eitaa logo
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه‌های علمیه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
305 ویدیو
48 فایل
سایت مرکز: https://www.pasokh.org سامانه پاسخ: https://www.spasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مشارکت همگانی در انتخابات 💠 سؤال: چه ضرورتی دارد که مردم و به ویژه کسانی که نظام را قبول ندارند در مشارکت نمایند؟ 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ «حق انتخابگری»، «حق مشارکت در تعیین سرنوشت» و ... از جمله حقوق هر شهروندی است که باید آن را احقاق نماید و بی اعتنایی نسبت به آن، باعث از بین رفتن این حق خواهد شد، از این رو مشارکت در انتخابات گامی در راستای احقاق حقّ مسلم خود می باشد. 2⃣ مشارکت مردم در انتخابات، عامل افزایش مقبولیت مردمی نظام بوده و همین مساله نیز به تقویت امنیت ملی منجر می گردد. 3⃣ اگر مردم در انتخابات مشارکت نکنند زمینه برای دخالت بیگانگان به بهانه هایی همچون نقض حقوق بشر فراهم می شود ولی مردم، این بهانه را از بین می برد. 4⃣ مشارکت فعالانه مردم در انتخابات در کنار انتخاب آگاهانه و توام با بصیرت از یک سو باعث شکل گیری نهادهای قوی، کارآمد و دغدغه مند نسبت به حل مشکلات خواهد شد و از سوی دیگر به امنیت همه جانبه منجر خواهد شد و همین دو مسأله زمینه‌های رشد اقتصادی هر چه بیشتر را فراهم می‌سازد که نفع آن به عموم مردم و کشور باز می‌گردد. 5⃣با توجه به اینکه جمهوری اسلامی نظامی مشروع است که با هدف برپایی عَلَم اسلام ایجاد شده است لذا مراجع معظم تقلید نیز مشارکت در انتخابات را شرعا واجب می دانند. 6⃣ مشارکت مردم در انتخابات، انتخاب آگاهانه و تشکیل نهادهای قوی و کارآمد به اجرایی شدن سیاست های کلان نظام بر اساس الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت کمک می کند. بنابر این مشارکت فعال و آگاهانه در انتخابات‌های مختلف نظام اعم از ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا و خبرگان ضرورتی هست که برخاسته از آرمانها و انگیزه هایی فراتر از دلبستگی به مذهب، جناح و یا نظام سیاسی خاصی بوده و بُعد ملی پیدا می‌کند چنانکه به عنوان نمونه کسانی که علیرغم انتقاد به نظام، دوستدار وطن خویش هستند و نمی خواهند با به خطر افتادن امنیت ملی و یا هجوم بیگانگان، کشور پایمال گردد لازم است در انتخابات مشارکت کنند. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9436/ 🆔@spasokh
️کلامی از جنس نور گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری (دام ظله العالی) پیرامون انتخابات 💠 انتخابات یکی از دو رکن مردم‌سالاری دینی است. مردم‌سالاری دینی روی دو ستون ایستاده است؛ یکی از این دو ستون رأی مردم است، انتخابات است. ما به برکت انتخابات به دنیا فخر میفروشیم. دشمنان برای کوبیدن ملّت ایران و جمهوری اسلامی انتخابات ما را ندیده میگیرند و متّهم میکنند. این نشان میدهد انتخابات خیلی مهم است. 💠 انتخابات بسیار مهم است. مایه‌ی عزّت ملّی است؛ مایه‌ی تقویت ملّت ایران است؛ مایه‌ی آبروی ملّت ایران است. آنچه من عرض میکنم و در درجه‌ی اوّل برای این حقیر مهم است: 1⃣ شرکت عمومی در انتخابات است و [اینکه] همه‌ی آحادی که میتوانند رأی بدهند و مشمول قانونند وارد انتخابات بشوند و انتخابات را پُرشور کنند؛ این اوّلین خواسته و مهم¬ترین خواسته‌ی ما است. 2⃣ در امر انتخابات مُرّ قانون باید عمل بشود؛ مُرّ قانون باید عمل بشود. نتیجه‌ی انتخابات ملّت هرچه شد، این معتبر است، این قانون است. بنده در انتخاباتها دخالت نمیکنم؛ هیچ‌وقت به مردم نگفته‌ام و نمیگویم این کس را انتخاب کنید، آن کس را انتخاب نکنید. فقط یک جا بنده دخالت میکنم و آن جایی است که کسانی بخواهند در مقابل رأی مردم و انتخاب مردم بِایستند و با مزاحمت در مقابل رأی مردم، رأی مردم را بشکنند. 📙بیانات در دیدار مردمی96/1/1 حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
📃امام خمینی در کلام خلف صالحش امام خامنه ای سؤال: از ديدگاه مقام معظم رهبري (دام ظله) ويژگي هاي مهم امام خميني(ره) کدامند؟ 📝 چکیده پاسخ: 💠ويژگي هاي مهم حضرت امام (ره) از ديدگاه مقام معظم رهبري اينگونه تبيين شده است: 1⃣ امام بزرگوار ما، مجسمه اي از ارزش هاي انقلاب ما بود... او اسلام انقلابي مجسّم، اسلام ناب مجسّم در زندگي و اخلاق و احساسات و تصميم گيري ها و نيز فاني براي خدا بود. 2⃣ رهبر حكيم و فقيه كه عبد صالح و الگوي مسلماني بود، خود پيشاهنگ اين حركت «منظور حركت به سوي استقرار شريعت» در ايمان و عمل شد و اين ايمان، جان او را چنان لبريز كرده بود، كه توانست دل هاي بي ايمان و ظرف هاي تهي را از فيضان ايمان خود در صحنه هاي عمل، لبريز و سيراب كند و فروغ ايمان و اميد او، ديوارهاي قطور يأس و بي ايماني را بشكافد و فضاي مبارزه و عمل را پُر كند. 3⃣ «امام» مردي بود كه در راه آرمان هاي بزرگ و در راه تكليف شرعي، هيچ مشكلي نمي توانست مانع راه او بشود. 4⃣ مرد مسنّي در سنين نزديك به هشتاد سال در آن زمان «1356»، وقتي كه فرزند فاضل و برجسته اش از دنيا رفت «مرحوم سيّد مصطفي» جمله اي كه از او نقل شد ،اين بود كه «مرگ مصطفي از الطاف خفيّه الهي است»... 5⃣ آنچه كه در دوره ‌بعد از تشكيل نظام اسلامي، از ابعاد وجودي امام مشاهده شد، به مراتب مهم تر و عظيم تر بود از آنچه كه قبلاً ديده شده بود، زيرا در دوران حكومت، هم رهبر و زمامدار بود و هم يك زاهد و عارف. تركيب اين دو با هم، از آن كارهايي است كه جز در پيامبراني مثل داود، سلمان، سليمان، حضرت محمد - صلي الله عليه و آله - و برخي اولياي خاص الهي مثل حضرت علي - عليه السلام- نمي توان يافت. 6⃣ در چهره يك حاكم و زمامدار و رهبر، امام بزرگوار مردي هوشيار با شهامت، با تدبير، با ابتكار و دريادل بود. امواج سهمگين در مقابل او چيز كم اهميتي محسوب مي شدند. هيچ حادثه سنگيني نبود كه بتواند او را شكست بدهد. او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار كند. 7⃣ او معتقد به مردم بود. حقيقتاً به آراء مردم اعتقاد داشت... به مردم از صميم قلب علاقه داشت. به مردم عشق مي ورزيد و آنها را دوست مي داشت. امام به مردم اعتماد داشت و به آراء مردم احترام مي گذاشت. 8⃣ بعد حاكم و رهبر بودن امام، در موضع يك انسان مقتدر و يك انسان با اراده بود... امّا همين انسان، در چهره زندگي شخصي و خصوصي خود، وقتي انسان آن جا را نگاه مي كند، او را در چهره يك انسان زاهد و عارف و منقطع از دنيا مي بيند. 9⃣ آن بزرگوار براي خود، زخارف دنيوي و ذخيره و افزون طلبي نداشت و نخواست. بلكه بعكس، هداياي فراواني براي امام مي‌آوردند. كه آن هدايا را در راه خدا مي‌داد. 💧خط امام(ره) خطي است كه ويژگيها و انديشه هاي تابناك امام (ره) آنرا ترسيم نموده است. خط امام (ره) تبلور ويژگيها و انديشه هاي شخصيت جامعي همچون امام (ره) است كه جامع ارزشهاي والاي انساني و اسلامي است. خط امام حركت در مسير اهدف مقدس انقلاب اسلامي است اهدافي كه در كلام و سيره عملي آن بزرگوار به خوبي تبيين شده بود و در وصيت نامه الهي، سياسي آن حضرت ترسيم شده است. (ره) لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9437/ 🆔 @spasokh
🖌آموزه هایی تربیتی از کلام امام خمینی(قدس سره) 📝 چکیده 💠 برخي از مسائل و مقوله هاي تربيتي در مكتب تربيتي امام خميني (ره) بدين شرح است: 1⃣ اهميت سنين كودكي، نوجواني و جواني امام خميني(ره) با توجه به اهميت اين دوره تربيتي فرموده اند: «شما اگر بتوانيد اين بچه ها را تربيت كنيد به طوري كه از اول خدا خواه بار بيايند، توجه به خدا داشته باشند، شما اگر عبوديت خدا را و تربيت الهي را به اين بچه ها تزريق كنيد، اين بچه ها زود قبول مي كنند، اگر عبوديت خدا را و تربيت الهي را، و هر آن چه كه هست از اوست به اينها القاء كنيد و آنها بپذيرند، خدمت كرده ايد به اين جامعه». (1) 2⃣ داشتن اخلاص جهت تربيت سازنده از عوامل بسيار مهم و مؤثر در سازندگي خود و نيز ديگران اخلاص و پاك كردن نيت از هر انگيزه اي جز رضاي الهي و خدمت به بندگان خداست. تنها عمل و تربيتي، مؤثر و سازنده است كه با نيت صادق و به قصد تربيت و خدمت صورت پذيرد و در غير اين صورت نه در جهت اصلاح نفس كارآيي داشته و نه در تربيت ديگران نقشي دارد. 3⃣ تاكيد بر آموزه هاي اسلامي در امر تربيت ايشان در اين باره مي فرمايند: «تربيت بايد تربيت قرآني باشد. قرآن غني ترين كتاب هاي عالم در تربيت است... قرآن كتابي است براي انسان سازي، كتاب اصلاح يك جامعه است... بعد از آن بايد به سنت نبي و اخبار وارده از طرف پيغمبر اكرم و روايات وارده از ائمه هدي عمل بشود». (2) 4⃣ تاكيد بر ربّاني ساختن تعليم و تربيت امام خميني(ره) همواره بر نقش تعليم و آموزش در تامين سعادت دنيوي و اخروي انسان سفارش مي كردند، سفارش به اينكه بايد علم در خدمت تربيت گرفته شود، توجه مي دادند كه تعليم و تربيت جهت دار باشد يعني جهت آن اسم رب و توجه به خدا باشد. (3) 5⃣ تقدم تهذيب بر تربيت از ديدگاه امام خميني (ره) فرد قبل از آن كه نسبت به تربيت ساير افراد اقدام كند، بايد نسبت به اصلاح نفس و اخلاق خود اهتمام داشته باشد تا در تربيت ديني ديگران به نتايج چشمگيري دست پيدا كند. امام خميني(ره) در اين مورد مي‌فرماید: «چيزي كه مهم است خصوصاً براي كساني كه مي خواهند امر تربيت را در مراكز آموزشي به دست گيرند، اين است كه از خودشان شروع كنند و خودشان را به اخلاق اسلامي آرايش دهند و از اخلاقي كه بر خلاف اسلام است، اعراض كنند، براي اينكه مي خواهند اسلام را در آنجا پياده كنند، نمي خواهند كه فقط يك اسمي باشد...».( 4) 6⃣ توجه به تربيت همه جانبه امام خميني(ره) در كنار رشد و تربيت معنوي و عقلاني متربي، در عين حال از توجه به تربيت اجتماعي و سياسي غفلت نفرموده اند و در اين مورد مي فرمايند: «آقايان كه تربيت بچه ها را مي‌كنند مسايل سياسي روز را هم به آنها تعليم بكنند... يك بچه‌اي كه از مدرسه بيرون مي‌آيد بايد مسايل ديني اش را بلد باشد مسايل نماز و روزه اش را بداند هم تربيت هاي علمي بشود و هم تربيت سياسي...». (5) نتيجه آن كه امام خميني(ره) به عنوان يك استاد و مربي به تمام معنا در امر تربيت تنها به يك مساله و به يك بعد تربيتي نظر نداشتند بلكه مجموعه مسائلي را در امر تربيت مهم مي دانستند و اهميت مي دادند. پی نوشت: 1. امام خميني، سرّ الصلاة، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ ششم، 1378ش، ج1و2. 2. صحيفه نور، ج6، ج9، ج13، ج14، ج15، ج17. 3. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص36. 4. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص313. 5. فراهاني، مجتبي، تعليم و تربيت از ديدگاه امام خميني، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ دوم، 1378ش، ص303. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9438/ 🆔 @spasokh
رسول خدا صلی الله علیه و آله: أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب كجا مانند خديجه پيدا خواهد شد؟! خديجه در آن هنگام كه مردم همه مرا تكذيب كردند، تصديقم نمود، مرا پشتيباني كرد و با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا مرا يارى نمود. خداوند به من فرمان داد خديجه را به قصري از زمرّد در بهشت كه هيچ رنج و زحمتى در آن نيست مژدگاني دهم. بحار الأنوار، ج۴۳، ص۱۳۱ 🆔 @spasokh
مردانه نبودن قرآن شبهه: قرآن حتی در خطابات خود، مردان را بر زنان برتری داده است؛ گویی زنان ارزش مخاطب بودن را ندارند! آیا این به معنای فروتر بودن زنان در ذهن و زبان آورنده‌ قرآن نیست؟! 📝 چکیده پاسخ: 1⃣ هر زبانی دارای قواعد خاص خود است و تکلم به آن زبان مستلزم رعایت آن قواعد است؛ در زبان فارسی ضمیر مستقلی برای زن و مرد وجود ندارد اما زبان عربی در این زمینه قواعد خاص خود را دارد که البته قاعده¬مندی و داشتن قواعد دقیق تر نشان قوت زبان است. 2⃣ قرآن به زبان عربی نازل و در چارچوب قواعد زبانی آن صورتبندی شده است؛ در این چارچوب زبانی در تخاطب با هر یک از گروه های زن یا مرد باید از ضمایر مستقل از همدیگر استفاده نمود اما در تخاطب با مجموعه ای از زنان و مردان، باید از ضمایر مردانه استفاده نمود و این نه به معنای ارزش بیشتر مردان نسبت به زنان است و نه نادیده گرفتن زنان. 3⃣ آیات قرآن همسانی زن و مرد از جهت کرامت طبیعی و ارزشی را مورد تاکید قرار داده و هر گونه تبعیض را صراحتا منتفی می سازند؛ در آیه 70 سوره مبارکه اسراء همه انسان ها اعم از زن و مرد از سوی خداوند مورد تکریم واقع می شوند و در آیه 13 سوره مبارکه حجرات، معیار کرامت و ارزشمندی نزد خداوند، تقوا معرفی شده است و در آن، تاثیر جنسیت نفی شده است. لینک کامل در: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9439/ 🆔 @spasokh
بخشی از حضرت علی عليه السلام : الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولا یضیعوا بحضرتكم خدا را خدا را در مورد ; نكند كه گاهى سیر وگاهى گرسنه بمانند; نكند كه در حضور شما، در اثر عدم رسیدگى از بین بروند. والله الله فی جیرانكم فانهم وصیة نبیكم.ما زال یوصی بهم حتى ظننا انه سیورثهم. خدا را خدا را كه در مورد خود خوشرفتارى كنید، چرا كه آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وى همواره نسبتبه همسایگان سفارش مىفرمود تا آنجا كه ما گمان بردیم به زودى سهمیهاى از ارث برایشان قرار خواهد داد. والله الله فی القرآن لا یسبقكم بالعمل به غیركم خدا را خدا را در توجه به ; نكند كه دیگران در عمل به آن از شما پیشى گیرند و الله الله فی الصلاة فانها عمود دینكم خدا را خدا را در مورد ، كه ستون دین شماست و الله الله فی بیت ربكم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترك لم تناظروا خدا را خدا را در مورد ; تا آن هنگام كه زنده هستید آن را خالى نگذارید، كه اگر خالى گذارده شود مهلت داده نمىشوید وبلاى الهى شما را فرا مىگیرد والله الله فی الجهاد باموالكم وانفسكم و السنتكم فی سبیل الله خدا را خدا را در مورد با اموال وجانها وزبانهاى خویش در راه خدا 🆔 @spasokh
مقام معظم رهبری حفظه الله: شب قدر، فرصتى براى مغفرت و عذرخواهى است. از خداى متعال عذرخواهى كنيد.. گناهان را مى شويد و شما را پاك و نورانى مى كند، از خداى متعال عذرخواهى کنید در همان لحظه اى كه شما دلتان را متوجّه خداى متعال(می کنید) ..خداى متعال در همان لحظه، چشم لطف و مهر و عطوفتش متوجّه شماست؛ .. دست ارادت به سوى او دراز كنيد، اظهار محبّت نماييد و اشك صفا و محبّت را از دل گرم خودتان به چشم هايتان جارى سازيد. اين فرصت، فرصت زندگى و حيات است كه براى بازگشت به خدا در اختيار من و شماست. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
💠مبنای ولایت و حکومت چیست؟ سؤال: آیا با توجه به خطبه 92 نهج البلاغه می توان گفت مبنای ولایت و حکومت، رای مردم است؟ 📝 پاسخ: 🔹از دیدگاه شیعه، حکومت منحصرا از آن خداست (انعام/57 و...) و اوست که این حق را به هر که بخواهد اعطا می کند (آل عمران/26)، لذا هر حکومتی غیر از حکومتی که از ناحیه خداوند منصوب شده باشد طاغوت شمرده شده است که باید از آن اجتناب صورت گیرد (نساء/60). 🔹 بنا به ادله دینی که شیعه بر آن اجماع دارد، خداوند متعال برای دوران پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله) کسانی را به عنوان ولی منصوب کرده است که هم قرآن صفاتشان را مورد اشاره قرار داده (مائده/55 ، نساء/95 و ...) و هم در روایات به نام معرفی شده اند. 🔹 همچنین پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) در غدیر خم نیز مامور گشت تا امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) را به صورت رسمی به مسلمانان ابلاغ نماید (مائده/67) و خداوند نیز عدم ابلاغ این پیام را معادل عدم ابلاغ رسالت دانست (مائده/3) و پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز پس از قرائت خطبه ای با این عبارت امام علی (علیه السلام) را رسما به عنوان ولی بعد از خود، نصب کردند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». 🔹 با توجه به آنچه گفته شد در مبنا بودن نصب الهی برای مشروعیت حکومت امام علی (علیه السلام) هیچ شک و تردیدی وجود ندارد (هر چند رای –بیعت- مردم در تحقق عینی حکومت دینی، نقش آفرین است که ارتباطی به مبنای ولایت ندارد). لذا حضرت در جریان سقیفه، تا مدتها از بیعت امتناع کرد تا جایی که منزلش مورد هجوم قرار گرفت. 🔹 حضرت علی (علیه السلام) نیز بارها در نهج البلاغه به این حق مشروع خود اشاره کرده و به عنوان نمونه در خطبه شقشقیه ضمن تاکید بر فضایل خود، از اینکه حق مشروع وی توسط دیگران غصب شده است، گلایه می کند (خطبه 3 نهج البلاغه) و یا در خطبه 6 تصریح می کند که پس از پیامبر تا سال ها او را از حقش دور نگه داشته اند و حال آنکه اگر مبنای ولایت از منظر امام، بيعت و رای مردم بود، حضرت باید رای سقیفه و بیعت مردم را تایید و حتی دیگران را به بیعت تشویق می کرد. 🔹 خطبه 92 نهج البلاغه در شرایطی صادر شده است که مردم پس از 25 سال که به حضرت اقبال کرده بودند برخی سنن پیامبر به فراموشی سپرده شده و سنن دیگری جایگزین شده بود و از طرفی نیز آن حضرت، در صورت روی کار آمدن، قطعا به دنبال اجرای عدالت و احیای سنن الهی بود، از این روی سخنانی که حضرت در این خطبه در توصیه به رها کردن ایشان و انتخاب دیگری دارد، به معنای این نیست که ایشان مبنای ولایت را رای مردم می داند، بلکه این سخنان، صرفا اتمام حجتی است با کسانی که خواستار بیعت با آن حضرت بودند و گویا آن حضرت با این فرمایشات، به مردم می گوید با روحیاتی که شما در این مدت پیدا کرده اید، اگر کس دیگری را انتخاب کنید برایتان بهتر است و اگر کس دیگری را برگزینید، من نیز شاید از وی اطاعت کنم [با توجه به تعبیر لَعَلّ که به معنای شاید است] که به نظر می رسد منظور حضرت، همان همراهی در مواردی است که خلیفه بر اساس سنت خدا و پیامبر حرکت کند چنانکه پیش از آن نیز چنین رفتاری داشت، هر چند در تمام این مدت و همراهی ها که با هدف حفظ مصالح اسلام بود، هرگز حضرت مشروعیت حکومتشان را تایید نمی کرد. 👌به هر حال با وجود این اتمام حجت ها، مردم همچنان اصرار بر بیعت با ایشان داشتند و حضرت نیز با پذیرش خلافت، به اعمال حق الهی خود پرداختند و اين حاکی از این است که مبنای ولایت آن حضرت، نصب الهی بود، ولی تحقق خارجی حکومت، بر اساس همراهی مردم بود. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
🖌شبهه: اگر انبیاء برای تشکیل حکومت و پیش بردن جامعه به سمت تعالى آمده اند چرا امام صادق علیه السلام از فرصت های به وجود آمده برای به دست گرفتن حکومت اقدامی نکرد؟ 📝 پاسخ: 1⃣در اینکه خفقان حاکم بر زمان امام صادق علیه السلام نسبت به سایر ائمه کمتر بوده است تردیدی نیست اما در اینکه شرایط برای قیام مساعد بوده است یا نه و اینکه امام علیه السلام برای قیام اقدامی کردند یا نه بین اندیشمندان اختلاف است. 2⃣برخی اندیشمندان معتقدند بر خلاف دیدگاه هایی که فعالیت سیاسی امام جعفر صادق علیه السلام را صرفا از طریق فعالیت های علمی، فرهنگی و تربیت شاگرد می دانند، آن حضرت در مقام عمل نیز قصد قیام علنی بر ضد حکومت بنی امیه و تشکیل حکومت اسلامی در مدینه داشتند و در این راستا تشکیلات سیاسی گسترده ای در سرتاسر جهان اسلام ایجاد کرده بودند اما متاسفانه به دلیل سوء استفاده بنی عباس از شرایط به وجود آمده و از بین رفتن فرصت، عملا این کار میسر نشد و با روی کار آمدن بنی عباس و حاکمیت خفقان، دیگر شرایط مناسب برای قیام فراهم نشد.»(رک: انسان 250 ساله، مقام معظم رهبری، ص 314-309) 3⃣ در اسناد موجود شاهد این هستیم که امام علیه السلام از شرایط نامناسب برای قیام صحبت می فرمایند نه از رد کردن قیام به طور مطلق، چنانکه در جریان هارون مکی و ابو مسلم خراسانی آمده است. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات 🆔 @spasokh
قالَ الرضا (علیه السلام): «كَانَ أَبِي إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكَآبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتَّى يَمْضِيَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَيَّامٍ » امام رضا (علیه السلام) فرمود: هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و ناراحتی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت. (بحار الانوار، ج44،ص 284) مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات ـ حوزه علمیه قم 🆔 @spasokh
💠 حجاب اجباری آری یا خیر؟ سؤال: چرا با وجود اینکه حجاب در دیگر کشورهای مسلمان اختیاری است در جامعه ما از طرف حکومت اجباري است؟ 📝 پاسخ: 1⃣ اصل وجوب حجاب از ضروریات دینی است که آیات و روایات فراوانی دلالت بر آن دارند، از جمله آیه 59 سوره احزاب و نیز آیات 30 و 31 نور که به پوشش گردن و سینه و نیز مخفی کردن زینت از نامحرم (به غیر از زینت هایی که خود به خود آشکار است) دستور می دهد. حضرت زهرا (س) نیز هنگام بيرون رفتن از منزل، از پوشش خاصي مثل چادر و روپوش استفاده مي‌کردند. با عنايت به این آيات، روايات و سیره زنان متدین در تاریخ اسلام، فقها حکم به وجوب پوشیده بودن تمام بدن زن در مقابل نامحرم و گناه بودن بی حجابی نموده و فقط دست‌ها تا مچ و گردي صورت را استثناء کرده‌اند. 2⃣ در تمامی سیستم‌های حکومتی، دولت می‌تواند نسبت به رفتارهایی که به خودی خود امور شخصی محسوب می‌شوند، ولی در یک بازه زمانی و شرایط خاص، آثار اجتماعی مهمی دارند، قوانینی وضع کند که دامنه اختیارات فردی را به سود منافع اجتماعی، تنگ‌تر کند، نظیر خرید و فروش و مصرف مواد مخدر که ابتدائا جزء امور فردی هستند اما به دلیل عواقب اجتماعی که دارد، در اکثر کشورهای دنیا ممنوع شده و جرم تلقی می‌شود. بی حجابی نیز اگر چه در ظاهر يک امر شخصي به نظر می رسد ولي به دلیل تبعات و مفاسد اجتماعی ناشی از آن، برای مردان، زنان و خانواده ها و نیز با توجه به وقوع آن در بستر جامعه و حریم عمومی در واقع از امور اجتماعي بوده و از این رو دولت اسلامی حق دارد با جعل قوانيني الزامی، از آن جلوگيري کند. 3⃣بی اعتنایی کشورهای اسلامی به این واجب الهی، نمی تواند توجیه‌کنندۀ بی‌حجابی باشد، همچنانکه در این کشورها شاهد آزادی بسیاری از ناهنجاری ها و مفاسد، فحشا، شرب خمر و دیگر گناهان هستیم که اگر بخواهیم عمل آن‌ها را ملاک قرار دهیم باید درها را به سوی این آسیب‌ها و زشتی های اجتماعی نیز باز کنیم. مرکزمطالعات و پاسخگویی به شبهات👈 🆔 @spasokh
💠 منافات عزاداری بر اهل بیت (علیهم السلام) با صبر سؤال: آیا توصیه آيات و روايات به صبر در برابر مصائب، با برگزاری مجلس عزاداری و گریه شیعیان بر امام حسین (علیه السلام) منافات دارد؟ 📝 پاسخ: 🔹با نگاهی به آیات و روایات می توان دریافت مراد از صبر در حوادث ناگوار، گریه و عزاداری نکردن نیست بلکه منظور جزع و فزع و اظهار سخنان بیهوده و باطل و اظهار نارضایتی نسبت به قضا و قدر الهی است، چنانکه پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در مصیبت فرزندش، ابراهیم، به شدت گریه می کرد و در مقابل اعتراض اصحاب فرمود: «این گریه خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رافت است و کسی که رحم نکند مورد رحمت واقع نمی شود.» (1) لذا عزاداری و گریه ای که از روی خشم نسبت به قضای الهی باشد مخالف صبر است اما گریه عاطفی که نشانه محبت و دلرحمی انسان است مصداق صبر نکردن نیست. 🔹برگزاری مجلس عزا عامل تسلی دل غم ديدگان است فلذا در روایات توصیه شده پس از مرگ مسلمان، سایر مسلمانان جمع شده، به بازماندگانش تسلی داده، آنان را به صبر توصیه کنند و برای از دنیا رفته، قرآن تلاوت کرده و درخواست آمرزش نمایند. 🔹کارکرد دیگر برگزاری مجلس عزا بزرگداشت یاد و خاطره شهدا، علما و اندیشمندانی است که با نثار جان خود جامعه اسلامی را حیات دوباره می بخشند، به ویژه شخصیتی همچون امام حسین که به خاطر ویژگی های خاصی که داشت روایت های متعددی برای بزرگداشت هر ساله حماسه ایشان وارد شده که نشانگر عدم منافات این مجالس با توصیه به صبر می باشد. 🔹مراسم و عزای امام حسین (علیه‌السلام)، یک حرکت دینی- سیاسی و اعتراض بر قاتلان و طرفداران آنها در تمام تاریخ می باشد تا هم نهضت حسینی و اهداف قیام آن حضرت همچنان در میان مسلمانان زنده بماند و هم جنایات یزید و هواداران او بر کسی پوشیده نگردد و این حوادث به شاخصی برای تشخیص حق از باطل تبدیل شود. 📚 پی نوشت: 1⃣. محمد باقر مجلسي، بحارالانوار ، (بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ سوّم) 1403 هـ 1983، ج 79، ص 90 ، ذيل روايت 43. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9440/ 🆔 @spasokh
💠 جنگ امام حسین (علیه‌السلام) در ماه حرام شبهه: با اینکه محرم جزء ماه هاي حرام است، چرا امام حسين (علیه‌السلام) در اين ماه جنگ کرد؟ 📝 پاسخ: پيش از اسلام در ميان ماه هاي قمري، چهار ماه (رجب، ذي القعده، ذي الحجه، محرم) ماه حرام نامیده می شد که در آن بر طبق سنت حتي در جاهليت جنگ و خون ريزي حرام و پيکار در آن زشت شمرده مي شد و هر قبيله اي هم که با هم جنگ داشتند، مانند: اوس و خزرج که 120 سال با هم نزاع و پيکار مي کردند، در اين چهار ماه متارکه مي کردند. از طرفی اسلام نیز بر این حرمت مهر تایید زد و جنگ در این چهار ماه را حرام اعلام نمود مگر اینکه دشمنان حرمت این ماه را شکسته و وارد جنگ شوند که در نتیجه مسلمانان حق مقابله به مثل با آنها را دارند و کار حرامی صورت نگرفته است.(1) 🔹در جریان حوادث مرتبط با شهادت امام حسین، امام (علیه‌السلام) که پس از امتناع از بیعت یزید به مکه رفته بود، به منظور جلوگیری از ریخته شدن خونش در ماه حرام، در روز هشتم ذی الحجه مکه را به سمت کوفه ترک کرد، اما یزیدیان، راه وی را در دوراهی کوفه بسته و او را به کربلا هدایت کردند و به دستور ابن زیاد آماده جنگ با امام شدند، در این میان امام حسین (علیه‌السلام) برای حفظ حرمت ماه حرام، طی نامه ای به عمر بن سعد، آیات مربوط به ممنوعیت جنگ در این ماه ها را متذکر شد، اما این هشدارها در وی اثر نکرد و در روز عاشورا نه تنها وارد جنگ با امام حسین (علیه‌السلام) شد بلکه اعلام کرد که آگاه باشید که من اولین کسی هستم که تیر به لشکر حسین (علیه‌السلام) انداختم. 👌از این روی آنکه در کربلا حرمت ماه حرام را شکست و وارد جنگ شد لشکر یزید بود و امام حسین ع به دلیل اینکه در حال دفاع بود عملش مطابق با نص قرآنی و فاقد هر گونه اشکالی بود. 📚 پی نوشت: 1⃣ بقره/194. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9441/ 🆔 @spasokh
💠آگاهی امام حسین (علیه‌السلام) از شهادت شبهه: آگاهي امام حسين (علیه‌السلام) از شهادتش در كربلا، چگونه با آيه «وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» توجيه مي‌شود؟ 📝 پاسخ: روایت های متعددی حاکی از آن است که پیامبران گذشته، پیامبر اسلام، حضرت علی (علیه‌السلام) و حتی خود امام حسین (علیه‌السلام) از واقعه کربلا خبرداده اند. از این روی در اینکه امام حسین (علیه‌السلام) خبر داشتند که پایان کار ایشان با شهادت خواهد بود تردیدی نیست. با این حال، امام حسین (علیه‌السلام) در ماجرای کربلا بر اساس علم طبیعی خویش حرکت کردند، با یزید بیعت نکردند، به مکه رفتند، بر طبق احتمالی که در مورد احتمال ترورشان در موسم حج می دادند روز هشتم ذی الحجه از مکه خارج شدند و با توجه به دعوت کوفیان به سمت کوفه و نه کربلا حرکت کردند، اما روند حوادث به گونه ای شد که ایشان را به کربلا کشاند. بر این اساس روند حرکت امام از مدینه تا کربلا، صرفا بر اساس علم غیب نبوده و قابل محاسبه منطقی و عقلانی بوده است که توجه به آن اصل شبهه را از بین می برد. با این حال حتی اگر امام حسین (علیه‌السلام) بر اساس علم غیب و آگاهی به شهادت، به کربلا رفته باشد باز هم عمل ایشان انداختن جان خود در هلاکت نمی باشد زیرا: 🔹«القاء جان در هلاکت» در آیه 195 سوره بقره شامل کسانی که با ایثار و فداکاری در راه اسلام به شهادت می رسند نمی باشد، چون در این دنیا اهداف مقدسی وجود دارد که جان انسانها در برابر آن ارزشی ندارد همچون دین و حتی کسانی که اینگونه مسیر شهادت را بر می گزینند بر طبق آیات قرآنی دارای اجر عظیمی نزد پروردگار هستند.(1) 🔹 هلاکت مرگ بدون دلیلی است که باعث می شود تا انسان هم در این دنیا و هم جهان آخرت متضرر شود و مورد نکوهش همگان نیز قرار می گیرد ولی شهادت سرمایه ای است که طی آن اگر چه حیات زودگذر دنیوی را از دست می دهد اما هم حیات جاوید آخرت را می خرد و هم در دنیا به الگو و سرمشق برای انسانها تبدیل می شود. 🔹از جهت بعد توحیدی، تمام جهان هستی ملک پروردگار است و تمام دستورات او مصلحتی دارند و از این روی اگر پروردگار متعال به فردی اذن شهادت داده باشد، عمل به این دستور و اذن، نه تنها هلاکت نیست بلکه حیات جاوید و مطابق با امر پروردگار است. 📚 پی نوشت: 1⃣ (نساء/100) پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9442/ 🆔 @spasokh
📝شبهه: اگر حضرت علي اكبر (علیه‌السلام) از صحنه كربلا زنده بيرون مي آمد به خاطر شباهت هایی که با پیامبر صلی الله علیه و آله داشتند به مقام امامت می رسیدند و مانع از امامت امام سجاد (علیه‌السلام) مي گرديد. پاسخ: 1⃣ امامت ادامه رسالت است و همانطور كه نبوت يك مقام و منصب الهي است و امكان ندارد مثلا فردي از طريق گزينش مردم به مقام نبوت برسد، امامت نيز مقامي الهي است و تنها از طریق نصب الهی تعیین می گردد[1] چرا که نبی و امام باید معصوم باشند و تشخیص معصوم نیز فقط توسط خداوند متعال صورت می گیرد حتی بنا بر روایات، اختیار انتخاب امام در دست ائمه نیز نمی باشد[2] بلکه این امر به وسیله خداوند متعال به رسولش و از طریق او به امام علی (علیه‌السلام) ابلاغ شده و هر امامی نیز آن را به امام بعد ابلاغ می کند؛[3] بر این اساس است که در کتاب شریف اصول کافی، علاوه بر تصریح به انتصابی بودن امامت، روایات مربوط به تصریح هر امام به امام برگزیده بعد از خود از جانب پروردگار نیز بیان شده است؛ از جمله این موارد وصیت امام حسین (علیه‌السلام) در مورد امامت حضرت سجاد (علیه‌السلام) می باشد. [4] 2⃣ حضرت علی اکبر علیه‌السلام از مقام و منزلت ارجمندی برخوردار بودند واز جهات خلقیات و شکل و شمائل نیز بسیار شبیه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بودند اما این بدین معنا نیست که ایشان معصوم و افضل هم بوده باشند؛ امام سجاد علیه‌السلام هم معصوم بودند و هم به لحاظ علم امامت و سایر ویژگی های لازم برای امامت افضل از حضرت علی اکبر علیه‌السلام بودند چنانکه در روایات وارده به عنوان جانشین امام حسین (علیه‌السلام) از او نام برده شده بود. از این روی حضرت علی اکبر (علیه‌السلام) حتی اگر در کربلا شهید نمی شد باز هم امام چهارم، امام سجاد (علیه‌السلام) بودند. پی نوشت: 1. سبحاني، جعفر، الهيات و معارف اسلامي، ص 352. 2.صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 422. 3. ر.ك: همان، ص 439، باب 22. 4. کلینی،محمد بن بعقوب،اصول کافی،اسوه،سوم،1375، ج2،ص360-388. پاسخ کامل در لینک زیر: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9443/ 🆔 @spasokh
📝شبهه چرا بعد از پذيرش دين اسلام حق خروج از آن را نداشته و به عنوان مرتد مجازات مي شويم؟ آیا این با آزادی عقیده منافات ندارد؟ پاسخ 1⃣ از منظر اسلام، پذیرش عقیده از روی اجبار امکان پذیر نمی باشد چرا که دین امری قلبی و درونی است و از این روی كساني نزد خداوند، دين دار و مؤمن محسوب مي شوند كه قلباً دين را پذيرفته، در درون خود به آن اعتقاد داشته باشند و تنها در اختيار خود فرد است كه چيزي را از لحاظ قلبي رد يا قبول كند. از این روی مسلمان ها با اختیار خودشان دین را می پذیرند. 2⃣ با وجود آزادی پذیرش دین، به منظور حفظ مرزهای اعتقادی و جلوگیری از سوء استفاده دشمنان و متزلزل شدن بنیان های دینی مردم، اسلام خروج از دین را ممنوع ساخته است و این اصلی است که یک فرد مسلمان به هنگام پذیرش دین، از آن مطلع بوده و با پذیرش آن وارد اسلام می شود و در نتیجه باید به لوازم آن نیز معتقد باشد که از جمله آنها ممنوعیت خروج از اسلام پس از پذیرش اولیه آن است. 3⃣با وجود ممنوعیت ارتداد، اگر کسی از اسلام خارج شده و عقاید خود را تغییر دهد ولی این عقاید را آشکار نکند احکام ارتداد شامل وی نمی شود، همچنین كساني كه در حال تحقيق باشند نیز مشمول حكم ارتداد نيستند حتي اگر نتيجه تحقيق آنها بازگشت از اسلام و گرايش به آيين ديگري باشد مشروط بر اينكه سخني برخلاف اسلام نگويند. بر این اساس اگر مسلمانی بر فرض محال، با تحقیق کامل به حقانیت دینی غیر از اسلام پی ببرد نزد خدا معذور است، لکن حق ابراز و تبلیغ و انتشار عقیده خود را ندارد. زیرا این امر زمینه ساز تجاوز به مرزهای عقیدتی و فکری اسلام است و اسلام به منظور حفظ امنيت داخلي جامعه اسلامي و جلوگيري از نفوذ بيگانگان و نامحرمان در حريم اعتقادات ديني مردم، مجازات سنگینی برای مرتدینی که به تبلیغ عقاید خود می پردازند در نظر گرفته است. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9444/ 🆔 @spasokh
📝شبهه نصف بودن دیه زن نسبت به ديه مرد ظلم به زن و نشانه ارزش پایین زن در اسلام است. پاسخ 1⃣ دیه بر خلاف عنوان فارسی آن، «خون بها» نمی باشد، چرا که ارزش انسان، بسیار فراتر از قیمتی است که به عنوان دیه در نظر گرفته می شود، فلذا برای خون انسان نمی توان بهایی در نظر گرفت. نقش دیه این است که از یک سو جنبه بازدارندگی برای جلوگیری از تکرار جنایت دارد و از سوی دیگر، جبران کننده خسارت اقتصادی وارده به خانواده مقتول می باشد. 2⃣ از آنجایی که از یک طرف، در نظام حقوقی اسلام، مرد مسئول تامین معیشت خانواده می باشد و صدمه به او بیش از صدمه به زن، باعث خسارت به اقتصاد خانواده می شود و از جانب دیگر حكم شرعي و قانوني با توجه به وضع غالب تعيين ميشود كه بر اساس آن، مرد تأمين كننده هزينه خانواده و داراي نقش مؤثرتر در وضع اقتصادي و مالي است لذا دیه مرد باید بیشتر از زن باشد، به ویژه اینکه با توجه به تفاوت های روحی و جسمی زن و مرد و نیز خشن و مشقت بار بودن برخی کارها، انجام آن ها خارج ازتوان زنان می باشد و در سایر کارها نیز به دلیل منافات با مسئولیت های مادری و فرزندآوری و نیز مشکلات اجتماعی ناشی از برهم خوردن وضع غالب موجود در درازمدت، بهتر است همین وضع غالب محفوظ شود. 3⃣ با توجه به اینکه تفاوت گذاری میان دیه زن و مرد، بر اساس ارزش زن و مرد محاسبه نمی شود و صرفا جنبه اقتصادی دارد، لذا دیه بالای مرد به معنای ارزش بالای مرد نسبت به زن نمی باشد و در اسلام، از نظر بعد انساني و الهي و ارزشي، تفاوتي بين زن و مرد وجود ندارد. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9445/ 🆔 @spasokh
📘 نام کتاب: «شبهات و ردود حول القرآن الکریم» مؤلف: آیت الله محمدهادی معرفت ناشر: قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید 👈این کتاب پاسخ گوی معروف ترین شبهات در مورد قرآن است که از یک مقدمه و پنج بخش تشکیل شده است. 📖 بخش اول به پاسخ شبهه ی مشهور شرق شناسان مبنی بر وجود مصادری برای قرآن پرداخته است. 📖بخش دوم پاسخ به شرق شناسان و روشنفکران مسلمان داخلی متأثر از آنها درباره ی ورود عناصری از فرهنگ باطل عرب جاهلی به قرآن است. 📖بخش سوم ضمن تأکید بر عدم وجود اختلاف و تناقض در آیات قرآن یکی از ابعاد اعجاز قرآن را مورد بحث قرار داده است. 📖بخش چهارم، موارد ادعا شده در قرآن که مخالف با مستندات علمی، تاریخی و یا ادبیات است به بحث گرفته شده است. 📖و بخش پنجم بر واقعی بودن قصص قرآن تأکید دارد. 🔹ضمنا این کتاب توسط چند تن از شاگردان ایشان در دانشگاه علوم اسلامی رضوی تحت عنوان «نقد شبهات پیرامون قرآن کریم» به فارسی برگردانده و چاپ شده است. 🆔 @spasokh
📝شبهه ایران کشوری اسلامی نیست و الا مثل برخی کشورها که ما آنها را «ظاهرا اسلامی» می نامیم حدود اجرا می شد. پاسخ 1⃣ هدف بسیاری از نظام های کیفری، پیشگیری از وقوع جرم است و در نفس وجود قوانین کیفری همانند اجرای کیفر، این جنبه پیشگیری وجود دارد؛ از مجموع قوانین و مقررات کیفری اسلام می توان استنباط نمود که هدف اصلی از قوانین، بازداشتن مجرم است. (1) 2⃣علاوه بر جنبه پیشگیرانه داشتن قوانین اسلامی، براي اجراي مجازات قاعده‌اي وجود دارد به نام قاعده درء، بدین مفهوم كه درصورت وجود شك و ترديد در اثبات یکی از جرایم مستوجب حد، قاضي نمي‌تواند مجازات حدّ را اجرا نمايد؛ يعني براي اجراي مجازات و حكم الهي يقين صد درصد لازم است. به عنوان مثال در ماده 198 قانون مجازات اسلامي 16 شرط براي تحقق جرم سرقت كه مستوجب قطع ید باشد، ذکرشده است. در غیر این موارد قاضی سلطه ای در قطع عضو که نوعی ولایت بر بدن مجرم است ندارد. 3⃣در نظام كيفري اسلام، در كنار عدالت، دو عنصر ديگر وجود دارد كه موجب انعطاف‌پذير شدن عدالت كيفري شده است و آن دو «توبه» و «عفو» است ازاین‌رو ارتكاب جرم لزوماً به مجازات منتهي نخواهد شد و ممكن است مجرم با توبه يا عفو از كيفر رهايي پيدا كند. 4⃣در جمهوري اسلامي ايران، اگر تمام شرايط موجود باشد دادگاه حكم الهي را جاري مي‌كنند، هرچند ممكن است حكم درملأعام نباشد و مردم از اجرای آن باخبر نشوند. پی نوشت: 1. خسروشاهي، قدرت الله و مصطفي دانش پژوه، فلسفه ی حقوق، قم انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1378، ص 222. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9446/ 🆔 @spasokh
📝شبهه قرآن، کتابی است فاقد وحدت موضوع که همه چیز مثل داستان، تاریخ، قانون و پیش بینی علمی دارد اما هیچ یک از اینها نیست لذا کتابي بدون موضوع است، در نتیجه معجزه نبوده و حتي در حد يک کتاب معمولي هم معتبر نيست. پاسخ 1⃣ موضوع قرآن بر اساس آیات، هدایت انسان ها به سبک زندگی توحیدی است(بقره/185) و از این رو بر خلاف کتابهای بشری که با اهداف جزئی نوشته می شوند، به همه‌ی موضوعاتی که برای هدایت انسان تا قیامت مفید و لازم بوده، پرداخته است و در این راستا از هر آنچه که به این هدف کمک می کند همچون داستان، اشاره به اسرار علمی، پیش بینی ها، شرح پیشینیان و ... بهره گرفته است و اگر در این مسیر برخی مباحث علمی را گذرا و ناقص مطرح کرده است بدین دلیل بوده که آن موارد ربطی به هدف هدایت نداشته است. 2⃣ معجزه کاری است که فرد مدعی نبوت آن را انجام می دهد و دیگران عادتا از انجام آن ناتوانند، از سویی پیامبر اسلام شخصی بود که دو سوم عمر خود را به صورت عادی در میان مردم زندگی کرده بود و تا آن زمان سخنی که ناشی از برتری وی بر سایر مردم از نظرعلم و آگاهی باشد از وی شنیده نشده بود، اما وقتی ناگهان کلمات و حقایقی را بر زبان جاری می سازد که بزرگان علم و ادب در برابرش زانو می زنند، در واقع کاری خارق العاده انجام داده و عمل او معجزه می باشد. 3⃣قرآن از جهت های مختلفی معجزه به شمار می آید همچون فصاحت و بلاغت، آموزه‌های توحیدی ژرف، توصیف پاره‌ای از پدیده‌های طبیعی که امروزه پس از کاوش‌های فراوان برای انسان کشف شده است، اخبار غیبی از رویداهای آینده، عدم اختلاف در مبانی و مطالب و ...، از طرفی چون هیچ کتابی را در دنیا نمی توان یافت که به این حد از جامعیت، شیوایی، ایجاز در عین گویایی، اتقان و استواری در مبانی و احکام باشد لذا از این منظر هم فراتر از هر کتابی بوده و معجزه به شمار می آید. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9447/ 🆔 @spasokh
📝شبهه در روز غدیر، امام علی (علیه السلام) نه به عنوان پیشوای سیاسی مردم بلکه به عنوان الگوی ایمانی و دوست پیامبر معرفی شد. پاسخ ماجرای غدیر خم، به صورت تواتر از طریق شیعه و سنی به دست ما رسیده به طوری که 110 صحابی و 84 تابعی آن را نقل کرده و علمای اهل سنت هم بدان اشاره کرده اند از جمله احمدبن حنبل، حاکم نیشابوری، ابن عساکر، فخر رازی، ثعلبی، حموینی، آلوسی، سیوطی، خوارزمی، سمهودی، متقی هندی، بلاذری و ... . منظور از «ولایت» در عبارت نبوی «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» که در غدیر نقل شده، ولایت عام است که شامل ولایت سیاسی می باشد و نه صرفا ولایت معنوی و یا دوستی زیرا: 1⃣ طبق نظر مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ(مائده/67) در روز غدیر نقل شده که طبق آن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) باید چیزی را به مردم ابلاغ می کرد که عدم ابلاغ آن، معادل عدم ابلاغ رسالت بود که این مساله نمی توانست چند مساله فقهی و یا بیان دوستی با امام علی (علیه‌السلام) باشد، بلکه باید مساله مهمی همچون جانشینی باشد، چنانکه برخی مفسران همچون ابن عساکر و حبری بدان تصریح دارند، ضمن اینکه توصیه به دوستی امام علی (علیه‌السلام) یا معرفی او به عنوان الگوی ایمانی، مساله ای حساسیت برانگیز نبود که باعث نگرانی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شده باشد و خداوند متعال بخواهدبه او قوت قلب دهد. 2⃣اینکه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با پرسش «الست اولی بکم من انفسکم» ابتدا از مردم اقرار بر ولایت سیاسی اجتماعی خود می گیرد و آنگاه عبارت مشهور «من کنت مولاه ...» را بیان می کند حاکی از این است که ولایت در هر دو عبارت هم معنا هستند. 3⃣ فهم حاضران از این عبارت و پس از آن تبریک به امام برای انتصاب به خلافت و سروده شدن اشعار در این زمینه حاکی از معنای مشهور آن می باشد. 4⃣ مساله جانشینی امام علی (علیه‌السلام) فقط در غدیر مطرح نشده بود، بلکه از ابتدای بعثت به عناوین مختلف مطرح بود از جمله در حدیث یوم الانذار، حدیث منزلت، حدیث سفینه، حدیث ثقلین و ... که در کتب اهل سنت همچون صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، مسند ابن حنبل، سیره ابن هشام و ... اشاره شده است. 5⃣ سیره عقلا، سیره پیامبران پیشین و سیره خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که حتی برای خروج یک روزه از مدینه، شهر را بی سرپرست رها نمی کرد، اقتضا دارد پیامبر اسلام وضعیت سیاسی اجتماعی بعد از خود را تعیین تکلیف کرده و مردم را درگیر مساله خلافت که تنش زا می باشد نکند. پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9448/ 🆔@spasokh
📝شبهه از لحاظ تاریخی و جامعه‌شناختی، ریشه‌های مذهب تشیع به دوران صفویان می‌رسد؛ صفویان با پدیدآوردن مذهب تشیع و از طریق اعمال زور و خشونت، توانستند بر ایران مسلط شده و دامنه‌ حکومت خود را در تمام مناطق این کشور پهناور گسترش دهند. پاسخ 1⃣ هرچند صفویه نقش مهمی در گسترش مذهب تشیع در میان ایرانیان داشتند اما هرگز نمی‌توان پذیرفت که صفویه پایه‌گذار مذهب شیعه بوده‌اند زیرا بر اساس مدارک فراوان تاریخی، شیعه نهال کاشته شده پیامبر خدا(ص) بود. ورود آن به ایران با مهاجرت شيعيان، علويان و سادات در قرون نخستین بود و در مناطق و شهرهایی همانند: قم، تفرش، کاشان، طبرستان و نیز در منطقه جبل، خراسان، سیستان و ... ساکن بودند. برخی از یاران ائمه(ع) از همین شهرها بودند. همچنین برخی ائمه(ع) در برخی شهرها وکیل داشتند. به تدریج شهرها و افراد بیشتری به تشیع گرایش پیدا کردند. شیعیان مراسم ویژه داشتند: مناقب خوانی(مدیحه سرایی) برگزاری مراسم عاشورا، جشن غدیر، رسم انتظارفرج، نماز جمعه و ... . 2⃣ از بین همین شیعیان بود که علما و شعرا شیعی سربرآورده، بارگاه ائمه (ع) و مدارس شیعی ساخته و کتاب‌های معتبر شیعی تالیف شدند. در این راستا دولتهای شیعی، همانند: علویان طبرستان(250 - 316)، آل بویه(328 - 446) و نیز در دوره ایلخانی سلطان محمد خدابنده (703-716) باعث رشد و گسترش بیشتر تشیع گردیده و بستر را برای تشکیل دولت شیعی صفوی که حاکمانش در ابتدا صوفی مسلک بودند، آماده کردند، زیرا هیچ حکومتی بدون بستر اجتماعی مناسب، نمی¬تواند اقدامات مهمی همچون تغییر مذهب را در یک جامعه ایجاد کند.(چنانکه آل بویه نتوانست بساط حکومت عباسیان را برچیند). پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9449/ 🆔@spasokh
📝شبهه بر اساس آیات 62 بقره و 69 سوره مائده، بهشتي شدن در انحصار داشتن دين خاص نیست بلکه تنها ملاک ايمان و عمل صالح است بنابراین در اين جهت، میان مسلمان و غيرمسلمان تفاوتی نيست و در واقع قرآن کثرت ادیان را پذیرفته است. پاسخ 1⃣ آیات 19 و 85 آل عمران بیان می دارد دین یکی و آن اسلام است. 2⃣ این دین واحد در هر مقطعی از تاریخ به وسیله پیامبری و با شریعتی متناسب آن دوره نازل شده است؛ از این جهت است که خداباوران به حقانیت همه پیامبران اعتقاد دارند. 3⃣آیات 62 بقره و 69 مائده در صدد نفی این تفکر است که صرف انتساب به یک دین (هر دینی)، براي نجات از دوزخ و رسیدن به سعادت کافي نيست بلکه آنچه موجب رستگاری می شود ايمان حقيقي به خدا، جهان پس از مرگ و عمل صالح است . 4⃣ قرآن کریم نه تنها اهل کتاب را به خاطر دشمنی با مسلمانان و ایمان نیاوردن به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) سرزنش می‌کند (15، 19 و 59 مائده و 28 و 29 حدید) بلکه بر اساس آیات قرآن،ادیانِ گذشته از حقیقت خود منحرف گشته‌اند و دیگر نمی‌توان در آنها ایمان حقیقی به خدا و آخرت و عمل صالح را یافت (120 بقره و 30 و 31 توبه). پاسخ کامل: http://www.andisheqom.com/fa/telegram/View/9450/ 🆔@spasokh