eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
165 عکس
60 ویدیو
103 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💢خاطره ای زیبا از دکتر زرین کوب در مورد عاشورا 🔹روز عاشورا بود و در مراسمی بهمین مناسبت به عنوان سخنران دعوت داشتم ، مراسمی خاص با حضور تعداد زیادی تحصیل کرده و به اصطلاح روشنفکر و البته تعدادی از مردم عادی، نگاهی به بنر تبلیغاتی که اسم و عکسم را روی آن زده بودن انداختم و وارد مسجد شده و در گوشه ای نشستم. 🔹دنبال موضوعی برای شروع سخنرانی ام می گشتم .. موضوعی که بتواند مردم عزادار را در این روز خاص جذب کند ، برای همین نمی خواستم، فعلا کسی متوجه حضورم بشود، هرچه بیشتر فکر می کردم ، کمتر به نتیجه می رسیدم ، ذهنم واقعا مغشوش شده بود که پیرمردی که بغل دستم نشسته بود با پرسشی رشته افکارم را پاره کرد : 🔹ببخشید شما استاد زرین کوب هستید ؟ 🔹گفتم : استاد که چه عرض کنم، ولی زرین کوب هستم 🔹خوشحال شد، شروع کرد به شرح این که چقدر دوست داشته، بنده را از نزدیک ببیند، همین طور که صحبت میکرد، دقیق نگاهش می کردم، این بنده خدا چرا باید آرزوی دیدن من را داشته باشد ؟ چه وجه اشتراکی بین من و او وجود دارد ؟ 🔹پیرمردی روستایی با چهره ای چین خورده و آفتاب سوخته، متین و سنگین، اما باوقار 🔹می گفت مکتب رفته و عم جزء خوانده و در اوقات بیکاری یا قرآن میخواند یا غزل حافظ و شروع به خواندن چند بیت جسته و گریخته از غزلیات خواجه و چه زیبا غزل حافظ را میخواند 🔹پرسیدم : حالا چرا مشتاق دیدن بنده بودید ؟ 🔹گفت : سؤالی داشتم و سپس پرسید : شما به فال حافظ اعتقاد دارید ؟ 🔹گفتم : خب بله ، صددرصد ... گفت : ولی من اعتقاد ندارم ! 🔹پرسیدم : من چه کاری میتونم انجام بدم ؟ از من چه خدمتی بر میاد ؟ 💥( عاشق مرامش شده بودم و از گفتگو با او لذت می بردم ) 🔹گفت : خیلی دوست دارم معتقد شوم، یک زحمتی برای من می کشید ؟ 🔹گفتم : اگر از دستم بر بیاد، حتما ، چرا که نه 🔹گفت : یک فال برام بگیر 🔹گفتم ولی من دیوان حافظ پیشم نیست 🔹بلافاصله دیوانی کوچک از جیبش درآورد و به طرفم گرفت و گفت : بفرما 🔹مات و مبهوت نگاهش کردم و گفتم، نیت کنید 🔹فاتحه ای زیر لب خواند و گفت : برای خودم نمیخوام، میخوام ببینم حافظ در مورد امروز ( روز عاشورا ) چی می گه ؟؟ 🔹برای لحظه ای کپ کردم و مردد در گرفتن فال 🔹حافظ ...عاشورا ، اگه جواب نداد چی ؟ عشق و علاقه این مرد به حافظ چی ؟ 🔹با وجود اینکه بارها و بارها غزلیات خواجه را کلمه به کلمه خوانده و در معنا و مفهوم آنها اندیشیده بودم، غزلی به ذهنم نرسید که به طور ویژه به این موضوعات پرداخته باشد 🔹متوجه تردیدم شد، گفت : چی شد استاد ؟ گفتم : هیچی، الان 🔹چشمان را بستم و فاتحه ای قرائت و به شاخه نباتش قسمش دادم و صفحه ای را باز کردم : 💥زان یار دلنوازم شکریست با شکایت 💥گر نکته دان عشقی خوش بشنو این حکایت 💥بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم 💥یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت 💥رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس 💥گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت 💥در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا 💥سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت 💥چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی 💥جانا روا نباشد خونریز را حمایت 💥در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود 💥از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت 💥از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود 💥زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت 💥ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم 💥یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت 💥این راه را نهایت صورت کجا توان بست 💥کش صد هزار منزل بیش است در بدایت 💥هر چند بردی آبم روی از درت نتابم 💥جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت 💥عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ 💥قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت 🔹خدای من این غزل موضوعش امام حسین و وقایع روز و شب یازدهم نیست، پس چیست ؟ سالها خود را حافظ پژوه می دانستم و هیچ وقت حتی یک بار هم به این غزل، از این زاویه نگاه نکرده بودم، این غزل ویژه برا همین مناسبت سروده شده ! 🔹بیت اولش را خواندم از بیت دوم این مرد شروع به زمزمه کردن با من کرد و از حفظ با من همخوانی و گریه میکرد، طوری که تمام بدنش میلرزید انگار روضه می خواندم و او هم پای روضه ی من بود . 🔹متوجه شدم عده ای دارند مارا تماشا میکنند که مجری برنامه به عنوان سخنران من را فرا خواند و عذرخواه که متوجه حضورم نشده ، حالا دیگر میدانستم سخنان خود را چگونه آغاز کنم . 🔹بلند شدم، دستم را گرفت و می خواست ببوسد که مانع شدم، خم شدم، دستش را به نشانه ادب بوسیدم . 🔹گفت معتقد شدم، معتقد بووودم، ایمان پیدا کردم استاد، گریه امانش نمی داد ! 🔹آن روز من روضه خوان امام شهید شدم و کسانی پای روضه من گریه کردند که پای هیچ روضه ای به قول خودشان گریه نکرده بودند . @hamshenasi
سخنرانی جلسه دوم.mp3
41.92M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه دوم شب سوم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: دورنمایی از کل بحث: ۱. مومن واقعی فقط یک خدا قبول دارد و در آخرت زندگی می‌کند. ۲. چنین کسی خودت را بشدت محتاج دین و هدایت الهی (نبوت و امامت) می‌بیند. ۳. وقتی به دین مراجعه می‌کند می‌فهمد کتاب الله بتنهایی کافی نیست و مادام که امامش در دسترش نیست مضطر است. ۴. انسان مضطر باید عمل متناسب با اضطرار انجام دهد نه عمل عادی. ۵. اگر کسی واقعا مضطر شد (عمل متناسب با اضطرار انجام داد) دعایش اجابت شده، در زمره خلفا الارض (امام زمان ع و یارانش) قرار می‌گیرد (آیه ام من یجیب) ورود در تفسیر سوره نمل (آیات ۱-۵) ناظر به مقدمه اول. @souzanchi
سخنرانی جلسه سوم.mp3
50.93M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه سوم شب چهارم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: مروری بر دو مقدمه اول بحث قبل از طریق: - مرور مضمون آيات ۱-۵ سوره نمل - تاکید بر آیه ۶ (قرار است مومن خواننده قرآن، که مضطر حقیقی است، مخاطب مستقیم خدا شود) - شاهد بر این مدعا: شرح داستان حضرت موسی (آیات ۷-۱۴) و داود و سلیمان (۱۵-۴۴) در سوره نمل @souzanchi
سخنرانی جلسه چهارم.mp3
41.68M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه چهارم شب پنجم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: مومن برگزیده که مضطر واقعی است، می‌فهمد که تمام برنامه‌ریزی‌ها ذیل برنامه الهی است؛ لذا فقط به دنبال برنامه الهی است و حتی به برنامه خود نیز اعتماد نمی‌کند؛ شرح این مطلب از طریق: - داستان صالح (و مکروا مکرا و مکرنا مکرا ... فانظر کیف کان عاقبة مکرهم) و لوط (آیات ۴۵-۵۶ سوره نمل) - مروری بر سوره حمد (خدا رب همه چیز است؛ آخرت خیلی جدی است؛ پس من تمام عبودیت و استعانتم از خداست؛ و مهمترین محور کارم، طلب هدایت از او) @souzanchi
سخنرانی جلسه پنجم.mp3
52.42M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه پنجم شب ششم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: مرور آيه ۵۹ سوره نمل که حلقه اتصال معانی قبل و بعد این سوره است که افق مخاطب سوره را افق بندگان برگزیده قرار می‌دهد: - قل -الحمدلله -سلام علی عباده الذین اصطفی -ءالله خیر أما یشرکون @souzanchi
فاجعه کربلا و بلایی که ساختارها بر انسان می‌آورند.mp3
11.38M
و سخنرانی در جمع کادر نیروی انتظامی بندرعباس ششم محرم (24 مرداد 1400) موضوع بحث: ساختار یعنی تعیین جایگاهها و محور قرار گرفتن قانون اعتباری و ضرورت اطاعت پذیری؛. ساختارها به طور ناخودآگاه کارکرد مهمی در سلب مسئولیت از انسانها دارند: «ساختار این جایگاه را برایم تعریف کرده و طبق قانون موظف به انجام این کار بودم؛ پس من وظیفه‌ام را درست انجام داده‌ام!» یا «اگر با مافوق (در جایی که او اختیار دارد ولی می‌دانم خطا کرده = سوءاستفاده از اختیارات) درگیر شوم مرا از ساختار حذف می‌کند و روزی‌ام قطع می‌شود» یا ... آیا همواره آنچه در ساختار و قانون اعتباری تعیین شده همان وظیفه‌ای است که شرعا و اخلاقا برعهده ماست؟! در عاشورا قبایل همین نقش ساختارهای مدرن را ایفا می‌کردند؛‌لذا در لشکر امام حسین ع حضور افراد، قبیله‌ای نیست؛ اما عمده لشکر ابن‌زیاد را افراد قبیله‌ها تشکیل داده‌اند که مطیع رئیس قبیله بودند و به وظیفه ساختاریشان عمل می‌کردند! @souzanchi
سخنرانی جلسه ششم.mp3
49.56M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه ششم شب هفتم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: مرور آیات ۶۰ تا ۶۴ سوره نمل در توضیح اینکه فقطخدا خداست و هیچ شریکی برای او نباید باور داشت. لازم به ذکر است بحثهای این جلسه بیش از اینکه از جنس پاسخ باشد از جنس ایجاد مساله برای تدبر عمیقتر در آیات است؛ تا شرح دادن معنای آیات. @souzanchi
سخنرانی جلسه هفتم.mp3
48.69M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه هفتم شب هشتم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: (آیات ۶۵ تا ۷۴ سوره نمل) شرح این مطلب که مومن واقعی می‌داند و می‌فهمد که الان دارد در آخرت زندگی می‌کند؛ آخرت بعدا رخ نمی‌دهد؛‌بلکه همین الان بر او احاطه دارد. به نظر می‌رسد این نکته اگر فهم شود هم نحوه رفت و برگشتهای آیات ۶۵ تا ۷۴ سوره نمل معلوم می‌شود و هم اینکه چه نسبتی بین سوال و اشکال آن کافران و پاسخهای خداوند وجود دارد. @souzanchi
اطلاعیه برای اینکه دسترسی مخاطبان محترم به نکاتی که درباره آیات سوره نمل در جلسات بحث "انتظار انسان مضطر" مطرح می شود و نیز احادیث مربوط به این آیات تسهیل شود، تلاش می شود این مطالب در ذیل هر آیه در سایت 'یک آیه در روز' به آدرس yekaye.ir بارگذاری شود. @souzanchi
سخنرانی جلسه هشتم.mp3
40.74M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه هشتم شب نهم محرم ۱۴۰۰ @intezar_ir موضوع بحث: (مرور آیات ۷۵ تا ۸۱ سوره نمل) اگر واقعیت خودمان (که بسیار فراتر از واقعیت مادی است و اساسا در آخرت زندگی می‌کنیم) را جدی بگیریم، می‌فهمیم که بسیاری از آنچه برای رشد و حرکت ما نیاز است از ما غایب است؛ و قبلا بیان شد که غیب را فقط خدا می‌داند (آیه۶۵). اما همین خدا حتما ما را هدایت می‌کند؛ پس تمام غیب را در همین کتاب مبین قرار داده (آیه75). لیکن اگر ما بدون معلم و بدون ایمان سراغش برویم فقط مقداری از آن استفاده می‌کنیم (بنی اسرائیل هم می‌توانند پاسخ تفصیلی برای اکثر اختلافاتشان در آن بیابند؛ آيه 76) اما اگر واقعا مومن باشیم (که مومن به قرآن، بنا به حدیث ثقلین، باور دارد ضرورت معلم قرآن و ضرورت مراجعه به او را) آنگاه قرآن برایمان سراسر هدایت و رحمت می‌شود و همه نیازمان را رفع می‌کند (آیه77). و این همان درک انسان مضطر است؛ باید بفهمیم که اولا نیاز قطعی به هدایت الهی داریم؛‌ثانیا خدا در قرآنش تمام آنچه نیاز داریم را آورده؛‌ثالثا تمام آنچه از قرآن می‌خواهیم را فقط امام می‌تواند برایمان توضیح دهد؛ و لذاست که اگر امام نداریم بیچاره و مضطریم؛ و فقط باید بر خدا توکل کنیم (آیه79) در ادامه می‌فرماید این حرفها را انسان مرده و شخص کری که رویگردان است نمی‌شنود (آيه۸۰) و کور را هم نمی‌توانی بینا کنی؛‌فقط به درد مومن می‌خورد؛ و مومن کسی است که واقعا تسلیم خدا باشد: یعنی همان واجب و محرمی که می‌دانی عمل کن تا مومن باشی (آیه۸۱)؛ و آنگاه حتما هدایت می‌شوی. @souzanchi
سخنرانی جلسه نهم.mp3
36.94M
حجت الاسلام سوزنچی موضوع: جلسه نهم شب دهم محرم ۱۴۰۰ عاشورا @intezar_ir موضوع بحث: (مرور آیات ۸۲-۹۰ سوره نمل) اگر ما واقعیت آخرت را در متن زندگی‌مان جدی نگیریم به زور ما را می‌برند همان گونه که اگر اضطرار را جدی نگیریم با مرگ ما را می‌برند و در موقعیت مضطر قرارمان می‌دهند. این آیات ابتدا رجعت را مطرح می‌کند؛ یعنی مرتبه‌ای قبل از ورود همگان به آخرت؛ که همگان متناسب با این مرتبه به اضطرار می‌رسند (وقع القول علیهم؛ آیه 82 و 85). و سپس سراغ قیامت می‌رود و توضیح می‌دهد که اگرچه همه را با اضطرار (فزع) در آن وارد می‌کنیم اما کسانی هستند که از فزع ایمن‌اند؛ آنان همانانند که خدا خواسته (مخلَصین) و همانانند که حسنه (ولایت) را توانستند با خود بیاورند (نه اینکه فقط حسنه انجام دادند). شب عاشورا شبی است که نه فقط خود امام ع بلکه دیگرانی هم بودند که توانستند به مقام مضطر برسند و از فزع ایمنی یابند؛ فزغی که حتی دامنگیر فرشتگان مقرب هم می‌شود. @souzanchi