eitaa logo
سُلالہ..!
265 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
221 فایل
-خُدایا بال پَروازُ شوقِ رَهایے لُطفَا…🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
سُلالہ..!
#رمان‌ریحانه #پارت ۶۶ من و مامان و بابا رفتیم حیاط بیمارستان نشستیم،داداش شهاب توی بیمارستان بود.
دوستان اگر شد تا شب ۲پارت یا بیشتر از رمان رو تایپ می کنم و براتون میزارم😊
۶۷ بعد چند دقیقه محمد حسین و کوثر و آسیه خانم وارد بیمارستان شدن. آسیه خانم گریه میکرد ! اومدن سمت ما. آسیه خانم:سلام . محمد حسین:سلام –سلام بابا:سلام . مامان کوثر گریه می کرد. کوثر:ایشالا که محمد هادی زود خوب میشه. آسیه خانم رو به مامان کرد گفت:محمد هادی جوونه!ایشالا زود به هوش میاد ، ایشالا زود از کما بیرون میاد... مامان تا این حرف رو شنید رو به من کرد و گفت. مامان:ریحانه! محمد هادی توی کماست؟ سرم رو انداختم پایین،اشک هام جاری شد. –بله! مامان شروع کرد به گریه.... کوثر و آسیه خانم سعی می کردن مامان رو آروم کنند. من رفتم داخل بیمارستان. دکتر اجاره داد یکی وارد اتاق بشه. چون دکتر می گفت محمد هادی صدا هارو می شنوه می خواستم باهاش صحبت کنم. وارد اتاق شدم. نشستم روی صندلی ،کنار تخت محمد هادی. –سلام داداشی. دلم واست تنگ شده! چرا مراقب خودت نبودی؟ محمد هادی اومدم ازت معذرت بخوام! بابات همه چیز. بابات گیر هایی که بهت دادم،نیش زبون هایی که بهت زدم داد هایی که سرت کشیدم،بابت همه چیز ازت معذرت می خوام. تو از بچگی با من مهربون بودی ! با من آروم و مهربون حرف میزدی ،ولی من همیشه سرت داد می کشیدم ! هیچ وقت باهات بازی نکردم چون دلم می خواست با دوست هام باشم، ولی تو هیچی بهم نگفتی. همیشه یواشکی خوراکی می خوردم و به تو نمی دادم ولی تو همیشه حتی سهم خودت رو هم به من میدادی! محمد هادی من رو ببخش! من خواهر خوبی واست نبودم، تو همیشه مهربونی می کردی ولی هیچ وقت هیچ جوابی از من نمی گرفتی،من جوابت رو با خشونت می دادم،برای همین وقتی بزرگ تر شدیم ارتباط مون باهم کم شد. ادامه دارد.....
˘˘🌿'! ❪امیرالمۇمنين ' بهترین زندگی را ڪسے دارد کہ مردم در زندگی او خوب زندگی میکنند 💕'!❫
•.♥️📎✨.• چادر مشکی کشیدی مثل کعبه بر سرت پس به حکم شرع بعد از این طوافت واجب است 😇 ❤️
@SAR_1400 هر کس عضو شد بیاد پی وی یه جایزه عالی بگیره👌🏻
کسی جایزه نمی خواد😉
🎙 رهبر معظم انقلاب: طبيب خودتان باشيد. بهترين كسى كه میتواند بيماریهای روحی را تشخيص دهد، خودمان هستيم. روى كاغذ بنويسيد: حسد، بخل، بدخواهى، تنبلى، بدبینی و...؛ اگر بیماریهای ما اینهاست، اینها را روی کاغذ بیاوریم. یکی یکی این بیماریها را تا آن‌جایی که بشود، برطرف کنیم. اگر برطرف نکنیم، این بیماریها مهلک خواهد شد؛ هلاک معنوی و واقعی. ۷۱‌/۱۲/۰‌۴
همیشه میگفت: به حجـــاب احترام بگذارید که حفظ آرامش و بهترین امر به معروف برای شماست چادر برای زن یک حریمه یک قلعه ویک پشتیبان است... از این حریم خوب نگهبانی کنید...