اميرالمومنين، عليه السلام فرمود:
عمل نبات است و هيچ نبات از آب بينياز نيست و آبها گوناگوناند .
هر آبي که پاک است، آن نبات هم پاک و ميوهاش شيرين خواهد بود، و هر آبي که پليد است، آن نبات هم پليد و ميوه او تلخ است.
خود عمل، حاکي است که از چه آبي روئيده شده است.
#علامه_حسنزاده
#عمل
#نیت
@sooyesama
دیدگاه «آیتالله بهجت» درباره فلسفه و عرفان، از زبان سلف صالح ایشان جناب حجةالاسلام علی بهجت:
👇👇👇
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920230000579
👆👆👆
@sooyesama
لازم نيست اگر انسان داراى علمى نشد از آن تكذيب كند و به صاحب آن علم جسارت نمايد.
پيش عقل سليم همانطور كه تصديق بی تصور، از اغلاط و قبايح اخلاقيه به شمار میآید، تكذيب بی تصور نيز همينطور، بلكه حالش بدتر و قبحش افزون است.
اگر خداى تبارك و تعالى از ما سؤال كند كه شما كه مثلا معنى «وحدت وجود» را به حسب مسلك حكما نمیدانستيد و از عالم آن علم و صاحب آن فن اخذ نكرديد و تعلم آن علم و مقدمات آن را نكرديد، براى چه كور كورانه آنها را تكفير و توهين كرديد، ما در محضر مقدس حق چه جوابى داريم بدهيم جز آنكه سر خجلت به زير افكنيم.
البته اين عذر پذيرفته نيست كه «من پيش خود چنين گمان كردم.» هر علمى مبادى و مقدماتى دارد كه بدون علم به مقدمات، فهم نتيجه ميسور نيست، خصوصا مثل چنين مسئله دقيقه كه پس از عمرها زحمت باز فهم اصل حقيقت و مغزاى آن بحقيقت معلوم نشود.
چيزى را كه چندين هزار سال است حكما و فلاسفه در آن بحث كردند و موشكافى نمودند، تو میخواهى با مطالعه يك كتاب يا شعر مثنوى مثلا با عقل ناقص خود ادراك آن كنى! البته نخواهى از آن چيزى ادراك كرد؛ «رحم اللّه امرأ عرف قدره و لم يتعدّ طوره»
#امام_خمینی
(شرح چهل حديث، ص۳۸۹)
#وحدت_وجود
#تکذیب_بدون_تصور
@sooyesama
یکی از بزرگترین خسارتهایی که ما کردیم، این بوده که مرکز فلسفه اسلامی از حوزه علمیه به مناطق مختلف منتقل شده است.
بعضی از آقایانِ اساتید فلسفه، ماه رمضان پیش من بودند؛ میگفتند برخی از آقایانی که اصلاً اهلیّت ندارند، در مساجد فلسفه تدریس میکنند. و ناقص و سطحی و به عمق نرسیده و جویده جویده مطالبی را دست افراد میدهند.
اینها خسارت است؛ ما نباید بگذاریم این کار ادامه پیدا کند...
باید کاری کنیم که قم از مرکزیّت و مرجعیّتِ فلسفه نیفتد و قطب اصلىِ فلسفه اسلامی همچنان باقی بماند.
بنابراین در این زمینه هرچه شما تلاش کنید، بجا و بحق خواهد بود. همه باید تلاش کنند؛ مدیریّت حوزه و اساتید فلسفه هم باید تلاش کنند. طلّابِ فلسفه را باید تشویق کرد.
#آیتالله_خامنهای
(مقام معظم رهبری)
دیدار با اساتید علوم عقلی حوزه قم؛ ۸۲/۱۰/۲۹
#ضرورت_فلسفه_اسلامی
@sooyesama
متاله سبزواری مرحوم حاجی در اسرار الحکم که میفرماید:
عرفان نظری و عرفان عملی بهمنزله دو بال انساناند که انسان باید با این دو بال پرواز کند و اوج بگیرد هر دو جهت مهم عرفان نظری و عرفان عملی مکمل یکدیگرند
#علامه_حسنزاده
(پندهای حکیمانه، ج۳)
#عرفان_نظری
#عرفان_عملی
@sooyesama
عبادت در پندار عمومی، وسیلهای برای کسب نعمات بهشتی است. گویی نوعی معامله و داد و ستد با خداوند در کار است. بدین روی حق تعالی با پندار بندگان خویش همراهی کرده و فرمود: «ان الله اشتری من المونین و المومنات باموالهم و انفسهم». مانند پدری که با کودک خود همراهی کرده و اسباببازیهای او را (که خود پدر به او بخشیده) از او میخرد، و پاداش برتری به او میدهد.
بشر میپندارد که با عبادت چیزی به دست میآورد، لذا آن دسترنج را در ازای بهشت به خداوند میفروشد. اما حقیقت این است که عبادت به دست آوردن نیست بلکه از دست دادن است.
انسان در زندگی دنیا بارهای زیادی به خود بسته، که انتقال آنها به جهان دیگر، موجب سنگینی و گرفتاری اوست. و عبادات این بارها را میاندازد و آدم را رها مینماید.
تشخص موهومی که بشر در زندگی دنیا برای خود میسازد، بسیار خطرناک و موذی است. و عبادات رفته رفته این «من»های موهوم را محو نموده، حقیقت آدمی را آشکار مینماید که همان فقر و ربط الی الله است؛ «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید».
حقیقت نهایی آدمی، فهم فقر و شهود نمود بودن خویش است. و عبادت مسیر و مجرای این فقر است. و فقر تاج بندگی و افتخار آدمی است؛ «الفقر فخری».
برخلاف پندار عمومی، عبادت به خود بستن و پربار شدن نیست، بلکه از خود گسستن و فانی گشتن است.
اما چرا چنین توهمی برای بشر ایجاد شده که عبادت را مساوی کسب و تجارت، پنداشته است. شاید سبب این پندار این است که بیشتر عبادات از سنخ فعلاند. یعنی کاری است که نفس انسان بوسیله بدن عنصری انجام میدهد؛ نماز، جهاد، پرداخت خمس و زکات و... همگی فعلاند. و افعال توهم کسب و دارایی را در بشر تقویت مینمایند.
در بین عبادات، تنها روزه است که از سنخ ترک است؛ روزه عبارت است از ترک خوردن، آشامیدن و... . در روزه، بر خلاف نماز و دیگر عبادات، هیچ کاری انجام نمیشود. بلکه خیلی کارها ترک میگردد. ترک، به حقیقت عبادت، که فنا و خودباختن است، بسیار نزدیکتر است.
آدمی با روزه، کمتر پندار کسب و دارایی خواهد داشت؛ چون کاری انجام نداده است تا چنین پنداری داشته باشد. روزه، نکردن برخی کارهاست، نه انجام دادن آنها.
خداوند در حدیث قدسی فرمود: «الصوم لی و انا اجزی به؛ روزه مال من است و خود پاداش اویم». چنین تعبیر بلندی درباره نماز و دیگر عبادات وارد نشده و تنها روزه چنین تعبیر شده است. شاید بدین جهت که روزه، عبادتی از سنخ ترک است. فنا و نفی خود، در روزه نمایانتر است. هنگامیکه بنده، خود را قربانی خدا نمود، خداوند پاداش و دیه اوست؛ «من قتلته فانا دیته».
اکنون اگر به روزه عوام، خواص و خاص الخواص توجه شود، این معنا روشنتر خواهد شد. روزه عوام ترک برخی افعال است که در رساله عملیه ذکر گردیده است. روزه خواص، ترک اخلاق ذمیمه است و روزه خاص الخاص ترک خود، به طور کلی، است. که مراتب سهگانه فنای در توحید افعالی، صفاتی و ذاتی را در پی دارد.
هنگامیکه آثار «من» از مراتب سه گانه فعل، صفت و ذات، برچیده شد، حقیقت «هو» در این مراتب خواهد نشست. چه بسا مراد از حدیث «الصوم لی و انا اجزی به» همین معناست، که بقای پس از فنا را نوید میدهد.
#ر_س
#روزه
#ترک
#فناء
#بقاء
@sooyesama
نماز شب آخر ماه رمضان، ده رکعت است؛ به صورت پنجْ دو رکعتی با کیفت ذیل:
- هر رکعت: حمد + ۱۰ توحید
- در رکوع: سبحان ربی العظیم و بحمده + ۱۰ مرتبه تسبیحات اربعه
- در سجده: سبحان ربی الاعلی و بحمده + ۱۰ مرتبه تسبیحات اربعه
- پس از پایان ۱۰ رکعت: ۱۰۰۰ مرتبه استغفار
- سپس به سجده رفته و میگوید:
یا حی و یا قیوم، یا ذا الجلال و الاکرام، یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما، یا ارحم الراحمین، یا اله الاولین و الآخرین، واغفر لنا ذنوبنا و تقبل منا صلاتنا و صیامنا و قیامنا.
(منبع: مفاتیح الجنان)
یادآوری: مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در «المراقبات» تاکید بسیاری بر این نماز داشته و انجام آنرا مایه بخشودگی نمازگزار و همه روزهداران میداند.
@sooyesama
وجود خود را با خدا پر کن تا زندگی صمدانی داشته باشی!
خداوند درون حضرت آدم (علیه السلام) را با خود پر کرد؛ «عَلَّمَ آدَمَ الاَسْماءَ کُلَّها».
#استاد_علی_فروغی
#حیات_صمدانی
@sooyesama
👆👆👆
نماز شب آخر، در شب عید فطر نیز وارد است. کیفیت آن، همان است با دو تفاوت:
۱- در رکوع و سجده، تنها ۱۰ بار تسبیحات اربعه گفته میشود، و ذکر رکوع و سجده حذف میگردد.
۲- در دعای پایانی، صیغهها مفرد میآید، نه جمع:
یا حی و یا قیوم، یا ذا الجلال و الاکرام، یا رحمن الدنیا و الآخرة و رحیمهما، یا ارحم الراحمین، یا اله الاولین و الآخرین، واغفر لی ذنوبی و تقبل منی صلاتی و صیامی و قیامی.
(منبع: مفاتیح الجنان)
@sooyesama