در قرن ششم، دو شخصیت با نام شیخ شهاب الدین سهروردی به چشم میخورد.
اولی فیلسوفی اشراقی، و صاحب کتاب «حکمة الاشراق» و برخی آثار فلسفی دیگر است. او به «شیخ شهید» و «شیخ اشراق» شهرت دارد.
دومی صوفی شهیری است که سر سلسله سهروردیه میباشد. او صاحب کتاب «عوارف المعارف» و برخی آثار صوفیانه دیگر است.
#شهابالدین_سهروردی
@sooyesama
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف (که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است)، اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود ولى به شیوه اعیان و اشراف حرکت مىکرد.
نوکرى دنبال سرش بود و پوستینى قیمتى روى دوشش مىانداخت و لباسهاى فاخرى مىپوشید؛ چون از خانواده اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملکالتجار بوده یا از خانواده ملکالتجار بودند.
ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آنکه توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى (که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مىرفتند در محضر ایشان مىنشستند و استفاده مىکردند) راهنمایى شد.
روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف متعین به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مىرود، وقتىکه مىخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آن جا صدا مىزند که همانجا (یعنى همان دمِ در، روى کفشها) بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مىنشیند.
البته به او بر مىخورد و احساس اهانت مىکند، اما خودِ این تحمل، تربیت و ریاضت الهى او را پیش مىبرد. جلسات درس را ادامه مىدهد. استاد را (آنچنانکه حق آن استاد بوده) گرامى مىدارد و به مجلس درس او مىرود.
این، شکستن آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرکِ انسانى، در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینى و خودشیفتگى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قایل شدن را از بین مىبرد و او را وارد جادهاى مىکند و به مدارج کمالى مىرساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید.
او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست.
بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت (همینطور ریاضتها) پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد.
#آیتالله_خامنهای
(مقام معظم رهبری؛ ۱۳۶۹/۰۱/۳۰)
#خود_شکنی
#میرزا_جواد_ملکی_تبریزی
@sooyesama
توحید به معنای برقراری وحدت است. خداوند با روحی که در عالم دمیده، کثرات عالم را وحدت بخشیده است.
چنانکه روح بخاری، مولکولها و سلولهای پراکنده را تسخیر کرده و آنها در نظام واحدی به نام بدن، به خدمت میگیرد.
البته روح بخاری، سلولها را ایجاد نمیکند، بلکه سلولهایی که هست را تسخیر مینماید.
اما روحی که خدا در عالم دمیده است، اشیا را پدیدار مینماید. این روح امتداد بیکرانی دارد که اشیا عالم در بستر این امتداد، نمودار میشوند؛ «الم تر الی ربک کیف مد الظل».
روح خدا، همان فیض هستی است که از ناحیه ذات مقدس اشراق و نفخ شده است.
اشیاء عالم، چیزی جز امتداد و فراز و فرود فیض هستی نیستند. فیض هستی جان و متن همه اشیاست، و اشیاء تعین و تموج این فیض.
بنابراین فیض هستی، یا همان روح الهی، مایه وحدت عالم است، و خداوند با نفخ این روح، در عالم وحدت بر قرار نموده است. این توحیدی است که خدا در مقام آفرینش ظاهر ساخته است.
اکنون، آدم کسی است که این توحید در او منعکس شود. یعنی این روح وحدتبخش را مشاهده نماید و کثرات را در او فانی کند.
البته کثرات، فانی در این روح هستند و اساسا با همین فنا خلق شدهاند. اما آدم باید این حقیقت را بیابد تا در شراشر وجودی آدمی منعکس شود.
این انعکاس، به معنای نفخ روح الهی در بنیه آدمی است.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#توحید
#نفخ_روح_عالم
#نفخ_روح_آدم
@sooyesama
شاگرد از راهی دور، به دیدار استاد بزرگ آمده بود تا از حقیقت بپرسد
هنگامیکه به استاد رسید، با شور و شوق از عقاید خود پیرامون حقیقت میگفت.
پس از مدتی، استاد برای شاگرد چای ریخت و آنقدر به چای ریختن ادامه داد تا
فنجان پر شد و چای از آن سرازیر گشت.
شاگرد گفت: مگر نمیبینید که فنجان پر شده و دیگر جا برای چای ندارد؟
استاد پاسخ داد: شما ھم مانند این فنجان از افکار خودتان لبریز ھستید. چطور از من چیزی میخواھید اما به اندازه یک فنجان خالی به من جا نمیدھید.
ارسالی از اعضا
@sooyesama
عارفی ۳۰ سال مرتب استغفار میکرد. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما نسوخت. گفتم: الحمدلله
معنایش این بود که مال من نسوزد مال مردم مهم نیست! آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی.
#خودخواهی
@sooyesama
امام زمان ع:
قُلُوبُنا اَوْعِیَهٌ لِمَشیَّهِ اللهِ، فَإذا شاءَ شِئْنا
قلوب ما ظرف های مشیّت الهى است. پس هرگاه او بخواهد ما نیز مىخواهیم.
(بحارالأنوار: ج ۵۲، ص ۵۱)
@sooyesama
برخی از دستوراتی که به صورت روزانه باید داشت، چنین است:
۱. همیشه با طهارت باشیم یا با وضو یا غسل یا تیمم یا هر وظیفهای که داریم.
۲. روزی هفتاد مرتبه ذکر استغفار را بگوییم.
۳. خواندن پنج سوره ذیل: سه مرتبه کافرون + سه مرتبه فلق + سه مرتبه ناس + یازده مرتبه توحید + هفت مرتبه قدر. تعداد این پنج سوره را که عرض کردم از معصوم رسیده است.
#استاد_محمود_امامی
#دستورالعمل_روزانه
@sooyesama
امیرالمؤمنین علیه السلام:
مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَدِ انتَهى إلى غايَةِ كُلِّ مَعرِفَةٍ و عِلمٍ.
آنکه خود را بشناسد، به بالاترين قلّه دانش و معرفت رسيده است.
(غرر الحكم، ح 8949)
@sooyesama
حکمت متعالیه، کمال خود را در جمع میان عرفان، برهان، قرآن و وحی جستجو می کند و هر یک را در عین لزوم و استقلال با دیگری می طلبد و با اطمینان به هماهنگی و جزم به عدم اختلاف، همه آنها را گردهم می بیند و در مقام سنجش درونی، اصالت را از آن قرآن می داند و آن دو را در محور وحی، انفکاک ناپذیر مشاهده می کند.
#آیتالله_جوادی_آملی
(فلسفه صدرا، ج۱، ص۲۶)
@sooyesama
به سوی سماء
روزی که با صد شوق به درگاهت آمدم، گفتند: برو، خود را بریز، آنگاه بیا! اکنون سالهاست که درگیر این
در حدیث صحیح آمده است:
«آخر من یشفع، هو ارحم الراحمین»
آخرین شفیع [در روز قیامت]، خداوند ارحم الراحمین است
(ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج۱، ص۳۷۵ ؛ فیض کاشانی، اصول المعارف، ص۳۳۸)
@sooyesama