eitaa logo
سرو سرخ
24 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1هزار ویدیو
73 فایل
فرهنگی سیاسی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
☎️زنگ عبرت: 🔴 خدا رحمت کند آقای مشکینی را؛یکبار قبل از انتخاباتی در خطبه هایش انتخابات را تشبیه می کرد به و می فرمود: 🔻صحنه انتخابات است. ♦️کسی که در انتخابات شرکت نمی کند گویا دارد یزید را می کند. ♦️کسی که در انتخابات شرکت می کند ولی رای سفید می دهد انگار در کربلا است ولی تیر به سوی هدف خاصی نمی اندازد. ♦️کسی که به غیر صالح رأی می دهد گویا دارد علیه امام حسین شمشیر می زند. ♦️کسی که می گردد و اصلح را انتخاب می کند گویا دارد از امام حسین دفاع می کند. 🔺رأی مسئولیت آور است. با دقت و بصیرت رأی دهیم.
👆فوتیهای یک هفته پس از تجمع ۱۷ میلیونی اربعین امسال = 0 👈 اگر طبق فرمول و و و... پیش برویم پس از به دلیل عدم رعایت هیچکدام از پروتکل های WHO باید رخ می داد و روزانه هزاران نفر فوت می کردند اما شهر کربلا حتی یک مورد فوتی نداشت. 👈 از پزشکان ایرانی درخواست داریم برای حداقل یک آماده نمایند ودر صورت عدم توانایی در ارائه پاسخ علمی در تحلیل این رویداد متواضعانه اقرار نمایند.
اینفوگرافی 🔺ماموریت اصلی حرکت پیاده روی اربعین از نگاه مقام معظم رهبری
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 شاید، روزگاری اهلِ بوده باشد آه! این ابلیس شاید، روزی بوده باشد فتنه شاید، در لباسِ میش، گرگی تیزدندان در لباسی تازه شاید، فتنه چوپان بوده باشد فتنه شاید، کُنجِ پستوی کسی، لای کتابی؛ فتنه لازم نیست حتماً، در بوده باشد فتنه شاید، در صفِ می‌جنگیده روزی فتنه شاید، در ، بوده باشد! فتنه شاید، با از کودکی همسایه بوده یا که در طیّاره‌ی - بوده باشد فتنه شاید، تابی از زُلفِ پریشانِ نگاری فتنه شاید، خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد فتنه شاید، این‌که دارد می‌خواند برایت؛ وا مصیبت! فتنه شاید، از رفیقان بوده باشد ذرّه‌ای بر دامنِ ، نَنْشیند غباری نامسلمانی اگر، همنامِ بوده باشد دوره‌ی فتنه‌ست آری، می‌شناسد فتنه‌ها را آن‌که در این ، بوده باشد فتنه خشک و ‌تر نمی‌داند، خدایا وقتِ رفتن کاشکی دستم به دامان بوده باشد 🌷👌🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یار اومده سپهدار اومده جهانگیر اومده جهاندار اومده دلدار اومده علمدار اومده...🥳❤️‍🩹 👑 🌙 🎤 🕌 🕊 اللّهُمَّ ارزُقنا حَرَم💚 @mazhabigif | استوری مذهبی
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 🌹 🌹 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 اول ترم بود که تصمیم گرفتند ما را به اصفهان ببرند... به قول بچه ها سابقه نداشت تا به حال بخواهند اصفهان ببرند... بعد از چند روز برنامه فشرده و جلسه ، یک شب مسئول فرهنگی مان گفتند : شاید نرویم خیلی شکست انگار باید اول تا بشوی اجازه گرفتم و گفتم می‌خواهم چند خطی برای بخوانم السلام ای سوخته السلام ای حلقه آویخته سلام بر ای صحیفه ای لوح زرین ای معنای ، آن زمان که آفتاب سوخته ات را بر نهادی مهرت بوی می داد و بوی نینوا که کدامین پیامت را به می رساند . بغض عجیبی داشتیم انگار فقط منتظر یک جمله دیگر بودیم که همه ی بچه ها گریه کنند . بر روی تصویرتان روی دیوار های شهر غفلت پاشیدیم و پوستر نصب کرده ایم . دل نوشته ام که تمام شد بعد از مدتی مسئولان با رفتن به موافقت کردند . و بالاخره قبول کردند که ما به آنها برویم . 🌹 🌹🕊 🌹🕊🌹