eitaa logo
⌈.استوری مذهبی•.⌋
3.1هزار دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
30.5هزار ویدیو
53 فایل
﷽ ° ° ' #اسـتورے‹💬💻 #جمعہ‌های‌امام‌زمانے 💚 #اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج💚 #منبع_استوری #پروفایل⚘ 🔮 تبلیغات ارزان 🆔 eitaa.com/joinchat/800784548C35b1345b7e
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
🔥 📵
داشتم
از مدرسه برمیگشتم خونه که چشمم به بستنیای دست بچه ها افتاد. بابام یه کارگر ساختمونی ساده بود و به زور میتونست خرج من و دو تا داداشمو در بیاره. تو فکر این بودم چی می شد منم بتونم هرروز بستنی بخورم و داشتم بچه ها رو نگاه میکردم که یهو خوردم به یه نفر. سرمو بالا آوردم دیدم پسرعموم داره با نیش باز نگام میکنه گفت ‌: بیا بریم تا برات بخرم ولی به یه شرط! 😱 از خوشحالی میخواستم بال در بیارم گفتم چه ؟ یه نگاه بهم انداخت و گفت: به شرط اینکه...📵 https://eitaa.com/joinchat/2402156835Cec5d443dce
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
‌ ‌ ‌ ‌‌❌❌❌♨️ســـــبحـــــان الله♨️❌❌❌ 🔴10 مورد از ترین بچه های دنیا که همه رو زده کردند کاملا 😨😳 💢🎥جهت مشاهده رو کلیک کن👇 https://eitaa.com/joinchat/1317995273Cd69e5b0952 https://eitaa.com/joinchat/1317995273Cd69e5b0952 🚫ورود اکیدا ممنوع 👆
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
تو راه برگشت از مدرسه بودم که سرمو بالا آوردم دیدم پسرعموم داره با نیش باز نگام میکنه.😰گفت ‌: بیا بریم تا برات بخرم. یه نگاه بهم انداخت و...📵 https://eitaa.com/joinchat/2402156835Cec5d443dce
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
❌خطرناکترین جزیره دنیا🔞 به افراد کم سن و سال وسالخورده توصیه نمیشود 💯⛔️این کانال بدون هیچ ترسی شما را با حقایق و اسرار عجیب جهان آشنا میکند💢 👇 https://eitaa.com/joinchat/2703229294Ccd93748d54
داشتم از مدرسه برمیگشتم خونه که... چشمم به بستنیای دست بچه ها افتاد. بابام یه کارگر ساختمونی ساده بود و به زور میتونست خرج من و دو تا داداشمو در بیاره. تو فکر این بودم چی می شد منم بتونم هرروز بستنی بخورم و داشتم بچه ها رو نگاه میکردم که یهو خوردم به یه نفر. سرمو بالا آوردم دیدم پسرعموم داره با نیش باز نگام میکنه گفت ‌بیا بریم تا برات بخرم ولی به یه شرط! از خوشحالی میخواستم بال در بیارم گفتم چه ؟ 😰. یه نگاه بهم انداخت و گفت به شرط اینکه...😱 😰❌ https://eitaa.com/joinchat/2402156835Cec5d443dce
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
داشتم از مدرسه برمیگشتم خونه که... چشمم به بستنیای دست بچه ها افتاد، بابام یه کارگر ساختمونی ساده بود و به زور میتونست خرج من و داداش هام رو بده، یهو خوردم به یه نفر. دیدم پسرعموم داره با نیش باز نگام میکنه گفت ‌بیا بریم تا برات بخرم ولی به یه شرط! با هیجان گفتم چه ؟ یه نگاه بهم انداخت و گفت به شرط اینکه....... https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf
هدایت شده از تبلیغات موقت طب الزهرا (س) ⚘
داشتم از مدرسه برمیگشتم خونه که... چشمم به بستنیای دست بچه ها افتاد، بابام یه کارگر ساختمونی ساده بود و به زور میتونست خرج من و داداش هام رو بده، یهو خوردم به یه نفر. دیدم پسرعموم داره با نیش باز نگام میکنه گفت ‌بیا بریم تا برات بخرم ولی به یه شرط! با هیجان گفتم چه ؟ یه نگاه بهم انداخت و گفت به شرط اینکه... https://eitaa.com/joinchat/3556245875C0db195ffbf