هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓 ۲۴ اردیبهشت، سالروز لغو #امتیاز_توتون و تنباکو با فتوای #میرزای_شیرازی است.
🔻ایرانِ پس از فتوای میرزای شیرازی، به لحاظ دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تحوّلاتی را در خود دید که پایانی بود بر رویههای هزاران ساله و آغازی بود برای ورود به عصر تمدّن ایران اسلامی:
▪️گامی عملی در تبیین نسبت دین و سیاست و ظهور امکان بلکه ضرورت دخالت علمای اسلام در امور سیاسی کشور
▪️احیای روحیه و اعتماد به نفس ایرانیان در برابر غرب مدرن، به ویژه پس از سرخوردگی در مواجهه با پیشرفتهای غرب و مقایسه آن با انحطاط ایرانِ عصر قاجار
▪️باور به امکان محدود شدن اختیارات دستگاه سلطنت و استبداد که بعدها به نهضت مشروطه و بعدتر به انقلاب اسلامی ختم شد.
▪️نقش زنان در جامعه و سیاست
▪️نقش تجّار و اصناف در جامعه و سیاست
🔹در اهمیت فتوای میرزا همین بس که سیّاس خائن و ضدّ اسلامی همچون #میرزا_ملکم را در روزامه قانون به تمجید و تملّق وا داشت!
🔸به نظر میرسد جای یک اثر پژوهشی جامع دربارۀ نقش و آثار فتوای میرزا خالی است.
🌹رضوانُ الله علَیه وَ حشرَهُ معَ أجدادِه وَ أولیائِه🤲
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۱۶ ذی القعده، سالروز درگذشت كاتب و شاعر بزرگ ايرانی؛ رشيد الدين وطواط است.
رشيدالدين وطواط از اديبان و شاعران و نويسندگان قرن ششم بود. او به دو زبان فارسى و عربى شعر میسرود و همچنین او را از پیشروان نثر فنّی میدانند.
امين احمد رازى رشيد را نخستين معماپرداز دانسته است. اشعار فارسى او به لحاظ صنايع بديعى و ترصيع و موازنه در تاریخ شعر فارسی کمنظیر است. برای مثال قصیدهای ۴۴ بیتی در مدح علاءالدوله دارد که تمامی ابیات آن مرصّع است. (اینجا).
عبدالواسع جَبَلى توانايى رشيد را در شعر ستوده، اما مرتبه علمى او را فراتر از شاعرىاش میداند.ب يهقى دانش و فضل رشيد را ستوده و ياقوت حموى او را عالمترين مردم زمانش در دقايق كلام عرب و اسرار نحو دانسته است.
📚 دانشنامه جهان اسلام
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۳۰ اردیبهشت، سالروز شهادت غمبار رئیسجمهور مظلوم
🥀آیتالله شهید سید ابراهیم رئیسی
و شهدای خدمت:
🥀شهید آیتالله سیدمحمدعلی آل هاشم ـ امام جمعه تبریز
🥀شهید دکتر حسین امیرعبداللهیان ـ وزیر امور خارجه
🥀شهید دکتر مالک رحمتی ـ استاندار آذربایجان شرقی
🥀سردار شهید سیدمهدی موسوی ـ سرتیم حفاظت رئیسجمهور
🥀شهید بهروز قدیمی ـ مهندس کادر فنی پرواز
🥀شهید خلبان سید طاهر مصطفوی
🥀شهید خلبان محسن دریانوش
🌹رضوانُ الله علَیهم وَ حشرَهُم معَ أولیائِهِم سیّما سیّدهم سیّدالشّهداء علیهالسّلام
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓 ۹ محرّم؛ وقایع روز #تاسوعا؛
🔹بخش نخست
🔸پاسخ #ابن_زیاد به #عمر_سعد و قطعی شدن جنگ
🔻مقدّمه
روز پنجم محرّم، عمر سعد به دروغ برای عبیدالله نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد، به راستی که خداوند آتش را فرونشاند و کلمه را جمع و امر امّت را اصلاح گردانید. اینک حسین مرا مختار کرده که یا بازگردد به آنجا که بوده، یا او را گسیل کنم به هرکدام از مرزها که خواستیم، تا همچون دیگر مسلمانان زندگی کند، یا نزد أمیرالمؤمنین #یزید برود و دست در دستش بگذارد، تا رأی یزید چه باشد. رضای شما و صلاح امّت در همین است».
چون نامه برای عبیدالله خوانده شد. این شعر را زمزمه نمود:
الآن اذ علقت مخالبنا به
یُرجُو النجاةَ ولات حین مَناص
ترجمه:
اکنون که پنجههای ما به او بند شده است،
امید رهایی دارد؛ اما دیگر وقت تکان خوردن نیز نیست»
سپس برای عمر بن سعد چنین نوشت:
«بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد؛ نامه تو به دستم رسید و مضمومن آن را دانستم؛ اینک بیعت با یزید بن معاویه را بر حسین و همراهانش عرضه بدار؛ اگر پذیرفت و چنین کرد، آنگاه در باره کار او اندیشه خواهیم کرد. والستلام».
آنگاه #شمر را مأمور بردن نامه کرد و به او گفت:
«اگر عمر از جنگ با ایشان سر باز زد، تو امیر سپاهی، پس گردن عمر را بزن و سرش را برای من بفرست».
هنگامی که شمر لعنةاللهعلیه مامور رفتن به کربلا شد و نامه را از ابن زیاد گرفت، عبدالله بن ابی مخل بن حزم که عمهاش #ام_البنین، بود، به ابن زیاد گفت:
«اصلح الله الأمیر، فرزندان خواهر ما همراه حسین هستند، اگر صلاح میدانی امانی برای آنان بنویسی».
ابن زیاد با خوشرویی پذیرفت و به کاتب خویش دستور داد که امانی برای آنها بنویسد.
🔻رسیدن نامۀ عبیدالله به عمر سعد علیهمااللعنة أبدالآبدین
شمر بن ذی الجوشن عصر پنجشنبه نهم محرم، با فرمان جدید عبیدالله به کربلا رسید و نزد عمر بن سعد رفت و نامهٔ ابن زیاد را به او داد. وقتی ابن سعد نامهٔ ابن زیاد را خواند، به شمر گفت:
«وای برتو، خدا آوارهات کند و زشت باد فرمانی که برای من آوردی، به خدا قسم گمانم این است که تو ابن زیاد را از آنچه برای او نوشته بودم، روی گردان کردهای و کاری که امید داشتیم با صلح و خوبی پایان یابد بر ما تباه ساختی؛ به خدا سوگند، حسین هرگز تسلیم نمیشود؛ زیرا او روحی تسلیم ناپذیر در کالبد دارد».
شمر گفت:
«بگو چه خواهی کرد؟ فرمان امیرت را اجرا میکنی و با دشمنش می جنگی؟ یا کناره میگیری و لشکر را به من وا میگذاری؟»
عمر گفت:
«نه، تو لیاقت چنین امری را نداری، من خود آن را به عهده میگیرم و تو فرمانده پیادگان باش».
عمر نامۀ ابن زیاد را برای امام حسین علیهالسّلام فرستاد. امام علیهالسّلام به فرستادۀ او فرمود:
«هرگز تقاضای ابن زیاد را نخواهم پذیرفت. مگر چیزی جز مرگ هست؟ خوشا مرگ!».
سعد بن عبیده میگوید: با عمر بن سعد پاها را در آب گذاشته بودیم، که شخصی پیش وی آمد و آهسته او را آگاه کرد که اگر با حسین علیهالسلام نجنگد، به دست شمر کشته خواهد شد. پس عمر فریاد برآورد:
«یا خیل الله ارکبی و أبشری؛ ای لشکریان خدا، سوار شوید که شما را بشارت باد»
آنان پس از نماز عصر، به سوی خیمههای حسینی حرکت کردند.
✍️سید سلمان علوی
ادامه
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓 ۹ محرّم؛ وقایع روز #تاسوعا؛
🔹بخش دوم
🔸مهلت خواستن امام حسین علیهالسلام برای عبادت
امام حسین علیهالسّلام تنها جلوی خیمه خود نشسته بود و در حالی که به شمشیر خود تکیه زده و سر را به زانو گذاشته بود، به خواب سبکی فرو رفته بود. حضرت زینب علیهاالسّلام چون سر و صدای دشمن را شنید، نزد برادر شتافت و عرض کرد:
«برادر جان، آیا سر و صدا را نمیشنوی که نزدیک شده است؟»
امام حسین علیهالسّلام سر برداشت و فرمود:
«هم اکنون رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پدرم علی (علیهالسّلام) و مادرم زهرا (علیهاالسّلام) و برادرم حسن (علیهالسّلام) را در خواب دیدم که به من گفتند: به زودی نزد ما خواهی آمد.به خدا سوگند این امر نزدیک است و در آن شکی نیست».
هنگام، دختر علی علیهماالسّلام بی قرار شد و به صورت خود زد و ناله سر داد...
امام فرمود:
«خواهرم صبر کن و آرام و خاموش باش و فریاد نزن که دشمن ما را شماتت نکند»
عباس علیهالسّلام پیش آمد و عرض کرد:
«برادر جان، لشکر دشمن به سوی تو میآیند!»
امام حسین علیهالسّلام از جای خویش برخاست، فرمود:
«برادرم، جانم به فدایت، سوار شو و از ایشان بپرس چه پیش آمده و چه میخواهند؟»
عباس علیهالسّلام با بیست سوار از جمله زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر نزد لشکر ابن سعد آمد و به آنان گفت:
«چه میخواهید؟»
گفتند:
«از امیر دستور رسیده که به شما پیشنهاد کنیم به حکم او تن دهید، و الا با شما جنگ کنیم».
عباس علیهالسّلام فرمود:
«شتاب مکنید تا نزد اباعبدالله (علیهالسّلام) روَم و سخن شما را به ایشان برسانم»
آنگاه به نزد امام حسین علیهالسّلام رفت و سخن آن لشکر را به عرض آن حضرت رساند. امام علیهالسّلام فرمود:
«اگر میتوانی تا فردا از ایشان مهلت بگیر و آنان را از ما بازگردان، تا امشب برای پروردگار خود نماز بخوانیم و دعا کنیم و از استغفار نماییم؛ خدا خودش میداند که من نماز و تلاوت قرآن و دعای بسیار و استغفار را دوست دارم»
پس عباس علیهالسّلام نزد لشکر کوفه بازگشت و چنین گفت:
«اباعبدالله (علیهالسّلام) از شما میخواهد که امشب را باز گردید تا در این مسئله بیندیشد؛ زیرا دربارۀ این موضوع باهم گفت و گویی نکردهایم. چون صبح شود، همدیگر را ملاقات خواهیم کرد؛ یا آنچه را که شما میخواهید میپذیریم، یا آن را رد میکنیم»
عمربن سعد به شمر گفت: «نظر تو چیست؟»
شمر گفت: «فرمانده تویی و اختیار با توست»
عمر سعد گفت: «کاش نمیبودم! ...»
سپس رو به لشکر خود کرد و گفت: «نظر شما چیست؟»
عمرو بن حجاج زبیدی گفت:
«سبحان الله، به خدا قسم، حتی اگر آنان ترک و دیلمی بودند و این درخواست را میکردند، سزاوار بود آنان را اجابت کنی [چه رسد که از خاندان پیامبراند]
قیس بن اشعث گفت:
«درخواست آنان را بپذیر، به جانم سوگند، صبحگاه فردا با تو خواهند جنگید!»
عمر سعد گفت:
«اگر میدانستم چنین میکنند، امشب را مهلتشان نمیدادم...»
✍️سید سلمان علوی
ادامه
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓 ۹ محرّم؛ وقایع روز #تاسوعا؛
🔹بخش سوم و پایانی
🔸#امان_نامه
گفتیم که شمر لعنةاللهعلیه چون مامور رفتن به کربلا شد و نامه را از ابن زیاد گرفت، عبدالله بن ابی مخل بن حزم که عمهاش #ام_البنین، بود، به ابن زیاد گفت:
«اصلح الله الأمیر، فرزندان خواهر ما همراه حسین هستند، اگر صلاح میدانی امانی برای آنان بنویسی».
ابن زیاد با خوشرویی پذیرفت و به کاتب خویش دستور داد که امانی برای آنها بنویسد.
شب هنگام، کزمان ــ غلام عبدالله بن ابی مخل ــ فرزندان #ام_البنین علیهمالسلام را فراخواند و گفت:
«این امان نامهای است که دایی شما (عبدالله بن أبی مخل) فرستاده است».
آنان گفتند:
«به عبدالله بگو ما را به امان شما نیاز نیست؛ امان خدا از امان پسر سمیه بهتر است»
پس از آن، شمر برابر لشکر امام آمد و چون هم او و هم حضرت امالبنین از قبیله کلاب بودند فریاد زد:
«خواهرزادههای ما کجایند؟»
عباس و جعفر و عثمان، فرزندان علی بن ابی طالب، به سوی او رفتند و گفتند:
«برای چه کار آمدهای و چه میخواهی؟»
شمر گفت:
«شما ای خواهرزادگان من، در امانید!»
یکی از آنها به او گفت:
«لعنت خدا بر تو و اماننامهات، اگر واقعاً تو دایی ما بودی، آیا حاضر میشدی که ما در امان باشیم و فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در امان نباشد؟!»
🏴ألَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ
🏴وسَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبون
✍️سید سلمان علوی
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓۱۱ محرّم؛
🏴🏴🏴
کاروان رفت
سرها رفت
بدنها ماند
🏴🏴🏴
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۲ مرداد، سالروز درگذشت شاعر، مترجم و فرهنگنویس معاصر و بنیانگذار شعر سپید فارسی، احمد شاملو متخلص به الف. بامداد است.
مهدی زرقانی شاملو را به مجمعالجزایری تشبیه کرده که در مرکز این جزایر، «شاملوی شاعر» قرار دارد:
«این جزیره دیدنیترین و پر امکاناتترین جزیرههاست. آن شاملویی که در تکوین هویّت شعر معاصر نقش بسیار برجستهای دارد، در همین جزیره مرکزی اقامت دارد...
جزیرۀ دیگر که در حد خود تماشایی است، «شاملوی کتاب کوچه» است... در مرتبۀ بعدی به جزیرۀ سوم میرسیم: «شاملوی مترجم ادبی»...
...سرانجام نوبت به هفتمین جزیره میرسد که بی آب و علف و لمیزرع است و در آن، صحنۀ چشمنوازی دیده نمیشود؛ شاملویی که بدون دانش و تخصص و در هیئت یک محقق دربارۀ اسطوره، شاهنامه و حافظ اظهار نظر میکند...».[۱]
جلال خالقی مطلق نیز سخنان شاملو درباره حافظ و مولوی و شاهنامه را نشان از بی اطلاعی او دانسته است.[۲]
📚منابع:
۱ـ «چشمانداز شعر معاصر ایران»، مهدی زرقانی، نشر ثالث، چاپ هشتم، صص ۳۱۸ و ۳۱۹.
۲ـ «روایت ۴۰ سال تصحیح شاهنامه/ شاملو نه فردوسی را میشناخت نه حافظ و مولوی را». خبرگزاری مهر. ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۸. دریافتشده در ۲۴ ژوئن ۲۰۱۹.
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۲ شهریور، سالروز شهادت روحانی مبارز، شهید سیّد علی اندرزگو است.
🔷 اندرزگو دروس حوزوی را در تهران و در مسجد محل نزد استادانی چون حجة الاسلام بروجردی و میرزا علیاصغر مرندی آغاز کرد و در قم از اساتید دیگری همچون آیت الله مشکینی، آیت الله مکارم شیرازی و میرزا یدالله دوزدوزانی درس گرفت.
🔸در نوجوانی در بازار تهران به کار اشتغال داشت و با ورود به شاخه نظامی هیئتهای مؤتلفه از شغل خود دست کشید و تا پایان عمر، مهمترین اشتغال او مبارزه و فعالیت برای سرنگونی رژیم طاغوت بود و به همین علت با نام مستعار و به صورت مخفیانه زندگی میکرد و با سفر به شهرهای مختلف و جابهجایی منزل از دست نیروهای ساواک فرار میکرد.
ساواک که ۱۵ سال در جستجوی اندرزگو بود.
🔹سرانجام نیروهای شاه در ۱۹ رمضان برابر با ۲ شهریور سال ۱۳۵۷ توانستند او را در خیابانی محاصره کنند و به شهادت برساند.
🥀 رضوان الله تعالی علیه و حشره الله مع موالیه سیما سیّده سیّدالشهداء علیهالصلوةوالسّلام.
🔸بخشهایی از زندگی پر فراز و نشیب این شهید بزرگوار را در وبگاه مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی بخوانید.
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۸ شهریور، سالروز انفجار دفتر نخست وزيري توسط منافقين و شهادت مظلومانه شهیدان #رجايی و #باهنر است.
🔷پس از عزل بني صدر از رياست جمهوري، دشمنان انقلاب، با از ميان بردن مسؤولين نظام قصد براندازی حكومت اسلامي را در سر میپروراندند.
فاجعۀ هفتم تير سال ۶۰ و شهادت آيتاللَّه بهشتي و ۷۲ تن از ياران انقلاب، ثمره تصميم شيطاني استكبار جهاني و دشمنان جمهوری اسلامی بود. پس از آن، كار به زعم دشمنان هنوز به اتمام نرسيده بود و طرح نابودی مسوولان طراز اول مملكت، در رأس فعاليت آنها قرار داشت. بدين ترتيب واقعه هشتم شهريور همان سال به وقوع پيوست و رييس جمهور محبوب، محمد علی رجايی و نخست وزير متفكر و دانشمندش، حجت الاسلام دكتر محمد جواد باهنر در انفجار دفتر نخست وزيری به درجه رفيع شهادت نائل آمدند.
🥀 رضوان الله تعالی علیهما و حشرهما الله مع موالیهما علیهمالصلوةوالسّلام.
🆔 @ss_alavi_ir
هدایت شده از سید سلمان علوی
#مناسبت_روز
🗓۱۷ شهریور؛ سالروز کشتار مردم تهران در میدان ژاله (جمعۀ سیاه)
🔷قیام ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ نقطهی عطف تظاهرات سراسری مردم ایران علیه حکومت پهلوی بود که منجر به شهادت شمار زیادی از مردم شد.
🔸آمار شهدای این واقعه را در فرستۀ بعد بخوانید.
🆔 @ss_alavi_ir
#مناسبت_روز
🗓 ۲۳ ربیع الاول، سالروز ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به شهر قم است.
همچنین از سال گذشته، این روز توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم ملّی به نام #روز_قم نامیده شده است.
🔹حضرت معصومه سلاماللهعلیها یک سال پس از آنکه مامون عباسی امام رضا علیهالسّلام را به خراسان دعوت کرد، در سال ۲۰۱ هجری قمری به همراه چهارصد نفر از شیعیان مدینه و برادران و بستگان، به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شد.
🔸حسن بن محمد بن حسن قمی نوشته است: «وقتی حضرت معصومه سلاماللهعلیها و همراهان به شهر ساوه رسیدند، مأموران حکومت عباسی با آنها درگیر شدند و عدهای از آنها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه سلاماللهعلیها در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید! [۱]
از سوی دیگر وقتی که خبر ورودحضرت معصومه سلاماللهعلیها به ساوه به مردم قم رسید، آل سعد اشعری اتفاق کردند که به خدمت ایشان برسند و از ایشان درخواست نمایند به قم بیاید.
🔹از قرن اول هجری تشیع در قم رواج یافته بود و این شهر از سوی اهلبیت علیهمالسلام به عنوان پناهگاه شعیه محسوب میشد. از جملۀ این شیعیان، خاندان اشعری بودند.
از میان کاروانی که خدمت دختر موسیبنجعفر علیهماالسلام مشرّف شده بودند، موسی بن خزرج زمام ناقه ایشان را گرفت و به سوی قم آورده، در سرای خود فرود آورد.
🔸امروزه در قم و در محلۀ «میدان میر» محلی است به نام ستیه (مخفّف سیدتی) که مسجد و مدرسهای در اطراف آن بنا کردهاند و از قدیم الایام سینه به سینه رسیده است که این مکان جای فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها است.
📚 ۱ـ تاریخ قم، ص۲۱۳.
🆔 @ss_alavi_ir