eitaa logo
/ کوچه بن بست.../
357 دنبال‌کننده
548 عکس
147 ویدیو
0 فایل
شبها چقدر قدم زدن میچسبد... آدمی بعد از مرگ در عالم اعمال خود زندگی میکند #شهید_آووینی کانال اشعار سروش وطن پور👤 انتقادی بیشنهادی👇 @s_shab22
مشاهده در ایتا
دانلود
/ کوچه بن بست.../
آمد گدا میان امیران دقایقی... مارا به بزم خود بپذیران دقایقی... در جنگ عاشقی،خبر از سن و سال نیست ت
لیلای بغض! ...دفتر در خون کشیده ام هور الهویزه ای تب مجنون کشیده ام دردی ندیده ام که توانم بگویمش درد ندیده ای که به مضمون کشیده ام در آرزوی گوشه نگاهی نشسته ام من آن دلم که منت قارون کشیده ام با خط بغض داغ شقایق کشیدنیست داغ شقایق از خط جیحون کشیده ام درکربلای تشنه لبان ذکر آب بود در کربلای ما همه ذکر حجاب بود شاعر:سروش وطن پور/ ۱۴۰۲/۷/۵
مارا به دنبال خودت هی میدوانی نوری! درون پرده ای از شب نهانی خالیست جیبم! نه! پر است از کاغذ شعر نذر نگاهت شعر های آنچنانی شرمنده ام از آنچه باید و نبودم آه ای جوانی ای جوانی ای جوانی انگار گویا مثل اینکه...مِنُّ و مِنْ، من گم میشوند از حرف های من معانی تقدیر مارا امر کرده به جدایی؟ من بچه ی چوپانم و تو دخت خانی؟ ای قبله قدسی اسیر چشم صهیون یک روز می آیم سراغت ناگهانی مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع رمزی به شعری گفته ام شاید بخوانی شاعر:سروش وطن پور/ 1402/7/21 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
بغضی ز چشمانم سرازیر است هق هق کُش غرقم به دریای عمیق آه قایق کش افسرده ام خودرا کنار تو نمیبینم آیینه ای هر روز مارا میکند دق کش معمولی ام در ظاهر اما باطنم عاشق معشوق اما یک بسیجیِ منافق کش در مستند دیدم که آهو شیر را میخورد یاد تو افتادم، توی حیوان عاشق کش «امشب شب مهتاب...»مهتابم طبیبم کو داغی زدی دادی زدم...گوش خلایق کش اینجا کسی حرف مرا اصلا نمیفهمد بغضی ز چشمانم سرازیر است هق هق کش شاعر:سروش وطن پور/ 1402/8/17 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
شدم دیوانه ات... استغفرالله می پیمانه ات... استغفرالله یهویی بیخبر از دستم افتاد... سرم بر شانه ات...استغفرالله... گذشت از کوچه یار الحمدلله که سوزد خانه ات...استغفراللههههههههه الهی عشق راهت را نگیرد اگر شد مانعت... استغفرالله حیای عشق دیوانه کننده است شدم دیوانه ات...استغفرالله ۱۴۰۲/۹/۳۰
کندوی شعر چشم تو زیر بغلعسل... زهر تو چیست نیش و کنایه؟...عسل عسل...!!! شیرینی تو گشته به حد اقل بدل تا گفته ام به چشم تو حداقل عسل تقسیم خنده های تو بر زندگی من؟؟؟ از زندگی من شده ضرب المثل عسل رسوا شدم ز عشق ولی غم نمیخورم در آب روی رفته من گشته حل‌عسل من شاعرانه از تو نوشتم نه درخورت... گفتم تمام آنچه تویی: یک غزل عسل! هرجا نگاه میکنم از تو نشانه ایست گویا که ریختی همه جا بی محل عسل آه از شراب تلخ دو چشمان اخم تو شیرینی است تلخی ات احلی من‌لعسل... ۱۴۰۲/۱۰/۱ https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
دستی از غیب آمد و جامی و سنگی زد به هم این دل پر از شتابم را...درنگی زد به هم در میان رقص شاد غمگین میرسد زندگی از هردو قشنگی زد به هم به زبان سرخ تو حرف«نبودن»آمده... خنده ام را اشک های سرخ رنگی زد به هم شاعری با نام تو ننگی و نامی زد به هم عاشقی با شعر او نامی و ننگی زد به هم شرح حالم را بخوان میخانه میریزد به هم دستی از غیب آمد و جامی و سنگی زد به هم ✍️سروش وطن پور/ ۱۴۰۲/۱۰/۱۰ https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
غم مستور من مستانگی کن الا ای درد دل دُردانگی کن به مجلس تا که شمع تو نسوزد بسوز و گردشِ پروانگی کن زرنگی رفته در زنجیر زلفی دلا گر عاقلی دیوانگی کن اگر چیزی زما دیدی به مستی بپوشان ساقیا... مردانگی کن به روز تنگ حال دوستان پرس نه در تنگی ما بیگانگی کن... بود مستور و مست از یک قبیله غم مستور من...مستانگی کن سروش وطن پور 1402/10/26 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
روضه میخ،شعله ور شداز درون سینه ام به خون دل دوچشم، تر شداز درون سینه ام تمام ذکر و فکر من حرم به فکر و ذکر من مرا ببر مرا ببر شد از درون سینه ام خاک حرم مقدس و سینه سینه زن حرم خاک بقیع تو به سر شد از درون سینه ام هرکه نشست پیش من به گریه گفته یا حسن... همیشه دوست با خبر شد از درون سینه ام روضه تو که سر به سر روضه مادر است و در روضه میخ ،شعله ور شد از درون سینه ام ✍️سروش وطن پور 1402/10/26 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
من ریشه مرده درخت تاکم بدنامم و آلوده ز عشقی پاکم مستِ، عشق است خاک من از خلقت افتادی و ریختی قدح بر خاکم... من وصله ناجور توام میدانم تو یقه خلقتی و من صد چاکم با اینهمه کوشش نرسیدن سخت است وقتی نزدی آنهمه دست و پا کم دلتنگم و مهر تو زیاد است زیاد... به سینه من مهر تو دارد جا... کم منظور همیشه گم همیشه مفقود در زشتی خطِ نگه نمناکم نه کار به آدمی نه دنیا دارم مظلومیت سری درون لاکم... سروش وطن پور/ 1402/10/30 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
هدایت شده از / کوچه بن بست.../
من ریشه مرده درخت تاکم بدنامم و آلوده ز عشقی پاکم مستِ، عشق است خاک من از خلقت افتادی و ریختی قدح بر خاکم... من وصله ناجور توام میدانم تو یقه خلقتی و من صد چاکم با اینهمه کوشش نرسیدن سخت است وقتی نزدی آنهمه دست و پا کم دلتنگم و مهر تو زیاد است زیاد... به سینه من مهر تو دارد جا... کم منظور همیشه گم همیشه مفقود در زشتی خطِ نگه نمناکم نه کار به آدمی نه دنیا دارم مظلومیت سری درون لاکم... سروش وطن پور/ 1402/10/30 https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e
باز در کوچه ما بوی محرم پیچید بغضی آمد به دل و سینه آدم پیچید بین جمعیت ماها که عزادار توییم ((مادری دست به پهلو کمری خَم)) پیچید درد دل دارم اگر !...محضر زهرا رفتم نسخه درد مرا گریه نم نم پیچید گریه کردیم همه پای تو و پرچم تو شکر بر روی سرم سایه پرچم پیچید شکر که نوکر این خانه شدم آقا جان من که آوازه عشقم به دو عالم پیچید خانه دوم ما هاست حسینیه تو کودکی های من و ذکر تو باهم پیچید به محرم تو رساندی من و مارا ارباب باز در کوچه ما بوی محرم پیچید شاعر:سروش وطن پور/شبگرد ۱۸مرداد۱۴۰۰
هدایت شده از / کوچه بن بست.../
کندوی شعر چشم تو زیر بغلعسل... زهر تو چیست نیش و کنایه؟...عسل عسل...!!! شیرینی تو گشته به حد اقل بدل تا گفته ام به چشم تو حداقل عسل تقسیم خنده های تو بر زندگی من؟؟؟ از زندگی من شده ضرب المثل عسل رسوا شدم ز عشق ولی غم نمیخورم در آب روی رفته من گشته حل‌عسل من شاعرانه از تو نوشتم نه درخورت... گفتم تمام آنچه تویی: یک غزل عسل! هرجا نگاه میکنم از تو نشانه ایست گویا که ریختی همه جا بی محل عسل آه از شراب تلخ دو چشمان اخم تو شیرینی است تلخی ات احلی من‌لعسل... ۱۴۰۲/۱۰/۱ https://eitaa.com/joinchat/2417885314Cad2d3b670e