eitaa logo
نسل آفتاب
848 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
7هزار ویدیو
181 فایل
کانال اصلی کپی کلیه مطالب آزاد است حرف دلتان رو به صورت ناشناس بفرستید https://harfeto.timefriend.net/16661122313610
مشاهده در ایتا
دانلود
اعوذ بالله من التحجر و التجدد معادله کاملاً روشن است. بیائید یکبار دیگر با هم مسائل را مرور کنیم. بدون نگاه جامع و کامل به اتفاقات اخیر، تحلیل درستی نخواهیم داشت. اول؛ وضعیت امروز کشور در حوزه ‎ بر همگان روشن است. جامعه فعلی، یک جامعه طبقاتی است. تبعیض ساختاری و قانونی شده. دوم؛ مشکلات معیشتی در سال‌های اخیر، ناشی از سوءمدیریت‌ها و ناکارآمدی‌ها و تحریم های فلج‌کننده، مردم را ناراضی کرده و امروز کمتر کسی از وضعیت موجود رضایت دارد. سوم؛ جامعه با ابربحران‌هایی نظیر تبعیض، گرانی، مسکن، بیکاری، ازدواج، ‎، تنش آبی و بحران‌ زیست محیطی مواجه است. چهارم؛ مردم بجز در پلتفرم‌ها و شبکه‌های مجازی، جای دیگری حق اعتراض ندارند. وزارت کشور هیچگونه مجوزی به تجمعات مسالمت‌آمیز و شناسنامه‌دار نمی‌دهد. از ترس برچسب خوردن یا برخوردهای امنیتی و قضایی و از ترس اغتشاش و آشوب‌ها خیلی اوقات از خیر اعتراضات خیابانی گذشته‌اند. پنجم؛ عموم مردم دراین شرایط از برخی اقشار انتظار بیشتری داشتند. از علما و روحانیت؛ از ائمه جمعه و تریبون‌داران؛ از قشر مدعی‌تدین و حزب‌اللهی. انتظار داشتند که این‌ها مقابل این تبعیض‌ها، ناکارآمدی‌ها و فسادها، سکوت نکنند. بلکه صدای آنان باشند. مقابل سیاست‌های غلط اقتصادی بایستند. ششم؛ مردم اما از عموم این قشر، نه تنها حمایت حداکثری ندیدند، نه تنها امر و نهی حاکمان و اصحاب قدرت را ندیدند، بلکه اتفاقاً از خیلی از بلندگو داران و تریبون‌داران و رسانه‌های این قشر، فقط توجیه شنیدند، سکوت دیدند و بعضاً اصرار و دعوا روی برخی مسائل درجه دهم و دوقطبی‌های کاذب دیدند هفتم؛ پناه اعتراضات مردم فقط ‎ است و البته معدود افرادی که در اقصاءنقاط کشور علم مطالبه‌گری را برداشته‌اند و متأسفانه در این میان، سلبریتی‌های بی‌سواد که دچار پول‌پرستی و فسادهای گوناگون هستند در خلاء رسانه‌های رسمی و اقشار دیگر، خود را بلندگوی مردم دانسته‌اند هشتم؛ واقعیت دیگر اینکه، ایران دشمنان بزرگ وحرفه‌ای دارد. دشمنانی که هدف‌شان، براندازی نظام وسلطه بر ایران است. ابایی از گفتن این حرف هم ندارد. ابرقدرت‌های عالم و زورگویان بین‌المللی که به هیچ کشور وملتی رحم نمی‌کنند انواع و اقسام جنگ و گروهک و رسانه را علیه ایران بسیج کرده‌اند. نهم؛ فرصت‌طلبی این دشمنان که جبهه گسترده‌ای هستند کاملاً روشن است. کسی که این جبهه و نقشه‌ها و اقداماتش را نمی‌بیند در فهم و تحلیل خود باید شک کند مگر می‌توان تحریم‌های گسترده را ندید؟ مگر می‌توان جنگ‌های به قول خودشان نیابتی را ندید؟ مگر می‌توان جنگ رسانه‌ای را ندید؟ دهم؛ بازی کردن در پازل این دشمن غدار که از هر حربه‌ای برای مهار جمهوری اسلامی استفاده می‌کند چه از ناحیه آن تریبون‌دار ‎ که گسل‌های اجتماعی را فعال می‌کند چه از ناحیه آن سلبریتی بی‌سواد که رسماً دعوت به آشوب می‌کند، نفهمیدن اسلام و پشت‌پا زدن به وطن و امنیت و منافع ملی است. یازدهم؛ نگاه تک بعدی و حزبی و کاریکاتوری، امروز در جامعه بیداد می‌کند. هر دو طرف ماجرا، که یکی شروع کننده و فراهم کننده بستر اعتراضات بوده و دیگری آن را به شکل آشوب ادامه داده، نمی‌دانند چه ضربه و خسارتی به مملکت زدند، نمی‌دانند چه کمکی به دشمنان جنایت‌کار کردند، هنوز نمی‌فهمند ما این دوقطب را داریم می‌بینیم که چگونه جامعه را دوپاره کرده‌اند. یک طرف برخی روحانیون مناسکیِ خنثی نسبت به تبعیض و فساد و فقر و ناکارآمدی و مریدانشان و یک طرف برخی سلبریتی‌های بی‌سواد پول‌پرست آشوب طلب و نوچه‌هایشان گوش‌شان به هیچ کسی هم بدهکار نیست و هر دو، تا کشور را به دشمن ندهند آرام نمی‌گیگیرند در این فضا، آنچه مهم است فهم و عقلی است که هم جلوی تحجر و مقدس‌مآبی باید بایستد و مسائل اصلی را بجای فرعیات، فریاد بزند و هم جلوی آنارشیسم و آشوب‌طلبی و انحطاط فرهنگ و اخلاق جالب است هر دو گروه، با همدیگر علیه موضع سوم می‌ایستند. یکی آن را نفاق می‌خواند و دیگری هم چاپلوسی، خلاصه؛ به خدا پناه می‌بریم از تحجر مقدس‌مآبان و تجدد آشوب‌طلبان آنارشیسم ما با این دوقطبی مخالفیم ما هم تعطیلی حق اعتراض و محدودیت اعتراض مخالفیم هم با آشوب‌طلبی و اغتشاش و حمایت تجزیه‌طلبان و گروهک‌های جانی و تروریست اسمش را هرچه می‌گذارید بگذارید در ، ، @sunshinegeneration
‏ما کشاورزیم جد اندر جدمون کشاورز بوده یک استخری داریم که گاه‌گداری در آن ماهی قزل‌آلا می‌ریزیم قزل‌ها را که می‌ریزیم باید غذادهی را "متوازن" انجام دهیم. شاید بپرسید یعنی چه؟ خب غذا رو بریزید، هر کدام گرسنه باشد می‌آید و غذایش را می۶خورد دیگر اما اینطور نیست ‏به طور طبیعی برخی ماهی‌ها کمی بزرگتر و زرنگ‌تر هستند و غذای بیشتری می‌خورند. روز اول کمی بزرگ‌تر می‌شوند. روز دوم با توجه به همین بزرگ‌تر شدن باز هم بیشتر سهم می‌برند روز سوم هم همینطور ‏هرچه جلوتر می‌رویم اگر غذا را یکجا بریزیم این اختلاف به صورت تصاعدی بیشتر شده تا جایی که برخی ماهی‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند و برخی آنقدر کوچک می‌مانند که ماهی‌های بزرگ، کوچک‌ها را می‌خورند ‏و من هربار که غذا می‌ریزم برای قزل‌ها به جامعه طبقاتی که نظام سرمایه‌داری ساخته است فکر می‌کنم جایی که نابرابری‌های کوچک به شکاف‌های طبقاتی تبدیل می‌شوند ‏چانه زدن برای ‎ کارگران نتیجه‌ی نابرابری‌هایی‌ است که در بلند مدت بوجود آمده است و تا ریشه تبعیض‌ها از بین نرود در این سطح دعوا کردن به عدالت منجر نمی‌شود در ، ، @sunshinegeneration
شما توی این چهل و چند روز شعار اقتصادی دیدی؟ طبیعتاً نه فلذا هر کدوم از این جماعت فاز اقتصادی و معیشتی و مشکلات مردم و فقرا و محرومین و تبعیض و… برداشت طوری بزنید تو دهنش که تا یک ماه دندون دفع کنه در ، ، ، @sunshinegeneration
تورم، خلق پول و می‌دانید چرا خلق پول دولتی در جمهوری اسلامی عین عدالت بوده و هست؟ واقعیت این است که به دلائل مختلف (فساد،‌ خلق پول خصوصی،‌ یارانه [جعلی] زدایی،‌ بالارفتن قیمت انرژی و…) در ایران تورم به وجود می‌آید. تورم همیشه برای طبقات بالا سود بوده و برای طبقات پایین ضرر. دولت برای جبران ضرر طبقات پایین همیشه خلق پول کرده است و نئولیبرال‌ها همیشه در مقابل این خلق پول ایستادگی می‌کنند (اما برای خلق پول خصوصی هورا می‌کشند) دولت حقوق کارمندان و حداقل دستمزد کارگر و یارانه و... را افزایش میدهد تا قدرت خرید طبقات پایین حفظ شود. در ، ، ، @sunshinegeneration
نسل آفتاب
تورم، خلق پول و مید۶انید چرا خلق پول دولتی در جمهوری اسلامی عین عدالت بوده و هست؟ واقعیت این است که به دلائل مختلف (فساد،‌ خلق پول خصوصی،‌ یارانه [جعلی] زدایی،‌ بالارفتن قیمت انرژی و…) در ایران تورم به وجود می‌آید. تورم همیشه برای طبقات بالا سود بوده و برای طبقات پایین ضرر. دولت برای جبران ضرر طبقات پایین همیشه خلق پول کرده است و نئولیبرال‌ها همیشه در مقابل این خلق پول ایستادگی می‌کنند (اما برای خلق پول خصوصی هورا می‌کشند) دولت حقوق کارمندان و حداقل دستمزد کارگر و یارانه و… را افزایش می‌دهد تا قدرت خرید طبقات پایین حفظ شود. اما نولیبرال‌ها می‌گویند اجازه دهید یک عده زیر چرخ‌های توسعه له شوند. باصراحت هم این را می‌گویند. جمهوری اسلامی هیچوقت زیر بار این قصه نرفته است و این یعنی تورم در تحلیل کلانِ معلول اصطکاک انقلاب اسلامی با مدرنیته است اما ذات عدالت‌خواه انقلاب اسلامی اجازه نمی‌دهد با نگاه از زاویه‌ای دیگر متوجه می‌شویم که دعوا اساساً دعوای اصالت کار و سرمایه است. دقت کنید: تورم برای کسانی که سرمایه (یا کالای سرمایه‌ای) ندارند ضرر محض است. فقیرتر شدن است. برای کسانی که به اندازه نیازشان دارند نه سود است نه ضرر (مثلاً اگر شخصی یک خودرو و یک خانه داشته باشد) اما برای طبقات صاحب سرمایه تورم عین سود است. یعنی هیچ سودی برای این بخش از جامعه شیرین‌تر و راحت‌الحلقوم‌تر از تورم نیست قانون پایستگی سفره می‌گوید: هیچ سفره‌ای کوچک نمی‌شود مگر اینکه سفره دیگری بزرگ شود در حقیقت تورم،‌ دزدی از سفره هشتاد میلیون نفر است به نفع عده‌ای معدود شاید بگویید دستمزد کارگر هم به نسبت تورم بالا رفته می‌گوییم بالا رفته، اما اولاً به نسبت تورم بالا نرفته است ثانیاً تورم کالاهای مصرفی به نسبت سبد کالاهای سرمایه‌ای کمترست مثلاً افزایش دستمزد کارگران یک کارخانه در ده سال گذشته به نسبت افزایش قیمت زمین آن کارخانه عدد ناچیزی‌ست در مورد حداقل دستمزد کارگر در ایران و ظلمی که به او می‌شود متوجه شوید همان ۵٧ درصد افزایش حداقل دستمزد کارگر هم فقط وضع موجود را ثابت نگه داشت و کمک بزرگی به کارگرها نکرد. همواره کالاهای سرمایه‌ای مثل دلار و مسکن و... در دست کسانی‌ست که به رانت متصل بوده‌اند سرریز قیمتی در این کالاها، می‌شود تورم در بازارهای دیگری که مستقیماً متصلند به سفره مردم خلاصه اگر به توصیه‌های اقتصاد سرمایه‌داری گوش کنیم باید را ذبح کنیم در ، ، ، @sunshinegeneration
فرق اقتصاد اسلامی، سرمایه‌داری و سوسیالیسم چیست؟ سرمایه‌داری قرار است منافع سرمایه‌داران را تأمین کند، لذا همان سرمایه‌داران، آن را به وجود می‌آوردند سوسیالیسمِ دولتی، قرار است منافع دولت را تأمین کند، لذا دولت، آن را به وجود می‌آورد اما اقتصاد اسلامی را باید بوجود بیاورند اقتصاد اسلامی تجلی جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد است. جمهوری اسلامی به تعبیر امام یعنی . یعنی مردم همه کاره‌اند. یعنی مردم هم باید مالک باشند، هم نفع ببرند، هم ناظر باشند، هم مجری باشند هم… باید تولید دانش در راستای تأمین منافع مردم هم، مردمی باشد. دانشی که توسط دانشگاه‌های دولتی یا دانشگاه‌های وابسته به بخش خصوصی تولید می‌شود هیچ هدفی جز تأمین منافع صاحبان خودشان را ندارد. وقتی بانک خصوصی دانشگاه می‌زند طبیعی است که نشست برگزار کند و بگوید خلق پول بانک‌های خصوصی باعث تورم نیست. ساختار تولید دانش توسط مردم به گونه‌ایست که خروجی آن به نفع عموم مردم خواهد بود و این حالت نزدیک‌ترین وضعیت به است. البته دولت اسلامی باید شرایط را برای استفاده عموم مردم از دانش فراهم کند و با عدم وضع تبعیض در مسأله آموزش گام اول در جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی را بردارد. دائما از ما می‌پرسند اقتصاد اسلامی چیست؟ اقتصاد اسلامی کجاست؟ اقتصاد اسلامی چه کرده است؟ پاسخش که روشن است. عرضه هست اما تقاضا خیر. و یکبار از خودمان بپرسیم برای نظام اقتصادی اسلام چه کرده‌ایم؟ چه در حوزه تولید دانش، چه در زندگی شخصی و چه در کنش اجتماعی؟ در ، ، ، @sunshinegeneration
١۶ انگاره غلط لیبرال‌ها یک سری گزاره غلط دارند که تا از ذهنتان بیرون نکنید استثمارتان می‌کنند ١. همه‌ی کشورها نباید کالاهای زیادی را تولید کنند. بلکه فقط باید هر کالایی را که در آن دارند تولید کنند ٢. برای توسعه باید شود و همه چیز به بخش خصوصی واگذار شود ٣. رشد نقدینگی همیشه باعث تورم است و هدایت نقدینگی بی معناست ۴. دولت یعنی ناکارآمدی، فساد، رانت و... یعنی کارآمدی، بهره وری بالا، رقابت و... ۵. باعث می‌شود عدالت محقق شود ۶. و برابری تعارض دارند ٧. یارانه‌ها باید حذف شوند و قیمت‌ها آزاد باشند ٨. برای کاهش هزینه تولید و افزایش کیفیت باید به سراغ تولید انبوه برویم ٩. برای تولید انبوه باید تکاثر و تجمیع_ثروت داشته باشیم و این نیازمند و بورس و... است ١٠. انسان گرگر انسان و همیشه به دنبال نفع مادی شخصی است ١١. یک حق است و باعث ایجاد انگیزه می‌شود ١٢. رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی باعث افزایش اطلاعات و آزادی بیشتر می‌شوند ١٣. تبلیغات بازرگانی سبب ایجاد رقابت می‌شود ١۴. تمام ارزش اضافی (سود نهایی) سهم کارآفرین و مدیران است ١۵. کارگران با رضایت خودشان با حقوق پایین کار می‌کنند و سهمی از سود نمی‌خواهند ١۶. نفت در حال تمام شدن است و باید زودتر از شر آن خلاص شویم در ، ، ، @sunshinegeneration
این سناریوی فرضی را در نظر بگیرید بشار اسد در بهار ۱۳۹۰ با اجرای ده حکم اعدام می‌توانست مانع از تبدیل شورش‌های سوریه به جنگ داخلی شود و با این کار می‌توانست مانع از آن شود که پانصد هزار سوری کشته و ده میلیون سوری آواره شوند حالا سؤال این است: این ده اعدام فرضی اخلاقی بود یا خیر؟ پاسخ به این سؤال بسیار سخت است کسانی که کمی در حوزه فلسفه اخلاق و مباحث مربوط به عدالت مطالعه داشته باشند می‌دانند که پاسخ دادن به این سؤال مطلقاً ساده و یک کلمه‌ای نیست در طول تاریخ از افلاطون گرفته تا بزرگان علمای اسلام تا همین مایکل سندل از اینگونه سؤالات پرسیده‌اند مشخصاً هم این سؤال ذیل مسأله طرح و مورد مطالعه و مداقه قرار می‌گیرد در منطق اسلام شما برای نجات میلیون‌ها نفر حق ندارید به یک نفر ظلم کنید فلذا آن ده نفر اگر حکمشان اعدام بوده باید اعدام شوند و اگر حکمشان اعدام نبوده نمی‌توان قربانیشان کرد ولو با رضایت خودشان و رأی اکثریت مردم نکته دوم این است که فرض این است که این اعدام‌ها جلوی اتفاقی که در آینده می‌خواهد رخ دهد را می‌تواند بگیرد خب این تضمین را راجع به آینده چه کسی می‌تواند بدهد؟ بنابراین فرض هم ایراد دارد اما اگر فرض را بپذیریم سؤال اینجاست که میلیون‌ها سوری توسط چه کسی کشته و آواره شدند؟ اگر یک عنصر بیرونی مثل آمریکا سبب این اتفاق شده است آیا اعدام ۱۰ نفر می‌توانست انگیزه او را برای راه انداختن جنگ داخلی در سوریه از بین ببرد؟ پاسخ این است که، هرگز این جنگ باید صورت می‌گرفت و اگر بشار اعدام می‌کرد یا نمی‌کرد تأثیری در آن نداشت اما این سؤال برای این نوع تحلیل‌ها طراحی نشده است وقتی در حوزه فلسفه اخلاق اینگونه سؤالات طراحی می‌شوند برای این است که وجهی از مسأله را در یک مثال مقایسه کنند آن وجه در این مثال چیست؟ در حقیقت این مثال می‌خواهد بگوید آیا جان ۱۰ نفر را می‌توان برای نجات جان میلیون‌ها نفر گرفت؟ عقل با یک حساب و کتاب ساده می‌گوید: بله اگر کشتن ۱۰ نفر باعث نجات ۱۰ میلیون نفر باشد ولو به ظلم می‌توان آنها را کشت اما منطق پشت این کار چیست؟ مثلاً اگر بین آن ده نفر کسی باشد که بعدها جان همان ده میلیون نفر را نجات می‌دهد چه؟ چطور جان انسان‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم؟ برای همین است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در مورد قاتلین یکی از اصحابشان می‌فرمایند اگر همه‌ی دنیا به قتل او اعتراف کنند اگر بتوانم همه‌ی مردم دنیا را می‌کشم این چه عدالتی است که جان میلیون‌ها نفر در مقابل جان یک نفر می‌تواند گرفته شود؟ اینجا همان‌جاست که دعوا شروع می‌شود یعنی معیار عدالت و حق چیست؟ این‌جاست که باید ابتدا بپرسیم چه چیز در مقابل چه چیز؟ این‌جاست که باید تعریف‌مان از انسان را بیاوریم آیا انسان یک بشکه از مواد شیمیایی است؟ یا انسان یک طیف است از منتها الیه انسانیت تا منتها الیه حیوان بودن در حقیقت این‌جاست که می‌توان روی جان آدم‌ها ارزش گذاشت کسی که از حیوانات پست‌تر شده در حقیقت جانش عزیز نیست و ارزش ندارد تفاوتی بین گرفتن جان او و گرفتن جان یک حیوان درنده که به یک کودک حمله کرده است وجود ندارد اگر یک د۱عشی در حال نفس کشیدن باشد یعنی عده‌ای نفس نخواهند کشید اگر میلیون‌ها نفر به قتل یک بی گناه اعتراف کنند همه‌ی آنها از دایره انسانیت خارج شده‌اند و تبدیل به حیواناتی شده‌اند که می‌توانند در هر لحظه یک جان بی گناه را بگیرند. فلذا عقل می‌گوید باید آنها را برای حفظ جامعه و حفظ انسانیت گرفت در فرضی که مطرح شده یک پیش فرض غلط وجود دارد و آن این است که همه جان‌ها محترم هستند و با هم برابرند و فرد با یک حساب سرانگشتی می‌گوید ۱۰ نفر در مقابل میلیون‌ها نفر می‌ارزد در صورتی که مطلقاً چنین نیست آن جامعه خودشان خواستند آواره شوند ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم مردم سوریه خودشان چه کاره بودند؟ چرا در مقابل دشمن نایستادند؟ چرا فریب خوردند؟ این‌جا همان‌جاست که باید گفت: کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته یعنی اینگونه نیست که حاکمیت وظیفه داشته باشد جان میلیون‌ها نفر را نجات دهد این خود مردم هستند که باید در کنار حاکمیت این امنیت را حفظ کنند در ، ، ، @sunshinegeneration
نظر وارده رانت تفاوت قیمت خودرو متعلق به کیست؟ دیروز بعد از سه ماه خودروئی که در قرعه‌کشی به نام همسرم درآمده بود به دستمان رسید تفاوت قیمتی با بازار دارد این تفاوت قیمت حق مردم است و چیزی نیست به جز اعطاء کل ذیحق حقه در ادبیات اقتصادی «رانت» یک واژه خنثی است برعکس ادبیات عمومی که معنای منفی دارد آن چیزی که مهم است توزیع عادلانه رانت است مثلاً زمین یک رانت طبیعی است که در ایران وجود دارد برخی مشاغل رانت هستند مهم این است که به دست شایسته‌ترین‌ها برسند نفت یک رانت است برای مردم ایران. باید این رانت عادلانه توزیع شود حالا این رانت (تفاوت قیمت کارخانه و بازار)‌ برای کیست؟ قطعاً برای همه‌ی مردم است فلذا این خودروها باید به دست مصرف کننده برسد که این رانت حذف شود کلاً در حقیقت اگر من (براساس قرعه کشی) یک خودرو دویست میلیونی از دولت گرفتم برای مصرف شخصی آنوقت اگر مصرف کردم که هیچ، رانتی را استفاده نکرده‌ام، اما اگر خواستم آن را بفروشم به قیمت ۴٠٠میلیون برای سفته بازی و کسب سود، دولت باید آن ٢٠٠تومن اضافه را از من پس بگیرد و به مردم بدهد در بسیاری از کشورها مالیات ستانی‌های سنگین بر سود حاصل از افزایش قیمت سرمایه وجود دارد یعنی همان CGT صد در صد یا بالای ٩٠ درصد فلذا همین‌جا عرض می‌کنم که اگر روزی خواستم این خودرو را بفروشم آن تفاوت قیمت کارخانه و بازار را به بیت‌المال برمی‌گردانم در ، ، ، @sunshinegeneration
آقای رئیسی آقای فاطمی امین آقای منظور نمایندگان مجلس سود حاصل از فاصله قیمت کارخانه و بازار خودرو متعلق به همه مردم است این سود که بدون هیچ کاری به دست می‌آید براساس نظر بزرگان اقتصاد اسلامی چون شهید صدر، شهید مطهری و آیت‌الله حائری و امام بزرگوار محلِ اشکال است. جدای از ایرادات فقهی، قطعاً این سود خلاف عدالت و تضییع حق‌الناس است. اگر فردی در این جامعه بگوید که از حق من ۲۰۰ میلیون تومان به دیگری داده‌اید چه می‌گویید؟ اگر فقیری در این جامعه بگوید پس سهم من از این سود چه می‌شود چه پاسخی می‌دهید؟ اگر کسی بگوید من راضی نیستم که حق من را به دیگران بدهید چه می‌گویید؟ در تمام کشورهای دنیا این سودها تماماً از سفته‌بازان گرفته می‌شود. مالیات بر عایدیِ سرمایه در این گونه موارد بالای ۹۰ درصد است به‌گونه‌ای که هیچ انگیزه مادی برای سفته‌بازی باقی نماند. هر کس خودرو با قیمت کارخانه را گرفت و مصرف کرد، نوش جانش! اما اگر آن را به دو برابر قیمت فروخت این کار قطعاً تضییع حق‌الناس است. هر چند امروز مردم گناهی ندارند و براساس قانونِ موجود، شرعاً این سود حلال است، اما گناه این بی‌عدالتی به گردن شماست. به گردن شماست آقای دکتر منظور! به گردن شماست آقای رئیسی! به گردن شماست آقای فاطمی امین! به گردن توست آقای جمهوری اسلامی! با وضع مالیات ۹۵ درصدی بر عائدیِ حاصل از فروش خودروهایی که به قیمت کارخانه به دست مردم می‌رسد، هم قیمت خودرو را پایین بیاورید و هم جلوی این بی‌عدالتی را بگیرید. در ، ، ، @sunshinegeneration
فروش خودرو در بورس و طرح جدیدِ دولت برای فروش خودرو به کسانی که پول آماده در حساب دارند هم حمایت از طبقه پولدار و سرمایه‌دار است نه حمایت از توده‌ها و اقشار متوسط و ضعیف دولت سیزدهم علی‌رغم لفاظی درباره ‎، اما در عمل، سیاست‌های ضدعدالت را به اجرا در می‌‌آورد در ، ، ، @sunshinegeneration
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فاصله طبقاتیِ جهنمی ناشی از فساد است یا تبعیض؟ بدیهی است برای برقراری عدالت هم باید با مبارزه کرد هم ، اما امروز خطر کدام یک برای انقلاب اسلامی بیشتر است؟ فساد یا تبعیض؟ کدام یک اگر حل شود به نزدیک تر می‌شویم؟ حجت الاسلام (عضو انجمن اقتصاد حوزه علمیه قم) در هفتمین نشست سالانه به مناسبت سالروز صدور پیام قطعنامه توضیح می‌دهد. در ، ، ، @sunshinegeneration
١۶ انگاره غلط لیبرال‌ها یک سری گزاره غلط دارند که تا از ذهنتان بیرون نکنید استثمارتان می‌کنند ١. همه‌ی کشورها نباید کالاهای زیادی را تولید کنند. بلکه فقط باید هر کالایی را که در آن دارند تولید کنند ٢. برای توسعه باید شود و همه چیز به بخش خصوصی واگذار شود ٣. رشد نقدینگی همیشه باعث تورم است و هدایت نقدینگی بی معناست ۴. دولت یعنی ناکارآمدی، فساد، رانت و... و یعنی کارآمدی، بهره‌وری بالا، رقابت و... ۵. باعث می‌شود عدالت محقق شود ۶. و برابری تعارض دارند ٧. یارانه‌ها باید حذف شوند و قیمت‌ها آزاد باشند ٨. برای کاهش هزینه تولید و افزایش کیفیت باید به سراغ تولید انبوه برویم ٩. برای تولید انبوه باید تکاثر و تجمیع_ثروت داشته باشیم و این نیازمند و بورس و... است ١٠. انسان گرگر انسان و همیشه به دنبال نفع مادی شخصی است ١١. یک حق است و باعث ایجاد انگیزه می‌شود ١٢. رسانه‌های جمعی و شبکه‌های اجتماعی باعث افزایش اطلاعات و آزادی بیشتر می‌شوند ١٣. تبلیغات بازرگانی سبب ایجاد رقابت می‌شود ١۴. تمام ارزش اضافی (سود نهایی) سهم کارآفرین و مدیران است ١۵. کارگران با رضایت خودشان با حقوق پایین کار می‌کنند و سهمی از سود نمی‌خواهند ١۶. نفت در حال تمام شدن است و باید زودتر از شر آن خلاص شویم ادامه دارد... در ، ، ، @sunshinegeneration
الهیات مردم سالاری دینی ما می‌خواهیم یک حکومت الهی باشد مؤافق میل مردم، رأی مردم، و مؤافق حکم خدا آن چیزی که مؤافق با اراده خداست مؤافق میل مردم هم هست مردم مسلمانند، الهی هستند، وقتی ببینند عدالت را می‌خواهد اجرا بکند خدا می‌خواهد عدالت در بین مردم اجرا بشود خدا می‌خواهد که به حال این ضعفا و طبقه سوم یک فکری بشود نه مثل حالا که همه قدرت‌ها را روی هم گذاشتند، یک عده‌ای می‌خورند تا تُخَمه می‌کنند، یک عده‌ای از گرسنگی ریختند اطراف تهران، و نه آب دارند و نه برق دارند و نه نان دارند و نه چیزی دارند. می‌خواهد عدالت باشد امام خمینی رحمةالله‌علیه ۲۱ آبان ۵۷ الهیات مرتبه‌اش قبل از حقوق است، به هست و تکوین می‌پردازد نه به بایسته و قانون در نظام تکوین، جماعتِ مردم مسلمان و خداباور، میل‌شان با اراده الهی همنوا خواهد بود البته در مقام کشف حکم خداوند و پرداختن به اولویت‌های الهی اگر ما اشتباه کردیم: یا دچار محاسبه غلط و برچسبِ دین گریزی به مردم می‌شویم یا دچار توهم همراهی صددرصدی مردم با یافته‌های‌مان می‌شویم امام خمینی به خوبی پشت طرح کردن الهیات همراهی رأی مردم و حکم خدا ( به تعبیر رهبر انقلاب)، از و اجرای آن مثال می‌زند خدا خیلی چیزهای دیگر هم می‌خواهد بین مردم اجرا شود، لکن درک مهم‌ترین چیز، ضامن بقاء مردم‌سالاری دینی و همراهی رأی و میل مردم با حکومت الهی و احکام اکتشافی ما از خداوند است
اقتصاد سیاسیِ نقدینگی اگر من از شما بپرسم ۱۰۰ کیلومتر زیاد است یا خیر چه جوابی می‌دهید؟ احتمالاً می‌پرسید برای چه کاری؟ نسبت به چه چیزی؟ برای چه کسی؟ مثلاً ۱۰۰ کیلومتر برای یک مورچه بسیار زیاد است. یا ۱۰۰ کیلومتر فاصله از خورشید بسیار کم است. یا... نقدینگی هم یک عدد دارد که باید اول تعیین کنیم نسبت به چه چیزی و برای چه کاری کم یا زیاد است؟ برخی می‌گویند نسبت نقدینگی به تولید ملاک است. برخی می‌گویند عوامل دیگری هم مؤثر است مثل سرعت گردش پول. برخی می‌گویند میزان تورم هم اهمیت دارد در میزان نقدینگی. اما سؤال این است: اگر بخواهیم رشد ۱۰ درصدی داشته باشیم چه میزان نقدینگی نیاز داریم؟ اگر بخواهیم نرخ بیکاری به ۲ درصد برسد چه؟ اگر بخواهیم کشورهای دیگر از ریال بعنوان پول بین‌المللی استفاده کنند چه؟ اگر بخواهیم نفتمان را به ریال بفروشیم چه؟ اگر بخواهیم تولیداتی که در فضای نابازارمان صورت می‌گیرد را به GDPمان اضافه کنیم چه؟ اگر جلوی سفته‌بازی را گرفتیم و نقدینگی‌هایمان به سمت تولید رفت آیا کفایت می‌کند؟ الآن به ازای هر نفر در ایران مثلاً ۱۰۰ میلیون تومان نقدینگی داریم. یک خانواده ۴ نفره با ۴۰۰ میلیون تومان می‌تواند تولیدی راه بیاندازد؟ اگر بازتوزیع عادلانه صورت بگیرد چقدر؟ اگر بازتوزیع صورت نگیرد چقدر؟ هزاران میلیارد تومان از مال مردم را بین عده‌ای به ناحق توزیع کرده‌اند. اگر بخواهند جبران کنند دو راه دارد: یا به همان میزان و بیشتر خلق کنند و به سایر مردم هم بدهند. یا از آنها بگیرند و بدهند به مردم. در این حالت‌ها چقدر نقدینگی نیاز است؟ خلاصه که میزان نقدینگی در کشور یک بحث ذیل موضوع و از جنس اقتصادسیاسی است نه یک بحث حسابداری و ریاضی.
بوسیله بانک‌های خصوصی هزاران میلیارد تومان از مال مردم، بین عده‌ای معدود توزیع شده است. اگر بخواهیم جبران کنیم دو راه وجود دارد؛ ۱. به همان میزان به سایر مردم هم بدهیم ۲. از آنها پس بگیریم راه دیگری وجود ندارد
ما کشاورزیم جد اندر جدمون کشاورز بوده یک استخری داریم که گاه‌گداری در آن ماهی قزل‌آلا می‌ریزیم قزل‌ها را که می‌ریزیم باید غذادهی را "متوازن" انجام دهیم شاید بپرسید یعنی چه؟ خب غذا رو بریزید، هر کدام گرسنه باشد می‌آید و غذایش را می‌خورد دیگر اما اینطور نیست به طور طبیعی برخی ماهی‌ها کمی بزرگ‌تر و زرنگ‌تر هستند و غذای بیشتری می‌خورند روز اول کمی بزرگ‌تر می‌شوند روز دوم با توجه به همین بزرگ‌تر شدن باز هم بیش‌تر سهم می‌برند روز سوم هم همین‌طور هرچه جلوتر می‌رویم اگر غذا را یکجا بریزیم این اختلاف به صورت تصاعدی بیشتر شده تا جایی که برخی ماهی‌ها آنقدر بزرگ می‌شوند و برخی آنقدر کوچک می‌مانند که ماهی‌های بزرگ، کوچک‌ها را می‌خورند و من هربار که غذا می‌ریزم برای قزل‌ها به جامعه طبقاتی که نظام سرمایه‌داری ساخته است فکر می‌کنم جایی که نابرابری‌های کوچک به شکاف‌های طبقاتی تبدیل می‌شوند چانه زدن برای کارگران نتیجه‌ی نابرابری‌هایی‌ست که در بلند مدت بوجود آمده است و تا ریشه تبعیض‌ها از بین نرود در این سطح دعوا کردن به منجر نمی‌شود
انقلاب‌ اسلامی انقلاب مالکیت بود
مجموعه قوانین در نظام جمهوری اسلامی باید به یک قلّه منتهی شود و آن عبارت است از ؛ بالعدل قامت‌السّموات ‌والأرض عدالت در بنیان عالم و آفرینش، نقش اساسی دارد؛ یعنی سنّت آفرینش، عدل است و هر نظام اجتماعی اگر به دنبال ‌این سنّت طبیعی و قانون الهىِ آفرینش حرکت کرد، ماندگار و موفّق و کامیاب است انسان زمانی کامیاب است که خود را با ‌قوانین آفرینش و سنّتهای الهی - که تغییر و تبدّل‌ناپذیر است - تطبیق دهد‌ ۱۳۸۰/۰۴/۰۷ بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی نسل آفتاب
تصور کنید یک پزشک تا آخر عمرش فقط تصویر اجزاء بدن رو اونم بصورت جداجدا ببینه یعنی هم واقعی نباشه و عکس باشه هم رابطه این اجزا رو ندونه چقدر مضحکه؟ امروز در علوم انسانی به‌ویژه اقتصاد همین وضعیته یعنی یک استاد اقتصاد حتی یک‌بار هم نیاز نداره جامعه رو ببینه یا در مورد و روابط انسان‌ها و وضعیت مطلوب یک جامعه فکر کنه‌ نسل آفتاب
یه نکته می‌گیم شاید باورتون نشه قطعاً دغدغه اصلی مردم در حوزه اقتصاد تحقق اجتماعی و اقتصاده اما عجیبه که برای رسیدن به این وضعیت مطلوب، به سراغ کسانی میرن که ۱. حتی یک صفحه در مورد عدالت نمی‌خونن ۲. هیچ اعتقادی هم به عدالت اجتماعی ندارن نسل آفتاب
قال‌الامام‌الحسین علیه‌السلام: فَلَعَمْري، ما الإمامُ إلّا الحاكمُ بالكِتابِ، القائمُ بالقِسْطِ، الدّائنُ بِدِينِ‌الحَقِّ، الحابِسُ نَفْسَهُ على ذاتِ‌اللّه الارشاد جلد ۲ صفحه ۳۹ امام حسین علیه السلام تو نامه‌شون خطاب به کوفی‌ها می‌فرمان: به جان خودم سوگند، امام کسی نیست جُز اینکه بر اساس کتابِ خدا حکومت کنه، برپادارنده‌ی عدل باشه، پایبند دین حق باشه و خودش رو وقف در راه خدا کنه شاهد مثال اون جایی هستش که یکی از ویژگی‌ها و وظائف امام، اقامه‌ی تو جامعه است حالا که عدل این همه اهمیت داره، چرا ما به عنوان شیعه‌ی امام حسین علیه‌السلام بایستی اولویت‌هامون رو گم کنیم و به اقامه‌ی عدل تو جامعه، نسبت به مسائل دیگه کمتر توجه کنیم و بها بدیم؟ جالب این جاست: تو روایتی از وجود نازنین اميرالمؤمنين علیه‌السلام داریم: العدل حیاةالاحکام يعنی اگه عدالت تو جامعه تحقق پیدا کنه [خاصتاً عدالت اقتصادی و نفیِ تبعیض] قطعاً سایر احکام و فروعاتِ فقهیِ دیگه هم در سطح جامعه، جاری و ساری میشه حالا اون وقت ما هی بیایم دوگانه‌های کاذب تو جامعه درست کنیم و وقت خودمون و جامعه رو بگیریم و سرمایه‌دارِ زالوصفتِ رانت‌بده و رانت‌خوار رو به حال خودش رها کنیم مسأله‌ی اول ما باید باشه و تمام نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارها گفته‌ایم که در شرایط فعلی اقتصاد ما، نقدینگی منجر به نمی‌شود، منجر به می‌شود لذا؛ اولاً، رشد نقدینگی باید متوقف شود ثانیاً در توزیع منابع محدودی که بانک‌ها بناست بدهند، باید رعایت شود فرمایشات امروز رهبر انقلاب، شامل این نکته ظریف بود نسل آفتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دردِدل یکی از فعالان اقتصادی با رهبر انقلاب: بانک‌ها وام‌های حمایتی را به شرکت‌های دولتی یا نزدیک به خود می‌دهند رهبر انقلاب: وام‌ها و حمایتی‌ها باید برسد به شرکت‌های کوچک بخش خصوصی برچیدن بانک‌های خصوصی در شما دیده نمی‌شود اما مدیریت هدایت نقدینگی رو طبق فرمان ولی‌امر مسلمین بر عهده‌اتان است نسل آفتاب
درباره انتخابات ۱۵ تیر ادامه بخش اول مرور پرسش اصلی: درحالی که نیمی از مردم به پای صندوق‌های رأی نیامدند، چه دلایلی باعث شد که همان ۵۰درصد مشارکت ‌کننده، در انتخاب بین تداوم راه و تداوم گزینه دوم را ترجیح دهند؟ این‌روزها درباره چرایی رفتار انتخاباتی مردم، دلایل گوناگونی، مطرح می‌شود بسیاری ازین مطالب، تنها به بخشی از ماجرا پرداخته‌اند، درحالی‌که در این امر ذو ابعاد، باید مجموعه‌ای از علل و عوامل مورد بررسی و دقت قرار گیرند البته نه به قصد مقصرسازی و تقابل، بلکه به قصد ریشه‌یابی، عبرت‌جویی و اصلاح در این‌باره موارد ریز و درشتی را می‌توان برشمرد، همچون: آرای قومیتی‌/ رقیب‌‌هراسی/ شرایط اقتصادی/ اشتباهات در طراحی کمپین تبلیغاتی و برخی اطرافیان نامزدها/ استفاده از روش‌های زرد‌، هیجانی و پوپولیستی/ فعال‌سازی گسل‌های اجتماعی، مذهبی و سیاسی/ تغییرات در سبک‌ زندگی/ ایجاد دوگانه‌های مرتبط با فیلترینگ، برجام و آزادی بانوان/ ناتوانی در ادراکِ جامعه و برقراری ارتباط مؤثر با عموم مردم و جوانان/ تخریب‌ها، تندروی‌ها و سایش‌های درون‌گفتمانی/ کاراکتر خاص و غیرانتخاباتی سعید جلیلی/ خودبسندگی، استغناء و سیاست‌ورزی ناپخته‌ی برخی مدعیان/ کم رونقی مساجد، تضعیف گروه‌های مرجع و… از این میان، سهم هر موضوع نیاز به بررسی دارد و نمی‌توان یک مورد را علتِ تامه ماجرا دانست برخی موارد هم، مثل کم رونقی مساجد، بیش از آن‌که علتِ ماجرا باشند، خودشان معلولِ این شرایط هستند آرای قومیتی نیز اگرچه مؤثر بوده است اما تمام‌کننده نبوده، چرا که در سال۹۶ نیز آرای روحانی در آذربایجان شرقی و غربی تقریبا ۲برابر رئیسی بود، در این اگرچه فاصله آراء بیشتر شد اما با لحاظ آرای خراسان بزرگ، تفاضل آرای قومیتی‌، علت تمام‌کننده در این انتخابات نبوده است‌ همانطور که آرای را نمی‌توان با وجود مشارکت ۵۰درصدی، صرفاً مرتبط با سبد رأی اصلاح‌طلبان دانست کما اینکه وی بارها بر حمایت جمعی از حامیان و قالی‌باف از خودش تأکید کرد اگرچه طیف اصلاح‌طلب با تمام توان خود را به آب و آتش زد اما توفیق قابل توجهی در جلب فراگیر مردم نداشت و این نکته درجای خود نیاز به تأمل دارد این مهم را نیز نباید فراموش کرد که با تمام این موارد، فاصله پزشکیان با جلیلی کمتراز ۳میلیون رأی شد و مهمتر از اینها آن ۵۰درصد خاموش به هرحال اگر ریشه‌یابی موضوع را به سطح علت‌های فرعی تقلیل دهیم، تحلیل و تدبیر درستی برای این وضعیت نیز نخواهیم داشت در اینجا می‌خواهیم نکته‌ای را مورد توجه قرار دهیم که به نظر می‌رسد بستر اصلی برای رفتار انتخاباتی طبقه متوسط و محروم بوده است و سایر عوامل نیز در همین بستر، امکان نقش‌آفرینی مؤثر را یافته‌اند واقعیت آن است که در دولت سیزدهم، با وجود تمام تلاش‌های قابل تقدیر در حوزه‌های گوناگون از جمله در توسعه زیرساخت‌ها، تسویه بدهی‌های دولت قبل، ارتقاء جایگاه در حوزه بین‌الملل و دیپلماسی اقتصادی و… درعین حال به دلیل تجویزِ نسخه شوک‌درمانی در حوزه و بروز تورم سنگین بویژه در کالاهای اساسی (که مستقیماً با سفره مردم ارتباط داشت) انتظاری که عموم جامعه از و دولتِ محرومین داشتند برآورده نشد و همین موضوع تبدیل به مهمترین اسلحه‌ی سلبی در انتخابات اخیر شد، به طوری که هرگاه پزشکیان با سلاح گوشت ۸۰۰هزارتومانی و تورم کم‌سابقه‌ی موادغذایی حمله می‌کرد، پاسخ درخوری دریافت نمی‌کرد در واقع همانطورکه رفتار انتخاباتیِ بخشی از جامعه با نگاه منفی نسبت به تداوم شکل گرفت، جماعت بیشتری هم با رویکرد سلبی نسبت به ادامه‌ی شرایط دشوار معیشتی، دست به انتخاب زدند نگرانی مهمی که نتوانست آن را از مخاطبینش، برطرف کند وقتی در میان نامزدها، عزم جدی و برنامه روشنی برای مقابله با اقتصاد لیبرالی، سیاست گران‌سازی و سیطره ابرسرمایه‌داران بر اقتصاد مشاهده نشود، طبیعتاً نامزدی ترجیح داده می‌شود که لااقل در بیان دردهای مردم، بی‌پرده و شفاف، اعتراض مردم را نمایندگی می‌کند و در حوزه اجتماعی و فرهنگی نیز نگاه بازتری دارد از سوی دیگر علی‌رغم سیطره رویکرد لیبرالی بر اغلب اطرافیان دکتر پزشکیان، خود ایشان، در میان‌ نامزدها، تأکید زیادی بر ، مقابله با نظام ناعادلانه‌ی طبقاتی (بویژه در آموزش و سلامت) و مخالفت با شوک‌درمانی داشت تیپ ظاهری و رفتاری، نحوه بیان و لحن او نیز به مردم، احساس نزدیکی بیشتری را القاء و ارتباط عاطفی بهتری برقرار می‌کرد حال باید ببینیم در عرصه تصمیم و عمل چه اتفاقی خواهد افتاد؛ او چگونه می‌تواند تعارض بین رویکرد عدالت‌طلبی و صدای محرومان بودن را با نگاه کارشناسیِ حاکم بر اطرافش، تنظیم کند و در عمل کدام رویکرد غلبه خواهد کرد؟ نسل آفتاب