هدایت شده از کانال رسمی استاد جواد حیدری
🔹 از سوی مرکز ملی پاسخگویی صورت گرفت؛
🔸ضبط، تدوین و انتشار چند پرسش و پاسخ با محوریت پرسش و پاسخ محرم در قالب پادکست توسط بخش مکتوب و رسانه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
پرسش و دانلود پادکست ها:
چرا امام حسین صلح نکرد
https://pasokhgoo.ir/node/98743
قیام امام حسین علیه السلام برای یک زن!!
https://pasokhgoo.ir/node/98744
عدم همراهی برخی از خاندان امام حسین علیه السلام در قیام عاشورا
https://pasokhgoo.ir/node/98745
کنیه اباعبدالله
https://pasokhgoo.ir/node/98746
توطئه قتل امام حسین علیه السلام در راه کربلا
https://pasokhgoo.ir/node/98747
حضور امام حسین علیه السلام در فتوحات ایران!
https://pasokhgoo.ir/node/98748
جایگاه زن در قیام عاشورا
https://pasokhgoo.ir/node/98749
ودایع امامت
https://pasokhgoo.ir/node/98750
وصایت امام سجاد علیه السلام
https://pasokhgoo.ir/node/98751
💠 #خبر
💠 #پادکست
💠 #محرم
📅 ۱۴۰۱/۰۵/۱۴
❓ کانال همکاران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
🍀 پرسش کلید دانایی 🍀
10.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای شهادت حضرت عباس به روایت رهبر انقلاب
#محرم
💢 نکوهش یاری نکردن حق
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 و قِيلَ إِنَّ الْحَارِثَ بْنَ حَوْطٍ أَتَاهُ (علیه السلام) فَقَالَ أَ تَرَانِي أَظُنُّ [أَنَ] أَصْحَابَ الْجَمَلِ كَانُوا عَلَى ضَلَالَةٍ؟ فَقَالَ (علیه السلام): يَا حَارِثُ [حَارِ] إِنَّكَ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ، فَحِرْتَ؛ إِنَّكَ لَمْ تَعْرِفِ الْحَقَّ...
🔹 حارث بن حوط خدمت حضرت آمد و گفت: آيا چنين پندارى كه من اصحاب جمل را گمراه مى دانم چنين نيست، امام فرمود: اى حارث، تو صورت ظاهر را ديدى نه عمق باطن را، به اين خاطر سرگردان شدى. حق را نشناختى تا اهلش را بشناسى...
📚 حکمت 262 نهج البلاغه
هدایت شده از کانال رسمی استاد جواد حیدری
⁉️💠پرسش:
چرا حضرت علی اکبر علیه السلام، از امام حسین علیه السلام، آب خواست با اینکه می دانست در خیمه گاه آب نیست؟
✍️ پاسخ:
اولين نفر از خاندان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ كه در روز عاشوراي سال 61 هجري در سرزمين كربلا آماده جنگ با دشمن شد، علي اكبر فرزند امام حسين ـ عليهالسلام ـ بود.
او زيباترين و خوشخوترين مردم زمان خود بود و از لحاظ چهره و اخلاق و گفتار شبيه ترين مردم به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بود.[1]
در روز عاشورا خدمت پدر آمد و اذن ميدان خواست و امام ـ عليهالسلام ـ اجازه داد.
درباره سن علي اكبر ـ عليهالسلام ـ روايات مختلف است و از 18 سال تا 25 سال نقل كرده اند.[2]
وقتي كه به ميدان رفت در مقابل دشمن ايستاد و طبق رسوم جنگهاي آن زمان ابتدا خود را معرفي كرد سپس سپاه يزيد را نصيحت كرد كه در مقابل فرزند پيامبر نايستند و با اين كار ايمان خود را از بين نبرند.
درباره فضيلت خاندان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و علي ـ عليهالسلام ـ سخناني گفت اما وقتي كه ديد سخنانش بر قلبهاي آلوده كوفيان اثر نمي گذارد با شجاعت تمام، جنگ را شروع كرد و چندين نفر از دشمنان را به هلاكت رساند تا اينكه تشنگي بر آن حضرت غالب شد و نزد پدر برگشت فرمود: پدر جان تشنگي مرا كُشت و سنگيني سلاح توانم را برد آيا آبي هست تا در مقابل دشمنان نيرو گيرم؟[3]
با اين كه علي اكبر ـ عليهالسلام ـ مي دانست در خيمه گاه آب نيست و اطفال و كودكان از تشنگي رنگشان زرد شده بود از پدر بزرگوارش تقاضاي آب كرد. علت تقاضا اين است كه بين امام حسين ـ عليهالسلام ـ و فرزندش علي اكبر علاقه و محبت زيادي بود و اين پدر و پسر همديگر را خيلي دوست داشتند و از آنجائي كه علي اكبر به پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ شباهت بيشتري داشت امام حسين ـ عليهالسلام ـ هر وقت پسرش را مي ديد به ياد جدش مي افتاد و اين هم باعث دوست داشتن بيشتر مي شد.
امام حسين ـ عليهالسلام ـ مي فرمايند: ما هر وقت مُشتاق ديدار پيامبر مي شديم به چهره علي اكبر نگاه مي كرديم.[4]
لذا وقتي كه امام حسين ـ عليهالسلام ـ علي را راهي ميدان جنگ كرد خودش هم چند قدمي دنبال فرزند رفت. از طرف ديگر علي اكبر ـ عليهالسلام ـ هم علاقه زيادي به پدرش داشت و لذا وقتي كه در روز عاشورا راهي ميدان شد با وجود اينكه مي دانست در خيمه گاه آبي وجود ندارد ولي بعد از خستگي به خيمه گاه آمد و از امام حسين ـ عليهالسلام ـ آب خواست و با اين بهانه علي اكبر ـ عليهالسلام ـ مي خواست:
1. اينكه دوباره رهبر و امام و پدرش را ببيند و با اين ديدار پدر و اهل بيت امام حسين ـ عليهالسلام ـ را خوشحال كند كه هنوز زنده است.
2. اينكه با ديدن پدر نيروي بيشتري بگيرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد.[5]
لذا وقتي علي اكبر ـ عليهالسلام ـ به خيمه ها مي آيد و از خستگي و تشنگي گلايه مي كند گويا امام حسين ـ عليهالسلام ـ منظور علي اكبر را مي فهمد و مي داند كه علي اكبر مي خواهد در اين لحظات با پدر تجديد ديدار كند. لذا امام حسين ـ عليهالسلام ـ پسر را به آغوش مي كشد و مي فرمايد: پسرم براي من سخت است كه تو آب بخواهي و من نتوانم خواستة تو را برآورده كنم بزودي جدم رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ تو را با آب كوثر سيراب كند كه بعد از آن هيچ وقت تشنگي بر تو عارض نشود.[6]
برخي گفته اند كه امام حسين ـ عليهالسلام ـ زبان در دهان علي اكبر گذاشت تا به پسرش بگويد كه پدرت هم مثل تو تشنه است،[7]
و گويا امام هم با اين كار مي خواسته علي اكبر را در آغوش بگيرد.
و برخي نيز گفته اند كه حضرت انگشتر خويش را در دهان علي اكبر گذاشت و علي اكبر آن انگشتر را مكيد و از تشنگي اش كاسته شد.[8]
به هر حال آنچه از مطالب گفته شده مي توان فهميد اين است كه حضرت علي اكبر با توجه به علاقه شديدي كه به پدرش داشت با اين بهانه مي خواست در لحظات آخر عمر چهره پدر را زيارت كند. و آب خواستن نيز اگر بهانه مراجعت به خيمه ها باشد داراي ايراد شرعي و عقلي نيست چون امام نگين انگشتر را در دهان او گذاشت و كرامتي از امام بود كه علي را سيراب نمايد.
پی نوشت ها:
[1] . پژوهشكده باقرالعلوم، موسوعة كلمات امام حسين(ع)، ترجمه علي مؤيدي، نشر معروف، چاپ دوم، 78، ص 516.
[2] . قمي، عباس، در كربلا چه گذشت (ترجمه نفس المهموم) محمدباقر كمره اي، انتشارات جمكران، چاپ پنجم، 1374، ص 394.
[3] . پژوهشكده باقرالعلوم، پيشين، ص 515، قمي، عباس، نفس المهموم، ترجمه محمدباقر كمره اي، انتشارات جمكران، چاپ پنجم. 1374، ص389.
[4] . قمي، عباس، پيشين، ص388.
💎کانال رسمی استاد جواد حیدری💎
•┈┈••✾••┈┈•
@javadheidari110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸🔥📸 رجز خوانی زینبی دختر بچه شجاع فلسطینی ؛ نجات یافته از بمباران وحشیانه رژیم کودک کش اسرائیل در همین روزهایی که ما مشغول عزاداری هستیم.( سخنرانان و مداحان اهل بیت نگفتن ؛ نخواندن و غفلت از مظلومیت مردم فلسطین در امشب که شب عاشوراست معنایی جز ...)
🌍💡بی شک امروز قلب اسلام و کربلای آزادی خواهان جهان فلسطین است💡🌍
✅ _ ببنید با وجود تکه تکه شدن کودکان دیگر فلسطینی چگونه با شجاعت و قدرت حماسه می آفریند.
⚫🖋 اول می گوید اساساً اسرائیل دولت نیست و اسرائیل زیر پای منه ؛
🔴🖋 بعد می گوید با اسرائیل _ (بارزترین نماد از یزید و یزیدیان عصر ما در آخرالزمان) _ بجنگید و آنها را از سرزمین مان بیرون برانید، رژیمی که کودکان را با بمب می کُشد ...