همینقدر قبول کنید، کفایت میکند
تمام حرف امثال دکتر جبراییلی این است که حداقل، نقدینگی علت تامه تورم نیست، حالا بماند جزءالعله هست یا نه
همینقدر را اگر بعضی لیبرالها قبول کنند، کفایت میکند
وقتی قبول کردید، حالا بروید ببینید چه عوامل غیر پولی بر تورم تأثیر میگذارد
به وضوح میبینید که از سال ۹۳ تا ۹۵، نسبت نقدینگی به تولید ناخالص زیاد شده است ولی تورم کاهشی بوده
و یا از سال ۹۷ تا ۹۹ این نسبت کم شده است ولی تورم افزیش یافته
اگر هم بگویید اینها سالهای خاصی هستند، جواب میدهیم که همینقدر که قبول کنید نوسان نقدینگی علت تامه نوسان تورم نیست، برای ابطال حرف شما کفایت میکند
ولی بروید کل سالهای بعد از انقلاب تا الآن را مشاهده کنید
ضریب همبستگی بین تغییرات نسبت نقدینگی به GDP و نرخ تورم، منفی ۳۴ بوده است
آقایون میگویند که اگر این ضریب بالای ۵۰ درصد باشد، شاید رابطه علی معلولی برقرار باشد
ولی در ایران این ضریب از بعد انقلاب تا ۱۴۰۰، نه تنها مثبت نبوده بلکه منفی ۳۴ بوده
با کشورهای دیگر هم مقایسه میکنید، نسبت نقدینگی به GDP در کشور ما حدود نصف میانگین جهانی است
مشکل کشور ما، کمبود نقدینگی در بخش تولید و انباشت همین نقدینگی موجود کم در بخش بانکی و غیر مولد میباشد که در قالب پروژههای مالسازی بانک آینده خودش را نشان میدهد
#مهارتورم_رشدتولید #بصیرت_اقتصادی #بچه_های_شیکاگو #اقتصاد_علم_نما #نئولیبرالیسم #مطالبه_گری
تصریح حضرت آقا مبنی بر ایدئولوژی داشتن اقتصاد
در اينجا يك مغالطهاى وجود دارد، كه من براى شما جوانها عرض بكنم: چند تا فيلسوف نماى غربى عنوان «ايدئولوژىزدائى» را مطرح كردند. مىبينيد گاهى در بعضى از اين مقالات روشنفكرى، عنوان «ايدئولوژىزدائى» مطرح مىشود: آقا جامعه را با ايدئولوژى نمىشود اداره كرد. چند تا فيلسوف يا فيلسوف نماى غربى اين را گفتهاند؛ يك عدهاى هم اينجا طوطىوار، بدون اينكه عمق اين حرف را درك كنند، بدون اينكه ابعاد اين حرف را بفهمند چيست، همان را تكرار كردند، باز هم تكرار مىكنند. هيچ ملتى كه داعيهى تمدنسازى دارد، بدون ايدئولوژى نمىتواند حركت كند و تا امروز حركت نكرده است. هيچ ملتى بدون دارا بودن يك فكر و يك ايدئولوژى و يك مكتب نمىتواند تمدنسازى كند. همينهائى كه امروز شما ملاحظه مىكنيد در دنيا تمدن مادى را به وجود آوردهاند، اينها با ايدئولوژى وارد شدند؛ صريح هم گفتند؛ گفتند ما كمونيستيم، گفتند ما كاپيتاليستيم، گفتند ما به اقتصاد سرمايهدارى اعتقاد داريم؛ مطرح كردند، به آن اعتقاد ورزيدند، دنبالش كار كردند؛ البته زحماتى هم متحمل شدند، هزينهاى هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتن يك مكتب، بدون داشتن يك فكر و يك ايمان، و بدون تلاش براى آن و پرداختن هزينههاى آن، تمدنسازى امكان ندارد.
۱۳۹۱٫۷٫۲۳ بيانات در ديدار جوانان استان خراسان شمالى
علوم انسانی مثل پزشکی نیست، مثل مهندسی نیست، مثل فیزیک نیست که جهانبینی و نگرش نسبت به انسان و جهان در آن تأثیر نداشته باشد؛ چرا، تأثیر دارد. شما مادی باشید، یک جور علوم انسانی تنظیم میکنید. علوم انسانی ما برخاستهی از تفکرات پوزیتیویستی قرن پانزده و شانزده اروپاست. قبلاً که علوم انسانیای وجود نداشته است؛ آنها آمدهاند همین اقتصاد را، همین جامعهشناسی را در قرن هجدهم و نوزدهم و یک خرده قبل، یک خرده بعد تدوین کردند و ارائه دادند؛ خب، این به درد ما نمیخورد. این علوم انسانی، تربیتشده و دانشآموختهی خود را آنچنان بار میآورد که نگاهش به مسائل مبتلابه آن علم و مورد توجه آن علم -چه حالا اقتصاد باشد، چه مدیریت باشد، چه تعلیم و تربیت باشد- نگاه غیر اسلامی است. میبینیم همان شخص متدین در داخل دانشگاه که فرض کنید مدیریت یا اقتصاد خوانده، هرچه با او دربارهی مبانی دینی این مسائل حرف میزنیم، به خرجش نمیرود. نه اینکه رد میکند، نه؛ اما آنچه که شما در باب اقتصاد اسلامی با او حرف میزنید، با یافتههای علمی او، با آن دو دو تا چهار تاهائی که او در این علم تحصیل کرده، جور در نمیآید.
۱۳۸۹/۰۸/۰۲ بیانات در دیدار جمعی از اساتید و فضلا و طلاب نخبه حوزه علمیه قم
غلط بودن اقتصاد لیبرالی
بزرگترین دلیل بر غلط بودن اقتصادِ به اصطلاح لیبرال همین حوادثی است که امروز در اروپا و به شکل دیگری در آمریکا وجود دارد. در میدان عمل و در عرصهی تجربه، اقتصاد سرمایهداری نشان داد که غلط است، ناکام است.
۱۳۹۲/۰۲/۰۷ بیانات در دیدار کارگران و فعالان بخش تولید کشور
اقتصاد اسلامی؛ خط میانه اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد سوسیالیسم
نويسندگان قانون اساسى و اصل ۴۴، هم هوشمند بودند، هم منصف؛ به نظر بنده. ما با بيشتر اينها از نزديك كار كرده بوديم. در محصول كار هم كه همين اصل ۴۴، اصل ۴۳ و اينهاست، كاملاً پيداست كه اينها هم مردمان هوشمندى بودند، هم مردمان باانصافى بودند. اينها آن چيزى را كه از نظرشان به شكل كلى درست هم هست، خط ميانهى بين اقتصاد سرمايهدارى و اقتصاد سوسياليسم شناخته بودند و اين را در قالب آن سه محور اصلى مالكيت، در اصل ۴۴ ريختند.
۱۳۸۵٫۱۱٫۳۰ بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مسئولان اقتصادى و دستاندركاران اجراى اصل ۴۴ قانون اساسى
پن:
این سخنان را مقایسه کنید با حرف امثال مسعود نیلی که اقتصاد را یک علم تجربی مانند فیزیک و خالی از ایدئولوژی میدانند و منکر اقتصاد غربی یا شرقی هستند
این را هم اضافه کنید که متأسفانه بیشتر فضای دانشگاهی اقتصادی کشور و تیم اقتصادی دولت، این نگاه علم تجربی بودن را به اقتصاد دارند
و خودت حدیث مفصل بخوان از این مجمل
#جبهه_تمدن_ساز_انقلاب_اسلامی #بچه_های_شیکاگو #بصیرت_اقتصادی #اقتصاد_علم_نما #سرمایه_داری #نئولیبرالیسم #بحران_نیلی
#نسل_آفتاب
تیتر اصلی روزنامه اقتصاد دوشنبه ۲۱ فروردین؛
تولید در تله خودکفایی
قائل است که خودکفایی تلهای برای تولید و یک نظریه منسوخ میباشد
میگوید خودکفایی یعنی چشم پوشیدن از اصول اولیه اقتصاد
میگوید باید مزیت نسبی را بسنجیم و بعد تولید کنیم
نیاز نیست در همه چیز خودکفا بشویم
برادر
ما به این اصل اقتصاد شما، کافر هستیم
لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دين
دین ما رهنمودهای حضرت آقا است
اقتصادمان، اقتصادی است که ایشان میفرمایند
صحبتهای در تصویر دیگر، برای حضرت آقا در دیدار با مسئولان نظام در اردیبهشت ۹۸ میباشد
ایشان گله دارند که متأسفانه در برههای از تاریخ، یک فکر تازهای آمد که باید ببینیم «صرفه اقتصادی» در خودکفایی وجود دارد یا نه
صرفه اقتصادی یعنی همان مزیت نسبی دوستان لیبرال ما
حضرت آقا اشاره میکنند که این فکر صحیح نیست و تأکید میکنند که باید در «همه زمینهها» به خودکفایی برسیم
دقت کنید «در همه زمینهها»
حالا بعضی مسئولین بروند ببینند دیدگاهشان با امثال روزنامههای لیبرال دنیای اقتصاد هماهنگ است یا منویّات حضرت آقا
نکته قابل توجه: اینکه میگوییم لیبرالها ایدئولوژیشان را پشت سر گزارههای اقتصادیشان، مخفی میکنند، یعنی این
نظریه منسوخ، هفت جدّ و آباد نظریات آدام اسمیت است برادر لیبرال
#هلدینگ_دنیای_اقتصاد #نه_به_نئولیبرالیسم #اقتصاد_علم_نما #اقتصاد_فرهنگی
نسل آفتاب
آقای اقتصاددان در عین حال که میگه دولت باید نقدینگی را کنترل کند تا تورم کنترل شود، میگه بانکهای خصوصی قطعاً عامل تورم نیستند و دولت نباید برای کنترل تورم در بازار مداخله کند
#اقتصاد_علم_نما
تناقض این جملات رو چرا مسئولین نمیفهمند؟
نسل آفتاب
پرسید چرا یک استاد اقتصاد برای اینکه آخرش بگوید:
#گران_کن باید این همه درس بخواند؟
گفتم زیرا توجیه (فریب) مردم و سیاستمداران برای اینکه بپذیرند گرانکردن، به نفع خود مردم و حاکمان است کاری در حد معجزه است که باید با جادوی #اقتصاد_علم_نما صورت گیرد
نسل آفتاب
نظریه بی مقدار پولی
اگر ده تا پول داشته باشیم و ده تا سیب، قیمت هر سیب میشه یه پول
اگر تعداد پولها بشه بیست تا، قیمت هر سیب میشه دو تا پول
#تورم
چرا یه عده این مزخرفات رو باور میکنند؟
کی گفته اگر ده تا پول داشته باشیم و ده تا سیب قیمت سیب میشه یه پول
اگر بیست تا پول باشه قیمت میشه دو تا پول
این چه فضاحتیه در سادهسازی مسائل پیچیدهای مثل تورم که دهها علت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی داره؟
برای اینکه #نظریه_بی_مقدار_پولی را توجیه کنند این مثالهای بی ارزش را طراحی میکنند
اولاً مگر در جامعه نقدینگی برابر توزیع میشه؟
فروشنده سیبها کیه؟ انحصار داره؟
اگر انحصار داره که میتونه گرونتر بفروشه و بقیهش رو به جای پول، کالا و خدمات بگیره از بقیه
اگر کالاها برای همهست تقاضا چی میگه این وسط؟
اصلاً فرض کنیم همه حرفهایشان درست باشد
خب اگر ۲۰ پول باشد و ده کالا و قیمت هم دو برابر شود
باز که #قدرت_خرید تغییر نکرد و به هر نفر یک سیب رسید و فقط یک عدد تغییر کرده است
نخیر دوستان
مسأله اصلی رشد نقدینگی نیست
مسأله اصلی خلق پول نیست
مسأله اصلی توزیع عادلانه پول است
پولی که خلق میشود (به دلائل مختلف) باید عادلانه توزیع شود در جامعه
نه اینکه بانک به یک نفر هزاران میلیارد قدرت خرید بدهد و به دیگران هیچ
در #اقتصاد_علم_نما (همین چیزی که در دانشگاههای دنیا تدریس میشود) همین مثال سیب و نقدینگی فروضی دارد:
۱. هیچ نقدینگی راکدی نباشه
۲. بخش خارجی نداشته باشیم
۳. همه کارها به صورت نقدی در بازار مبادله بشه و تهاتر نداشته باشیم
۴. اصلاً تولید در اقتصاد نباشد و فقط پول برای مصرف خلق شده باشد
۵. سیستم بانکی اصلاً وجود نداشته باشد
۶. هیچ منبع یا فرد یا سرمایه بیکاری نداشته باشیم
۷. اطلاعات کامل و شفاف باشد
۸. انحصار نباشد
۹. تولید انبوه نباشد
۱۰. سرمایهداری نباشد
۱۱. استعمار و استثمار نباشد
۱۲. جنگ اقتصادی نباشد
۱۳. تحریم و ظلم و استکبار نباشد
۱۴. هزینه تولید سیب زیاد نشود
۱۵. عرضه سیب کم و زیاد نشود
۱۶. نیاز به سیب ضروری نشود
۱۷. و…
اقتصاددانان مسخره کردهاند مردم را…
و بیشتر مسئولین را
نسل آفتاب