فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چه مدل مردی دوست داری؟
📌بخشی از یک مستند
@dokhtarane_mahdavi313
آقا میشود نماز جمعه این هفته را به شما اقتدا کنیم؟
میشود این پنجشنبه آخرین پنجشنبه بدون شما باشد؟💔
#اگربخواهیم_میشود
#امام_زمان
@dokhtarane_mahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسمش میترا(کمایی) بود، اما دلش میخواست او را زینب صدا بزنند
#مستندشھیدزینب_کمایی
#درخواستی🙃🌸
@dokhtarane_mahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نحوه شهادت زینب جانم🕊️♥️
#درخواستی🙃🌸
@dokhtarane_mahdavi313
دوستان گل اینم چند تا کلیپ از زندگی شهیده زینب کمایی که خیلی هاتون درخواست داده بودید 👌🏻👆🏻
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_یازدهم
داشتیم صحبت می کردیم که دیدم یه دختری رفت سمت سبحان اصلا نمی شناختمش،خیلی عفه داشت. معلوم بود از اون دختر لوس هاست.
–اون دختره کیه؟
مانیا:کدوم؟؟؟
–همون که داره با سبحان صحبت میکنه ...
مانیا:آهان....فکر کنم آرتمیس رو میگی....اون یکی از فامیل های دوره مون هست،خیلی ازش متنفرم حدیثه خدابیامرز هم خیلی ازش متنفر بود اما با این حال خیلی با خانواده الناز جون (همون خاله الناز)رفت و آمد دارن.
–خواهر برادر نداره؟
ناهید:چرا،یدونه داداش داره...
مانیا:داداشش هم مثل خودش لوسه.
–اسم داداشش چیه؟
آیدا:پرسام
–آهان.
آرتمیس همینطور حرف می زد و سبحان هم گوش می کرد ولی از قیافش معلوم بود می خواد زود تر از دست آرتمیس خلاص بشه....
همین که آرتمیس داشت صحبت می کرد مامان از پنجره به سبحان یه چیزی گفت و سبحان و هم سری تکون داد و اومد سمت من ، آرتمیس هم دنبالش راه افتاد.
سبحان:سلام.
–سلام.
آرتمیس هم با صدای لوسش بهم سلام کرد.
آرتمیس:سلام دخترا.
سبحان:پارمیس مامانت کارت داره....
–باشه،الان میرم.
از جام بلند شدم و رفتم داخل ،مامانم توی آشپزخونه بود.
–جانم مامان؟
مامان:کمک میکنی سفره رو پهن کنیم؟
–بله
با کمک هم سفره رو پهن کردیم.
من رفتم تا به افرادی که بیرون هستند بگم بیان داخل که دیدم آرتمیس هنوز داره حرف میزنه.
بعد از اینکه به دخترا و بچه ها گفتم رفتم جلوی سبحان و آرتمیس.
–لطفا بیاین ناهار سفره پهنه....
سبحان که منتظره یه فرصتی بود که از دست این آرتمیس خلاص بشه خیلی استقبال کرد و فورا به سمت در رفت.
آرتمیس:وا....سبحان کجا رفتی؟؟؟؟داشتم حرف میزدم.
چنان لوس حرف می زد که دلم میخواست بزنم توی دهنش آخه باز اگه فقط لوسیش بود آدم می تونست تحمل کنه اما در کنار این همه لوس بازی هاش عفه هم می ریخت ....واقعا داشت حالم بهم میخورد.
ادامه دارد.....
@dokhtarane_mahdavi313
#خودم_نویس
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_دوازدهم
–آرتمیس جان سبحان رفت ناهار شما هم بیا...
آرتمیس:باشه عزیزم.
من آروم رفتم سمت در آرتمیس هم اومد کنارم.
آرتمیس:خوشگله اسمت چی بود؟
–پارمیس.
آرتمیس:منم آرتمیسم....
–آها،بله....
آرتمیس:تو کدوم یکی از فامیل های حدیثه بودی؟
–دختر خالش ،اما حدیثه مثل خواهر بود برام.
نشستم سر سفره و اون اتفاقی که ازش می ترسیدم افتاد و آرتمیس نشست کنار من.
آرتمیس:منم دختر خاله پدر حدیثه بودم(پدر حدیثه ۵ سال پیش فوت شده بود و اسمش نادر بود و ما بهش می گفتیم آقا نادر)
–آها..
آرتمیس:درسته فامیل دور حدیثه بودم اما حدیثه عاشق من بود و من رو خیلی دوست داشت....
–واقعا؟
آرتمیس:بله....همیشه بهم میگفت که خیلی خوشگلم،البته تعجبی نداشت چون همه بهم میگن.....
از نظر من آرتمیس نه تنها خوشگل نبود زشت تر از زشت بود مخصوصا با اون آرایشی که که بده بود.
آرتمیس موهای فرفری مشکی داشت که تا گردن بود موهاش خیلیییییی فر بود طوری که اگه مگس توی موهاش می رفت نمی تونست بیاد بیرون....پوستش تیره نبود و چشماش قهوه ای،و بینیش خیلی سربالا بود و یه نگین خیلی ریز زده بود روی دماغش.به نظرم اگه آرایش نکرده بود قیافش خیلی بد نبود اما اون همه رژ گونه و کرمی که زده بود خیلی قیافش رو مصنوعی کرده بود مژه هاش رو هم که اینقدر ریمل مالیده بود به طور غیر طبیعی خیلیییی بلنده بود. ولی از همه بد تر اون رژلب قرمزززززززییییی بود که زده بود و قیافش رو شبیه جن زده ها کرده بود.
اما نمی دونستم با این وضع قیافه چرا اینقدر خودش رو تحویل میگیره !!!!
ادامه دارد......
#خودم_نویس
@dokhtarane_mahdavi313
[°•💝☁️•°]
رفیق'!
میخوایدرسبخونےبدونتنبلے؟!🤔
هیزیرلببگو
-وارزقنےاجْتھـٰادالمجتھـدین🤲🏻✌🏻
-و کوشش مجتهدین را به من عطا کن✨
#انگیزشے 💪🏻
@dokhtarane_mahdavi313
دوستان گلم کانال ریحانه النبی برای کارهای کانال نیازمند به خادمین دلسوز هست....
خادم برای کار های متفاوت،پست گذاری،محفل،کارهای پایگاه و ...
هرکس میتونه تشریف بیاره پی وی بنده 👇🏻
@Afarejangenarm
ݐایگاه جہادے و کاࢪ های فࢪهنگے مون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2720530582Ce512c49cc3
سُلالہ..!
دوستان گلم کانال ریحانه النبی برای کارهای کانال نیازمند به خادمین دلسوز هست.... خادم برای کار های مت
دخترا ما قراره کارهای جدیدی توی پایگاه انجام بدیم و به کمک و حمایت شما احتیاج داریم هرکسی میتونه کمک کنه بسم الله ✋
به این موضوع هم توجه داشته باشید وظایفی که ما به عهده شما می زاریم بر اساس توانایی های شما و وقت شما هست! و اصلا وقت زیادی از شما نمی گیره🙂