❌ملاقات امام کاظم عليهالسّلام با شقیق بلخی
در جریان سوء استفاده هایی که #صوفیه از حوادث تاریخ می کند این بار در مورد ملاقات شقیق بلخی با امام کاظم علیه السلام است که در موسم حج اتفاق افتاده و صوفیه به این بهانه قصد دارند #شقیق را از معتمدان امام علیه السلام قلمداد کنند.
در برخی منابع از ملاقات امام موسی بن جعفر علیه السلام با شقیق بلخی سخن گفته شده است و همین نقل باعث شده که عده ای او را از شاگران و مشایخ امام موسی بن جعفر علیه السلام بدانند و حتی ادعا شده است که شقیق خرقه تصوف را از آن حضرت علیه السلام گرفته است!!!
صاحب طرائق می نویسد: در کتاب مطالب السئول محمد بن طلحه و تذکره الخواص الامه شیخ یوسف، معروف به سبط ابن جوزی به اسناد خود و نیز در کتاب کشف الغمه، از کمال الدین، منقول است که هشام ابن حاتم اصم از پدر خود ابی حاتم روایت کرده است که گفت: شیخ ابو علی شقیق ابن ابراهیم مرا گفت که در سال ۱۴۹ از هجرت که یک سال بعد از رحلت اما م حق ناطق جعفر الصادق می بود به عزم زیارت #مکه معظمه به قادسیه منزل داشتم و نظر به اهل حاج و بسیاری از آنها می کردم. جوانی را دیدم بسیار خوش رو و گندم گون و لاغر اندام در گوشه ای تنها نشسته. با خود گفتم همانا این جوان از صوفیه خواهد بود و می خواهد در این راه کل بر مردم شود. می روم او را ملامت می کنم که بی زاد و راحله چرا به سفر آمده ای؟ چون به نزدیک او شدم گفت یا شقیق اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و مرا واگذاشت و رفت. من با خود گفتم عجب است که مرا ندیده می شناسد و نام مرا می برد و نیت مرا میفهمد. همانا جوان مومن صالحی است بروم و از او حلیت این نیت بخواهم.
جوان به میان جمع رفته، از نظرم غایب شد. چون به واقصه رسیدم دیدم که آن جوان نماز می کند و می لرزد و می گرید. پس صبر کردم تا از نماز فارغ شد. به جانب وی رفتم. چون مرا دید که می آیم به سوی او و جانب او گفت یا شقیق بخوان و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی و باز مرا گذاشت و رفت...
👈 با نقد و بررسي تاريخي اين روايت و با استناد شواهد و قرائن نتايجي بدست می آید:
1️⃣ اين روايت در نخستين شرح احوال امامان شيعه نيامده است.
2️⃣اين روايت در منابع و مصادر اوليه وجود نداشته بلکه نخستين بار در تأليفات سنّيان و سپس شيعيان آمده است.
3️⃣ نخستين راوي اين روايت ظاهراً قاضي حسن بن خلّاد رامهرمزي است و کتاب مفقود او نيز تنها منبع تذکرهنويسان و شرح حالنويسان متأخر است.
4️⃣در هیچ یک از کتابهای رجالی شیعه از شقیق بعنوان یکی از اصحاب امام هفتم علیه السلام ذکری به میان نیامده است.
5️⃣براساس ادعای متصوفه بر کشف و کرامت و غیب گویی اقطاب و بزرگانشان چطور برخورد شقیق و عدم اطلاع و ... با حضرت علیه السلام را توجیه می کنند؟!!!
🔵صوفی پژوهی
@sufi110
❌ملاقات امام کاظم عليهالسّلام با شقیق بلخی
در جریان سوء استفاده هایی که #صوفیه از حوادث تاریخ می کند این بار در مورد ملاقات شقیق بلخی با امام کاظم علیه السلام است که در موسم حج اتفاق افتاده و صوفیه به این بهانه قصد دارند #شقیق را از معتمدان امام علیه السلام قلمداد کنند.
در برخی منابع از ملاقات امام موسی بن جعفر علیه السلام با شقیق بلخی سخن گفته شده است و همین نقل باعث شده که عده ای او را از شاگران و مشایخ امام موسی بن جعفر علیه السلام بدانند و حتی ادعا شده است که شقیق خرقه تصوف را از آن حضرت علیه السلام گرفته است!!!
صاحب طرائق می نویسد: در کتاب مطالب السئول محمد بن طلحه و تذکره الخواص الامه شیخ یوسف، معروف به سبط ابن جوزی به اسناد خود و نیز در کتاب کشف الغمه، از کمال الدین، منقول است که هشام ابن حاتم اصم از پدر خود ابی حاتم روایت کرده است که گفت: شیخ ابو علی شقیق ابن ابراهیم مرا گفت که در سال ۱۴۹ از هجرت که یک سال بعد از رحلت اما م حق ناطق جعفر الصادق می بود به عزم زیارت #مکه معظمه به قادسیه منزل داشتم و نظر به اهل حاج و بسیاری از آنها می کردم. جوانی را دیدم بسیار خوش رو و گندم گون و لاغر اندام در گوشه ای تنها نشسته. با خود گفتم همانا این جوان از صوفیه خواهد بود و می خواهد در این راه کل بر مردم شود. می روم او را ملامت می کنم که بی زاد و راحله چرا به سفر آمده ای؟ چون به نزدیک او شدم گفت یا شقیق اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و مرا واگذاشت و رفت. من با خود گفتم عجب است که مرا ندیده می شناسد و نام مرا می برد و نیت مرا میفهمد. همانا جوان مومن صالحی است بروم و از او حلیت این نیت بخواهم.
جوان به میان جمع رفته، از نظرم غایب شد. چون به واقصه رسیدم دیدم که آن جوان نماز می کند و می لرزد و می گرید. پس صبر کردم تا از نماز فارغ شد. به جانب وی رفتم. چون مرا دید که می آیم به سوی او و جانب او گفت یا شقیق بخوان و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی و باز مرا گذاشت و رفت...
👈 با نقد و بررسي تاريخي اين روايت و با استناد شواهد و قرائن نتايجي بدست می آید:
1️⃣ اين روايت در نخستين شرح احوال امامان شيعه نيامده است.
2️⃣اين روايت در منابع و مصادر اوليه وجود نداشته بلکه نخستين بار در تأليفات سنّيان و سپس شيعيان آمده است.
3️⃣ نخستين راوي اين روايت ظاهراً قاضي حسن بن خلّاد رامهرمزي است و کتاب مفقود او نيز تنها منبع تذکرهنويسان و شرح حالنويسان متأخر است.
4️⃣در هیچ یک از کتابهای رجالی شیعه از شقیق بعنوان یکی از اصحاب امام هفتم علیه السلام ذکری به میان نیامده است.
5️⃣براساس ادعای متصوفه بر کشف و کرامت و غیب گویی اقطاب و بزرگانشان چطور برخورد شقیق و عدم اطلاع و ... با حضرت علیه السلام را توجیه می کنند؟!!!
🔵صوفی پژوهی
@sufi110