انقلاب علیه تبعیض، تبعیض علیه انقلاب
(بخش اول)
امروزه اگر از افراد جامعه درمورد مهمترین و اساسیترین چالش زندگیشان سوال پرسیده شود، قطعاً مسأله «#نابرابری» و «#فقر» در زمرهی این مشکلات دیده میشود. همچنین این دو عنصر نقش بسزایی در قضاوت مردم از نظام حاکم ایفا میکنند. به نظر میرسد قضاوت کنونی عمده ما درباره این دو متغیر در تاریخ ۴۴ ساله #انقلاب_اسلامی بیش از هر چیز ناشی از بحرانهای چند سال اخیر است. هر چند قضاوت درباره روند این دو متغیر امری بس دشوار است، اما نگاهی به آمارهای موید فقر و نابرابری، شاید نگاهی واقع بینانهتری را به ما بدهد.
«#نابرابری» متغیری است که عوامل زیادی در آن دخیل هستند، برخی عوامل که ناشی از سیاستها و رفتارهای نظام حاکم است و برخی عوامل دیگر که مستقل از رفتار و سیاستهاست (اصطلاحاً برونزاست). آنچه که در شاخصهای فقر و نابرابری خود را منعکس میکند، ترکیبی از این دو است که تفکیک آن کاری است بس دشوار. شواهد تاریخی و تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که عوامل بسیاری بر سطح #نابرابری_اقتصادی مؤثر هستند. عواملی همچون #رشد_اقتصادی (شامل رشد تولید ناخالص داخلی، پیشرفت تکنولوژیکی و ساختار اقتصاد)، عوامل اقتصادی (شامل #تورم، #بیکاری، میزان مخارج دولت، بدهی خارجی و ذخایر خارجی و تغییرات نرخ ارز)؛ عوامل جمعیتی (شامل فرآیندهای توسعه جمعیتی، ازجمله ساختار سنی جمعیت (سهم جمعیت فعال)، رشد و تراکم جمعیت)؛ عوامل سیاسی (شامل #خصوصیسازی و سهم بخش خصوصی و دولتی، باز بودن یک کشور، بهویژه باز بودن تجارت و آزادی جنبش کارگری)؛ عوامل تاریخی، فرهنگی و طبیعی (شامل توزیع مالکیت زمین، نگرش مردم به نابرابری، میزان #اقتصاد_سایه، دسترسی به منابع طبیعی و...). آنچه بیان شد نشان میدهد که دامنهی عوامل مؤثر بر نابرابری بسیار گسترده است. از اینرو نتیجهگیری از مشاهدات عملی و انتساب نابرابری به یک عامل خاص بسیار دشوار خواهد بود و نیاز به یک پایهی نظری قدرتمند دارد.
در ايران فقر و نابرابری در دورههای مختلف، وضعيت متنوعی را تجربه كرده است. پيش از انقلاب، به رغم بهبود #درآمدهای كشور، رشد فقر و نابرابری به شدت افزایش یافت. برای مثال #ضريب_جينی كه معرف نابرابری درآمدی است در سه سال پيش از انقلاب يعنی در سال ۱۳۵۴ در بيشترين مقدار خود يعنی ۰/۵۰۲ بود. در همين سال نسبت سهم درآمدی #دهك_ثروتمند به #دهك_فقير جامعه ۳۳/۸ برابر و در سالهای گذشته خود همواره روند صعودی را طی كرده بود.
پس از انقلاب، اصل سوم #قانون_اساسی جمهوری اسلامی ایران، بر پیريزی #اقتصاد صحيح و عادلانه براساس ضوابط اسلامی جهت ايجاد #رفاه و رفع فقر و برطرف كردن هر نوع محدوديت در زمينههای تغذيه، مسكن، كار، بهداشت و تعميم بيمه تأكيد كرد. در اصل ۴۳ قانون اساسی، بر ريشهكنی فقر و محروميت و برآوردن نيازهای انسان در جريان رشد اقتصادی با حفظ آزادگی تأكيده شده و برای تأمين اهداف فوق ضوابط و وظايف روشن و مشخصی برای دولت وضع شده است. در اصل ۲۹ قانون اساسی برخورداری از #تأمين_اجتماعی از نظر بازنشستگی، بيكاری، پيری، ازكارافتادگی، بی سرپرستی، در راهماندگی، حوادث و سوانح و نياز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشكی به صورت بيمه و غيره، حق همگانی تلقی و دولت مكلف شده طبق قوانين از محل درآمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايتهای مالی فوق را برای يكايك افراد كشور تأمين كند. در اصل سیام قانون اساسی تأمين وسايل #آموزش_و_پرورش رايگان برای همه ملت تا پايان دوره متوسطه و تأمين وسايل تحصيلات عالی تا سر حد #خودكفايی كشور به طور رايگان پيشبينی شده است. به موجب اصل سی و يكم، داشتن مسكن متناسب با نياز، حق هر فرد و خانواده ايرانی دانسته و دولت موظف شده با رعايت اولويت برای آنها كه نيازمندترند به خصوص روستانشينان و كارگران زمينه اجرای اين اصل را فراهم كند.
جنگ بهتر است یا لیبرالها؟
به این نمودار خوب دقت کنید
(منبع: بانک جهانی)
نمودار #ضریب_جینی در دورههای مختلف بعد از انقلاب
۱. کلیت نمودار کاهشی است و این یعنی در زمینه عدالت جمهوری اسلامی مؤفق بوده است اگر چه از حالت ایدهآل خود عقبتر است
۲. در دوران ریاست جریان لیبرالها و غربگراها در ایران وضعیت اسفناک بوده که اوج آن در دوران حسن روحانی قابل مشاهده است
حتی دوران جنگ هشت ساله از وضعیتی که این دولتها رقم زدند بهتر بوده
۳. وقتی رهبری در سال ۸۸ فرمودند که نظر من در مسائلی مثل عدالت اجتماعی به احمدینژاد نزدیکتر است برخی سعی کردند سخنان آقا را تحریف کنند
در این نمودار به وضوح دلیل حمایت رهبری از دولت نهم و دهم را مشاهده میکنید
۴. جریان لیبرال در ایران همواره به دنبال ناراضی کردن محرومین و طبقات متوسط رو به پایین جامعه است
۵. سیاستهای #تعدیل، #نئولیبرالیسم، #بحران_نیلی، #بچه_های_شیکاگو و… که از آن سخن میگوئیم یعنی همان حرفی که در دهه هفتاد زده شد که باید عدهای زیر چرخهای توسعه له شوند تا کشور توسعه پیدا کند
نتیجه آن شد که نه توسعهای به وجود آوردند نه عدالتی را محقق ساختند
۶. مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: فیالعدل سعه
یعنی اساساً توسعه و پیشرفت نتیجه عدالت است و این گزاره که ما توسعه پیدا میکنیم بعد عدالت را اجرا میکنیم از اساس مغالطه و دروغی بزرگ است
نسل آفتاب