ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیسی است
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبان گیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صف آرایی آن چند نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میآرام
آنکه هر دم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم علی روح محمد باشد
یک تنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
#سیدحمیدرضا_برقعهای
@sooyesama
فرق روشن علّامه طباطبائى با سائرين اين بود كه اخلاقيّات ايشان ناشى از تراوش باطن و نشستن حقيقت سير و سلوک در كُمون دل و ذهن، و وصول به حقائق عوالم ملكوتى بود و در واقع تنازل مقام معنوى ايشان در عالم صورت و عالم طبع و بدن بوده است؛ و معاشرت و رفت و آمد و تنظيم سائر امور خود را بر آن اصل نمودهاند.
ولى مسلک اخلاقى غير ايشان ناشى از تصحيح ظاهر و مراعات امور شرعيّه و مراقبات بدنيّه بود، كه بدينوسيله میخواهند دريچهاى از باطن روشن شود؛ و راهى بسوى قرب حضرت احديّت پيدا گردد.
#علامه_طهرانی
(مهر تابان، ص۸۷)
#روش_سلوکی
#علامه_طباطبایی
@sooyesama
نماز روز آخر ماه ذیالحجه:
دو رکعت که در هر رکعت:
۱ حمد + ۱۰ توحید + ۱۰ آیتالکرسی
پس از نماز این دعا خوانده میشود:
اللّٰهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِى هٰذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسِيتُهُ و َلَمْ تَنْسَهُ و َدَعَوْتَنِى إِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائِى عَلَيْكَ، اللّٰهُمَّ فَإِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِى. و َمَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِى إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّى، و َلَا تَقْطَعْ رَجائِى مِنْكَ يَا كَرِيمُ.
چون این را بگوید، شیطان فریاد میزند: وای بر من آنچه در این سال علیه او رنج بردم، همه را خراب کرد و سالی که گذشت برای او گواهی میدهد که سالش را ختم به خیر نمود.
#نماز_آخر_ذیحجة
(مفاتیح الجنان)
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
شخصی در مکاشفه دید امام حسین علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند. از ایشان میپرسند شما چه میکنید؟
میفرمایند: راه سالکان خدا را هموار میکنم.
#سیدهاشم_حداد
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام رضا (ع):
إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عَلَیْهِ السَّلَامُ
اگر دوست داری خداوند عزّوجل را در حالیکه گناهی نداری، ملاقات کنی، حسین علیه السلام را زیارت کن.
(عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۳۰۰)
بهمعنای زیارت، ملاقات و حقیقت حسینی توجه شود
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام باقر (ع) فرمود: حسین بن علی از کربلا به محمدبن حنفیه چنین نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم. من الحسین بن علی الی محمد بن علی و من قِبَله من بنیهاشم: اما بعد فکأن الدنیا لم تکن و کأن الآخرة لم تزل، و السلام».
از حسين بن علي به محمد بن علي [حنفیه] و ديگر بنيهاشم؛ اما بعد گویا که دنيا هرگز تحقق نیافته و آخرت هميشگي بوده است، بدرود.
(كامل الزيارات، ص۷۵)
@sooyesama
همه عالم تجلی خدایند
که از نزد خدا سوی خود آیند
دوباره از خودی آیند بیرون
که دریابند خود، آیینههایند
#ر_س
@sooyesama