eitaa logo
سردار سلیمانی
432 دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
18هزار ویدیو
303 فایل
این محبت سردارِ عزیزِ که ما را دورهم جمع کرده،لطفا شما هم بیاین تو دورهمی مون😊 استفاده از مطالب مانعی ندارد مدیر کانال @Atryas1360 @Abotorab213 ادمین ۱ ارتباط با مشاوره و پاسخگوی سوالات دینی @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
📘 💠 هفت خصلت نیکو 🔹سلمان فارسی می‌گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا وصیت کرد به هفت خصلت که در هیچ حالی آن هارا ترک نکردم. 🔘١-مرا سفارش کرد که همواره به زیردستم نگاه کنم. 🔘۲-هرگز به بالادستم نگاه نکنم. 🔘۳-فقیران را دوست بدارم و نزدیکشان روم. 🔘۴-حق را بگویم گرچه تلخ باشد. 🔘۵-صله ارحام کنم اگرچه آنان از من ببرند. 🔘۶- از مردم چیزی نخواهم. 🔘۷- فراوان بگویم: "لاحول ولا قوة الا بالله العلی العظیم" ؛ زیرا که این ذکر گنجی است از گنج‌های بهشت. 📚 بحار: ج ۶۶، ص ۳۹۹ و ج ۷۴، ص ۱۳۱.
📘 💠روش دعا کردن 🔹حارث بن مغیره می‌گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می‌فرمودند: «اگر یکی از شما حاجتی از حاجت‌های دنیا را داشت، قبل از هر چیز بسیار خداوند عزیز را حمد و ثناگوید. سپس صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و آل او بفرستد. آنگاه حاجات خود را بخواهد، حاجتش برآورده می‌شود.» 🔹 سپس فرمودند: «شخصی داخل مسجد شد، دو رکعت نماز گزارد و بلافاصله از خداوند چیزی طلب نمود. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "این بنده در درگاه الهی عجله نمود، دعایش به این زودی قبول نمی شود. " دیگری آمد و نماز خواند پس از اتمام نماز خداوند را مدح و ثناگفت و صلوات بر پیامبرش فرستاد. در این وقت رسول خدا فرمودند: "اینک حاجتت را از خدا بخواه که برآورده خواهد شد."» 📚 بحار: ج ۹۳، ص ۳۱۵. بحار: ج ۹۳، ص ۳۱۸.
📘 💠 این قصر از آن کیست؟ 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌فرماید: شبی که مرا به معراج بردند، وارد بهشت شدم، در آنجا قصری از یاقوت سرخ دیدم که از درخشندگی و نورانیت، درون آن از بیرونش دیده می‌شد. و در آن قصر، دو گنبد از دُر و زبرجد، خود نمایی می‌کرد. 🔹از جبرئیل پرسیدم: این قصر از آن کیست؟ گفت: برای کسی است که چهار صفت را داشته باشد: ۱-کلامش پاک باشد. ۲-دائم روزه دار باشد. ۳-غذا دهنده ی مردم باشد. ۴-و شب زنده دار باشد، هنگامی که مردم در خوابند. 🔹مولا علی علیه السلام می‌فرماید: من عرض کردم: «یا رسول الله! چه کسی می‌تواند این چهار خصلت را داشته باشد؟» 🔹رسول خدا فرمود: آیا می‌دانی کلام پاک یعنی چه؟ عرض کردم: خدا و پیامر داناترند. ➖هر کس مدام بگوید: «سبحان الله و الحمد لله ولا اله الا الله و الله اکبر» او کلام پاک گفته است. ➖ می‌دانی دائم روزه بودن چه گونه است؟ عرض کردم :خدا و رسولش آگاه تر هستند. ➖هر کس ماه رمضان را روزه بگیرد، و حتی یک روز آن را بدون عذر نخورد. او دائم روزه دار است. ➖ آیا می‌دانی غذا دادن به مردم یعنی چه؟ خدا و پیغمبرش می‌دانند. ➖ هرکس احتیاجات خانواده اش را فراهم نماید، به طوری که نگاه آنان به دست دیگران نباشد. وی اطعام کرده. ➖آیا می‌دانی شب زنده داری در حالی که مردم در خوابند چیست؟ خدا و رسول او داناترند. ➖ منظور کسی است که نخوابد تا نماز عشای خود را سر وقت بخواند، در حالی که دیگران در خوابند. او شب زنده دار است. 📚بحارالانوار ج ۸ ص ۱۷۷
📘 💠ما درون را بنگریم و حال را 🔹امام باقر (علیه السلام) می‌فرمایند: «دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آنها عابد و دیگری فاسق و گنهکار بود. هنگامی که از مسجد بیرون آمدند، مرد گنهکار مؤمن واقعی ولی مرد عابد، فاسق خارج شد، چون هنگامی که عابد وارد مسجد شد به عبادت می‌بالید و در درونش به خود مغرور بود، اما گنهکار در اندیشه ندامت پشیمانی از گناه و طلب آمرزش از خداوند بود.» 📚 بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۱۱.
📘 💠بهترین‌ها و بدترین ها 🔹مولای لقمان حکیم به او گفت: گوسفندی را سر ببر، و دو عضو از بهترین اعضایش را برایم بیاور! لقمان گوسفندی را سر برید و دل و زبانش را نزد مولایش آورد. 🔹روز دیگر به او گفت: برو گوسفندی را ذبح کن و دو عضو از بدترین عضوهایش را برایم بیاور. او رفت باز دل و زبان را آورد. 🔹مولایش از او پرسید: چگونه دل و زبان هم بهترین و هم بد ترین اعضاء هستند؟ 🔹لقمان پاسخ داد: إنهما أطیب شییء إذا طابا و اخبث شیی اذا خبثا: دل و زبان اگر پاک باشند بهترین اعضاء؛ و اگر ناپاک باشند بدترین آنها هستند. 📚 بحارالانوار، ج ۱۳ ص۴۲۴ در متن و حاشیه
📘 💠 شکایت از مشکلات 🔹مفضل می‌گوید: محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و از مشکلات زندگی شکایت کردم. امام علیه السلام به کنیز دستور دادند کیسه ای که چهارصد درهم در آن بود، به من دادند و فرمودند: "با این پول زندگیت را سامان بده." 🔹عرض کردم: فدایت شوم! منظورم از شرح حال این بود که در حق من دعا کنی! امام صادق علیه السلام فرمودند: "بسیار خوب دعا هم می‌کنم." و در آخر فرمودند: "مفضل! از بازگو کردن شرح حال خود برای مردم پرهیز کن!" اگر چنین نکنی نزد مردم ذلیل و خوار می‌شوی. بنابراین برای دوری از ذلت، درد دلت را هرگز به کسی نگو! 📚بحار: ج ۴۷، ص ۳۴
📘 💠سه امتیاز ارزشمند 🔹امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند: خداوند همه انسانها را روز قیامت در یک صف واحد قرار می‌دهد، آنگاه فریادگری از جانب خداوند فریاد می‌زند «این اهل الفضل»؛برتران کجایند؟ 🔹عده ای از بین مردم جواب می‌دهند، ماییم برتر از دیگران. فرشتگان می‌پرسند امتیاز و برتریتان در چیست؟ می‌گویند: ما دارای این سه خصلت بودیم: ✔️۱- کسانی که با ما قطع رابطه می‌کردند با آنان ارتباط برقرار میکردیم. ✔️۲- کسانی که چیزی به ما نمی دادند به آنان عطا می‌کردیم. ✔️٣- از ستمگران در حقمان می‌گذشتیم. فرشتگان می‌گویند راست گفتید، اکنون وارد بهشت شوید. 📚 بحار، ج ۷۱، ص ۴۰۰
📘 💠دوستی و دشمنی برای خدا 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله روزی به یکی از اصحابشان فرمودند: ای بنده ی خدا! محبت کن برای خدا و خشمگین باش برای خدا و دوستی کن در راه خدا و دشمنی کن در راه خدا، زیرا جز این راه، به ولایت و دوستی خدا نخواهی رسید، و انسان مزه‌ی ایمان را نمی چشد اگر چه نماز و روزه اش زیاد باشد، مگر اینکه دوستی و دشمنی او برای خدا شود. و به راستی که بیشتر برادری و دوستی مردم در این روزگار بر مدار دنیا می‌چرخد، به خاطر دنیا با هم دوستی می‌کنند و برای آن با هم دشمنی می‌ورزند و چنین دوستی و دشمنی نزد خدا برای آن‌ها هیچ فایده ای ندارد. 🔹مرد صحابی پرسید: چطور بدانم که در راه خداوند دوستی و دشمنی کرده ام؟ دوست خدا کیست تا با او دوستی کنم و دشمن خدا کیست تا با او دشمن باشم؟ 🔹پیامبر صلی الله علیه و آله اشاره به حضرت علی علیه السلام کردند و فرمودند: این مرد را می‌بینی؟ گفت: آری! پیامبر فرمودند: دوست او دوست خداست، او را دوست بدار و دشمن او دشمن خداست او را دشمن بدار، دوستش را دوست بدار گرچه کشنده ی پدرت باشد و دشمنش را دشمن بدار گرچه پدر یا فرزندت باشد. 📚بحارالانوار ج ۲۷، ص ۵۹. و همان، ج ۶، ص ۲۳۶.
📘 💠برخورد منطقی با سخن چین! 🔹شخصی سخن چین، به حضور امام حسن علیه السلام رسید. عرض کرد: فلانی از شما بدگویی می‌کند. 🔹امام علیه السلام به جای تشویق چهره درهم کشید و به او فرمود: «تو مرا به زحمت انداختی. از این که غیبت یک مسلمان را شنیدم باید درباره خود استغفار کنم واز این که گفتی آن شخص با بدگویی از من، مرتکب گناه شده بایستی برای او نیز دعا کنم.» 📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص۳۵۰
📘 💠 شوخی با زن نامحرم! 🔹ابوبصیر رحمة الله علیه می‌گوید: در کوفه بودم، به یکی از بانوان درس قرائت قرآن می‌آموختم. روزی در یک موردی با او شوخی کردم! مدت‌ها گذشت تا اینکه در مدینه به حضور امام باقر علیه السلام رسیدم. 🔹آن حضرت مرا مورد سرزنش قرار داد و فرمودند: «کسی که در حال خلوت گناه کند، خداوند نظر لطفش را از او برمی گرداند، این چه سخنی بود که به آن زن گفتی؟» از شدت شرم، سرم را پایین انداخته و توبه نمودم. امام باقر علیه السلام فرمودند: «مراقب باش که تکرار نکنی.» 📚 بحار، ج ۴۶، ص ۲۴۷
📘 💠خوبی در مقابل بدی 🔹شیخ عاملی می‌گوید: روزی در مجلسی از من سخن به میان آمده بود، شنیدم یکی از معاصرین که ادعای دوستی با من می‌کرد ولی در این ادعا دروغ میگفت؛ غیبت مرا نموده نسبت‌های ناروایی به من داده و این آیه را در نظر نداشت که خداوند می‌فرماید: «آیا دوست دارید گوشت برادر مرده خود را بخورید، چنانچه دوست نمی دارید، از غیبت نیز پرهیز کنید.» 🔹هنگامی که فهمید من از این جریان مطلع گشتم، نامه ای بلند بالا برایم نوشت، و اظهار پشیمانی نموده و از من درخواست رضایت کرده بود. 🔹در جواب نامه اش نوشتم خداوند تو را پاداش دهد در مقابل آن هدیه ای که برایم فرستاده ای، زیرا هدیه تو باعث سنگینی کفه حسناتم در روز قیامت می‌شود. از رسول خدا روایتی به ما رسیده که فرمود: در روز قیامت بنده ای را در مقام حساب می‌آورند، کارهای نیک در یک کفه و کارهای بدش را در کفه دیگر می‌گذارند، کفه گناه سنگین تر می‌شود در این هنگام ورقه ای بر روی حسناتش قرار می‌گیرد کارهای نیکش به واسطه‌ی آن کفه از گناهانش افزونتر می‌گردد، عرض می‌کند خدایا! این ورقه چه بود، من که هر عملی را در شب و روز انجام داده بودم، در مقابلم یافتم، اما چنین عملی نداشتم؟ خطاب می‌رسد این، به خاطر آن سخنی است که درباره تو گفته اند و حال آن که از آن نسبت پاک بودی. این حدیث مرا وا می‌دارد که سپاسگزار تو باشم، به واسطه خیری که به من رسانیده ای، با اینکه اگر در رو به رویم چنین کار یا بدتر از آن را انجام می‌دادی، نه تنها با تو مقابله به مثل نمی کردم، بلکه جز عفو، گذشت دوستی و وفا از من نمی دیدی. 📚بحار ج ۱۰۹ ص ۱۱۱
📘 💠راز صله‌ٔ رحم و طول عمر 🔹شعیب عقر قوفی می‌گوید: ... من با یعقوب (اهل مغرب) که برای زیارت به مکه آمده بود، محضر امام کاظم علیه السلام رسیدیم. امام نگاهشان که به یعقوب افتاد، فرمودند: «- ای یعقوب! تو دیروز به اینجا وارد شدی و میان تو و برادرت اسحاق در فلان محل درگیری پیش آمد و کار به جایی رسید که همدیگر را دشنام دادید. شما نباید مرتکب کار زشت و قبیحی شوید. فحش دادن و ناسزا گفتن به برادران دینی، از آیین ما و پدران و نیاکان ما به‌دور است و ما به هیچ یک از شیعیان خود اجازه نمی دهیم که چنین رفتاری را داشته باشند. از خدای یگانه بپرهیز و تقوا داشته باش. ای یعقوب! به زودی مرگ بین تو و برادرت (به خاطر قطع رحم)، جدایی خواهد افکند. برادرت اسحاق در همین سفر پیش از آنکه به نزد خانواده خود برگردد خواهد مُرد و تو نیز از رفتارت پشیمان خواهی شد. شما قطع رحم کردید و نسبت به یکدیگر قهر هستید، بدین جهت خداوند عمر شما را کوتاه نمود.» 🔹یعقوب گفت: فدایت شوم! اجل من کی خواهد رسید؟ امام فرمودند: «اجل تو نیز رسیده بود ولی چون تو در فلان منزل به عمه ات خدمت کردی و بواسطه هدیه او را خوشحال نمودی، بخاطر این صله رحم خداوند بیست سال بر عمر تو افزود.» 🔹شعیب می‌گوید: پس از مدتی یعقوب را در مکه دیدم. احوالش را پرسیدم. او گفت: - برادرم، همانطور که امام علیه السلام فرمودند، پیش از آنکه به خانه خود برسد وفات یافت و در همین راه به خاک سپرده شد. 📚بحار، ج ۴۸، ص ۳۹.
📘 💠 انسانهای نالایق 🔹جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمودند: «می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجز ترین مردم را به شما نشان دهم؟» اصحاب گفتند: بلی یا رسول الله! 🔹حضرت فرمودند: 🔘۱-کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید. 🔘۲-دزد ترین انسان کسی است که از نمازش میکاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می‌شود. 🔘۳-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می‌افتد ولی به او سلام نمی کند. 🔘۴-ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می‌شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد. 🔘۵-و عاجز ترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد. 📚 بحار، ج ۸۴، ص ۲۵۷.
📘 💠 تجارت با هفتاد دینار حلال... 🔹روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: - سرمایه ندارم. امام علیه السلام فرمودند: درستکار باش! خداوند روزی را می‌رساند. 🔹جوان بیرون آمد. در راه، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود، با خود گفت: باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم، لذا من به همه اعلام می‌کنم که اگر کیسه‌ای گم کرده اند نزد من آیند. با صدای بلند گفت: هر کس کیسه ای گم کرده، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد. فردی آمد و نشانه‌های کیسه را گفت، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد. 🔹جوان برگشت به حضور حضرت و قضیه را گفت. حضرت فرمودند: - این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام است، آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۱۷
📘 💠زبانم لال اگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله نشنیده باشم! 🔹ابومسلم می‌گوید: روزی با حسن بصری و انس بن مالک به در خانه ی‌ام‌سلمه (همسر رسول گرامی) رفتیم. انس کنار در خانه نشست، من با حسن بصری وارد منزل شدیم. حسن بصری سلام کرد ام سلمه پاسخ داد و بعد پرسید: «تو کیستی فرزندم؟» گفت: «من حسن بصری هستم.» فرمود: «برای چه آمده ای؟» گفت: « آمده‌ام حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) درباره ی علی بن ابی طالب علیه السلام برایم بگویی.» ام سلمه فرمود: «به خدا قسم حدیثی به تو خواهم گفت که آن را با این دو گوشم از پیامبر خدا شنیده ام، کر شوم اگر دروغ بگویم! و با این دو چشمم دیدم، کور شوم اگر ندیده باشم! و قلبم آن را به خاطر سپرد، خداوند مهرش بزند اگر گواهی ندهد! و زبانم لال شود اگر از رسول خدا نشنیده باشم که ایشان به علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود: یا علی! هر کس روز قیامت در پیشگاه خداوند حاضر شود و ولایت تو را انکار کند، در صف مشرکان و بت پرستان قرار می‌گیرد.» در این حال، حسن بصری گفت: «الله اکبر! شهادت می‌دهم که حقا علی بن ابی طالب علیه السلام سرور من و سرور همه ی مؤمنان است.» 🔹هنگامی که از منزل‌ ام سلمه بیرون آمدیم، انس بن مالک به او گفت: «چرا تکبیرگفتی؟» حسن علت را باز گفت. در این موقع شنیدم که انس بن مالک خادم پیغمبر صلی الله علیه و آله خدا اظهار داشت: « این حدیث را رسول خدا سه یا چهار بار فرموده است.» 📚بحار، ج ۴۲، ص ۱۴۲
📘 💠 رفتار امام حسین علیه السلام با فقراء 🔹روزی امام حسین علیه السلام از جایی عبور می‌کردند، دیدند چند نفر فقیر، عبای خود را روی زمین گسترده اند و مقدار اندکی نان خشک روی آن ریخته و می‌خورند. امام علیه السلام به آنها سلام دادند و آنان جواب سلام امام (علیه السلام) را دادند، و گفتند: یابن رسول الله بفرمایید از این غذا میل کنید. امام حسین علیه السلام دعوتشان را پذیرفتند، با کمال فروتنی در کنار آنها روی خاک نشستند و با آنها غذا میل کردند و این آیه را تلاوت نمود: ان الله لا یحب المتکبرین« إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ »: خداوند متکبران را دوست ندارد. [۱] 🔹سپس به آنها فرمودند: «من دعوت شما را پذیرفتم شما نیز دعوت مرا بپذیرید، به خانه من بیایید امروز مهمان من باشید.» آنها برخاستند و همراه امام حسین علیه السلام به خانه آن حضرت آمدند. امام علیه السلام به آنها غذا و لباس دادند آنگاه دستور دادند به هر کدام مبلغی هم پول دادند امام حسین علیه السلام با این رفتار پسندیده فقراء را خشنود کردند، و آنها هم از حضور امام علیه السلام با خوشحالی رفتند. [۱]: سوره نحل آیه ۲۳ بحارالانوار، ج ۴۴، روایت ۱۴۴
📘 💠خصلتی از حضرت یحیی علیه السلام که شیطان آن را دوست داشت! 🔸روزی حضرت یحیی به شیطان گفت: من از تو سؤالی دارم. شیطان در پاسخ گفت: مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم، هر چه می‌خواهی بپرس من پاسخ خواهم داد. حضرت یحیی فرمود: دوست دارم دامهایت را که به وسیله آنها فرزندان آدم را شکار کرده و گمراه می‌کنی، به من نشان دهی. شیطان گفت: با کمال میل خواسته تو را بجا می‌آورم. 🔸شیطان در قیافه ای عجیب و با وسایل گوناگون خود را به حضرت یحیی نشان داد و توضیح داد که چگونه با آن وسایل رنگارنگ فرزندان آدم را گول زده و به سوی گمراهی می‌برد. حضرت یحیی پرسید: آیا هیچ شده که لحظه ای به من پیروز شوی؟ گفت: نه، هرگز! ولی در تو خصلتی هست که از آن شاد و خرسندم و آن را دوست دارم. فرمود: آن خصلت کدام است؟ شیطان گفت: تو گاهی اوقات پرخوری می‌کنی، سنگین می‌شوی بدین جهت از انجام بعضی نمازهای مستحبی و شب زنده داری باز می‌مانی. 🔸یحیی علیه السلام گفت: من با خداوند عهد کردم که هرگز غذا را به طور کامل نخورم و از طعام سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم. شیطان گفت: من نیز با خود پیمان بستم که هیچ مؤمنی را نصیحت نکنم، تا خدا را ملاقات کنم. 📚 بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۷۲ ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @sisadodelltangnafar ┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
📘 💠 نفرین‌های جبرئیل 🔹هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله خواستند بالای منبر قرار گیردند، سه بار فرمودند: «آمین» 🔹از حضرت علت آن را پرسیدند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: من که خواستم به منبر بروم، شنیدم جبرئیل میگوید: از رحمت خدا دور باد، کسی که ماه رمضان را درک کند و او مورد رحمت و آمرزش الهی قرار نگیرد. من گفتم: آمین. 🔹سپس جبرئیل گفت: خدایا! از رحمتت دور بدار، کسی را که پدر و مادرش را درک کند و آن‌ها را از خود راضی نکند. گفتم: آمین. 🔹در مرحله سوم جبرئیل گفت: پروردگارا! از رحمت خودت دور بدار، کسی را که نام تو[حضرت محمد] را بشنود و صلوات نفرستد و مورد آمرزش تو قرار نگیرد. من هم گفتم: آمین. 📚بحار ج ۷۴، ص ۷۴ و ج ۸۹ ص ۲۱۶.
📘 💠 تجارت با هفتاد دینار حلال... 🔹روزی جوانی به حضور امام صادق علیه السلام آمد و عرض کرد: - سرمایه ندارم. امام علیه السلام فرمودند: درستکار باش! خداوند روزی را می‌رساند. 🔹جوان بیرون آمد. در راه، کیسه ای پیدا کرد. هفتصد دینار در آن بود، با خود گفت: باید سفارش امام علیه السلام را عمل نمایم، لذا من به همه اعلام می‌کنم که اگر کیسه‌ای گم کرده اند نزد من آیند. با صدای بلند گفت: هر کس کیسه ای گم کرده، بیاید نشانه اش را بگوید و آن را ببرد. فردی آمد و نشانه‌های کیسه را گفت، کیسه اش را گرفت و هفتاد دینار به رضایت خود به آن جوان داد. 🔹جوان برگشت به حضور حضرت و قضیه را گفت. حضرت فرمودند: - این هفتاد دینار حلال بهتر است از آن هفتصد دینار حرام است، آن را خدا به تو رساند. جوان با آن پول تجارت کرد و بسیار غنی شد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۱۱۷
📘 💠شکر نعمت 🔹امام صادق علیه السلام به سفیان ثوری که از پیشوایان صوفی بود، فرمودند: 🔹سفیان ثوری! هرگاه خداوند به تو نعمتی داد و خواستی آن نعمت پایدار بماند، زیاد حمد و سپاس خدا را بکن، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: "لئن شکرتم لأزیدنکم"؛ شما بندگان! اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما می‌افزاییم.*۱ 🔹و هرگاه دچار تنگدستی شدی زیاد استغفارکن، زیرا خداوند می‌فرماید: "استغفروا ربکم إنه کان غفارا یرسل السماء علیکم مدرارا و.." ای مردم به درگاه خدای خود توبه کنید و آمرزش طلبید که او بسیار خدای آمرزنده ای است، تا باران آسمان بر شما فراوان نازل کند و شما را به مال بسیار و فرزندان زیاد یاریتان نماید و باغ‌های خرم و نهرهای جاری به شما عطا کند.*۲ 🔹سفیان! هرگاه مطلبی تو را غمگین ساخت خواه مربوط به سلطان باشد یا دیگری، زیاد بگو: "لاحول ولا قوة إلا بالله" این ذکر کلید خزانه و گنجی از گنجینه‌های بهشت است. ۱. ابراهیم /۷. ۲.سوره نوح / ۱۰ - ۱۲. 📚بحار ج ۷۵، ص ۲۰۱ و ۲۲۶.
📘 💠تلاش در راه زندگی 🔹عمربن مسلم یکی از یاران امام صادق علیه السلام بود. مدتی گذشت و خدمت حضرت نیامد، امام جویای حال او شدند، اصحاب عرض کردند: او تجارت را ترک کرده و مشغول عبادت است. حضرت فرمودند: «وای بر او آیا نمی داند کسی که در طلب روزی کوشش نکند دعایش مستجاب نمی شود؟» 🔹سپس فرمودند: «گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله هنگامی که آیه (و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزیه من حیث لایحتسب)[۱] نازل شد درها را به روی خود بستند و رو به عبادت آوردند و گفتند: خداوند روزی ما را عهده دار شده! این قضیه به گوش رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید حضرت فرمود: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمی شود، لذا شما باید در راه زندگی سعی و تلاش کنید.» 📚[۱]: سوره طلاق، آیه (۲-۳). بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۳۱.
📘 💠 لبخند پیامبر صلی الله علیه و آله 🔹روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه می‌کردند، تبسمی نمودند. شخصی به حضرت گفت: «یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردید و لبخندی بر لبانتان نقش بست، علت آن چه بود؟» 🔹رسول خدا فرمودند: آری! به آسمان نگاه می‌کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می‌شد، بنویسند؛ ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود. 🔹فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند: «ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.» 🔹خداوند به آن فرشتگان فرمود: «تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می‌نوشتید، بنویسید. بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم. » 📚 بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۸۳
📘 💠 ذلت گناه و عزت طاعت 🔹یکی از خلفاء عباسی دل درد شدیدی داشت. بختیشوع که خود نصرانی، و از پزشکان ماهر آن عصر بود، برای معالجه به بالین آن خلیفه آمد و پس از معاینه، معجونی از دارو درست کرد و به خلیفه داد ولی خوب نشد بختیشوع که از معالجه او ناامید شده بود، گفت: آنچه مربوط به علم پزشکی بود، همین بود که انجام دادم. بنابراین درد تو با برنامه طبی، معالجه نمی یابد و ادامه دارد، مگر شخصی که دعایش مستجاب می‌شود، برای تو دعا کند. 🔹خلیفه به یکی از نگهبانان خود گفت: موسی بن جعفر را به اینجا بیاور. او رفت و امام کاظم (علیه السلام) را آورد. مأمور شنید که حضرت در بین راه مشغول راز و نیاز شد و دعایی خواند، همان دم درد خلیفه برطرف شد و شفا یافت. 🔹پس از آنکه امام (علیه السلام) به نزد خلیفه وارد شد، به امام گفت: تو را به حق جدت پیامبر مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) سوگند می‌دهم، بگو بدانم درباره من چه دعایی کردی؟ 🔹امام کاظم (علیه السلام) فرمود: گفتم: اللهم کما أریته ذل معصیته فأره عر طاعتی. خدایا! همان طور که نتیجه ذلت و خواری گناه خلیفه را به او نشان دادی، نتیجه عزت و شرافت اطاعت مرا نیز نشان بده. 📌آری، استجابت دعا و نیایش از آثار اطاعت و بندگی است، همچنان که ذلت و گرفتاری معمولا از آثار عصیان و گناه می‌باشد. 📚 بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۴۰.
📘 💠 راه توانگر شدن! 🔹شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شد تا سوالی بکند. شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «هرکه از ما بخواهد به او می‌دهیم و هر که بی نیازی پیشه کند خدایش بی نیاز کند.» 🔹مرد بدون آنکه سوالش را بکند، از محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد. بار دوم نزد پیامبر گرامی آمد و بی پرسش برگشت. تا سه بار چنین کرد. 🔹روز سوم رفت و تیشه ای به عاریت گرفت، بالای کوه رفت و هیزم گرد آورد و در بازار به نیم صاع جو (تقریبا یک کیلو و نیم) فروخت و آن را خود با خانواده اش خوردند و این کار را ادامه داد تا توانست تبر بخرد، سپس دو شتر جوان و یک برده هم خرید و توانگر شد. 🔹بعد، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به آن حضرت گزارش داد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «نگفتم هر که از ما خواهشی کند به او می‌دهیم و اگر بی نیازی پیشه کند، خدایش توانگر سازد!» 📚 بحار ج ۷۵ ص ۱۰۸
📘 💠آمرزش به خاطر فرزند صالح 🔹حضرت عیسی علیه السلام از کنار قبری گذر کرد که صاحب آن را عذاب می‌کردند. اتفاقا سال دیگر گذرش بر آن قبر افتاد. دید که عذاب برداشته شده و صاحب قبر در شکنجه نیست. 🔹عرض کرد: «خدایا! سال گذشته از کنار این قبر گذشتم، صاحبش در عذاب و شکنجه بود و امسال عذاب ندارد. علتش چیست؟» خداوند به آن حضرت وحی فرمود: «یا روح الله! این شخص فرزند صالحی داشت که وقتی بزرگ شد و تمکن یافت راهی اصلاح کرد و یتیمی را پناه داد و من او را به خاطر کار نیک پسرش آمرزیدم.» 📚 بحارالانوار، ج ۶، ص ۲۲۰، ج ۱۴، ص ۲۸۷