eitaa logo
به سوی سماء
1.1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
556 ویدیو
40 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از به سوی سماء
شخصی از علامه طباطبایی (ره) پرسید: آقا! می‌شود بفرمایید از چه راه‌هایی به این مقام رسیدید؟ بسیار آرام و بی‌آلایش فرمود: راه‌های زیادی دارد اما از همه بهتر، نمازشب با اخلاص و گریه بر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است. @sooyesama
گردش زبان، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد، دل نیز در حرم خدا حرکت می‌کند و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان می‌کند. یک علت مهم آشوب دل‌ها همانا تکثیر در کلام‌هاست. حضرت رسول (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً می‌دیدید آن‌چه را من می‌بینم و می‌شنیدید آن‌چه را من می‌شنوم. (المیزان، ج۵) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
بروید کنار قبر آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هدیه‌ای به ایشان بدهید و بخواهید خدمت حضرت معصومه (س) مشرف شوند و ایشان را مجاب کنند تا تربیت معنوی شما را برعهده بگیرند. @sooyesama
(المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۱۵۹) @sooyesama
علامه طباطبایی می‌فرمود: اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانسته‌اند ذهن خود را پاک و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده در يكى از اين دو حال بوده است: ۱. در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مى‌شده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله. ۲. از راه توسّل به حضرت اباعبدالله الحسين علیه‌السلام، زيرا آن‌ حضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است. (رساله لُبّ اللّباب، ص ۱۵۰) @sooyesama
این طایفه [راسخون در علم] مردمی هستند که به پروردگار خود ایمان آورده، و بر ایمان خود استواری به خرج دادند. در نتیجه خدای سبحان هم هدایتشان کرد و عقولشان را تکمیل فرمود و نتیجهٔ کمالِ عقلشان این شد که سخنی جز با داشتن علم نگویند، و عملی جز با علم به صحت آن، انجام ندهند. به همین جهت خدای عزوجل ایشان را راسخین در علم نامید و به کنیهٔ «اولوالالباب» یاد کرد. (تفسیر المیزان، ج۳، ص۴۸) @sooyesama
برای افراد انسان به تنهایی تحصیل همه کمالات ملائم با ذاتش ممکن نیست؛ زیرا در جمیع جهات ذاتش، محتاج به تکامل است و احتیاجات زندگی‌اش نیز بسیار گوناگون است. در عین حال در مقابل تحصیل بسیاری از کمالات موانع متعددی وجود دارد و بنابراین مجموع این جهات انسان را مجبور به اجتماع و تعاون و تمدن (شهر نشینی) ساخته است. اولین نیاز بشر در این مرحله اعتبار زبان برای تسهیل تفاهم اجتماعی است. سپس اشتراک مساعی در امور زندگی و اختصاص هر فردی به آنچه تولید می‌کند موجب اعتبار ملکیت در قلمرو محصولات هر شخص می‌گردد. لذا اصل این اعتبار اختصاص است. همین‌طور اعتبار زوجیت و احتیاج همه افراد اجتماع به آنچه که در تملک دیگری است موجب اعتبار تبدیل در ملک و معاملات گوناگون از خرید و فروش و اجاره و غیر آن گشته است. همین طور حفظ نسبت بین اشیای قابل برای تبدیل، از حیث قلت و کثرت، موجب اعتبار واحدهای پولی از دینار و غیره شده است. در طی این تبدیل و تبدلات رفتار انسان‌ها مختلف است گاهی وقایع جزئیه به نحو صحیح و عادلانه واقع می‌شود و گاه در آن ظلم و تعدی صورت می‌گیرد و از آنجا که افراد به لحاظ جهات اخلاقی متفاوت‌اند و طبایع را نیز بر تعدی و مزاحمت به دیگران و اختصاص منافع به خود سرشته‌اند، احتیاج به قوانینی که اعتدال در اجتماع را حفظ نماید نمایان‌گر می‌شود. بالتبع افرادی نیز برای حفظ این قوانین و پشتوانه آنها لازم است و از اینجا اعتبارات دیگری منشعب می‌شود؛ مثل اعتبار ریاست، قانون و غیر ذلک. بر این اعتبارات، اعتبارات دیگری متفرع می‌گردد و این اعتبارات دائماً به لحاظ کثرت احتیاجات، دامنه وسیع‌تری می‌یابد تا اینکه در جمیع شئون کلی و جزئی مربوط به انسان اجتماعی سرایت می‌نماید و لذا جميع این امور به رنگ اعتباریات، رنگ آمیزی می‌گردد. (انسان از آغاز تا انجام، ص۵۵) .................. براین‌پایه زندگی دنیا، همه‌اش اعتبارهایی است که بشر، برای گذران نشئه مادی، ناگزیر از آنهاست. این اعتبارات، زمانی حجاب‌های حقیقت می‌شوند که وهم، به‌غلط، به آن‌ها حقیقت می‌بخشد. سپس همه عمر، درپی دست‌یابی به همه یا برخی از آن‌ها می‌گذرد. آن‌گاه، مرگ، رشته این همه اعتبار را می‌گسلد و آدمی با حقیقت نحیف و برهنه خویش روبرو می‌شود. حقیقتی که لباس‌های اعتبار را به‌دور افکنده، و لباس حقیقی برای پوشیدن ندارد. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
بروید کنار قبر آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی هدیه‌ای به ایشان بدهید و بخواهید خدمت حضرت معصومه (س) مشرف شوند و ایشان را مجاب کنند تا تربیت معنوی شما را برعهده بگیرند. @sooyesama
سرمایه و دارایی من این است که مانند ترک‌های پشت کوه، صاف و بی‌غلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام ارادت و ایمان دارم. (خورشید اهل دل، ص۱۳۲) @sooyesama