eitaa logo
شرغین وهمه عالم
494 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
8.9هزار ویدیو
99 فایل
این کانال در ادامه کانال در تلگرام میباشد لطفا به جمع ما بپیوندید
مشاهده در ایتا
دانلود
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ حاشیه‌های قشنگ دیدار مداحان و شاعران اهل بیت (ع) با رهبر انقلاب ·—————··𑁍··—————·
49.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کانال وقف امام زمانه 📣🌹 ╔════ 🌾🎋🌷════╗ O @sorginwhamaalm شرغین و همه عالم را تماشا کنید ┗━━ °•🖌•°━━┛مفتخریم در جمع صالحین باشیم
15.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت شنیدنی روز گذشته رهبر انقلاب درباره آثار محبت فاطمه زهرا (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃📹 سخنان مادر گرامی رهبر انقلاب درباره‌ی روش تربيت فرزندان‌شان 🌷 ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا کجا بودی؟ 🔹آخه با خودت نگفتی یه چشم به راه داری که از غصه پیر شده؟!! ┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
✳️ داستان حبه انگور 🔺 حاجاقای قرائتی نقل میکند: روزی به مسجدی رفتیم که امام جماعت مسجد دوست پدرم بود. می گفت: داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد. و برایمان تعریف کرد: 🔺 روزی شخص ثروتمندی یک مَن انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده. بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگوید کمی انگور بیاور تا دور هم با بچه ها انگور بخوریم. همسرش باخنده میگوید: من و بچه ها همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود... مرد با تعجب میگوید: تمامش را خوردید...زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را... مرد ناراحت شده میگوید: سه کیلو انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید!!! الان هم میخندی؟! جالب است. 🔺مرد ثروتمند خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود... همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود. 🔺مرد به سراغ کسی که املاک خوبی در آن شهر داشته می رود و به او میگوید: یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند و آنرا نقدا خریداری میکند. سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار می کند و میگوید: بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید.... معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند. مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد. 🔺همسرش به او میگوید: کجا رفتی مرد...چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟ مرد در جواب همسرش میگوید: هیچی! رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم. 🔺مرد ادامه می دهد: شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم، چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟ وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند.... 🔺امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر. الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده و صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت... ⏳از الان بفکر فردایمان باشیم. ·—————··𑁍··—————·
4_5969576410510003807.mp3
1.11M
✅ ترتیل بدون ترجمه صفحه ۱۷۵ سوره مبارکه اعراف آیات ۱۸۸ الی ۱۹۵ قاری: استاد منشاوی
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 🌺تعجیل در فرج آقا صلوات🌺