#مناجات_حضرت_رقیه
#شب_قدر
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هروقت نشسته ست سر شانه ی عباس
تقدیم شده منصب شاهی به رقیه
هر جا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
مدیون حسینیم که داده دل ما را
گاهی به علی اصغر و گاهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شب قدر
ده مرتبه گفتیم : الهی به رقیه
مجتبی_خرسندی
@stayashura313
#شب_قدر
حقیقتِ شب قَـدْر است حضـرت زهـرا
برای درک شب قَـدْر، مادرم کافیست
✍ #مصطفی_محمدی
#شب_قدر
#روضه_حضرت_علی
شب قدر آقا نگاه کن دلم رو
بیا قسمتم کن دوباره حرم رو
شب قدر اقا همین ارزوم
ببینم ضریحت بازم روبروم
دلم کرده بازم هوای نجف رو
بده اذن ایوون طلای نجف رو
نزار جای دیگه بزارم سرم رو
شب قدر دعا کن پدر مادرم رو
علی جان علی جان
سر تو شکسته دلش خون زینب
پریشون موهات پریشون زینب
درست به ابروت اقا خم نمیاد
چیجور زد که زخم سرت هم نمیاد
سری که با شمشیر تا ابرو شکسته
میفهمه چجوری یه پهلو شکسته
تا زینب سر و دید یاد مادر افتاد
یاد لحظه ای که رو مادر در افتاد
شب اخری جز نیایش نداری
بجز اهل بیتت سفارش نداری
@stayashura313
#شب_قدر
#مناجات_امام_زمان
ای کاش میشد با تو قرآن سر بگیرم
در آسمانیِ نگاهت پر بگیرم
ای کاش میشد امشب ای قرآنِ ناطق
دست شما را جای قرآن سر بگیرم
ای کاش میشد لااقل یکبار در خواب
با دست آغوشم تو را در بر بگیرم
ای کاش در تقدیر من، امشب نویسند
پای تو را یک شب به چشم تر بگیرم
@stayashura313
.
#شهادت_امام_علی
#شب_قدر
خداحافظ ای کوفه، ای شهر غم
که در کام من کرده ای زهر غم
خداحافظ ای سجده گاه علی
که چشم تو مانده به راه علی
خداحافظ ای شهر لب دوخته
خداحافظ ای خانه ی سوخته
رساندی تو ای کوفه جان بر لبم
مدارا کن ای کوفه با زینبم
خداحافظ ای بی وفا دوستان
خداحافظ ای آتش و ریسمان
خداحافظ ای نان خشک و نمک
خداحافظ ای ماجرای فدک
خداحافظ ای آستان درم
خداحافظ ای مقتل همسرم
خداحافظ ای نخل ها، چاه ها
دگر نشنوید از علی آه ها
خداحافظ ای کوچه های خموش
نیاید علی نان و خرما به دوش
خداحافظ ای انتظار اجل
خداحافظ ای زانوی در بغل
غم و دردم آخر به پایان رسید
به زهرا بگویید مهمان رسید
خداحافظی می کنم با همه
کشد انتظار مرا فاطمه....
#علی_انسانی ✍
@stayashura313
#مناجات_با_خدا
#شب_قدر
عبدم ولی عبد گنه کار
هم روسیاهم هم گرفتار
معبود من ای حیّ دادار
من بندۀ عاصی، تو غفار
الغوث خلّصنا من النّار...
دستم بگیر از پا نشستم
یک عمر عهدم را شکستم
عفو تو باشد بود و هستم
تو آبرویم را نگهدار
الغوث خلّصنا من النّار
من خسته از بار گناهم
مویم سفید و روسیاهم
این عفو تو این اشک و آهم
باز آمدم با جرم بسیار
الغوث خلّصنا من النّار
اگرچه مستحق نارم
روزم شده چون شام تارم
مولا علی را دوست دارم
بر حرمت حیدر کرّار
الغوث خلّصنا من النّار
یا سیدی تا زنده هستم
از عفو تو شرمنده هستم
شرمنده زین پرونده هستم
خواندم تو را با این دل زار
الغوث خلّصنا من النّار
از جرم بسیارم چه گویم؟!
حتی نیاوردی به رویم
پیوسته دادی آبرویم
در بین خلق ای حیّ دادار
الغوث خلّصنا من النّار
✍استاد حاج غلامرضا سازگار
@stayashura313
#روضه_امیرالمومنین
#شب_قدر
#شب_نوزدهم
شیر را در چشم اهل روضه بی مقدار کرد
با کمی نان و نمک شیر خُدا افطار کرد
.
از سر سفره پس از صرف سه لقمه پا کشید
لب نزد دیگر ؛ اگرچه دخترش اصرار کرد
.
باطناً می سوخت امّا ظاهراً خاموش بود
دود آهش آسمان کوفیان را تار کرد
.
در حیات خانه هِی چرخید و با حالی غریب
زیر لب آیات استرجاع را تکرار کرد
.
چارده قرن است و جز زهرا نمی داند کسی
قاتل خود را چرا از خواب خوش بیدار کرد ؟
.
بعد از آن ضربت اگر ” فُزتُ وَ ربّ الکعبه ” گفت
یادِ زهرا سوختن بین در و دیوار کرد
.
ضربه ی شمشیر زهرآلوده طوری بود که
مَرد یاد از داغی و از تیزی مسمار کرد
.
قاتل اصلی حیدر دست نحسی بود که
لاله زار وحی را با شعله آتش زار کرد
محمد قاسمی
@stayashura313
#شب_قدر
#سینهزنی_حضرت_علی
در شهر كوفه، غوغا بپا شد، از داغ مولا
زينب پريشان، در آه و افغان، از بهر بابا
گويد به آوای جلی
بابای مظلومم علی
مظلوم علی جان ۲
مظلوم علی جان...
محراب و منبر، با ناله گويد، مولا كجايی
از داغ حيدر، از هر خرابه، آيد نوايی
كوفه شده كرببلا
بيت علی ماتم سرا
مظلوم علی جان ۲
مظلوم علی جان...
گشته علی با، فرق شكسته، مهمان زهرا
شد ميزبانش، پهلو شكسته، در عرش اعلی
چشمش نمیافتد دگر
بر كوچه و ديوار و در
مظلوم علی جان ۲
مظلوم علی جان...
✍سعید نسیمی
@stayashura313
#سینهزنی_حضرت_علی
#شب_قدر
سینه زن شد حسین و نوحه خوان حسن
(یا اباالحسن )
مظلوم شهر کوفه پوشیده کفن (یا ابا الحسن)
میگرید فاطمه میگرید پیمبر
یا حیدر.......
_____
زخم سر را می بندد با قلب پاره (کو راه چاره)
مثل مادر آب غسل خون شد دوباره(کو راه چاره)
می شوید پدر را با اشک چشم تر
یا حیدر......
____
همچو زخم سر دارد بر دل جراحت (شاه ولایت)
از دیدن مغیره دیگر شد راحت (شاه ولایت)
زخم سر از شمشیر زخم دل میخ در
یا حیدر.....
میثم_مومنی_نژاد
@stayashura313
#شب_قدر
#تلنگر
جان آمده رفته هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته
احیا نگرفتم تو بگو چند فرشته
صف از پی صف تا به اذان آمده رفته؟
تا پلک زدم خواب، مرا آمده برده
تا پلک زدم نامه رسان آمده رفته
امسال نبرده ست مرا روزه، فقط گاه
بر لب عطشی مرثیه خوان آمده رفته
من در به در او به جهان آمده بودم
گفتند: کجایی؟! به جهان آمده رفته
ترسم که به جایی نرسم این رمضان هم
آن قدر به عمرم رمضان آمده رفته...
@stayashura313
#شب_قدر
#روضه_حضرت_علی
ساعات آخر دارم غم یار
زهرای عزیزم مشتاق دیدار
من سی ساله که یادمه دنباله
من توی کوچه میدویدی
من سی ساله که یادمه دنباله(یادمه توشال منو...)
تو شال منو با گریه میکشیدی
من سی ساله که یادمه جنجاله
مغیره رو وقتی رسیدی
محول الاحوالم ببین شکسته بالم
بیا به استقبالم
****
با فرق زخمی ابرو شکسته
میرم کنار پهلو شکسته
خیلی سخته بگم از اون ساعت که
خونه میون شعله ها بود
خیلی سخته بگم چی شد اون لحظه
که خونمون برو بیا بود
خیلی سخته دیدم با دست بسته
فاطمه زیر دست و پا بود
من ایستاده بودم
الهی بشکنه دست مغیره
من علیِ مظلومم تنگِ دلم خانومم
ز حق خود محرومم
محول الاحوالم ببین شکسته بالم
بیا به استقبالم
****
دارم وصیت با اشک و احساس
رازِ دلم رو گفتم به عباس
وای از زینب دل نگرونم امشب
برای لحظه ی اسارت
وای از زینب رسیده جونم بر لب
به دخترم میشه جسارت
وای از زینب پیاده پشت مرکب
چادر خاکی میشه غارت
غرق غم و افسوسم کوفه شده کابوسم
بزم می و ناموسم واویلا
محول الاحوالم ببین شکسته بالم
بیا به استقبالم
@stayashura313