eitaa logo
سُلالہ..!
264 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
221 فایل
-خُدایا بال پَروازُ شوقِ رَهایے لُطفَا…🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
💙چالش داریم 🦋 🦋نوعش:قاطی💙 💙جایزه:محشر🦋 🦋ظرفیت:بالای ۳نفر💙 💙توسط:ادمین 🦋 🦋شرایط:سر ساعت آنلاین باشید ،اگه باختید لفت ندید 💙 💙زمان:الان🦋 🦋به آیدی زیر اسم بدید 💙👇🏻 @Khaneva11 💙در چنل زیر 🦋👇🏻 💙🦋@barbaleshohada🦋💙
شرکت کنید👆🏻✨
سُلالہ..!
شرکت کنید👆🏻✨
من که نمی خوام چالش بزارم
ست ایموجی 👇🏻😊 💙🧢 ❤️👠 💛👑 🧡👘 💚👒 🖤🎓 💜🌂 💓👛 ♥️⛑
در باره ی رمان هامون اینجا نظر بدید👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16260113888630 ناشناس رمان هامون👆🏻😍
لینک ناشناسمون👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16258125930594 حرف های قشنگتون رو در ناشناس بگید😍
🙈🙈🌿🌱
.
چشم اگه تونستم
https://harfeto.timefriend.net/16287690629980 ناشناس محرم کانال🖤به رنگ فیروزه ای🖤 نظرتون رو راجع به فعالیت های محرمی کانال به این ناشناس ارسال کنید☺️ نظری پیشنهادی انتقادی داشتید به گوشم
۴۷ –چقدر هوا گرم شده. محمد هادی:آره. پاشدم دوتا لیوان شربت درست کردم و آوردم . –بفرمایید ‌‌‌. محمدهادی:ممنونم. مامانم چند ساعت بعد اومد. منم رفتم اتاقم. یک کتاب شعر آوردم و شعر های اون رو برای خودم خوندم . بعد از کشو آلبوم عکس های قدیم رو در آوردم . همه ی عکس ها از بچگیم توی اون آلبوم بود. عکس های اون روز هایی که حانیه هم پیشه ما بود. خیلی دلم برای حانیه و نگار تنگ شده بود. آلبوم رو ورق زدم چند تا عکس از نگار آوردم. یک سال بود که از نزدیک ندیده بودنش. یهو یک عکس از خاله سمیه که داداش شهاب بغلش بود به چشمم خورد. اون عکس مال قبل از تولد من بود. آلبوم بستم ‌‌. دراز کشیدم روی تخت. چشام روی هم گذاشتم و خواب نبودم ‌. مادرم برای ناهار صدام زد(ریحانه بیا ناهار )‌. رفتم پایین بابام و داداش شهاب و محمد هادی سر میز نشسته بودن مامان هم داشت غذا می کشید‌‌. –سلام. بابا:سلام دختر گلم ‌‌. شهاب:سلام آبجی ‌. محمد هادی:سلام. مامانم غدآ رو گذاشت‌‌. مامان:بفرمایید‌‌. شروع کردیم ‌. بعد از غذا سفره رو جمع کردم ‌‌. ظرف هارو هم شستم مادرم هم میوه شست و باهم رفتیم داخل پذیرایی. مامان :فردا خواستگار بیاد ،آقا محمد حسین. من صبح یک سری کار هارو انجام دادم یکمش مونده. –مامان جان بعد از ظهر میام کمک باهم انجام بدیم‌. رفتم اتاقم ساعت ۱۳:۳۰بود‌. ساعت رو روی ساعت ۱۵کوک کردم و خوابیدم ‌. ساعت که زنگ زد سریع پاشدم. یه آب به صورتم زدم و رفتم پایین. –مامان جان کاری داری بگو انجام میدم. مامان:حیاط رو جارو بزن ادامه دارد...... @barbaleshohada⬅️♥️
سید+مجید+بنی+فاطمه-+عمو+جونم+ببین+این+چشم+گریونم-+شب+ششم+محرم+97.mp3
7.55M
💫 گفت و گوی امام حسین و حضرت قاسم و پسرش🌸 پیشنهاد ویژه دانلود🖤 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کپی ازاد😊
Moharam97 (17).mp3
6.65M
🔳 🚩🏴 🎶 یارا دلبر و دلدارا ماه جهان آرا می کشد عشق تو آخر سر ما را💔 🎧 کپی ازاد☺️
4_5778132774481299858.mp3
3.35M
♥️⃟🌿 سید مجید بنی فاطمه🎤 🏴 همه‌جا‌کربلا‌:)🕊 همه‌جا‌نینوا:)🥀 کپی آزاد😁
Moharam97 (17).mp3
6.65M
🔳 🚩🏴 🎶 یارا دلبر و دلدارا ماه جهان آرا می کشد عشق تو آخر سر ما را💔 🎧 کپی ازاد☺️
۱-چشم گذاشتیم براتون ۲-چشم گذاشتیم براتون
https://harfeto.timefriend.net/16290292943063 ناشناس محرم کانال🖤به رنگ فیروزه ای🖤 نظرتون رو راجع به فعالیت های محرمی کانال به این ناشناس ارسال کنید🌿 نظری پیشنهادی انتقادی داشتید به گوشم حتما منتظرم
شروع فعالیت ادمین
....🍃🌺 من یڪ دختـر ...☝️ و ، سرزندہ و پرڪار...😅😃 و نهج البلاغہ اگر میخوانم رمان و حافظ هم میخوانم.🤓 عاشق پهلوانے هایحضرت حیدر اگر هستم،😍 یڪ عالمہ شعر حماسے از شاهنامہ هم حفظم.😏 پاے سجادہ ام گریہ اگر میڪنم😭 خندہ هایم بین دوستانم هم تماشایے است !😉😅 من یڪ عالمہ دوست و رفیق دارم.😍 تابستان ها اگر اردوے جهادے میرویم🙄 اردوهاے تفریحے ام نیز هر هفتہ پا برجاست ...👌 ما اگر سخنرانے میرویم 😕 پارڪ رفتنمان هم سرجایش است ...🎡 مسجد اگر پاتوق ماست🕌 باغ و بوستان پاتوق بعدے ماست ...⛲️ براے نماز صبح قرار مسجد اگر میگذاریم ، هنوز خورشید نزدہ از مسجد تا خانہ پیادہ قدم میزنیم.🚶🚶 دعاے را اگر میخوانیم همانجا سفرہ باز میڪنیم و با خندہ و شادے صبحانہ مان میشود غذا با طعم دعا !🌯🍳 ما اگر سر میڪنیم☝️ نقاش هم هستیم😉خطمان هم خوب است✍ حرفهاے مان سرجایش🙂 شوخے هاے دوستانہ مان را هم میڪنیم😛 نمایشگاہ و تئاتر هم میرویم👌 سینما هم اگر فیلم خوب داشت ...🎞 ڪوہ هم میرویم 🗻 عڪس هاے یادگاری📸 فیلم هاے پر از خندہ و شادی😂 ڪے گفتہ ما .......😳🤔😡 من از دنیاے خودمان سراغ ندارم !😍 دنیاے من و این رفیقان با خدایم💞 همین هایے ڪہ دنبال زندگیشان در ڪوچہ و خیابان نمیگردند 😠 همین هایے ڪہ وقتے دلت را میشڪنند تا حلالیت ازت نگیرند ول ڪن نیستند ،😍 همین هایے ڪہ را نفروختند ...☝️ خوشبخت ندیدہ ، هرڪس ما را ندیدہ ...☝️👌
خیلۍحرفاش‌درباره‌حجاب‌قشنگ‌بود😍📌-! اماعکس‌نصفہ‌ازچہرش؛چشماش؛👀-! یادستش‌میذاشت‌پروفایل...!🗞📱-! انگار؎حواسش‌نبودحجاب؛🧕-! برا؎پوشوندن‌زیبایۍهاست‌واین‌کارش-! دقیقادرتضادھ‌باحجابہ...!!🚫🖐🏻-! - درگوشۍبگم: -مابہ‌اینامیگیم‌مذهبۍنما...!🙂🍃-! ❗️
تاحالا‌قیـمہ‌بـا‌شـڪر‌خوردۍ؟! قطعا‌نخوردۍ چرا؟؟! چوݩ‌بـا‌هـم‌جـور‌دࢪ‌نمـیاد پـس‌چـراچادر‌مۍ‌پوشـے با‌شلواࢪٺنـگ‌نود‌سانـٺـۍ‌و‌ ࢪژ‌‌لب‌و‌موهـاۍِ‌پـریشـوݩ؟؟! نڪـن‌خـواهـر‌مـݩ🙃 قیـمہ‌رو‌بـا‌شـڪر‌نمیخورݩ:)
💌 •{💭🌿}• تو تہران یڪے میگفت... خوش بھ‌ حال مسافرڪشان میدان آزادۍ...! ڪھ‌ آزادانھ‌ فریاد میزنند: 🗣 آزادۍ! آزادۍ! آزادۍ! و عابران خستھ‌ میپرسند:😩 _آزادۍ چند؟... من عابرۍ را دیدم ڪھ‌ از راننده سوال ڪرد: _آزادۍ ڪجاست؟!🤔 و رانندھ‌ با لحن معنے دارۍ گفت:😏 "رد ڪردۍ؛ آزادۍ قبل از انقلاب بود!" و من بھ‌ او گفتم: آری👈🏻 از "غرب" که بھ‌ میدان آزادی نگاھ‌ کنے، آزادۍ‌ قبل از انقلاب است!😒❌ ولـــے!!! 👈🏻از میدان "امام حسین (ع)"😍 ڪھ‌ بھ‌ آزادۍ نگاه ڪنے میبینے، آزادۍ "درست بعد انقلاب" قرار دارد😌✅ 👈🏻پس بنگر در ڪدام سو ایستاده اۍ👉🏻 طرف امام حسین(ع)😍 ، یا طرف غرب....؟! 🏴
❬🔗😂❭ •• جبهه به سلامتی فرمانده😎 دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت🚖، حق ندارد رانندگی کند😓! یک شب داشتم می‌آمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد نگه داشتم😉 كه شد ، 🙂 گاز دادم و راه افتادم من با می‌راندم و با هم حرف می‌زديم ! 😍 گفت: می‌گن لشکرتون دستور داده تند نرید ! 🙄😒 راست می‌گن؟!🤔 گفتم: گفته😊 ! زدم دنده چهار و ادامه دادم : اینم به سلامتی باحالمان !!!😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش می‌گيرند !!😟 پرسيدم : کی هستی تو مگه ؟!🤔 گفت : همون که به افتخارش زدی دنده چهار ...😶😰😨😱😂 سردار شهید "مهدی باکری"🌹 ••