برجسته معنوی و عرفانی در دنیای معاصر بود. «دفتر دل» و «الهی نامه» تنها بخش کوچکی از این بُعد ایشان را به نمایش گذاشته است. الهی به حقّ خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده. الهی از پای تا فرقم در نور تو غرقم. الهی چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم. الهى دل داده معنى را از لفظ چه خبر، و شیفته مسمّى را از اسم چه اثر. الهی از سجده کردن شرمسارم و از سجده سر برداشتن شرمسارتر. الهی با اجازه ات نام عالم را عشق آباد گذاشته‌ ام. الهی همه تو را خوانند؛ قمری به قوقو، پوپک به پوپو، فاخته به کوکو، حسن به هوهو. الهی جان به لب رسید تا جام به لب رسید. الهى شكرت كه ديده جهان بين ندارم. هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن . الهی موج از دریا خیزد و با وی آمیزد و در وی گریزد و از وی ناگزیر است «انا لله و انا الیه راجعون». 🔹اهل کشف صوری و معنوی علامه حسن زاده آملی، اهل کشف و شهود صوری و معنوی بودند. در نقلی می فرمایند: «وقتى حضرت استادم علامه آقا سيد محمّد حسين طباطبائى صاحب تفسير عظيم الميزان (رضوان اللّه عليه) از من پرسيدند كه آيا تمثّل بى‏ صورت يعنى كشف بى‏ مثال هم به شما دست مى‏ دهد و روى مى‏ آورد؟ عرض كردم آنچه را كه مشاهده مى‏ كنم همه با مثال‏اند و گاهى عظمت نظام هستى آنچنان مرا مى‏ گيرد و مضطربم مى‏ نمايم كه اگر خودم را از آن حال انصراف ندهم، جان از بدنم مفارقت مى‏ كند. آن جناب فرمود: «همين معنى كشف بلاصورت و مثال است، و از اين كه خودت را انصراف مى‏ دهى كارى خوب و محبوب و مطلوب است تا كم‏كم به عالم ماوراى مادّه و فوق آن انس بگيرى». بله، وقتی که سالك، مجذوب عظموت و جبروت وجود مطلق، و كبريائى نظام احسن الهی مى ‏شود، از آن حالت تعبير به كشف بى ‏صورت و بى ‏مثال مى ‏شود. کشف بی مثال بالاتر از کشف با مثال است و علامه در زمان حیات با برکت علامه طباطبایی(ره) یعنی دهه ۴۰ و ۵۰ چنین حالاتی داشتند. 🔹تدریس علوم همراه با اخلاق و عرفان عملی طبق نقل، جلسات درس ایشان چه عرفان نظری، چه فلسفه و کلام و چه ریاضی و هیئت، با مطالب اخلاقی و عرفان عملی و دستور العمل‌های عمومی جهت رشد معنوی همراه بود. به عنوان نمونه، طبق نقل حضرت استاد حسن رمضانی، علامه می فرمودند: تا جایی که ممکن است دایم الوضو و با طهارت بوده باشید. در روز مراقبه را جدی بگیرید؛ هر چیزی را نگویید، هر چیزی را نخورید، هر جایی نروید، با هر کسی ننشینید. در جایی که حاضر می‌شوید بدانید که در محضر ملکوتید. شبها قبل از خواب مسبحات ششگانه (مسبحات سوره هایی هستند که با تسبیح خدا آغاز می‌ شوند) را تا جایی که ممکن است بخوانید. با قرآن مأنوس و محشور باشید. در بین درس، حکایات، شرح حال علما، عرفا و اهل معنا را به مناسبت‌هایی بیان می‌کردند که شیرینی و معنویت خاصی به درس می‌بخشید و شاگردان را پرورش میداد. البته طبق نقل، به صورت خصوصی کسانی که به ایشان مراجعه می‌کردند و ایشان تشخیص می‌دادند که مستعد و اهل است و اهل هوا و هوس نیست به مناسبت، دستور العمل‌هایی می‌دادند و پی گیری می‌کردند. اگر خوب پیش رفته بود، افزون بر آن، دستورالعمل‌های دیگری نیز می‌دادند. یعنی دستورالعمل های خصوصی را در جمع و برای عموم نمیگفتند. می فرمودند: «روزی، روز به روز است». لذا عنایت ویژه‌ای نسبت به کسانی که تشخیص می‌دادند حرف و دستورات در ایشان به هدر نمی‌رود داشتند. روح پاکش مهمان امیرمومنان و سیدالشهدا علیهما السلام باشد. 📝وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران @sokhanerfan
🌺 درک کتابهای مثنوی و حافظ با ادبیات فارسی تا انسان به كتب عرفا آشنا نباشد، آنهم نه به كتابهاى فارسى كه كار ادبياتى ‏هاست (ادبياتى‏ هاى ما مى ‏روند چهار تا ديوان شعر را مى‏ خوانند، خيال مى ‏كنند كه با رموز عرفانى آشنا هستند)، تا انسان كتب علمى عرفانى را- چه آنها كه در سير و سلوك نوشته شده و چه آنها كه در عرفانِ به اصطلاح فلسفى نوشته شده مثل كتابهاى محيى الدين- درست نخواند نمى‏ تواند مثنوى يا حافظ را بفهمد، محال و ممتنع است، اصلًا درك اينها كار اديب و ادبياتى به هيچ شكل نيست. 📙 مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏23، ص: 428 @sokhanerfan
🍀 عرفان حافظ شيرازى و مولوی، مُخّ اسلام است ‏ به طور كلّى كلمات اولياى خدا و عرفاى بالله داراى رموز و اشارات و كناياتى است كه فهم آنها اختصاص به خود آنها و همطرازانشان دارد. از اشارات و رموز عارف عاليقدر اسلام خواجه حافظ شيرازى كسى ميتواند اطّلاع پيدا نمايد كه هم درجه و هم مقام با او باشد. امّا صد حيف و هزار افسوس كه ما قدر و قيمت اين بزرگان را ندانستيم، و معانى اشعارشان را به امور مبتذل حمل كرديم، و يا اگر شرحى در احوال آنها نگاشتيم نتوانستيم از عهده شرح و شكافتن آن معانى و اسرار برآئيم؛ تا خارجيان و كفّار آمدند و براى خود عرفان ساختند، و عرفان را از اسلام جدا پنداشتند، و مقام عظيم عرفان و عرفا را كه مخّ و اسّ و ريشه اسلام است امرى مباين با تعليمات دينى وانمود كردند، و براى ما عرفان ايرانى و هندى و رومى ساختند، و همه را خطّى در برابر خطّ اسلام، و راهى غير از مسير دين نمودار نمودند، و ريشه عرفان مولوى معنوى و حافظ شيرازى و مغربى و أمثالهم را عرفان ايرانى قلمداد كردند كه با روح اسلام سازگار نباشد. اينها همه و همه نتيجه جمود و تحجّر و يك چشمى به مسائل دين نگريستن است؛ و حساب توحيد را از عالم امر و خلق جدا نمودن و به أئمّه و لواداران عرفان به نظر موجودات ساخته شده بدون تكليف و مأموريّت نگريستن است كه ما را دچار اين مصيبت عظمى نمود؛ تا جائيكه اينك براى آنكه از آنها عقب نمانيم و در اين بازى، محكوم و سرافكنده نگرديم، بايد با هزار دليل اثبات كنيم كه عرفان حافظ و مولانا متّخَذ از روح قرآن و روح نبوّت و ولايت است. شما به يك يك از غزلهاى حافظ بنگريد و ببينيد چگونه آن لطائف و حقائق معنوى را در كسوت عبارات گنجانيده، و با چه دقائق و اشاراتى ميخواهد آن حقيقت منظور و مراد خود را ارائه دهد. رضوانُ الله علَيه رضواناً شاملًا. 🔹علامه طهرانی، روح مجرد، ص: 519 @sokhanerfan
🔹مقام معظم رهبری: 🌸اشعار قله های شعر فارسی، آکنده از اخلاق، عرفان و اسلام ناب است 🔹قلّه‌های شعر فارسی چه کسانی هستند؟ ، ، ، ؛ اینها قلّه‌های شعر فارسی ‌اند. شما ببینید شعر اینها که قلّه‌ی هنر شعریِ طول تاریخ ما است، در چه جهت هایی به کار رفته! سعدی یک بوستان دارد که بهترین اثر هنری او است -گلستان بعد از بوستان قرار میگیرد- در بوستان شما نگاه کنید، [می‌بینید] این هنر فاخرِ فوق‌العاده برجسته همیشه در خدمت اخلاق، در خدمت تعلیم، در خدمت تعهّد [است]؛ از اوّل تا آخرِ بوستان این جوری است [یعنی] هنر شعر در خدمت اخلاق است. سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمّد بس است و آل محمّد یا: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالَم که همه عالَم از اوست 🔹 [همین طور]؛ البتّه عقیده‌‌ی بنده این است که شعر زمینی در دیوان حافظ هست امّا بلاشک شعر عرفانی، شعر برجسته و شعر ممتاز است؛ بزرگانی مثل مرحوم علّامه‌ طباطبائی شعر حافظ را برای بعضی از شاگردانشان تفسیر می کردند که اینها نشسته‌اند آن تفسیرها را نوشته‌ اند و جمع کرده‌ اند و تدوین کرده ‌اند؛ یعنی عرفانِ شعر حافظ این [جور] است. عشقت رسد به فریاد گر خود بَسان حافظ قرآن زبر بخوانی با چارده روایت حافظ این [جور] است؛ قرآن را حالا از رو هم ما به سختی میخوانیم [امّا او] از بَر میخواند آن هم با چهارده روایت که هفت قاریِ معروفِ صاحبانِ سبکند که هر کدام دو راوی دارند، میشود چهارده روایت؛ یعنی اینها این جوری‌ هستند، این قلّه‌ی شعر است. 🔹 [همین طور]؛ فردوسی، «حکیم فردوسی» است؛ شما توجّه کنید، در بین شعرای ما «حکیم فردوسی» [مطرح] است؛ حکمت فردوسی حکمت الهی است. در عمق داستانهای فردوسی، حکمت گنجانده شده؛ تقریباً در همه‌ی داستانها یا بسیاری از داستانهای فردوسی، حکمت هست؛ لذا به فردوسی میگویند «حکیم فردوسی»؛ ما به کمتر شاعری در طول تاریخ حکیم میگوییم امّا اسم او حکیم فردوسی است. 🔷 که دیگر وضعش معلوم است؛ مولوی که یکسره و و و و خالص [است]؛ او هم این [گونه] است. اینها قلّه‌های شعر فارسی‌اند؛ اگر چنانچه بنا باشد که ما تصوّر کنیم که جنبه‌ی هنری و زیبایی‌شناختی شعر از جنبه‌ی معنوی و رسالتی و پیامیِ او جدا است، باید همه‌ی اینها را از دایره‌ی شعر بیرون بریزیم، بگوییم اینها شعر نیست؛ در حالی که برترین شعرهای زبان فارسی، اینها است. 🎙آیت الله خامنه ای 30/ 2/ 1398 @sokhanerfan