صحت و سقم خبر هنوز مشخص نیست اما با توجه به رفتار رجب طیب اردوغان این مسئله بعید نیست.
حتی اگر خبر دروغ هم باشد باز هم احتمال وابسته بودن جریان حاکم بر کشور ترکیه به انجمن های مخفی بسیار بالاست.
@soltannasir
{پیوند اسطوره با دین 125 }
{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 47}
ادامه...👇
کثرت منسوبات کوکب عطارد را در سوره مائده ملاحظه نمودید. مطمئناً قرآن از آن جهت که کتاب است و حاوی خبر برای مخاطبین خویش است صفت عطارد دارد و احتمالاً اگر ما منسوبات نجومی کواکب را در کل آیات قرآن بررسی نماییم بیش از هر کوکبی، منسوبات عطارد را مشاهده خواهیم نمود اما با اینحال در سوره مائده منسوبات عطارد بیش از سایر منسوبات وجود دارد.
برای مثال در آیات این سوره مبارکه حدود 55 بار از فعل گفتن (افعالی نظیر قال، یقولون و...) استفاده شده است.
مطمئناً در هیچ کدام از سور قرآنی به این اندازه این افعال بکار نرفته است.
همچنین در آیات این سوره مبارکه در حدود 15 بار از کلماتی نظیر کتاب و اهل الکتاب و اوتوالکتاب استفاده شده است و کتاب همانگونه که گفته شد به کوکب عطارد منتسب می شود.
همچنین در آیات سوره مبارکه مائده در حدود 21 بار کلمه رسول و 3 بار هم کلمه نبی یا انبیا آمده و همانگونه که گفته شد رسولان و انبیا صفت عطارد دارند.
همچنین در آیات سوره مبارکه مائده 5 بار مشتقات نبأ (خبر) و یک بار اسم خبیر آمده است که همگی به عطارد انتساب می یابند.
همچنین در آیات این سوره مبارکه بیش از 15 بار از کلمه ید و ایدیکم چه به معنای دست و چه به معنای اصطلاحی آن استفاده شده است.
به طور کلی در مجموع منسوبات کوکب عطارد در این سوره مبارکه بیش از 150 است.
نکته 1 : از دیگر منسوبات کوکب عطارد در این سوره می توان به «مکلبین=سگ تربیت شده» در آیه 4 و «غراب=کلاغ» که دوبار در آیه 31 آمده و فعل «کتب= نوشتن» که در اصطلاح مقرر داشتن معنا می دهد و در آیات 21 و 32 و 45 و 83 این سوره مبارکه آمده؛ اشاره نمود.
اما پس از کوکب عطارد، بیشترین احکام نجومی در سوره مبارکه مائده، احکام و منسوبات کوکب زحل می باشد به آمار زیر توجه نمایید : 👇
در سوره مائده در آیات 12 و 32 و 70 و 72 و 78 و 110 نام قوم بنی اسرائیل آمده و در آیات 18 و 41 و 44 و 51 و 64 و 69 و 82 نام قوم یهود به اشکال گوناگونی نظیر یهود و هادو و ...آمده است. (در مجموع 13 بار نام بنی اسرائیل و یهود آمده ) می دانیم که در علم تنجیم، کوکب بنی اسرائیل و یهود، زحل می باشد.
همچنین در آیات 7 و 41 (دوبار) و 42 و 76 و 83 و 108 اسمایی نظیر سمیع و یا افعالی نظیر اسمعوا و ...آمده است و در آیه 45 (دوبار) کلمه »اُذُن=گوش» آمده است. می دانیم که در علم تنجیم گوش راست و شنیدن جزء منسوبات کوکب زحل است. (التفهیم ص379) و گوش چپ و شنیدن جزء منسوبات کوکب مشتری می باشد. (التفهیم 379)
در دروس پیشین نشان دادیم که کوکب زحل و شمس کوکب قاضیان است و اینکه در کتاب التفهیم کوکب مشتری را کوکب قاضیان دانسته اشتباه است و در تنجیم کوکب زحل و شمس هستند که در صورت فلکی میزان قرار می گیرند در اساطیر ایزدان این کواکب (زحل و شمس) رسیدگی به اعمال بندگان را بر عهده دارند.
همچنین گفته شد که در احادیث اسلامی نیز حضرت اسدالله الغالب امام علی بن ابی طالب (ع) که هم شمس الله هستند و هم کوکبشان زحل است قضاوت اعمال بندگان را در قیامت بر عهده دارند. بنابراین عدل و عدالت با کوکب زحل و شمس در ارتباط است.
در آیات 8 (سه بار) و 42 (دوبار) و 95 (دوبار) و 106 (یکبار) کلماتی نظیر «قسط=عدل و داد» و افعالی نظیر تعدلوا و اعدلوا و....آمده است که همگی با کوکب زحل در ارتباط است.
همچنین در آیات 42 (دوبار) و43 و 44 و 45 و 47(دوبار) و 48 و 49 و 50 و 95 سوره مبارکه مائده از حُکم کردن و افعالی نظیر «فاحکُم=داوری کن» و «یُحکّمونک=داور قرار می دهند» و... سخن رفته است. می دانیم که قضاوت کردن با کوکب زحل و شمس در ارتباط است و جزء منسوبات این کواکب می باشد.
همچنین در آیات 58 و 103 سوره مبارکه مائده، فعل «لا یعقلون = نمی اندیشند» آمده و می دانیم که کوکب زحل، کوکب عقل و خرد می باشد.
همچنین در آیات 17 (دوبار) و 18 و 21 و 26 و 31 و 32 (دوبار) و 36 و 64 و 97 و 106 و 120 سوره مبارکه مائده کلمه «ارض=زمین» آمده است و زحل کوکبی سرد و خشک (خاکی) است که با زمین در ارتباط است. بنابراین ارض نیز جزء منسوبات کوکب زحل می باشد.
نکته 2: همانگونه که ملاحظه می نمایید پس از کوکب عطارد، منسوبات کوکب زحل در سوره مائده در مرتبه دوم قرار دارد. عطارد کوکب سخنوری و تبلیغ است.
مهمترین پیام سوره مائده تبلیغ چه کسی بود ? تبلیغ و ابلاغ ولایت و وصایت امیرالمومنین علی (ع)
کوکب اوصیا در حدیث معصوم (ع) چه بود ?
زحل
در سوره مائده ابلاغ (عطارد) ولایت و وصایت (زحل) که بود ?
حضرت امیرالمومنین علی (ع) که هم شمس الله هستند و هم کوکبشان زحل می باشد.
بنابراین بین مضمون کلی سوره مائده با منسوبات نجومی اش هماهنگی نسبی وجود دارد.
@soltannasir
🌞
Mohammad Esfahani - Ali Ey Homaye Rahmat.mp3
16.24M
آهنگ «علی ای همای رحمت»
شعر : شهریار
خواننده : محمد اصفهانی
Seyed_Khalil_Alinezhad-Ali_Bood-(WWW.IRMP3.IR).mp3
3.58M
آهنگ «علی بود»
شعر: مولانا جلال الدین رومی
خواننده : سید خلیل عالی نژاد
{ منسوبات جغرافیایی بروج در علم تنجیم }
فقیر تصمیم گرفتم به مناسبت ولادت مولی الموحدین حضرت اسدالله الغالب امام العوالم علی بن ابی طالب (ع) هدیه ای ناقابل به خوانندگان گرامی و دوستدارن علم تنجیم تقدیم نمایم. بخشی از دروس منسوبات جغرافیایی بروج را که از درس های استاد قزوینی فقیر حضرت آیت الله سید... می باشد را اینجا می آورم. منسوبات جغرافیایی بروج با اندکی اختلاف در کتب مختلف آمده است اما تفاوت این دروس این است که یک استاد قابل در علوم غریبه که فقیر به ایشان ارادت و علاقه باطنی دارم این تحقیق را انجام داده اند و درست ترین را بر طبق نظر باطنی و تجربه شان استخراج نموده اند.
امیدوارم مورد استفاده اهل فن قرار گیرد.
منسوبات جغرافیایی بروج : 👇
{ 1⃣ : حمل مشرقی و آتشی است
تاثیرات آن چین و آذربایجان و فلسطین و اصفهان و قهستان است.
کوکب آن کف الخضیب است که شمالیست.
2⃣: ثور خاکی است بر همدان و مصر و کردان تاثیر دارد. کوکبش موجب قتال است
3⃣: جوزا غربی و بادی است
بر دیلم و جرجان و کابل و افغانستان تاثیر دارد.
شش کوکب دارد که راس الجبار مهم آنهاست و نحوست کامل دارد
منکب الجوز الایمن و منکب الجوز اليسار
وسط المنطقه، القدم الیسیر و العیوق که سعد است و و مکنب ذی العنان که سعد است.
4⃣: سرطان آبی و شمالی است. تاثیرش در مرو و بحرین و آفریقا و خراسان است.
شعرای یمانی و شعرای جنوبی دو کوکب شمالی آن هستند.
5⃣: اسد آتشی مشرقی است
ترکمنستان ایرانشهر زاهدان بصره مغولستان را تاثیر گذار است
کوکب بسیار قوی اش قلب الاسد است قتاله👉 است و شمالی.
6⃣: سنبله خاکی و جنوبی
اندلس و فارس و به غیر از مصر شمال آفریقا و جنوبی از اروپا و عراق و کرمان را تاثیر گذار است
کوکبش صرفه است و شمالی و تاثیراتش بر دریا و جزر و مد همراه با ماه است.
7⃣: میزان بادی و مغربی است سیستان و طخارستان، بلخ و پاکستان و کشمیر و هند و روم را تاثیر دارد
کوکبش سماک الرامح (نگهبان شمال) المنیر من الاکلیل
و شمالی است و کوکب دیگرش سماک الاعزل جنوبی.
8⃣: عقرب آبی است و ماده و بصره و یمن و حجاز و آمل و فومن و غرب دیلم را در بر دارد.
کوکبش قلب العقرب التالی لخمه العقرب است.
9⃣:قوس آتشی و مشرق
تاثیرش فارس و ری و تهران نظرش سعد اما کوکبش عین الراعی و نحس است.
0⃣1⃣: جدی خاکی و ماده و جنوبی است. اهواز و مداین و سند و عمان و منطقه ای از روم را در تاثیر دارد
نسر الطایر و نسر الواقع دو کوکب آن هستند که اولی سعد و دومی نحس است
اولی شمالی و دومی جنوبیست.
1⃣1⃣: دلو بادی و مغربی است به آن پیر عریان گویند تاثیرش بر کوفه و کربلا و نجف و جنوب مصر و حجاز و طایف است.
کوکبش ذنب الدجاجه و شمالی است که به آن ردف نیز میگویند.
2⃣1⃣: حوت آبی و شمالی است
طبرستان و سمرقند و شمال روسیه و قطب شمال و شهر اسکندریه و بخارا را تاثیر گذار است.
کوکبش منکب الفرس و شمالی و نحس است. }
@soltannasir
🌞
🌝🌛🌜🌚🌕🌖🌗🌘🌑🌙🌟⭐️⚡️☄💥☀️
{درد و دل سلطان نصیری 34 }
{ تلگرام و ایتا }
همانگونه که پیش از شروع نوروز در کانال اعلام نمودیم در سال جدید مسئولین تصمیم بر فیلترینگ دائمی تلگرام دارند. سخنی در این باره از جناب علاالدین بروجردی چند وقت پیش منتشر شد سپس توسط عده ای دیگر از مسئولین رد شد.
اما تا آنجا که فقیر شنیده ام پروژه فیلترینگ تلگرام بسیار جدی است و مسئولین مربوطه در حال طرحی هستند که ذره ذره از پهنای باند تلگرام کم نمایند و سپس اقدام به فیلترینگ دائمی نمایند
اگر شرکت تلگرام نسخه فیلترشکن دار این پیام رسان را نیز ارائه نماید و اینگونه فیلترینگ دور زده شود باز بدلیل عدم اختصاص پهنای باند، تلگرام به گونه ای کُند کار خواهد نمود که خود استفاده کنندگان ترجیح خواهند داد که در پیام رسان دیگری به کار خویش ادامه دهند!!!
بستر جایگزین تلگرام از نظر مسئولین پیام رسان داخلی ایتا می باشد!!!
این پیام رسان که سازندگانش مدعی هستند مهندسی معکوس تلگرام است از نظر مسئولین باید جایگزین تلگرام شود
انصافاً این پیام رسان از نظر ساخت بهتر از سروش و دیگر پیام رسان های داخلی است. مسئولین سازنده این پیام رسان بسیار زحمت کشیده اند و لینک کانال های شامد دار را برای صاحبین کانال حفظ نموده اند تا دیگران اقدام به ساختن کانالی با نام و لینک مشابه در این پیام رسان ننمایند.
البته آنگونه که فقیر شنیده ام این پیام رسان در چند روز اخیر بدلیل حجم زیاد ورود کنندگان دچار نقصی جزئی شده که شاید علتش عدم اختصاص پهنای باند کافی به این پیام رسان باشد. دلیلش هر چه باشد این یک نقص بزرگ برای این پیام رسان و مسئولین مخابرات کشور می باشد.
فقیر چند روز پیش این پیان رسان را نصب نمودم و امروز به هنگام ورود به این پیام رسان، دوباره مراحل نصب را از فقیر خواست ?!!! نمی دانم چرا?! فقیر لغو نصب ننموده بودم ! اجباراً دوباره ایتا را نصب نمودم و وارد محیط این پیام رسان شدم و این مسئله نیز نقص دیگری در طراحی این پیام رسان داخلی می باشد (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل)
با وجود نقص هایی که از ایتا در همین چند روزه مشاهده نمودم اما در یکی دو ماه آینده کل مجموعه کانال های سلطان نصیر در ایتا نیز راه اندازی خواهد شد تا در صورت فیلترینگ دائمی تلگرام و از کار افتادن این پیام رسان، در پیام رسان داخلی ایتا به فعالیت خود ادامه دهیم.
البته وبلاگ سلطان نصیر نیز همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و ان شاالله در سال جدید در محیط اینیستاگرام و فیس بوک نیز صفحات رسمی کانال اصلی راه اندازی خواهد شد که از طریق همین کانال لینک این صفحات رسمی اعلام خواهد شد. هر کدام از این نرم افزارها مخاطبین خاص خود را دارد که تنها در همان محیط فعال می باشند.
نکته : پیشتر دروس کانال در صفحاتی غیر رسمی در محیط فیس بوک و اینیستاگرام به اشتراک گذاشته می شد و اکنون قرار است که صفحات رسمی کانال در این دو محیط شروع به کار نماید که هر کدام از صفحات ادمین های خاص خود را دارد اما با اینحال ادمین ها با فقیر در ارتباطند.
نکته 2: کانال سلطان نصیر در ایتا توسط خود فقیر اداره خواهد شد و تا هنگامی که تلگرام فیلترینگ دائم نشده و از کار نیفتاده همچنان مکان اصلی فعالیت ما در تلگرام خواهد بود.
نکته 3: با توجه به اینکه در کانال بیش از سیصد ادمین کانال های مختلف تلگرامی حضور دارند توصیه فقیر به این دوستان این است که در محیط دیگری به غیر از تلگرام چه داخلی و چه خارجی، فعالیت خویش را آغاز نمایند تا در صورت فیلترینگ دائمی زحماتشان از بین نرود.
عزیزان پیشتر ملاحظه نمودند که در دوران اغتشاشات دی ماه گذشته که تلگرام فیلتر شد. فقیر به هیچ عنوان حاضر به خروج از محیط تلگرام نشدم و در هیچ پیام رسان داخلی فعالیت ننمودم اما اکنون پروژه بستن تلگرام کاملاً جدی است و در دستور کار قرار گرفته است و فقیر به سلیقه مخاطبین احترام می گذارم و هیچ پیام رسانی را به مخاطبین تحمیل نخواهم نمود و برای همین مسئله تصمیم گرفته شده که هم در محیط ایتا به عنوان یک پیام رسان داخلی حضور داشته باشیم و هم در اینیستا و فیس بوک و هم به صورت وبلاگ، بنابراین در سال جدید فعالیت های کانال سلطان نصیر گسترده تر از سال گذشته خواهد بود.
@soltannasir
⭕️❌⛔️
{پیوند اسطوره با دین 126}
{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 48}
ادامه...👇
امّا حال به بررسی شباهت منزل اول سلوکی خاکساران با آیین مهری می پردازیم.
منزل اول سلوکی در فقر خاکسار، «لسان» نام دارد. لسان یعنی زبان اما چرا ?
می دانیم که در آیین مهری ، این منزل کلاغ نام دارد و کلاغ پیک ایزد مهر است. و صفت عطارد دارد. و عطارد 👈ایزد سخنور است. و کوکب عطارد دستان و زبان را کنترل می نماید. همچنین در منزل اول سلوکی مهری عصای مرکوری یا هرمس (عطارد) وجود داشت. بنابراین منزل اول سلوک آیین مهری با عطارد در ارتباط است.
در خاکسار این منزل لسان یا زبان نام دارد و آن نیز با عطارد در ارتباط است.
در کتاب مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی حسین منجمی (خوشحال علیشاه) که خود از مشایخ این سلسله بوده در شرح منزل لسان و آداب آن اینگونه آمده است : 👇
{ لسان کشیدن در سلسله خاکسار یعنی 👈اقرار به الوهیّت اللّه و نبوّت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و ولایت حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده فرزند گرامی آن حضرت.
در سلسله خاکسار رسم آن است که طالبان مبتدی را 👈پس از وقوف از سلامت جسم و روان و تشخیص میزان ذوق و شوق آنان در طلب، توسط یکی از دراویش به نام «پیر دلیل» به منزل اول درویشی راهنمائی نموده و از طالب راه به اصطلاح لسان می کشند، از همین منزل اول است که طالب به نام «مرید» و شخصی که از او لسان می کشد به نام «پیر یا مرشد یا شیخ» نامیده می شود. } ( مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی صفحه 128)
نکته 1: همانگونه که ملاحظه نمودید لسان کشیدن در نظر یکی از مشایخ این سلسله یعنی اقرار نمودن به الوهیت خداوند و نبوت حضرت رسول الله (ص) و ولایت حضرت علی بن ابی طالب (ع) و فرزندان پاکش می باشد.
اقرار نمودن لسان است و لسان صفت چه دارد ?
عطارد
نکته 2: در متن بالا آمده بود که طالب را پس از تشخیص سلامت جسم و روان و میزان ذوق و شوق به منزل اول سلوکی رهنمایی می نمایند.
اما این تشخیص میزان ذوق و شوق چگونه است?ّ
جناب نورالدین مدرس چهاردهی در کتاب خاکسار و اهل حق صفحه 11 در این باره می آورد : 👇
{...برای ورود به فقر خاکسار طالب باید به دستور پیر ارشاد بیست و پنج اربعین متوالی از قبیل سقائی، جاروب کشی، آشپزی، خرید بازار و تنقیه راه آب تکیه خاکسار به عهده گیرد و در روز هزار و یکمین مشرف به درویشی شود ولی اکنون این عمل متروک گشته است.}
مسئله 1 از نکته 2: در سلسله مولویه نیز آدابی بسیار مشابه با خاکساران وجود دارد. مرحله اول تشرف در این سلسله اقرار است که با مرحله لسان در خاکساران و کلاغ در آیین مهری شباهت دارد. مرید در مرحله اول اقرار، مُحب نامیده می شود و پس از بیست و پنج اربعین (هزار روز ) خدمت و خلوت در هزار و یکمین روز عملا وارد جرگه مولویان می شود و ذکر خفی می گیرد. این آداب به شیوه تشرف به فقر خاکسار بسیار شبیه است. فقیر بالشخصه چنین رسمی را در قرون اولیه در تصوف رسمی (ام السلاسل معروفیه) ندیده ام از طرفی دیگر بالشخصه مطمئنم که مولویه این رسم را از دوده خاکسار جلالی نگرفته اند زیرا خاکساریه تا آنجا که فقیر می دانم همواره یک تشکیلات مخفی بوده است و رد چندانی از آنان در تاریخ تصوف و عرفان وجود ندارد. به نظر فقیر این رسم مولویه باید از سلسله 👈فتیان گرفته شده باشد. در داستان زندگی مولوی به ارتباط وی با عیاران و کسبه اهل بازار اشارتی شده است و مولوی مریدانی از این دسته داشته و می دانیم که در گذشته فتیان در بازار نقش فعالی داشته اند.
ادامه دارد...
@soltannasir
🌞
{پیوند اسطوره با دین 127}
{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 49}
ادامه...👇
اما در آیین مهری تشخیص میزان شوق و ذوق و شایستگی مرید چگونه بوده است ?
از چگونگی تشخیص صلاحیت پیوستن مرید در آیین مهری ایرانی اطلاع چندانی در دست نیست اما در آیین میترائیسم رومی تشخیص صلاحیت اینگونه بوده : 👇
{داوطلبی که می خواست وارد جمع مهری ها شود، می بایست ابتدا 👈موافقت مُرشد را جلب کرده، سپس مدّتی نوآموزی کند و تعلیمات خاصی را فرا گیرد...
در دین مهری نوآموختگان بعد از توفیق در امتحانی چند مُجاز به شرکت در مراسم مذهبی می شوند، امتحانات نخستین ساده و آسان و امتحانات بعدی رفته رفته مشکل تر می شده است، مثلاً مدت پنجاه روز نوآموز را در گرسنگی نگاه می داشتند و بدین طریق نیروی مقاومت او را می آموزند، سپس بدن آنها را سخت می خراشیدند و در همین حال مدت بیست روز آنها را در برف و آب یخ زده باقی می گذاردند، پس از گذشتن چنین مراحلی، نو آموختگان به اسرار ژرف دین مهری واقف می شدند. به نوشتهٔ اسقف شهر اورشلیم در قرن هشتم میلادی، نو آموز می بایست و در هشتاد امتحان موفق شود...} (کتاب تاریخ خانقاه در ایران صفحه 31 به نقل از کتاب آیین میترا نوشته مارتن ور مارزن صفحه 183)
همچنین در کتاب آیین پر رمز و راز میترایی نوشته فرانتس کومن، ترجمه هاشم رضی صفحه 163 درباره آزمون های سخت برای تشرف به جمع مهردینان آمده : 👇
{آداب گذر از دشواری ها برای یاران : تا مرحله ی پذیرفته شدن و اهل راز گشتن، یا محرم شدن و اهلیت یافتن راهی بسیار دشوار و پیچیده بوده است. آداب رنجبار دارای مراحل گوناگونی بود و هر یار یا سالکی باید آنها را انجام می داد.
پرهیزها و ریاضت ها و آزمایش هایی را از سر می گذراند هر رهرو و سالکی برای گذر از مراحل آزمون که گاه به شکل های ترس آور و دلهره انگیزی به نمایش در می آمد، دشواری بسیاری را متحمل می شد. هر یار و یا خواهان آزمونی، هم چون فردی ناتوان در کشاکش با رویدادها، آدمی رنجور می نمود که باید آزموده و پالوده و توانمند می شد. مطابق معمول از مراحل و انواع و چند و چونی این آزمون ها چندان آگاه نیستیم.
چنانکه اوگوستین نویسنده مسیحی سده ی چهارم میلادی (یادداشت صفحات گذشته) گزارش داده، در یکی از این آزمون های نمایشی، چشم های 👈رهرو یا سالک را با 👈نواری می بستند تا چیزی نبینند. دست های وی را نیز با روده مرغ می بستند تا در گذرگاهی ناشناس راه برود و از نهر آبی بپرد تا سرانجام نجات بخشی فرا می رسید و بندهای بسته را از این بنده ی سرگشته می گسست. گاه رهرو مورد آزمون را در یک کشتار نمادین و نمایشی به عنوان عمل کننده و یا تماشاگر شرکت می دادند. }
همانگونه که ملاحظه می نمایید بین آداب خاکساران و مولویه در شرایط ورود به طریقت با آداب آیین میترائیسم رومی شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد و تفاوت ها علی الظاهر بیشتر است بزودی حقیقت ماجرا را آشکار خواهیم نمود.
آداب ورود به طریقت میترائیسم رومی با آداب ورود به تشکیلات فراماسونری شباهت های بیشتری دارد. به فقرات زیر از کتاب فراموشخانه و فراماسونری توجه نمایید : 👇
{ فصل ششم : تشریفات داخلی معابد و لژها _قبول عضو جدید_ شرایط ورود
«اسرار و آئین سرّی محافل»
«مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز
ورنه در محفل رندان خبری نیست که نیست!»
از بدو ایجاد فراماسونری در جهان تا کنون مقالات، رساله ها و کتب مختلفی درباره تشکیلات مرموز و مخفی، و اصول و آداب پنهانی آن انتشار یافته است. اما نشریات لژهای فراماسونری جهان هیچ گاه درباره اسرار و رموز و آئین داخلی محافل خود کلمه ای برای «غیر ماسون» ها و «بیگانگان» نقل نمی نمایند. فراماسونها 👈رمز اصلی کار و موفقیت خود را مرهون این می دانند که اسرار خویش را محفوظ و مکتوم نگاه دارند و اجازه ندهند جز اعضاء جمعیت، کسی بر اسرارشان وقوف یابد. با وجود این تاکنون چند نویسنده «بیگانه» و مخالفین فراماسونری، کتب اطلاعات جالبی درباره آنچه که در درون لژها می گذرد، منتشر نموده اند.
در زبان فارسی تاکنون نوشته ای دقیق و صحیح در این باره بوجود نیامده است. به همین جهت سعی شده، در این مختصر تا آنجا که مقدور بوده آئین و اسرار و رموز و تشریفات آنها بیان شود.
شرایط عضویت لژها : 👈قبل از اینکه به بحث درباره آئین و تشریفات و فراماسون ها بپردازیم، لازم است شرط ورود به یک لژ فراماسونری را شرح دهیم. محافل فراماسونری برای قبول عضو جدید شرایط و تشریفات بسیار سختی دارند.
آنها برای اینکه از عضو جدید اطمینان کامل داشته باشند، سعی می کنند فرزندان فراماسونها را به عضویت لژها در آوردند.
فراماسون ها فرزندان ذکور خود را «گرگ زاده» و «گرگ بچه » می خوانند.
آن دسته از فرزندان فراماسون ها که سر نگهدار و خویشتن دار باشند از هجده سالگی نامزد عضویت در لژها می شوند. }
ادامه...👇
@soltannasir
⚫️⚪️
{پیوند اسطوره با دین 128}
{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 50}
ادامه...👇
{...اینگونه فرزندان چون زیر دست پدر (ماسون) تربیت شده اند، می توانند در هیجده سالگی به وظائف یک فراماسون مبتدی پی ببرند و اسرار را حفظ کنند. فراماسون ها از عضویت فرزندان خود دو نظر دارند :
1_ کسی که به عضویت لژ می پذیرند که از هر حیث مورد اعتماد و اطمینان است.
2_با عضویت «گرگ زاده» ها در لژهای فراماسونی تسلسل خانواده ها در این سازمان ادامه می یابد.
3_پیوند گرگ زاده ها با دستگاه حاکمه هر کشور با عضویت بچه های فراماسونری در لژها محکمتر می شود و بدین ترتیب همیشه کارهای مهم مملکتی در دست «خودی» هاست. شرط ورود شخص عادی به لژ در درجه اول داشتن 21 سال است.
داوطلب باید مردی «آزاد» باشد. در فراماسونری حرفه ای منظور از آزاد «برده» نبودن است. بنایان قرون وسطی کسی را که «برده» و «رعیت» بود به عضویت فرقه خود نمی پذیرفتند. امروز که ارباب و رعیتی و بردگی از بین رفته، فراماسون ها شرط ورود داوطلب را «نداشتن عقاید سیاسی مخصوص» می دانند. داوطلب ورود به لژ باید آزادی فکری هم داشته باشد تا بتواند نظریه های عقلانی و منطقی رو ولو_ برخلاف عقاید خود بپذیرد.
داوطلب باید ناقص الاعضاء نباشد و نسبت بوطن و زاد و بوم 👈خویشتن نیز تعصب نداشته باشد.
وقتی کسی داوطلب ورود به لژ می شود، 👈سازمان اطلاعات لژ مأمور تحقیق درباره او می گردد و پس از تحقیقات لازم سه نفر فراماسون عضو لژ ورقه عضویت وی را امضاء می کنند. در بعضی لژها سه مأمور تحقیق درباره خصوصیات اخلاقی، سیاسی و اجتماعی او می شوند. نفر اول مأمور می شود که در خصوص علاقه داوطلب به خانواده و میهنش تحقیق کند.
نفر دوم مأمور می شود که اطلاعات و عقاید فلسفی عضو جدید را درک کند.
سومین نفر می بایستی درباره عقاید سیاسی و مسلک و مشرب اجتماعی وی تحقیق نماید کلیه اطلاعات مکتسبه در پرونده جمع آوری می شود و برای تصویب شورای عالی یا هر مرجعی که تعین شده است ارسال می گردد.
شورای عالی پرونده را در حضور اعضای مجمع مطرح می نماید و رأی می گیرد که آیا داوطلب را به عضویت بپذیرند یا نه?
آن قسمت از اعضای مجمع که موافق با عضویت آن شخص هستند رأی موافق یا مهره سفید و مخالفین با مهره کبود رأی می دهند.
پس از آنکه داوطلب آراء موافق کافی بدست آورد، جلسه مقدماتی برای آشنائی با او تشکیل می شود.
طبق اساسنامه ای که در اکثر 👈لژها هست وقتی هفت عضو مجاز فراماسونری در نقطه ای باشند می توانند برای تربیت یک عضو جدید و آشنا کردن وی به رموز فراماسونری یک لژ موقتی تشکیل بدهند. ولی ادامه کار لژ مزبور بسته به کسب اجازه از لژ اصلی است و مثلاً در انگلستان باید از «لژ بزرگ وابسته» کسب اجازه کرد.
«اولین جلسه»
پس از اینکه عضویت داوطلب تصویب شد، معرفین او را در روز مقرر وارد لژ می کنند. وقتی داوطلب وارد جلسه می شود هیچ کسی را نمی شناسد، برای اینکه اعضای لژ «فراماسونری» نقاب بر صورت دارند. شخص تازه وارد را ابتدا به اطاق «تفکر» راهنمائی می کنند. در اطاق تفکر یک اسکلت (یا عکس اسکلت) و چند جمجمه استخوانی با داس مرگ بطور وحشت آوری قرار دارد و دو شعار بدین شرح به دیوار نصب شده است : 👇
1_اگر برای تحصیل مال و جاه و مقام به اینجا آمده ای خارج شو زیرا اینجا به تو پول و مقام نمی دهند.
2_اگر آمده ای بدانی چه خبر است و تماشا کنی، بدان که هیچ چیزی که قابل تماشا باشد در اینجا وجود ندارد.
در این اطاق فقط یک میز و صندلی است که روی میز قلم و کاغذ قرار دارد و متون چاپی وصیتنامه، قسم نامه و اعترافات است. وقتی داوطلب آنچه را که به او دیکته می کنند نوشت، ناظم لژ که نقاب به صورت دارد او را به اطاقی که اعضاء مجمع عمومی و برجسته لژ نشسته اند می برد و پس از تصویب آنچه داوطلب نوشته 👈ناظم او را برای رفتن به محفل آماده می کند. و نقاب سیاه به صورت او می زند و یک طناب به گردنش می اندازد. سپس 👈یک دست و 👈یک پای او را از آستین و پارچه شلوارش بیرون می آورد و در حالیکه به 👈طناب او را می کشد و کلیه لوازم فلزی اش، شمشیر، هفت تیر و غیره از او گرفته شده وی را به جلسی رسمی می برد. در اطاق آزمایش 👈ناظم بلافاصله از وی کناره گیری می کند. و عضو جدید وسط اطاق قرار می گوید : چشمهای خود را باز کن. عضو جدید بعد از دریافت اجازه دستمال را از روی چشم بر می دارد و چشم او به عده ای از اشخاصی می افتد که مثل موقعی که وارد لژ گردیده است نقاب بر صورت دارند ولی سرشان پوشیده نیست و سر پوش «طیلسان» را از سر دور کرده اند.
مردی که رئیس لژ یا قائم مقام او می باشد خطاب به عضو تازه وارد می گوید آیا برای آزمایش حاضر هستی ?
و عضو تازه وارد جواب می دهد بلی ای معمار بزرگ، بلی ای آقا. }
ادامه...👇
@soltannasir
⚫️⚪️
{پیوند اسطوره با دین 129}
{شباهت های اهل فتوت و خاکسار با آیین مهری 51}
ادامه...👇
{...رئیس لژ از او می پرسد آیا می دانی که آزمایشی که به عمل می آید چیست ? عضو جدید اظهار بی اطلاعی می کند و می گوید خیر چگونگی آن را به من نگفته اند.
رئیس لژ می گوید آزمایشی که از شما می شود برای سنجیدن میزان فرمانبرداری شماست. کسی که وارد محفل ما می شود باید بداند که اولین شرط شرکت در این محفل اطاعت محض می باشد و شما برای اینکه به عضویت محفل پذیرفته شوید باید سه امتحان بدهید و یکی از آن سه امتحان هوا می باشد و دیگری آتش و سومی آب. عضو تازا وارد اگر ساده باشد می پرسد امتحان هوا چیست ?ّ
رئیس می گوید امتحان هوا این است که هوا به سینه شما نخواهد رسید یعنی شما را حلق آویز خواهند کرد، آیا در خود آن قدرت را می بینید که حلق آویز شوید ?
عضو جدید الورود می گوید بلی. رئیس لژ اظهار می کند تصور ننمایید که موضوع حلق آویز شدن شما شوخی است و ما فقط می خواهیم شما را بترسانیم بلکه براستی حلق آویز خواهید شد و در اینموقع ناظم لژ، طنابی را که آماده دارد با یک چهار پایه می آورد و بالای چهار پایه می رود و یک سر طناب را به شکل حلقه در می آورد و سر دیگر را از حلقه ای که بر سقف نصب گردیده است می گذرد و فرود می آید.
رئیس لژ به عضو جدید می گوید بالای آن چهار پایه بروید و طناب را با دست خود حلقهٔ گردن کنید و بدانید که دو نفر از اعضای این محفل سر طناب را خواهند گرفت و ناظم لژ، چهارپایه را از زیر پای شما خواهد کشید.
عضو جدید اگر بیم به خود راه ندهد به طرف چهار پایه می رود و بر آن صعود می نماید و حلقه طناب را اطراف گردن می اندازد. موقعی که او سر را از حلقه طناب عبور می دهد دو نفر از اعضای «لژ» سر طناب را به دست می گیرند تا به ظاهر وی را بالا بکشند و ناظم لژ، یک مرتبه چهار پایه را از زیر پای وی می کشد ولی عضو جدید که به مناسبت تاریکی نمی تواند سقف را ببیند تصور می نماید که طناب را از یک حلقهٔ آهنین عبور می کرد بعد از این که یک مرتبه چهار پایه را از زیر پای آن مرد دور کردند، ستون فقرات آن شخص در موضع گردن می شکست و او زندگی را به درود می گفت ولی چون طناب از یک حلقه بی استقامت در سقف گذشته است وقتی چهارپایه را از زیر پای وی دور می کنند، به زمین می افتد بدون اینکه آسیب ببیند اما مثل یک محکوم واقعی که می خواهند او را بدار بیاویزند قلبش فرو می ریزد. عضو جدید تا یکی دو دقیقه بعد از اینکه بر زمین می افتد از هراس آن واقعه قادر به برخاستن نیست و ناظم لژ بازوی او را می گیرد و بلند می کند و رئیس لژ قدری با اطرافیان خود مشورت می نماید و می گوید آزمایش اول شما رضایت بخش بود ولی این کافی نیست و شما آزمایش آتش را هم باید بدهید. عضو جدید می پرسد که امتحان آتش چیست?
رئیس لژ می گوید که امتحان آتش این است که ما باید بدانیم شما حاضر هستید بر حسب امر معمار بزرگ خطر مرگ از آتش را استقبال کنید یا نه ? آنگاه بر حسب دستور رئیس «لژ» ناظم جلسه یک سینی در مقابل رئیس می گذارد. در این سینی یک طپانچه قدیمی، یک ظرف باروت و یک گلوله و قدری کهنه و یک چاشنی و یک سنبه کوچک وجود دارد، معمار بزرگ به عضو جدید می گوید نزدیک شو و امر می کند که عضو جدید طپانچه را در مقابل او پر نماید.
اگر وی رسم پُر کردن یک طپانچه قدیمی را نداند معمار آن را به او می آموزد و می گوید اول باروت را در طپانچه بریزد و آنگاه روی آن قدری کهنه بگذارد و بعد گلوله را وارد لوله کند و با سُنبه بزند که پائین برود و آنگاه چاشنی را بر جای آن بگذارد. عضو جدید، طبق دستور معمار بزرگ (که صورتش را نمی بیند) طپانچه را پر می کند و آن وقت دستور معمار بزرگ (که صورتش را نمی بیند) طپانچه را پر می کند و آن وقت رئیس لژ امر می نماید که سه قدم عقب برود و سپس می گوید لوله طپانچه را روی شقیقه خود بگذارید. عضو جدید این دستور را هم انجام می دهد و معمار بزرگ دستور شلیک می دهد.
اگر عضو جدید دچار تردید شود و از شلیک خودداری نماید او را از «لُژ» خارج می کنند و به عضویت نمی پذیرند ولی هیچ وقت چنین کاری نمی شود زیرا هر کسی که بخواهد ماسون شود قبلاً از این تشریفات کهنه و غیر حقیقی با اطلاع است. معمولاً داوطلب اگر جرئت داشته باشد و روی ماشه طپانچه فشار بیاورد، باروت آتش خواهد گرفت و گاز و دود آن از انتهای قبضه طپانچه خارج خواهد شد. زیرا طپانچه مزبور شبیه طپانچه شعبده بازان است و وقتی باروت در لوله آن ریخته شد، به قبضه طپانچه منتقل می شود و گلوله به کلی از باروت مجزی می گردد و بعد از اینکه چاشنی آتش گرفت، باروت طپانچه در قبضه آن مشتعل می گردد نه در لوله، غرض این است که هرگاه عضو جدید از امر معمار بزرگ اطاعت نماید و روی ماشه شلیک کند هیچ خطری متوجه عضو جدید. نیست و این کارهای تکراری فقط برای آزمایش درجه اطاعت عضو جدید است. }
@soltannasir
⚫️⚪️