هدایت شده از هیأت میثاق با شهدا
📣 #اطلاعیه | #هیأت_هفتگی
🏴 توسل به امام هادی علیهالسلام
👤بهکلام:
حجتالاسلام والمسلمین #سوزنچی
🎙️بانوای:
برادر #سیدعلی_حسینی
📆 سهشنبه | ۱۸ دیماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۱۹/۳۰
📍بزرگراه شهید چمران، پل مدیریت،
مسجد دانشگاه امام صادق(ع)
▪️▪️▪️
🌐 Misaq.ir
🆔 @Misaq_ba_shohada
هدایت شده از Hoda academy | آکادمی هدی
27.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طنین یک جوانمرد
⚜️با جستجوی نام حضرت علی (علیهالسلام) در پرمخاطبترین پلتفرم جهان - یوتیوب- به تولیداتی غیر شیعی میرسیم که بازدیدهایی چند برابر تولیدات شیعیان دریافت کردهاند.
✅آثاری که عمدتاً در چند مساله زیر مشترک بودهاند:
1️⃣بازگویی داستانها و صفات منحصر به فرد ایشان.
2️⃣توجه به اینکه این روح آسمانی، هنوز میتواند گرهگشایی کند و تعالی دهد.
3️⃣ابراز ارادت به حضرت علی(ع) با نوا و زبانی لطیف
🌐 در ویدئوی فوق سیری کوتاه کردهایم در این آثار؛ به بهانه میلاد ایشان...
🔸 @Hodaacademy
هدایت شده از یک آیه در روز
.
9️⃣1️⃣ «وَ لا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ»
اینکه بر پرهیز از معصیت خود پیامبر ص، و نه بر پرهیز از معصیت خداوند، تأکید کرد، دلالت آشکاری دارد که میخواهد بدین وسیله تثبیت کند که هر سنت و دستوری که شخص پیامبر ص هم مستقر کند باید مسلمانان رعایت کنند و در واقع معنایی اعم از معروف را شامل میشود (الميزان، ج19، ص242 ).
در واقع این تعبیر، شاید به نحوی خلاصه مفادی باشد که در سوره نساء در ضمن چند آیه آمد که فرمود:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً (59) ... (60)
وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً (61) ... (62-63)
وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحيماً (64)
فَلا وَ رَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فيما شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا في أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْليماً (65) ... (66-79)
مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّى فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفيظاً (80) ... (81-82)
وَ إِذا جاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذاعُوا بِهِ وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَ إِلى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطانَ إِلاَّ قَليلاً (83)
این آیات صراحت آشکاری دارند که امر به اطاعت از رسول و اولیالامر در ادامه اطاعت از خداست؛
و اگر در هر چیزی [از جمله در تشخیص مصداق اولی الامر) اختلاف شد باید به خدا و رسول مراجعه کنند.
اما در این ارجاع منافقان میکوشند جلوی رجوع مردم به پیامبر ص را بگیرند [یعنی منافقان در مقابل دستورات خدا که صریحا در قرآن آمده، چارهای ندارند، اما نفاقشان از اینجا معلوم میشود که مردم را به سمتی سوق میدهند که گمان کنند که میشود با رجوع به قرآن بینیاز شد و نیازی به اطاعت از دستورات ویژه پیامبر ص نیست]؛
لذا خداوند در ادامه تصریح میکند که پیامبر فقط وظیفه پیام آوردن ندارد بلکه اصلا هر پیامبری که از جانب خداوند ارسال شد باید اطاعت شود و اطاعت از پیامبر عین اطاعت از خداست؛
و نهایتا از مسلمانان این انتظار را دارد که در هر مساله خاصی (که دیگر به خاطر خاص بودنش لزوما در قرآن یافت نمیشود) سراغ پیامبر ص و آن اولی الامری که قبلا اشاره شد بروند و اینجا دیگر حتی اسم رجوع الی الله (که مصداقش از نظر مخاطب علی القاعده رجوع به قرآن است) نمیآورد.
به نظر میرسد در این بیعت با زنان، کل این مفاد آیات فوق، در یک تعبیر «معصیت تو را نکنند» خلاصه شده است.
📝نکته #تاریخی_تفسیری
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر ۱۹
📝نکته #تاریخی_تفسیری
در میان زنان مسلمانی که قرآن از آنها یاد کرده است که در زمان پیامبر ص بودهاند دو مورد داریم که به نحوی اقدامشان رنجش پیامبر ص را در پی داشته است
و جالب اینجاست که هر دو در میان زنان پیامبر ص بوده است.
▪️یکی آیات ۲۸-۲۹ و ۵۱ سوره احزاب است:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَميلاً؛ وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيماً» (۲۸-۲۹)
«تُرْجي مَنْ تَشاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوي إِلَيْكَ مَنْ تَشاءُ وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلا جُناحَ عَلَيْكَ ذلِكَ أَدْنى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَ لا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِما آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما في قُلُوبِكُمْ وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَليما» (۵۱)
که برخورد بد آنها با پیامبر ص در خصوص انتظارات دنیویای که داشتند موجب شده پیامبر حدود یک ماه از همه آنها کنارهگیری کند
🔖بحث در مورد این آیات و شأن نزول آنها قبلا تقدیم شد در:
https://yekaye.ir/al-ahzab-33-28/
و
https://yekaye.ir/al-ahzab-33-29/
و
https://yekaye.ir/al-ahzab-33-51/
و البته در اینجا مصداق تخلف از دستور پیامبر ص نبود.
▪️مورد دوم که مشخصا مصداق تخلف از دستور پیامبر ص بود در ۵ آیه ابتدایی سوره تحریم است که دو آیه ابتداییاش از جنس همین ناراحت کردن پیامبر ص است:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ؛ يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغي مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ؛ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمانِكُمْ وَ اللَّهُ مَوْلاكُمْ وَ هُوَ الْعَليمُ الْحَكيمُ» (۱-2)
اما آیات بعد صریحا از تخلف دو تن از آنان (که در منابع شیعه و سنی اتفاق نظر دارند که عایشه و حفصه بوده است) از دستوری که پیامبر ص داده بود گزارش میدهد:
«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَديثاً فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ أَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ أَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِيَ الْعَليمُ الْخَبيرُ» (3)
غلاظ و شداد بودن این مطلب از دو آیهای که بعدش آمده بخوبی فهمیده میشود که
اولا برخلاف همه مواردی که وقتی کسی توبه میکندن خدا وعده بخشش میدهد اینجا نهتنها از چنین وعدهای خبری نیست، بلکه تأکید میشود که ولو توبه کنید باز قلبهایتان منحرف شده است:
«إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ» (4)
و ثانیا تهدید میکند که چهبسا پیامبر شما را طلاق دهد و به جای شما زنان مسلمان مومن و دارای صفات خوب بگیرد:
«عَسى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْواجاً خَيْراً مِنْكُنَّ مُسْلِماتٍ مُؤْمِناتٍ قانِتاتٍ تائِباتٍ عابِداتٍ سائِحاتٍ ثَيِّباتٍ وَ أَبْكاراً» (5)
که کنایه میزند که شما این طور نیستید.
🤔شاید ریشه همه اینها در همین باشد که آنان با اینکه زن پیامبر ص بودند بیعتشکنی کردند زیرا به «لا یعصینک فی معروف» که از مفاد بیعت پیامبر ص با زنان بود ملتزم نماندند، و در جای دیگر فرمود وقوع گناه از زنان پیامبر مجازاتی مضاعف دارد؛ همان گونه که مطیع پیامبر ص بودن پاداش دوبرابر برایشان دارد:
«يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرا؛ وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريما» (احزاب/۳۱-۳۲)
@yekaye
#ممتحنه_12
گفتگو با یک آتئیست درباره خدا.mp3
44.26M
💢گفتگو با یک #آتئیست درباره #وجود_خدا
شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳
آشنایی من (حسین سوزنچی) با نظرات آتئیستها در حد مطالعه و گفتگوهای محدود مکتوب در فضای مجازی بود؛ اما گفتگوی مستقیم با کسی که صریحا #منکر_خدا باشد تجربه جدیدی بود که شاید برای دیگران هم قابل استفاده باشد.
وی مشکلی در زندگیاش داشت که او را به سوی انکار خداوند سوق داده بود و چون در ابتدا و انتهای فایل درباره آن مشکل صحبت شد و مساله کاملا خصوصی بود آن فرازها حذف شده و فایل ضمیمه از ابتدای گفتگوی ما درباره خدا شروع میشود وبا پایان این محور از گفتگو پایان مییابد.
🌀روند بحث:
ابتدا ایشان درخواست کرد که مطالبم را مبتنی بر مطالب درون دینی پیش نبرم که خواسته بجایی بود. من هم تجربه شکاکیت قدیمی خودم را بازگو کردم و تا دقیقه ۲۷ گفتگوهای نسبتا پراکندهای بین ما رد و بدل شد.
سپس چون من مدعی وجود خدا بودم طبیعی بود که ایشان از من طلب کند که ادلهام را بگویم.
سیری هم که در بحث سعی کردم تعقیب کنم این بود که:
اولا بحث تصوری را بر بحث تصدیقی مقدم کنم (یعنی اول معلوم شود هر دو درباره یک چیز صحبت کنیم؛ وگرنه چهبسا خدایی که او رد میکرد من هم رد کنم!)
ثانیا به جای شروع از بحثهای چندوجهی (که نیازمند استفاده از منطقهای چند ارزشی است)، به سمت بحثهایی بروم که با منطق دوارزشی قابل دستیابی است تا به نتایج قطعی واضح بتوان رسید.
البته بحث درباره #خدا ابعاد چندوجهی فراوانی دارد که فرصت نشد ولی تا بحث دوارزشیاش به نتیجه نرسد ورود در بحثهای چندوجهی صرفا به جدل میانجامد.
و البته تمام جلسه در قالب گفتگویی چالشی گذشت؛ نه ارائه یکطرفه.
@souzanchi
هدایت شده از Hoda academy | آکادمی هدی
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅پربازدیدترین ویدئوی TED حول اسلام، نه تجربیات بامزه مسلمانانِ آمریکاست نه مدلهای نوی دینداری؛ یک خانم نویسنده یهودی ۸۰ ساله، در صدر جستجوها قرار دارد.
🔺لزلی هزلتون بیش از ۴۰ سال است در مورد صدر اسلام به مطالعه مشغول است و بیش از ده کتاب در این زمینه تالیف کردهاست.
✅ اما چیزی که در هفتاد سالگی موجب شهرت جهانی او فراگیرشدن ویدئوهایش شد، تفاوتی بود که میان رفتار مسلمانان و اصل اسلام قائل میشد، نظیر ویدئوی فوق👆
🔺مثلاً او معتقد است روش رسانهای مسلمانان، خود موجب اسلامستیزی بیشتر شده است و اگر پیامبر زنده بود "بزرگوارانه از برخی رفتار درمیگذشت تا اینکه با واکنش تند منجر شود که یک کارتون در نشریهای محلی، میلیونها بار دیده شود. "
✅او از بعد ۱۱ سپتامبر، تغییر روایت رسانهای از دین اسلام را گامی بزرگ در رسیدن به صلح جهانی یافته و حالا بعد از ۲۰ سال، خود از سردمداران این روایت متفاوت شده: با کلیپها، همایشها، تالیفات و نظریاتی که حالا در محافل آکادمیک مرجعیت پیدا کردهاند.
👓(طبعا انتشار این ویدئو، الزاماً به معنای موافقت با همه آن نیست)
@Hodaacademy
هدایت شده از یک آیه در روز. گزیده
.
5️⃣ «قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ»
اینکه بلافاصله بعد از این جمله که «خداوند بر آنان غضب کرده است»، فرمود: «به تحقیق آنان از آخرت قطع امید کردهاند» نشان میدهد که وجه مورد غضب خدا واقع شدن آنان این است که امیدی به آخرت ندارند.
از آنجا که حقیقت غضب خدا، همان دور شدن از رحمت خداست، این تعبیر نشان میدهد کسی که از آخرت ناامید باشد به اوج محرومیت گرفتار است. واضح است که کسی که امید به آخرت ندارد تمام زندگیاش را بر مدار دنیا و دلخواههای دنیوی تنظیم میکند.
شاید به همین جهت است که در احادیث نبوی حب دنیا، رأس هر خطیئهای معرفی شده است؛ چرا که حب دنیا و افق زندگی را محدود به دنیا دیدن، انسان مشمول غضب الهی و محروم از همه رحمتها و خیرات عالم میکند.
📚اقتباس از التحقيق فى كلمات القرآن الكريم، ج14، ص9
📝ثمره #اخلاقی
کسی که آخرت را میشناسد و تفاوت عظیم آن با دنیا را میداند و امید به آخرت دارد اگر نه همه، لااقل بسیاری از کارهای خود را بر اساس نتیجه آن در آخرت انجام میدهد و این گونه نیست که بخواهد ثمره کارهایش را حتما و حتما در دنیا ببیند.
اینکه گاه چنان رفتار میکنیم که انتظار داریم ثمره تلاشهایمان حتما در دنیا دیده شود، آیا دلالت ندارد که امید چندانی به آخرت نداریم؟
و اگر چنین است مبادا به غضب خداوند گرفتار شدهایم و نمیدانیم و مصداق کسانی شدهایم که خداوند دربارهشان میفرماید زیانکارترین افرادند اما خودشان فکر میکنند خوب کار میکنند:
« قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرينَ أَعْمالا؛ الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعا» (کهف/۱۰۳-۱۰۴)....
@yekAaye
#ممتحنه_13
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔻ما باید امضا و تعهد بدهیم و موافقت دستهجمعی کنیم که امام غایب عجل الله تعالی فرجه الشریف را در عمل به دستورات دینی، یاری و نصرت کنیم و نقض عهد و پیمانشکنی نکنیم، تا او از پس پرده بیرون بیاید.
📚کتاب حضرت حجت(عج)، ص١٨٣
مجموعه فرمایشات آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت حجت ، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
🌷میلاد باسعادت امام زمان ع بر همگان مبارک🌷
💢دعا برای #فرج یا #ظهور؟
مروری بر احادیث نشان میدهد آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است «دعا برای فرج» است نه «دعا برای ظهور».
البته اشکالی ندارد که دلمان بخواهد که ظهور عمومی حضرت هرچه سریعتر رخ دهد، اما آنچه محور توصیههای اهل بیت ع است دعا برای فرج است؛
و حتی گاه ائمه ع کسانی را که برای صرف ظهور حضرت عجله داشتند مواخذه میکردهاند که: «و أنت ممن يريد الدنيا: مگر تو از کسانی هستی که دنیا میخواهند؟» و تأکید میکردهاند که اگر نسبت خود با امامت را درست کنی برایت ضرری نخواهد داشت که این امر جلو بیفتد یا عقب: (كافي، ج1، ص371).
🔹شاید بهترین تبیین برای تفاوت ظریف این دو، این کلام حضرت آیت الله بهجت باشد:
«ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ماست، بهخلاف ظهور و فرج عمومی. بااینحال چرا به این اهمیت نمیدهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت میدهیم؟! و حال اینکه اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم! چون راهی که میرویم، راه کسانی است که اهم و مهمی قایل نیستند.» (حضرت حجت عج، ص۳۱۱).
دعا یعنی درخواست عمیق از خداوند؛ و علیالقاعده ما باید برای ظهوری دعا کنیم که وقتی رخ داد فرج ما باشد، نه هلاکت ما! و لذا کسی واقعا میخواهد و دعا میکند که بداند فرج حضرت، فرج او خواهد بود:
«أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فإن ذلك فرجكم» (كمال الدين، ج2، ص485).
🔸میتوان گفت فرج شخصی یعنی اشخاص به چنان نسبتی با امام ع برسند که:
🔺اولا امام ع نیاز نداشته باشد که از آنها تقیه کند- چنانکه خود امام زمان ع در دعایی که به شیعیان برای عصر غیبت یاد دادند بر این تصریح کردند: «و اجعلنا يا رب من أعوانه و ... و ممن لا حاجة له به إلى التقية» (كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص515)- ؛
و
🔺ثانیا وجودشان برای امام ع طوری باشد که با بودن آنها، امام ع چنان «فرج» و گشایشی در کار خود ببیند که امکان ظهور عمومی برایش میسر گردد- چنانکه در کلمات اهل بیت ع علائم فراوانی برای ظهور مطرح شده است، اما عمده آنها صرفا علامتند، نه علت؛ شاید تنها روایتی که لسانش لسان علیت است آن است که میفرمایند که باید آن عدد ۳۱۳ تکمیل شود: «أما لو كملت العدة الموصوفة ثلاثمائة و بضعة عشر، كان الذي تريدون» (الغيبة للنعماني، ص203)-. ظاهرا امام صادق ع میخواهند بفرمایند تا فرج شخصی برای ۳۱۳ نفر حاصل نشود، انتظار فرج عمومی امام زمان ع را نداشته باشید.
💢پس مهمترین (و شاید تنها) وظیفه ما در زمینهسازی برای ظهور این است که چنان زندگی کنیم که فرج شخصی برسیم.
▪️البته طلب فرج شخصی به معنای گوشهگیری و ترک وظایف اجتماعی نیست؛ فرج شخصی برای کسی حاصل میشود که تمام وظایف خویش (فردی یا اجتماعی) را، آن گونه که مورد رضایت امام ع است، جدی بگیرد.
بگذارید مطلب را با نکته دیگری از آیت الله بهجت توضیح دهم که مضمون حدیثی از امام صادق ع است (كافي، ج4، ص466). ایشان به کسی فرمودند:
«شما اگر چنانچه حاجتی دارید برای دیگران بخواهید... مثلاً اگر خانه ندارید و از خدا خانه میخواهید، دعا کنید برای بیخانهها، [آنگاه] خداوند متعال فرشتهای را معین میکند که برای شما دعا کند و آن فرشته چون معصوم است دعایش به استجابت نزدیکتر از دعای شماست این راه میانبر برای استجابت دعاست». (https://bahjat.ir/fa/content/10511)
همین را در خصوص دعا برای فرج شخصی هم میتوان مطرح کرد.
ممکن است اشکال شود که چنین درخواستی در مورد دیگران چه وجهی دارد؟ دعا کردن چیزی را از عمق وجود خواستن است؛ وقتی واقعا دعا کردهام که واقعا عزم جدی نشان دهم که دارم تمام زندگیام را با امام زمان ع هماهنگ میکنم. من میتوانم از خدا بخواهم که شخص دیگری خانهدار شود؛ اما اینکه از خدا بخواهم شخص دیگری چنین عزمی داشته باشد و در رسیدن به فرج شخصی موفق شود یعنی چه؟
شاید بتوان گفت:
🔺اولا من که فرج شخصی را میخواهم باید این را در راستای حصول فرج امام زمان بخواهم؛ و فرج او با حصول ۳۱۳ فرج حاصل میشود نه فقط با فرج من. پس اگر من فقط و فقط فرج خودم را بخواهم و از تقاضای فرج برای دیگران غفلت کنم، واقعا فرج امام زمان را نخواستهام.
🔺ثانیا از بالاترین مصادیق فرج، رها شدن از خودخواهی است. در حدیث نبوی، از دشوارترین وظایف این امت «المواساة للأخ في ماله» معرفی شده است (خصال، ج1، ص125) . آیا جیبمان یکی شود، اما حصول کمالاتمان یکی نشود؟!
🔖خلاصه کلام:
آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است دعا برای فرج است نه دعا برای ظهور؛ و فرج شخصی هم بر فرج عمومی مقدم است؛ و دعا کردن هم صرفا لقلقه زبان نیست.
اکنون چقدر در دعا برای فرج جدی هستیم؟
@souzanchi
💢دعا برای #فرج یا #ظهور؟ (۲)
با توجه به سوالاتی که رسید بیان چند نکته تکمیلی برای متن قبل لازم شد:
1️⃣ اگرچه یک مقدمه ضروری برای حصول فرج شخصی، گناه نکردن است، و کسی که اهل گناه باشد، حتی اگر دیدار هم برایش رخ دهد، به فرج کامل و حقیقی نخواهد رسید؛ اما ظاهرا مساله بیش از آن است.
در متن قبل توضیح داده شد که فرج شخصی رسیدن به موقعیتی است که خود را چنان ساخته باشیم که امام زمان،
اولا از ما تقیه نکند؛
ثانیا بتواند روی کمک ما حساب کند.
و گستره این دو بیش از آن است که ابتدا به نظر میرسد:
🔺مثلا یکی از موارد مهمی که امام از ما تقیه میکند عرصه معرفتی است:
وقتی مسائل را مطابق با مرام امام نفهمیده، و ظرفیت فهمش را هم در خود ایجاد نکرده باشیم و دینداریمان صرفا بر اساس خوشایندها و علایق شخصیمان به برخی مسائل دینی باشد، نه منطبق بر آموزههای خود اهل بیت ع،
آنگاه حتی اگر توفیق دیدار حاصل شود باز امام ناچار خواهد بود از ما تقیه کند.
🔺همچنین گاه، حتی در کارهای خوب، امام نمیتواند روی کمک ما حساب کند؛ مثلا آیا ما کارها (ولو کار خوب) را مطابق مرام اهل بیت ع انجام میدهیم؟ حضرت امیر ع میفرمود: «قد يرى الحول القلب وجه الحيلة و دونها مانع من أمر الله و نهيه فيدعها رأي عين بعد القدرة عليها و ينتهز فرصتها من لا حريجة له في الدين: گاه مرد آزموده و دانا راه چارهای مییابد، امّا مانعی از فرمان خدا در کار است. پس با اینکه میتواند، چاره را وامیگذارد؛ و آن كه پرواى دين ندارد، فرصت را غنیمت میشمارد.» (نهجالبلاغه، خطبه۴۱).
آیا ما برای رسیدن به اهدافمان (ولو اهداف مقدس) اگر راهی یافتیم سریع اقدام میکنیم، یا اگر دیدیم آن راه خلاف تقوای الهی است، دست به اقدام نمیزنیم، ولو ببینیم دیگران فرصت را غنیمت میشمارند و از آن راه برای اهداف بد خود استفاده میکنند؟!
2️⃣مقصود از «فرج امام» چیست که برای آن دعا میکنیم؟
«فرج» یعنی «گشایش»؛ و برای گشایشی به کار میرود که دیگر هم و غمی باقی نگذارد (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص498).
ظاهرا فرج امام یعنی وضعیتی که برای امام گشایش باشد و دست او باز باشد که بدون هیچ دغدغهای آنچه صلاح میداند انجام دهد. تاکنون هیچ امامی دستش باز نبوده است حتی امیرالمومنین ع در دوره حکومتش. وقتی میگوییم در دوره ظهور، فرج عمومی (فرج امام) حاصل میشود، یعنی امام ع دیگر مجبور نیست در فضای عمومی جامعه بر اساس تقیه رفتار کند؛ و هرچه را صلاح میداند (که قطعا همان صلاح است) میتواند انجام دهد. تا پیش از فرج، چه بسیار حقایقی که اهل بیت ع نگفتند یا برطبق آن عمل نکردند یا همان مقدار هم که اقدام کردند با ملاحظات [= تقیههای] فراوان همراه بود.
اما با حصول فرج برای امام، طبیعی است که گشایش حاصل، و دست امام باز میشود: هم در معرفی حقایق، و هم در تحقق عدالت، آن گونه که باید و شاید.
3️⃣مدعای اصلی متن قبل این بود «فرج امام» مهم است، نه صرفا «ظهور او» که صرفا کسی آشکار شود و عدالتی را محقق کند. البته اگر فرج امام حاصل شد این هم میشود، اما این مساله اصلی نیست و از ما خواستهاند برای فرج امام دعا کنیم، نه صرفا برای ظهور.
وقتی بفهمیم:
اولا فرج امام مهم است؛
ثانیا فرج امام از طریق فرج ما محقق میشود؛
آنگاه تمام هم و غممان این میشود که فرج را در خودمان حاصل کنیم تا فرج امام هم حاصل شود.
پس، وقتی دعا میکنیم: خدایا «فرج امام» را برسان (نه ظهور امام را)، این دعا زمانی صادقانه است که واقعا برای فرج شخصی گام برداریم؛ نه اینکه دغدغه اصلیمان این باشد که چرا دیگران ظلم میکنند و مرتب سراغ دیگران برویم و تمام همتمان این باشد که وضع جامعه درست شود.**
قطعا نمیخواهم بگویم که نسبت به ظلم بیخیال باشیم؛ اما یکبار دغدغه اصلی، رسیدن به فرج در خودم است تا زمینه فرج امام مهیا شود؛ یکبار تمرکز بر ظلم دیگران است.
فرض کنید این گزینه پیش روی من باشد که بتوانم با ظلم به عدهای محدود، که چهبسا خودشان هم چندان آدمهای خوبی نباشند، از ظلم ظالم جائری جلوگیری کنم؛ و البته ظلم محدود به این عده، در قبال ظلمهای آن ظالم جائر به چشم نیاید. اگر مساله اصلیام فرج شخصی باشد، مادامی که وجوب شرعی عینی در خصوص دفع خاص از ظلم آن ظالم جائر به طور یقینی احراز نشده باشد، سراغ گزینههای دیگری خواهم رفت ولو راه بسیار طولانیتر شود؛ اما اگر دغدغهام، نه فرج شخصی، بلکه جلوی ظلم را گرفتن، باشد، میگویم انجام این ظلم اشکالی ندارد چون برطرف کردن ظلم آن ظالم جائر، مهمتر از ظلمی است که به اینها میکنم.
💢خلاصه کلام اینکه:
منتظر واقعی برای فرج امام، و در واقع، برای فرج خود دعا میکند؛
و دعا کردن، یعنی از ته دل از خدا خواستن؛
و خواستن، یعنی حرکت کردن برای حصول فرج شخصی،
همراه با دعای [= خواستن] فرج شخصی برای دیگران؛
تا مجموع اینها مقدمهای شود برای فرج عمومی.
@souzanchi
👇پینوشت👉
** پینوشت یادداشتِ دعا برای فرج یا ظهور؟ (۲)
با این توضیح شاید بتوان فهمید که چرا در عین حال که از ما خواستهاند که «برای تعجیل در فرج دعا کنیم»،
در عین حال در دعایی که خود امام زمان ع برای دوره غیبت به شیعیان آموزش داده از ما خواستهاند چنین تربیت شویم که عجله نکنیم و گوییم چرا با اینکه این همه ظلم هست امام زمان ظهور نمیکند؛
و در عین حال دلمان بخواهد که ظهور ایشان را ببینیم:
حَدَّثَنَا أَبُو مُحَمَّدٍ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمُكَتِّبُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيِّ بْنُ هَمَّامٍ بِهَذَا الدُّعَاءِ وَ ذَكَرَ أَنَّ الشَّيْخَ الْعَمْرِيَّ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ أَمْلَاهُ عَلَيْهِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يَدْعُوَ بِهِ وَ هُوَ الدُّعَاءُ فِي غَيْبَةِ الْقَائِمِ ع:
اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَك ...
فَصَبِّرْنِي عَلَى ذَلِكَ حَتَّى لَا أُحِبَّ تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لَا تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لَا أَكْشِفَ عَمَّا سَتَرْتَهُ وَ لَا أَبْحَثَ عَمَّا كَتَمْتَهُ وَ لَا أُنَازِعَكَ فِي تَدْبِيرِكَ وَ لَا أَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ وَ مَا بَالُ وَلِيِّ الْأَمْرِ لَا يَظْهَرُ وَ قَدِ امْتَلَأَتِ الْأَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ وَ أُفَوِّضُ أُمُورِي كُلَّهَا إِلَيْكَ.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُرِيَنِي وَلِيَّ أَمْرِكَ ظَاهِراً نَافِذاً لِأَمْرِكَ مَعَ عِلْمِي بِأَنَّ لَكَ السُّلْطَانَ وَ الْقُدْرَةَ وَ الْبُرْهَانَ وَ الْحُجَّةَ وَ الْمَشِيئَةَ وَ الْإِرَادَةَ وَ الْحَوْلَ وَ الْقُوَّةَ فَافْعَلْ ذَلِكَ بِي وَ بِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ حَتَّى نَنْظُرَ إِلَى وَلِيِّكَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ ظَاهِرَ الْمَقَالَةِ وَاضِحَ الدَّلَالَةِ هَادِياً مِنَ الضَّلَالَةِ شَافِياً مِنَ الْجَهَالَةِ
أَبْرِزْ يَا رَبِّ مَشَاهِدَهُ وَ ثَبِّتْ قَوَاعِدَه وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَقَرُّ عَيْنُهُ بِرُؤْيَتِهِ وَ أَقِمْنَا بِخِدْمَتِهِ وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِه ...
ترجمه:
پس مرا بر این مطلب صبور گردان تا اینکه دوست نداشته باشم تعجیل در آنچه را به تاخیر انداختهای و تاخیر در آنچه بدان عجله کردهای و نخواهم پرده برداشتن از آنچه پوشاندهای و نه جستجو کردن از آنچه مخفی نمودهای و با تو در تدبیرت نزاع نکنم و نگویم که چرا و چگونه است و چه شده که ولیامر تو ظاهر نمیشود در حالی که زمین از ستم پر شده است و امورم همگی را به تو واگذار کنم.
خدایا! همانا از تو میخواهم که ولی امرت را به من نشان دهی آشکار در حالی که امر تو را پیاده میکند با علم من به اینکه سلطنت و قدرت و برهان و حجت و مشیت و اراده و حول و قوه از آن توست؛ پس این را در حق من و همه مومنان انجام بده تا اینکه به ولی تو – که صلوات خداوند بر او باد – بنگریم در حالی که سخنش آشکار و دلالتش واضح است و از گمراهی هدایت میکند و از جهالت شفا میدهد؛
پروردگارا! مَشاهِد [محلهای حضور و مشاهده] او را آشکار گردان و پایههای وی را تثبیت فرما و ما را از کسانی قرار دهد که چشمشان به رویت او روشن میشود و ما را در خدمت وی پابرجا بدار و بر آیین او بمیران و در زمره او محشور فرما...
📚كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص512
📚مفاتیح الجنان، ملحقات، بند هفتم: دعایی که در زمان غیبت باید خواند.
@souzanchi