تو فارغی و عشقت بازیچه مینماید
تا خرمنت نسوزد تشویش ما ندانی...
روی امید سعدی بر خاک آستان است
بعد از تو کس ندارد یا غایة الامانی
#سعدی_شیرازی
@sooyesama
امام هادی (ع):
الْحِكْمَةُ لَا تَنْجَعُ فِي الطِّبَاعِ الْفَاسِدَةِ
حکمت در سرشتهای آلوده نمینشیند
(مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۱۰)
@sooyesama
ولايت صورت دين و فصل آن است؛ يعنى نسبت ولايت به دين نسبت صورت به هيولى و فصل به جنس است.
هيولى بدون صورت تحقق نمیيابد و همچنين جنس بدون فصل، فافهم.
#علامه_حسنزاده_آملی
(هزار و یک نکته، نکته ۲۳۰)
#ولایت
#قوام_دین
@sooyesama
اگر میخواهید صاحب مغز شوید باید سراغ حضرت امیر (ع) بروید. پیامبر (ص) فرمود: "أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا" علی علیه السلام درب ورودی شهر است.
یعنی او علم به حقایق أشیا را که بسم الله الرحمن الرحیم است، دارد.
#استاد_محمود_امامی
(أنهار أربعه، ص ۱۴۱ و ۲۲۲)
#ولایت
#شکوفایی_مغز_آدمی
#دروازه_شهر_علم
@sooyesama
سالک باید مراقبت کند که عطش و آتش طلب در نفس او از بین نرود و همیشه شعلۀ آنرا در قلبش زنده نگه دارد.
اگر این شعله فرو بنشیند، سیر سالک متوقّف شده و دیگر قدمی بر نمیدارد.
#علامه_طهرانی
(نور مجرد، ج۲، ص۲۷۳)
#آتش_طلب
#امتداد_سلوک
@sooyesama
هدایت شده از مجمع عالی حکمت اسلامی
🔹به مناسبت سالروز بزرگداشت مقام علمی شیخ شهاب الدین سهروردی نشست علمی “حکمت اشراق؛ چیستی و ویژگی ها” شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ از ساعت ۱۱ الی ۱۳ به صورت مجازی و حضوری (محدود، با رعایت پروتکل های بهداشتی) برگزار می شود.
✅http://hekmateislami.com/?p=12152
@hekmateislami
بازار نیمروز است دنیای پر هیاهو
هرکس متاع خود را جویید و رفت از این کو
در چنگ آرزویی هرکس به جستجویی
آرام کی بگیرد این کارگاه جادو
دریای پر تلاطم، در شام تار و طوفان
دل چون خسی هراسان جوید امان ز هر سو
آه ای امید آخر، اول بگیر دستم
من بیتو هیچ هیچم چون سایهی لب جو
در شهر هرچه گشتم آرام دل ندیدم
دل بر تو دادم آخر نادیده روی نیکو
در قالبی که دارند دل میدهند، مردم
عشق ار طلب تو داری بگذر ز چرخ مینو
ما را هوای رویت خاک سیه به سر کرد
گم گشت راه وصلت در پیچ و تاب گیسو
از مرز خویش بیرون گامی نمیگذاری
بیرون بیا و میبین عالم پر است از "او"
با دل شبی نشستم تا صبح ناله میکرد
چون لاله بریده، چون تیر خورده آهو
تنها ره رهایی، مرگ است از این تباهی
گاهی مرا بمیران، بنشان بهجای "من"، "هو"
#ر_س
@sooyesama
امام کاظم (ع):
اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ به العَبدُ اِلی اللهِ بَعدَ المَعرِفَةِ به، الصَلوةُ
بهترین چیزیکه پس از معرفت، بنده بهکمک آن به خدا نزدیک میشود، نماز است.
(تحف العقول، ص۴۵۵)
@sooyesama
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ الباب
اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب
رجز مأذنهها لرزه به ناقوس انداخت
راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت
قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوستهست
نان یک عده به گمراهی مردم بستهست
ننوشتند که باران نمی از این دریاست
یکی از خیل مریدان محمد، عیساست
لاجرم چارهای انگار به جز جنگ نماند
قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند
به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است
بر حذر باش که زنّار، گریبانگیر است
کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است
بهراسید که این معرکه خونریزتر است
بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد
آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد
با خود آورد به هنگامه عزیزانش را
بر سر دست گرفتهست نبی جانش را
عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند
به صفآرایی آن پنج نفر خیره شدند
پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده
آفتابان ازل تا به ابد تابنده
دفترم غرق نفسهای مسیحایی شد
گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد
با طمانیۀ خود راه میآمد آرام
دست در دست یدالله میآمد آرام
دست در دست یدالله چه در سر دارد
حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد
ایها الناس من از پارۀ تن میگویم
دارم از خویشتن خویش سخن میگویم
آنکه هردم نفسم با نفسش مأنوس است
آنکه با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است
من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم
او علی هست و محمد من و او خویشتنیم
نه فقط جسم، علی روح محمد باشد
یکتنه لشکر انبوهِ محمد باشد
دیگر اصلا چه نیازیست به طوفان، به عذاب
زهرۀ معرکه را اخم علی میکند آب
الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد
راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد
مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند
بادها گوش به فرمان عبایش گشتند
میرود قصۀ ما سوی سرانجام آرام
دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام
#سید_حمیدرضا_برقعی
#مباهله
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
وقتی برادران یوسف میخواستند او را به چاه بیفکنند یوسف لبخند زد!
یهودا پرسید: چرا خندیدی؟ اینجا که جای خنده نیست!
یوسف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسی میتواند به من اظهار دشمنی کند، با اینکه برادران نیرومندی دارم.
اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم غیر از خدا تکیه گاهی نیست...
https://eitaa.com/sooyesama
پیامبر خاتم (ص):
لولا أنَّ الشَّياطينَ يَحُومونَ على قُلوبِ بَني آدمَ لَنَظَروا إلى مَلَكوتِ السَّماءِ
اگر نبود که شیاطین، گرد دلهای آدمیزاد میچرخند، هرآينه ملكوت آسمان را مىديدند.
(المحجّة البيضاء، ج۲، ص۱۲۵)
@sooyesama