امام جوادالائمه ع:
در این دنیا همه ما در کنار هم زندگی میکنیم؛ ولی آنکه قلبش با کسی باشد و به دین او متدین شود، هرجا که باشد با اوست.
(تحف العقول، ص۷۲۶)
@sooyesama
مهمترین مراقبات دهه اول ذیحجة:
۱. دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء:
هر رکعت= حمد + توحید + یک مرتبه «و واعَدنا موسی ثلاثینَ لیلةً و أتْمَمْناها بعشرٍ فتَمَّ میقاتُ ربِه أربعینَ لیلةً و قالَ موسی لأخیه هارونَ اخْلُفْني فی قومی و أصلِح و لا تَتِّبعْ سبیلَ المفسدین»
۲. ده مرتبه تهلیلهای حضرت امیر (ع):
«لا اله الا الله عددَ الیالی و الدهور، لا اله الا الله عددَ أمواج البحور، لا اله الا الله و رحمتُه خیرٌ مِمّا یجمعون، لا اله الا الله عددَ الشَوک و الشجر، لا اله الا الله عدد الشَعر و الوَبر، لا اله الا الله عدد الحجر و المَدَر، لا اله الا الله عدد لَمحِ العیون، لا اله الا الله فی اللیلِ إذا عَسعَس و الصبحِ اذا تنفّس، لا اله الا الله عدد الریاح فی البراری و الصخور، لا اله الا الله من الیوم الی یومِ یُنفَخُ فی الصور».
۳. ده مرتبه شهادتهای حضرت عیسی ع:
«أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر * أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له أحدا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا * أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له أحدا صمدا لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا أحد * أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت و هو حی لا یموت، بیده الخیر و هو علی کل شیء قدیر * حسبیَ اللهُ و کفیٰ، سَمعَ اللهُ لِمن دَعا، لیس وراءَ اللهِ مُنتهیٰ، أشهد لِله بِما دَعا، و أنه بریءٌ مِمَّن تَبَرّأ، و أنّ لِله الآخرةَ و الأولیٰ».
#مراقبات_ذیحجة
منبع: مفاتیح الجنان
@sooyesama
خداوند متعال میفرماید: «خضر به موسی گفت:آیا نگفتم تو هرگز نمیتوانی همراه من شکیبایی کنی؟» (سوره کهف،آیه 72)
امام علی علیه السّلام فرمود: «در هنگام آزمایش است که مرد گرامی داشته شود یا خوار گردد.»
بسیاری از عارفان به حقیقت رسیده، در مراحل اولیه سلوک، از بعضی از تلامذه آزمایشی میکنند که به یک معنی تمحیص خالص ساختن و بیدار کردن است و به یک معنی ظرف وجودی را در بوته آتش قرار میدهد تا طلای ناب از غیر ناب جدا شود...
استاد وقتی شاگرد را امتحان میکند، میخواهد باطن حال او را که خودش به آن جاهل است، با آزمایش ظاهر سازد.
این سنّت گاه گاهی اجرا میشود نه برای همگان؛ زیرا آنانکه باطنی پاک و صفت استقامت دارند و طالب حقیقیاند، به نوعی معلومند، و آنانکه ضعیف هستند نیز از سر و رویشان پیداست.
امّا گروهی متوسط الحالاند و این امتحان مانند شوک است برای آنها تا تلنگری باشد برای بیداری، در آزمونهای بعدی.
#آیتالله_کشمیری
به نقل از کانال «عرفان کشمیری»
#امتحان_سلوکی
@sooyesama
«یا مَنْ اِسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِکْرُهُ شِفآءٌ»
از این جمله زیبا در دعای شریف کمیل، مـعلوم میشود که رابطه اسم با ذکر رابـطه دواء با شفـاء است
چطـور از دواء باذن الله شفاء ظاهر میشود، همانگونه از اسماء الهی به اراده او (که یاد اوست تو را) یاد حق تعالی طلوع میکند.
پـس اگر میفرماید: «فلله الاسماء الحسنی فادعوه بها» یعنی با این اسماء شریفه مـستغرق در اقیانوس یاد او شوید تا از این اسمها به یادها برسیـد...
اى جمـال تـو در جــهان مــــشهور
ليكن از چشم انس و جان مستور
نـور رويــت بـه ديــدهها نــزديـك
لـــيـكن از ديـــدنـش نظـــرها دور
#حجتالاسلام_صبرآمیز
#اسم_و_ذکر
#دعا_و_شفاء
@sooyesama
گرچه معصومین ع همواره عارف و قریب به حقیقت هستند. اما معرفت و قرب الهی دارای مراتبی است، که مراتب عالیه آن، در خلوت مناجات و پس از برخی عبادات رخ میدهد.
از این روی پیامبر خاتم ص با اینکه همواره در معرفت و قرب الهی ساکن است، اما فرمود: «گاهی غباری بر دلم مینشیند که روزی هفتاد بار استغفار میکنم».
این غبار و استغفار پس از آن، به جهت رویت حق، در مظاهر کوچکتر است.
اما هنگام عبادت، حق تعالی با تمام مظاهر ریز و درشتش جلوهگر میشود و این ادراک، سبب بروز معارف توحیدی در ادعیه خواهد شد. مانند آنچه در فرازهای پایانی دعای عرفه رخ داده است.
#ر_س
@sooyesama
انسان با فقدان شفاء و اشارات شیخ الرئیس و شرح اشارات خواجه طوسی و فتوحات و فصوص شیخ اکبر محیی الدین و شرح علامه قیصری در فصوص الحکم
و مصباح الانس ابن فناری
و اسفار صدرالمتالهین،
در بیان معارف الهی کتاب و سنت احساس غربت و خلأ میکند.
#علامه_حسنزاده
(هزار و یک کلمه، ج۳، ص ۱۸۴)
#ضرورت_فلسفه
#ضرورت_عرفان_نظری
@sooyesama
در قرن ششم، دو شخصیت با نام شیخ شهاب الدین سهروردی به چشم میخورد.
اولی فیلسوفی اشراقی، و صاحب کتاب «حکمة الاشراق» و برخی آثار فلسفی دیگر است. او به «شیخ شهید» و «شیخ اشراق» شهرت دارد.
دومی صوفی شهیری است که سر سلسله سهروردیه میباشد. او صاحب کتاب «عوارف المعارف» و برخی آثار صوفیانه دیگر است.
#شهابالدین_سهروردی
@sooyesama
مرحوم حاج میرزا جواد آقاى تبریزى معروف (که از بزرگان اولیا و عرفا و مردان صاحبدلِ زمان خودش بوده است)، اوایلى که براى تحصیل وارد نجف شد، با اینکه طلبه بود ولى به شیوه اعیان و اشراف حرکت مىکرد.
نوکرى دنبال سرش بود و پوستینى قیمتى روى دوشش مىانداخت و لباسهاى فاخرى مىپوشید؛ چون از خانواده اعیان و اشراف بود و پدرش در تبریز ملکالتجار بوده یا از خانواده ملکالتجار بودند.
ایشان طلبه و اهل فضل و اهل معنا بود و بعد از آنکه توفیق شامل حال این جوان صالح و مؤمن شد، به درِ خانه عارف معروف آن روزگار، استاد علم اخلاق و معرفت و توحید، مرحوم آخوند ملاحسینقلى همدانى (که در زمان خودش در نجف، مرجع و ملجأ و قبله اهل معنا و اهل دل بوده است و حتّى بزرگان مىرفتند در محضر ایشان مىنشستند و استفاده مىکردند) راهنمایى شد.
روز اولى که مرحوم حاج میرزا جوادآقا، با آن هیئتِ یک طلبه اعیان و اشراف متعین به درس آخوند ملاحسینقلى همدانى مىرود، وقتىکه مىخواهد وارد مجلس درس بشود، آخوند ملاحسینقلى همدانى، از آن جا صدا مىزند که همانجا (یعنى همان دمِ در، روى کفشها) بنشین. حاج میرزا جواد آقا هم همانجا مىنشیند.
البته به او بر مىخورد و احساس اهانت مىکند، اما خودِ این تحمل، تربیت و ریاضت الهى او را پیش مىبرد. جلسات درس را ادامه مىدهد. استاد را (آنچنانکه حق آن استاد بوده) گرامى مىدارد و به مجلس درس او مىرود.
این، شکستن آن منِ متعرضِ فضولِ موجب شرکِ انسانى، در وجود انسان است. این، آن منیت و خودبزرگبینى و خودشیفتگى و براى خود ارزش و مقامى در مقابل حق قایل شدن را از بین مىبرد و او را وارد جادهاى مىکند و به مدارج کمالى مىرساند که مرحوم میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى به آن مقامات رسید.
او در زمان حیات خود، قبله اهل معنا بود و امروز قبر آن بزرگوار، محل توجه اهل باطن و اهل معناست.
بنابراین قدم اول، شکستن منِ درونى هر انسانى است که اگر انسان، دائم او را با توجه و تذکر و موعظه و ریاضت (همینطور ریاضتها) پَست و زبون و حقیر نکند، در وجود او رشد خواهد کرد و فرعونى خواهد شد.
#آیتالله_خامنهای
(مقام معظم رهبری؛ ۱۳۶۹/۰۱/۳۰)
#خود_شکنی
#میرزا_جواد_ملکی_تبریزی
@sooyesama
توحید به معنای برقراری وحدت است. خداوند با روحی که در عالم دمیده، کثرات عالم را وحدت بخشیده است.
چنانکه روح بخاری، مولکولها و سلولهای پراکنده را تسخیر کرده و آنها در نظام واحدی به نام بدن، به خدمت میگیرد.
البته روح بخاری، سلولها را ایجاد نمیکند، بلکه سلولهایی که هست را تسخیر مینماید.
اما روحی که خدا در عالم دمیده است، اشیا را پدیدار مینماید. این روح امتداد بیکرانی دارد که اشیا عالم در بستر این امتداد، نمودار میشوند؛ «الم تر الی ربک کیف مد الظل».
روح خدا، همان فیض هستی است که از ناحیه ذات مقدس اشراق و نفخ شده است.
اشیاء عالم، چیزی جز امتداد و فراز و فرود فیض هستی نیستند. فیض هستی جان و متن همه اشیاست، و اشیاء تعین و تموج این فیض.
بنابراین فیض هستی، یا همان روح الهی، مایه وحدت عالم است، و خداوند با نفخ این روح، در عالم وحدت بر قرار نموده است. این توحیدی است که خدا در مقام آفرینش ظاهر ساخته است.
اکنون، آدم کسی است که این توحید در او منعکس شود. یعنی این روح وحدتبخش را مشاهده نماید و کثرات را در او فانی کند.
البته کثرات، فانی در این روح هستند و اساسا با همین فنا خلق شدهاند. اما آدم باید این حقیقت را بیابد تا در شراشر وجودی آدمی منعکس شود.
این انعکاس، به معنای نفخ روح الهی در بنیه آدمی است.
#استاد_محمود_امامی
(با تصرف و تلخیص)
#توحید
#نفخ_روح_عالم
#نفخ_روح_آدم
@sooyesama
شاگرد از راهی دور، به دیدار استاد بزرگ آمده بود تا از حقیقت بپرسد
هنگامیکه به استاد رسید، با شور و شوق از عقاید خود پیرامون حقیقت میگفت.
پس از مدتی، استاد برای شاگرد چای ریخت و آنقدر به چای ریختن ادامه داد تا
فنجان پر شد و چای از آن سرازیر گشت.
شاگرد گفت: مگر نمیبینید که فنجان پر شده و دیگر جا برای چای ندارد؟
استاد پاسخ داد: شما ھم مانند این فنجان از افکار خودتان لبریز ھستید. چطور از من چیزی میخواھید اما به اندازه یک فنجان خالی به من جا نمیدھید.
ارسالی از اعضا
@sooyesama
عارفی ۳۰ سال مرتب استغفار میکرد. مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟ گفتند: مال شما نسوخت. گفتم: الحمدلله
معنایش این بود که مال من نسوزد مال مردم مهم نیست! آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی.
#خودخواهی
@sooyesama