📢 در میان فِرَقِ صوفیه در ایران، فرقهٔ #خاکسار بسیار تظاهر به مذهب و شعائر میکند.
🔶 این فرقهٔ فعال، غالبِ مراسمات خود را در حسینیهها برگزار میکنند و آن مکانهای مقدس را رسماً به خانقاه تبدیل نمودهاند❗️
🔶در هیآت مذهبی نیز بسیار رفت و آمد دارند که متاسفانه برخی از هیأتیها ظاهر و نوع پوشش خود را از آنان تقلید میکنند و همچنین "هوو" کشیدن که در برخی محافل مذهبی بسیار شایع شده از خاکساریان نشأت دارد.
❌ همانطور که در یکی از تصاویر مشاهده میکنید، جناب سید احمد نجفی (#آقاجون) در کنار یکی از بزرگان سلسله خاکسار در خانقاه دیده میشود که حاکی از ارتباط این فرقه با ایشان است.
✅ سرانِ هیآت مذهبی باید در انتخاب منبری و مداح، حساسیت بسیاری بخرج دهند و از دعوت کردنِ غاليان و صوفی مشربان بشدت خودداری کنند. زیرا ایجاد کوچکترین فساد عقیدتی در مستعمین از ناحیه برخی واعظین و مادحین، بعهده بانی و مسئول آن هیأت است.
najafi_5782916259947480957.mp3
2M
📢 سید احمد نجفی (#آقاجون) صراحتا میگوید:
🔶بما گفتهاند غُلو نکنید،
👈 زیرا غُلو محدودیت میآورد،
👈 وقتی بگویی اینها خدا هستند محدودشان کردی و آنان را به انتها رساندی؛
🔻اینها محدودیت ندارند.
👈لذا چون تو در ذهنت خدای محدود و ناشناختهای داری، وقتی به اینها بگویی خدا، محدودشان کردی.»
❓❓ آیا طبق مبانی شیعه، می توان این اندیشه ها را پذیرفت؟!
🔺ایشان معتقد است
👈برای امام معصوم، مقام خدایی هم کم است،
👈زیرا خدا انتهای مقامات است، حال آنکه امام انتهایی ندارد!»
❓مگر از خدا هم بالاتر داریم؟
❓اگر کسی خواست غالی شود، چه باید بگوید؟
❓ چه مقامی بالاتر از الوهیت وجود دارد که آن را هم کم میدانید؟
❓❓ شما را بخدا آیا این است معارفِ مکتبِ تَشیُع؟
🔵صوفی پژوهی
https://eitaa.com/sufi110
najafi_5969965457237607585.mp3
1.3M
#مشترکات_عرفانی
❌ بخاطرِ مستیِ غدیرخم، ظرف شراب را «خُم» نامیدهاند، ملائکه و أنبیای الهی هم مست هستند!
🔊 سید احمد نجفی (#آقاجون) و تعابیر غلط و صوفیانه دربارهٔ «عید سعید غدیر.»
⚠️ آیا تعبیر دیگری برای «غدیر خم» نبود؟ این تعابیر صوفیانه و عوامانه در شأن بزرگترین عید الهی است؟ آیا این نوع تعابیر درباره روز مهمی چون عیدغدیر مورد رضایت اهل بیت علیهم السلام است؟
#انحرافات_اعتقادی
#سید_احمد_نجفی
#غدیر
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
❌ سید احمد نجفی (#آقاجون) در بخش بعدی فایل صوتی مورد نظر میگوید: «#باباطاهر را زنان چرخ ریس هم قبول دارند، اما برخی نادان و کم عقل میگویند او صوفی بوده یا انحراف داشته است!»
✅ پاسخ:
▪️اولا: مگر ملاک پذیرش یا عدم پذیرش کسی یا مطلبی، زنان چرخ ریس هستند که ایشان به قول آنان استناد میکند؟ زنان چرخ ریس که سوادی ندارند تا بدانند فلان شخص خوب بوده یا بد؟ منحرف بوده یا نبوده؟
▪️ثانیا: از زندگانی باباطاهر اطلاعات دقیق و زیادی در دست نیست. اما آنچه واضح است این است که لقب «بابا» در زمانی و خصوصا عصر شهرت و نفوذِ عُرفا و صوفیه، لقب طریقتی بوده. یعنی شخصی به درجه ای از سلوک میرسیده که چنین لقبی را به وی میدادند. بهتر است در این باره سخنانی را از زبان محققین ادبیات بخوانیم، تا دلچسب همگان باشد که تقاضا دارم با دقت خوانده شود.
👈🏻 در بزرگداشت باباطاهر و رونمایی کتابِ «باباطاهر» که توسط «دکتر پورجوادی» به چاپ رسیده، دکتر «پرویز اذکایی» ضمن قدردانی از مؤلفش نکاتی را بیان کرد که برخیش در مقدمه و متن همان کتاب نیز قابل مشاهده است. ایشان گفت: «کتاب استاد پورجوادی یک کشف است. ما از باباطاهر یک اسم بیشتر نداشتهایم: طاهر. حال این طاهر کیست؟ پدر و مادرش چه کسانی هستند؟ از دوبیتیهای او مشخص میشود که همدانی است، اما پیدا نیست که از کدام فرقه است. از برخی نوشتههای اهل حق در کردستان مثل «سرانجام نامه» و «شاهنامه حقیقت» مشخص میشود که او «اهل حق» یکی از فرقه های صوفیه کردستان است. باید دانست که باباطاهر گیاه خوار و مانوی مسلک بوده و از بزرگان مانویت به شمار میرفته است. زندقه همان ثنویت و مانویت است و باباطاهر «زندیق» بوده است. باباطاهر در یک دوبیتی میگوید: «من آن اسپیده بازم هَمَذّانی» میگوید همه به دست من شکار میگیرند؛ شکار در اینجا به معنای معرفت است. از القاب باباطاهر یکی «صیادالاهی» بوده که در کتب اهل حق آمده. محمد مُکری کتابی به فرانسه نوشته به نام «صیادالاهی» حتی لقب عبدالقادر گیلانی قطب فرقه قادریه «البازالاَشهب» بوده یعنی باز سپید. این که بابا طاهر میگوید من «اسپیده بازم» یعنی سیمرغم، یعنی تجلی خداوندم و خدای بزرگ ایران باستان! در واقع ادعای او نوعی شَطَح است یعنی من زُروانم، من خدایم. این که میگوید به دست من شکار میگیرند یعنی معرفت میگیرند.»
👈🏻 در ادامه دکتر محمد سوری بحث «تصوف همدان، از بابا طاهر تا عینالقضات همدانی» را پیش کشید و گفت: اکنون به برکت پژوهشهای دکتر نصرالله پورجوادی باباطاهر از شخصیتی نیمه افسانهای به شخصیتی تاریخی مبدّل و وضعیت او به عینالقضات همدانی (از اقطاب تصوف) نزدیک شده است. حالا دیگر ما میدانیم که «ابو محمد طاهر بن حسن بن ابراهیم جصّاص همدانی» معروف به باباطاهر در زمان خودش بزرگِ صوفیان همدان محسوب میشده است و در تصوف استادان و شاگردانی داشته و در علم تصوف آثاری تألیف کرده بوده است از جمله «احکام المریدین» که احتمالاً همین کلمات باباطاهر باشد و در سال ۴۱۸ خرقه تهی کرده است و بارگاه او از همان روزگار تا کنون زیارتگاه دوستدارانش بوده و هست.»
👈🏻 در ادامه مؤلف کتابِ باباطاهر، دکتر پورجوادی گفت: «باباطاهر در همدان شخصیتی ویژه بود. همدان از نظر دینی و فرهنگی با باباطاهر شناخته میشد و در واقع همدانی ها از وجود چنین شخصیتی کسب فیض و برکت معنوی میکردند. این شخص باید مقبرهای داشته باشد که داشت و از قدیم حمدالله مستوفی و یا عین القضات حدود یک قرن بعد از او به زیارت قبر شیخ میرفتند. عین القضات همدانی در آنجا نامه می نوشت و حتی سعی میکرد ارتباط برقرار کند. میگوید من شفیع کردم طاهر را که بین تو و فلان کس هیچ کدورتی نباشد. یعنی از لحاظ معنوی سعی می کرد خودش را با شخصیت طاهر مرتبط کند. مسئله عریانی که به او نسبت می دهند یکی از چیزهایی است که من نفهمیدم از کِی شروع کردند و به او گفتند عریان ؟! و چرا ؟! چون من در زمان حیاتش چیزی پیدا نکردم که نشان دهد در آن زمان هم به او عریان میگفتند. باباطاهر گیاهخوار بوده، ما تعداد محدودی از مشایخ صوفیه را میشناسیم که گیاه خوار بودند، چون معمولاً میگفتند سنت است که یک مقدار گوشت بخورند و میخوردند. ولی طاهر رسماً جزء گیاه خوارها بود.»
💥دکتر زرین کوب که در حوزه ادبیات و تصوف صاحب نظر است، ضمن اینکه بر بسیاری از سخنان فوق صحه میگذارد، طبق اشعار باباطاهر و مطالبی که در نامه های عین القضاة همدانی و کتاب راحة الصدور آمده، بابا طاهر را صوفی مشرب و ارتباطِ او با مکاتب زروانی و مانوی را قوی میداند.
📚جستجو در تصوف ایران، ج ۱، ص ۱۸۹-۱۹۲
✅ خلاصه که مؤیدات انتساب باباطاهر
به تصوف زیاد است که برخیش را خواندید و برخیش را جهت عدم اطاله کلام نمی آورم. حال روشن است که چرا جناب سید احمد نجفی از وی و ملاصدرا دفاع میکند. زیرا مشرب او صوفیانه است.