eitaa logo
سید سلمان علوی
325 دنبال‌کننده
383 عکس
246 ویدیو
11 فایل
ارتباط با من: @ss_alavi
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 ۲۴ تیر، سالروز مهاجرت کبرای علما و مردم تهران به قم در جريان نهضت است (۱۲۸۵). گفتیم که مشروطه از سال ۱۲۸۴ در اعتراض به ستم‌های گماشتگان و استبداد حکومت شاهنشاهی با رهبری روحانیان به ویژه و و تحصّن ایشان در حرم حضرت عبدالعظیم تحت عنوان آغاز شد. نتیجۀ مهاجرت صغرای علما و مردم و تحصّن ایشان این بود که در بیستم دیماه ۱۲۸۴ مظفرالدین شاه تسلیم معترضین شد و ضمن پذیرش تأسیس عدالت‌خانه دستور صادر شد که متحصّنین را با تشریفات از حرم خارج کنند. لیکن پس از فروکش کردن التهابات، با دسیسۀ عین الدوله صدر اعظم، میان معترضین اختلاف به وجود آمد و برخی با تأسیس عدالت‌خانه مخالفت کردند. اینک زمینه برای ورود صدراعظم و سرکوب معترضین فراهم بود. عین الدوله از تأسیس عدالت‌خانه سر باز زد و بعضی از متحصنین نظیر احمد مجدالاسلام و شیخ محمّد واعظـ دستگیر شدند. طلاب تهران برای آزادی شیخ محمّد به طرف قراول‌خانه رفتند و او را از چنگ نظامیان درآوردند. با فرمان آتش از سوی احمد خان یاور ـ فرمانده سربازان قراولخانه ـ ادیب الذاکرین کرمانی مجروح شد. در این هنگام طلبه‌ای ۲۰ ساله به نام سید عبدالحمید وفسی جلوی فرماندۀ سربازان رفت و به او پرخاش نمود که چرا فرمان تیراندازی به روی جمعی مسلمان داده. احمد خان در پاسخ قلب آن جوان پر شور را هدف قرار داد و او را در حالی که روزه بود با لب تشنه شهید کرد. شیخ محمد واعظ که مظلومیت سید را مشاهده کرد خون وی را به صورت ومحاسن خود مالید و صدای ضجه و ناله از مردم بلند شد. ولوله‌ای به پا شده بود. مردم عزاداری می‌کردند. آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی بار دیگر به مسجد شاه رفتند. نیز به رغم اختلاف نظری که با ایشان داشت به مسجد رفت و این بار هزاران نفر با ایشان همراه شدند. معترضین پیراهن خونین طلبه مقتول را در شهر گرداندند و اعتراضات به اوج رسید. روز بعد بازار تعطیل شد و جمعیتی عظیم برای تشییع جنازه طلبه شهید به مسجد جامع رفتند. در مسجد میان مردم و نیروهای حکومت درگیری شد، مأموران به روی مردم آتش گشودند و بیش از صد نفر کشته و زخمی شدند. از سوی حکومت دستور تخلیه مسجد صادر شده بود. آیت‌الله بهبهانی خطاب به مردم فریاد برآورد: «اینها کاری به شما ندارند، اینها مرا می‌خواهند»، آنگاه سینه‌ی خود را باز کرد و فریاد زد «این سینۀ من است؛ کجا است آن‌که تیر خالی کند و مرا مانند اجدادم در راه دین خدا شهید نماید؟ شهادت ارث ما است». فریاد بهبهانی به مردم قوّت داد و هم‌چنان در مسجد ماندند و به مبارزه ادامه دادند و جنازۀ سیدعبدالحمید را به خاک سپردند. اجتماع مردم در مسجد همچنان ادامه داشت. مظفرالدین شاه پیغام فرستاد که مردم مسجد را ترک کنند و به غائله خاتمه بدهند. آقایان طباطبائی و بهبهانی در ابتدا مقاومت کردند، اما در نتیجۀ فشارها شهر را ترک کرده به حرم حضرت عبدالعظیم رفتند و پس از یک شب توقّف به سمت قم رهسپار شدند و مهاجرت کبرای علما اینگونه آغاز شد. این بار عالمان بزرگ دیگر همچون شیخ فضل الله نوری، ، حاج شیخ مرتضی آشتیانی و صدرالعلماء نیز به جمع متحصنین پیوستند. جمعیت مهاجرین را تا سه هزار نفر گزارش کرده‌اند. اهمیت این هجرت از آن جهت بود که در آن زمان زندگی مردم و کسب و کار تجار وابسته به علما بود. با خالی شدن شهر از علما اموری همچون قضاوت و حل اختلاف، انشای عقود و معاملات، ثبت اسناد و امور خیریه بلاتکلیف می‌ماند. با مهاجرت علما، عرصه بر مردم تنگ شد و گروه‌هایی از اقشار مختلف مردم و روحانیون و اصناف مختلف بازار که در تهران مانده بودند با پیشنهاد آیت‌الله بهبهانی و وساطت ایشان به منظور در امان ماندن از فشارهای حکومت راهی سفارت انگلستان شدند و در حیات و محوطه باز اطراف سفارت چادر زدند. جمعیت پناهندگان روز به روز بیشتر شد و به حدود ۲۰ هزار نفر افزایش یافت. در نهایت با فشار مردم و علما در سیزدهم مرداد ماه ۱۲۸۵ مظفرالدین شاه فرمان تاریخی مشروطیتِ حکومت یعنی حکم تشکیل مجلس را امضاء کرد و این پایان دوران استبداد کبیر و شاهنشاهی مطلقه بود. در طول این چند ماه که اعتراض و عدالت‌خواهی از سطح نشریات و شب‌نامه‌ها به مساجد و خیابان‌ها راه یافته بود و پیکر روحانیون و مردم مبارز با گلوله قاجار به زمین می‌افتاد، منوّرالفکران به پرده غیبت رفتند تا زمانی که مشروطه امضا شد و دیگر بار برای مصادره مشروطه و تدوین قانون به میدان آمدند! مجلس در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ افتتاح شد، اما پس از مظفرالدین‌شاه، با مشروطه مخالفت کرد و ــ چنانکه در وقایع سوم تیر گفته شد ــ مجلس را به توپ بست و آغاز شد. ✍️سید سلمان علوی داستان پایان استبداد صغیر را فردا (سالروز به دست مشروطه طلبان) خواهم نوشت؛ ان‌شاءالله. 🆔 @ss_alavi_ir
🗓 ۲۴ تیر، سالروز ترور روحانی مجاهد، آيت‌اللَّه است (۱۲۸۹). سیدعبدالله بهبهانی (۱۲۵۶ ـ ۱۳۲۸ق) از شاگردان بود و اجازۀ اجتهاد خود را از ایشان و از دریافت کرده بود. ایشان از رهبران نهضت مشروطیت ایران بود و پس از پیروزی جنبش نمایندۀ مجلس شد. پس از به توپ بستن مجلس توسط ، آیت‌الله بهبهانی به همراه آیت‌الله طباطبایی دستگیر شده مورد اهانت و ضرب و شتم قرار گرفتند. کسروی نوشته است: «ناگهان دسته انبوهی از سرباز و نوکر و... ریختند و ما که در حیاط ایستاده بودیم نزدیک ما شدند، دشنام می‌دادند. بهبهانی و طباطبائی و امام جمعه خوئی را چندان زدند که اندازه نداشت! ... می دیدم سر لخت آقا سید عبدالله در هوا این و آن ور می‌رفت و تنها جمله‌ای که از زبان اینان بیرون می‌آمد، جمله «لا اله الاّ اللّه» بود. ... به ویژه مرحوم بهبهانی را که ریش‌هایش را کندند، موها را می‌کندند و دور می ریختند». احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ص۶۴۶. ایشان در دوران به عتبات تبعید و پس از توسط مشروطه‌خواهان، در میان استقبال مردم وارد تهران شد. پس از فتح تهران و برقراری مشروطه، هر چند آیت‌الله بهبهانی سِمَت رسمی در مجلس نداشت، نفوذش در مجلس و محافل سیاسی آشکار بود. یحیی دولت آبادی نوشته است: «قدرت بهبهانی در این دوره افزایش یافت و بسیاری از کارهای کشور در منزل او حل و فصل می‌شد. اغلب نمایندگان مجلس تحت نفوذ و تأثیر کلام او بودند و موافقت یا مخالفت او برای ثبات یا تزلزل دولت‌ها تعیین کننده بود». (حیات یحیی، ج۲، ص۱۳۰ و ۱۳۱). در مجلس دوم که از دو گروه اکثریت اعتدالی و اقلیت دموکرات شکل گرفته بود، اعتدالی‌ها بیشتر از آیت‌الله بهبهانی تبعیت می‌کردند و دموکرات‌ها به رهبری در مخالفت با او خواستار تدوین قوانین عرفی و کنار گذاشتن قوانین شرع بودند و انفکاک کامل قوه سیاسی از قوه روحانی را دنبال می‌کردند. دموکرات‌ها معتقد بودند که بهبهانی نفوذ خود را برتر از مشروطه می‌داند و مجلس را تضعیف می‌کند. در همین مجلس، اعتدالی‌ها موفق شدند فتوایی دالّ بر غیردینی بودن مواضع نظری تقی زاده، از دو مجتهد ذی نفوذ نجف و مدافع مشروطه، آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، بگیرند. این گونه تصور می‌شد که وسیله و واسطه این اقدام، آیت‌الله بهبهانی بوده است. در پی همین حوادث، آیت‌الله بهبهانی در ۲۴ تیر ۱۲۸۹ در خانۀ خود به دست چهار نفر مسلح به قتل رسید. کسروی در صفحه ۱۳۱ کتاب تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان نوشته است: «هرچند نام تک تک قاتلان دانسته نشد ولی بی‌گمان از دسته حیدرعمو اغلی بودند و این خون‎ریزی را با دستور تقی زاده کردند». 🥀رضوانُ الله علَیه وَ حشرَهُ معَ أولیائِه سیّما سیّدالشّهداء علیه‌السلام 🆔 @ss_alavi_ir