eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
485 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
تا آب شدم، سراب، دیدم خود را دریا که شدم، حباب، دیدم خود را آگاه شدم، غفلت خود را ديدم بيدار شدم، به خواب ديدم خود را @sooyesama
امام صادق ع: اگر مردم فضیلت معرفت خداوند را می‌دانستند، چشمان خود را به زرق و برق‌های زندگی دنیا و نعمت‌های آن، که خداوند دشمنان را [نیز] از آن بهره‌مند ساخته، نمی‌دوختند. و دنیای آن‌ها برایشان از آن‌چه زیر پا می‌گذارند کم‌ارزش‌تر بود، و به معرفت خدا متنعم می‌شدند. و از آن، چنان لذتی می‌بردند که کسی‌که همواره در بستان‌های بهشت همراه اولیای خداست، لذت می‌برد. معرفت خدا آرامش بخش از هر وحشتی، و همراه هر تنهایی، نور هر تاریکی، و نیروی هر سستی، و درمان هر بیماری است. (کلینی، اصول کافی، ج۸، ص۲۴۷) @sooyesama
امام رضا (ع): لیستِ العبادهُ کثرهَ الصیام و الصلاهِ و إنّما العبادهُ کثره التّفکرِ فی أمرالله. عبادت، بسیاری نماز و روزه نیست. عبادت، فراوانی تفکر در أمر خداوند است. (حرانی، تحف العقول، ص۹۷۲) @sooyesama
يكي ازاولياء خدا نقل مي‌كرد: شبي مشغول خواندن قرآن بودم تارسيدم به آيه «إنّه يراكم هو و قبيله من حيث لا ترونهم»؛ همانا شيطان و بستگانش شما رامي‌بينند ازجايي كه شما آنها را نمي‌بينيد. باخودگفتم معناي ظاهري آيه معلوم است كه بالاخره شيطان از جنّ است وجن در لغت به معناي پوشيده است؛ اما گويا معناي باطني آيه را متوجه نمي‌شوم! درهمين افكار بودم كه عالَمي برايم پيش آمد و شيطان ظاهر شد و گفت: آمده‌ام با تو بحث كنم، پاشو بيا! ديدم همين قدم اول بايد با او مخالفت كنم، گفتم نمي‌آيم، تو بيا! شيطان با همه تكبرش آمد! يك ساعت بحث كرديم و در آخر مغلوبش كردم و پيروز بحث شدم! به شيطان گفتم: با اين همه اسم و رسمت، مغلوب شدي! شيطان خنده‌اي كرد و گفت: فقط خواستم يك ساعت از عمرت را تلف كنم! آن صحنه تمام شد! معناي آيه را فهميدم؛ يعني شيطان به هركس از يك جا ضربه مي‌زند! @sooyesama
موالیان ما دست ما را گرفتند تا از بازار دنیا عبور دهند و به آخرت و دیدار خدا برسانند، ولی ما سرگرم متاع دنیا شدیم و دستمان را از دستشان بیرون کشیدیم لذا در بازار دنیا گم شدیم و محجوب در پرده غیبت گشتیم. خدا و امام غایب نیستند. هرچه در نظر اهل دنیا غایب است، در نظر مؤمنین حاضر است (مصباح الهدی) @sooyesama
بر حضرت موسي بن جعفر ع، عرضه شد كه بنا شده است بلائي بر سر شيعه بیاید. گویا شیعیان خلاف تقيه عمل كردند و اسراری فاش شد و مستحق بلا شدند... حضرت مخيّر شدند به اينكه خودشان زندان باشند و براي شيعه بلائي نيايد يا اینکه خودشان آزاد باشند اما آن بلا را شيعه تحمل كند. حضرت فرمودند كه خودم زندان را قبول مي‌کنم و چندین سال در زندان به بدترین شکنجه‌ها و عذاب‌ها مبتلا شدند. (اصول كافي، ج۱، ص۲۶۰). این مطلب خيلي حرف است، خيلي عنايت بوده است كه يك امام اين جور برای شیعیان خودش فداکاری کند. ‌ ‌ @sooyesama
امام رضا علیه السلام: أوَّلُ عِبَادَةِ اللَّهِ تَعَالَى مَعْرِفَتُهُ وَ أَصْلُ مَعْرِفَةِ اللَّهِ تَوْحِيدُهُ برترین عبادت، معرفت خداست و ریشۀ معرفت خدا توحید است. (عیون أخبار الرضا، ج۱، ص۱۵۰) @sooyesama
امام حسين علیه السلام: اللّهُمَّ لا تَستَدرِجني بِالإِحسانِ، وَلا تُؤَدِّبني بِالبَلاءِ خدايا مرا با احسانت در دام استدراج گرفتار مساز و با بلا، تأديبم مكن (بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۲۷) @sooyesama
می‌گفتم: مصطفی تو مال منی. و او درک می‌کرد و می‌گفت: هرچیزی از عشق زیباست. تو به ملکیت توجه می‌کنی. من مال خدا هستم، تو هم همین طور. این وجود مال خداست. (همسر شهید چمران) @sooyesama
رسول خاتم صلّی الله علیه و آله: إذَا بَلَغَكُمْ عَنْ رَجُلٍ حُسْنُ حَالٍ فَانْظُرُوا فِي حُسْنِ عَقْلِهِ فَإِنَّمَا يُجَازَى بِعَقْلِه هرگاه از نیکوییِ حالاتِ کسی شنیدید، به خوبی عقلش دقّت کنید؛ زیرا انسان بر اساس عقلش پاداش می‌بیند. (اصول کافی، ج۱، ص۱۲) @sooyesama
یک زمانی کسالتی داشتم اما دکتر نمی‌رفتم. فرزندان خیلی اصرار می‌کردند و از ضرورت بررسی مسئله می‌گفتند، اما بنده نمی‌پذیرفتم. روزی پسر بزرگم گفت: پدرجان می‌دانی مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که شما قبول نمی‌کنید که مریض هستید! اگر قبول می‌کردید، این‌قدر برای دکتر رفتن تعلل نمی‌کردید. این جمله، گویی، سخن خدا بود که از زبان فرزندم بیرون می‌آمد. البته ما به دکتر رفتیم و عمل قلب انجام شد؛ زیرا تاخیرش باعث ضرر جبران ناپذیری می‌شد. اما هوش من را آن جمله الهی تصرف کرده بود. انسان‌ها نمی‌پذیرند که مریض هستند، لذا به انبیاء و اولیاء ع پشت می‌کنند! افراد بشر «من»‌هایی دارند که از پذیرش دستورات پیامبران، طفره می‌رود. آنها نمی‌خواهند «من»ی را که یک عمر ساخته‌اند، بشکنند. لذا با بهانه‌ها و توجیهات گوناگون از دایره هدایت انبیاء ع، خارج می‌شوند. آدم برای اینکه از هدایت و طبابت پیامبر بهره‌مند شود، نخست باید «من» خود را زیر پا بگذارد. به همین دلیل، نخستین سخن همه پیامبران این بود: «قولوا لا اله الا الله، تفلحوا». پذیرش دعوت پیامبر ص، به منزله پا نهادن بر «من» خویشتن است. و هرچه پیش می‌رویم «من» خود را بیشتر نفی می‌کنیم. تا جایی‌که «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» و «اللهم ارزقنا... الاستعداد للموت قبل حلول الفوت». (باتصرف و تلخیص) @sooyesama
یادآوری: در اروپا (ظاهرا فرانسه) مناظره‌ای بین دو فیلسوف بزرگ رخ داد. یکی منکر خدا و دیگری کشیشی طرفدار خدا. این مناظره بسیار جنجالی شده و بعدها به صورت کتابی چاپ گردید. یکی از فلاسفه اسلامی معاصر (ظاهرا شهید مطهری) با مطالعه این کتاب، به نکته زیبایی اشاره نمود. ایشان فرموده است: آن خدایی که آن کشیش معرفی نمود، قابل قبول نیست. اگر ما هم بین نفی و اثبات این خدا، مخیر شویم. عقل ما به نفی آن حکم می‌کند. خدایی که ما می‌پذیریم، واقعیت فراگیر و مهربانی است که شریعتی معقول و منسجم دارد. @sooyesama