سُلالہ..!
https://EitaaBot.ir/poll/ua5oz نظر سنجی🌸 حتما شرکت کنید ♥️
اگه برای کسی باز نمیشه بیاد پی وی 👇🏻
https://eitaa.com/Firozeie
در باره ی رمان هامون اینجا نظر بدید👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16260113888630
ناشناس رمان هامون👆🏻😍
لینک ناشناسمون👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16258125930594
حرف های قشنگتون رو در ناشناس بگید😍
#رمانریحانه
#پارت ۵۰
من چایی آوردم و پخش کردم.
بعد همه شروع کردن به صحبت و خاطره تعریف کردن.
بعد چند دقیقه مامان کوثر به مامان گفت:خوب ،سمیرا خانم اگه اجازه بدید محمد حسین و ریحانه خانم یکم با هم حرف بزنن.
مامان:بله......خوبه برن اتاق ریحانه.
مامان کوثر:خیلی هم عالی.
مامان:ریحانه جان آقا محمد حسین راهنمایی کن ....
با هم رفتیم بالا.
من در رو باز کردم.
–بفرمائید.
محمد حسین آقا:شما بفرمایید.
رفتم داخل.
روی تخت نشستم.
محمد حسین روی صندلی نشست.
چند دقیقه سکوت بود
محمد حسین آقا:چه اتاق قشنگی .....معلومه به رنگ بنفش علاقه دارید.
–مرسی......بله.
محمد حسین آقا:من می خوام ویژگی های همسر آینده ام رو بگم.....
می خوام همسرم همیشه و همه جا چادر سر کنن.اهل ارتباط با نامحرم نباشن و نماز و روزه هم که حتما باید داشته باشن.
–منم دوست دارم همسرم با حیا باشن و اهل نماز و روزه و هئت ......
خلاصه چند دقیقه صحبت کردیم.
از اتاق که خارج شدیم همین که داشتیم از پله ها پایین می رفتیم مامان کوثر گفت:به به عروس خانم آقا داماد......
اومدیم پایین.
نشستیم .
چند دقیقه بعد مامان کوثر گفت:خوب ما دیگه مرخص بشیم....
مامان:کجا؟؟؟؟؟من شام گذاشتم.
مامان کوثر:نه دیگه بریم،مزاحم نمیشم .
مامان:نه این چه حرفیه ......بمونید غذا ها می مونه.
مامان کوثر گفت:مرسی ممنون.
بعد هم نشست.
باز همه شروع کردن به خاطره گفتن.
مامان وکوثر و مامان کوثر ومن رفتیم توی حیاط.
مرد ها هم توی سالن بودن ....
مشغول صحبت شدیم.
یکم بعد رفتیم و میز رو چیدیم و بعد از شام کوثر اینا رفتن.
ادامه دارد.........
@barbaleshohada⬅️🖤
•༒•|☘😁|•༒•
#طنز_جبهــه😂😂
دو ـ سه نفر بیدارم کردن و شروع کردن به پرسیدن سوالهای مسخره و الکی.
مثلا میگفتن: «آبی چه رنگیه؟»😕
عصبی شده بودم
گفتن: «بابا بی خیال، تو که بیدار شدی، حرص نخور بیا بریم یکی دیگه رو بیدار کنیم»🤩
دیدم بدم نميگن!
خلاصه همینطوری سی نفر و بیدار کردیم!
حالا نصفه شبی جماعتی بیدار شدیم
و هممون دنبال شلوغ کاری هستیم.
قرار شد یک نفر خودش رو به مردن بزنه و بقیه در محوطه قرارگاه تشییعش کنند!
فوري پارچه سفیدی انداختیم روی محمدرضا و قول گرفتیم که تحت هر شرایطی خودش رو نگه داره⚰
گذاشتیمش روی دوش بچهها
و راه افتادیم.
گریه و زاری😭
یکی میگفت: «ممد رضا! نامرد! چرا تنها رفتی؟»
یکی میگفت: «تو قرار نبود شهید بشی»
دیگری داد میزد: «شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟»
یکی عربده میکشید
یکی غش میکرد!
در مسیر، بقیه بچهها هم اضافه میشدن و چون از قضیه با خبر نبودن
واقعا گریه و شیون راه میانداختن!
گفتیم بریم سمت اتاق طلبه ها!🚶♂
جنازه رو بردیم داخل اتاق
این بندگان خدا كه فكر ميكردن قضيه جديه، رفتن وضو گرفتن و نشستن به قرآن خواندن بالای سر میت!!!
در همین بین من به یکی از بچهها گفتم: «برو خودت و روی محمدرضا بنداز و یه نیشگون محکم بگیر.»😂
رفت گریه کنان پرید روی محمدرضا و گفت: «محمدرضا!
این قرارمون نبود!
منم میخوام باهات بیام!»
بعد نیشگونی🤞 گرفت که محمدرضا
از جا پرید
و چنان جیغی کشید که هفت هشت نفر از این طلبهها از حال رفتن!😰
ما هم قاه قاه میخندیدیم😂
خلاصه اون شب با اینکه تنبیه سختی شدیم ولی حسابی خندیدیم🤭😄😂
سلام عزیزان
حیفم اومد این کتاب رو بهتون معرفي نکنم
کتابی که از یک کشیش مسیحی و مردی تاجیک شروع و به عمروعاص ومعاویه وامام علی ختم میشه
کتابی در رابطه جنگ صفین که کشیش مسیحی به نام میخائیل در رویا هایش عیسی مسیح رو میبینه که کشیش رو به تربیت و آموزشش یک بچه مسئول میکنه
خودتون باید بخونید تا رابطه کشیش کلیسا و امام علی و کودک رویا های کشیش رو بفهمید
جزو محدود کتاب هاییه که مطمئنم حد اکثر تا یه هفته زمان خوندنش طول میکشه
#سرباز
سُلالہ..!
سلام عزیزان حیفم اومد این کتاب رو بهتون معرفي نکنم کتابی که از یک کشیش مسیحی و مردی تاجیک شروع و به
خواهر هایی که در قم هستند میتونن این کتاب رو از مقر کتاب قم واقع شده در (خیابان شاهد فلکه امام حسین) مجتمع نور(مقر کتاب) تهیه کنند
🖤چالش داریم🖤
🖤نوع:متفاوت🖤
🖤ظرفیت:هرچی شد🖤
🖤زمان:ساعت۱۷🖤
🖤جایزه:لیست میدم🖤
آیدی:
@Mahdieh_N_86
سُلالہ..!
🖤چالش داریم🖤 🖤نوع:متفاوت🖤 🖤ظرفیت:هرچی شد🖤 🖤زمان:ساعت۱۷🖤 🖤جایزه:لیست میدم🖤 آیدی: @Mahdieh_N_86
شرمنده، ساعت ۵ کاری برام پیش اومده و نمیتونم چالش رو برگزار کنم😔
انشالله کسانی که اسم دادن، فردا ساعت۱۷ برای چالش آماده باشند
شرمنده، ساعت ۵ کاری برام پیش اومده و نمیتونم چالش رو برگزار کنم😔
انشالله کسانی که اسم دادن، فردا ساعت۱۷ برای چالش آماده باشند
دوستان با عرض معذرت خواهی از همه شما عزیزان کانال ما امروز فعالیت نداشت.
برای اینکه بنده و بقیه ادمین ها مشغول عذا داری بودیم
از فردا انشالله دوباره شروع میکنیم ......
لفت ندید