eitaa logo
سید یاسر جبرائیلی
37.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
727 ویدیو
86 فایل
🔸️استادیار تمدن اسلامی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ارتباط با ما: @jebraily_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✨امروز را بخاطر بسپاریم تا فردا حق تنها نماند در جریان حمله روسیه به اوکراین، یکی از مسائلی که به سبب خلع سلاح تاریخی اوکراین بسیار برجسته شد، بازخوانی مواضع مشابه مرحوم هاشمی رفسنجانی مبنی بر محدودسازی توان نظامی ایران و مشخصا موشک زدایی از کشور با این جمله تاریخی بود که «دنیای آینده دنیای گفتمان هاست نه موشک‌ها». پاسخ همان ایام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به آقای هاشمی نیز وایرال شد که فرمودند: «قدرتهای دنیا که شما می‌بینید با صدای کلفت حرف میزنند، زور میگویند، غلط میکنند، حرفهای بد میزنند و زورگویی میکنند، بیشتر از همه به استناد همان سلاحهایی است که دارند؛ آن‌وقت ما در مقابل اینها بیاییم دست خودمان را خالی کنیم؟». این مواضع آقای هاشمی و پاسخ رهبر انقلاب به وی، حکایت از یک تلاش تمام عیار در دوران صدارت آقای حسن روحانی برای تحدید قدرت موشکی ایران داشت. به عبارت روشن تر، آمریکایی ها به صراحت خواهان محدودسازی قدرت موشکی ایران یا همان «برجام موشکی» بودند و حتی برد موشک‌های مجاز برای ایران را هم تعیین کرده بودند؛ و در این سو، آقای هاشمی که راس و عقبه دولت مستقر و جریان لیبرال محسوب می شد، آشکارا فریاد می زد که ایران باید موشک زدایی شود. او با خوشحالی و در مرئی و منظر ملت می‌گفت که راه محرومیت ایران از نیروی نظامی باز شده است، از مخاطبانش می‌خواست برای عملیاتی کردن ایده‌اش دست به کار شوند و می‌گفت مطمئنم که این اتفاق می‌تواند در دوره دوم دولت روحانی بیفتد. جماعتی هم برایش کف و سوت می‌زدند. اگر لیبرال‌ها پی در پی دم از رفراندوم می‌زدند، دلیلش این بود که می‌خواستند همین کف و سوت زن‌ها را برای تحریک رای به میل‌شان، بسیج کرده و کار را تمام کنند و بابت این دستاورد هم چون برجام جشن بگیرند و مدال آویزان کنند و سکه توزیع کنند. این ایام مردم عزیز ما با مشاهده وضع اوکراین، در حال تصور شرایطی هستند که تلاش‌های آقایان هاشمی و روحانی به ثمر می‌نشست و ایران قدرت موشکی خود را از دست می داد. بله! تصور چنان شرایطی نیز هولناک است، اما واقعیت این است که جریانی در پی این خیانت بود و عزمش نیز در این راه راسخ بود. اما با ایستادگی رهبر حکیم انقلاب اسلامی، این نقشه شوم که اجرایش، ایران را اوکراین می کرد، نقش بر آب شد. اما یک نکته ای که باید در این میان بدان توجه داشت اینکه مواضع آقایان هاشمی و روحانی یک دیدگاه شخصی نبود که با درگذشت یکی و کنار رفتن دیگری، تهدید ناشی از آن برطرف شده باشد. این تفکر از محکمات اندیشه جریان لیبرال است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی برای عملی شدن دیدگاه خود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، دولت موقت به ریاست آقای مهندس مهدی بازرگان -که می توان وی را پدر لیبرال های ایرانی در دوره پس از انقلاب دانست- به دنبال آن بود که هواپیماهای اف 14 خریداری شده از آمریکا توسط رژیم پهلوی را پس دهد. می گفتند چون جمهوری اسلامی سیاست تهاجمی ندارد، نیازی به این نوع هواپیما هم ندارد. از قضا کسی که همان هنگام نیز محکم در برابر نقشه لیبرال ها برای «خلع سلاح» ایران ایستاد، آیت الله العظمی خامنه ای بود. ایشان مرداد ماه 1358 در گفت و گویی به تبیین ابعاد این ماجرا پرداخته و گفتند: «درست است که ما قصد نداریم که مثل دوران گذشته ژاندارم منطقه باشیم و قصد نداریم که حافظ منافع ابرقدرت‌ها باشیم امّا به‌هیچ‌وجه جایز نمیدانیم که با وجود دشمنان سوگندخورده‌ی خود در منطقه و دولتهای ارتجاعی وابسته به امپریالیزم غافل بمانیم. ما به نیروی دفاعی کاملی نیازمندیم؛ حتّی برای جلوگیری از تجاوزات امپریالیزم که به‌آسانی با حضور دولتهای غاصب در منطقه قابل تصوّر است لازم است که ما قدرت تهاجمی نیز داشته باشیم.» . ایشان چند سال بعد نیز دراین‌باره گفتند: «زمزمه‌اش را راه انداختند که ما اف‌۱۴ میخواهیم چه‌کار کنیم، تهاجمى است، ما اهل تهاجم نیستیم؛ آمریکایى است، ما با آمریکا بدیم. حالا کى میگفت این حرفها را؟ آنهایى که با برژینسکى ملاقات میکردند.» اگر تصمیم لیبرال‌های حاکم بر دولت موقّت عملی میشد، ایران در واقع پیش از آغاز جنگ تحمیلی نیروی هوایی خود را در یک حوزه بسیار مهم خلع سلاح کرده بود. در طول جنگ تحمیلی، اف14ها برگ برنده نیروی هوایی ایران بودند و نه‌تنها ده‌ها جنگنده‌ی رژیم بعث را در آسمان شکار کردند، بلکه با تدبیر شهید بابایی، قابلیّت شلّیک هوا به زمین نیز در آنها ایجاد شد و ایران توانست تأسیسات رژیم صدّام را بمباران کرده و معادلات جنگ را تغییر دهد. این منازعه میان دو تفکر اقتدار و تسلیم، از تجلیات منازعه تاریخی حق و باطل است که بلاتردید در آینده نیز تداوم خواهد داشت. امروز را باید به خاطر سپرد و مکرر یادآوری کرد تا فردا که باطل بار دیگر لباس حق می‌پوشد و با استدلال‌های وارونه می‌خواهد ملت را بی‌پناه کند، حق غریب و تنها نماند... @syjebraily
آقای عباس عبدی نوشته‌اند: "‏واکنش بشدت دوگانه غربی‌ها با جنگ و پناهندگان اوکراینی در مقایسه با موارد مشابه در آسیا و آفریقا، غیر منتظره نیست. مشکل در ادعاهای آنان و فهمی است که برخی از ما از رفتار آنان داشته‌ایم که گویی آنان فراتر از نژاد و ملیت و مذهب و فقط بر اساس ارزشهای عام بشری رفتار می‌کنند". باید گفت ‏اتفاقا واکنش دوگانه لیبرال‌های ایرانی و لشکر حامی و پیروشان هم غیرمنتظره نیست. مشکل در خوش‌خیالی و فهمی است که برخی از ما از رفتار آنان داشته‌ایم که گویی برای آنان ممکن و مطلوب است که قدمی به وادی استقلال از غرب در ساحت اندیشه بگذارند و پری برای پرواز در آسمان آزادگی بگشایند. مشکل از برخی از ماست که برای آنان هویتی غیر از حاشیه‌زیستی غرب قائل هستیم و وقتی بلندگوی ارزش‌های غرب می‌شوند و زیر علم منافع غرب سینه می‌زنند، ایرانی و واقعی‌شان می‌پنداریم و از احوالشان متاثر شده و تن به مطالباتشان می‌دهیم. @syjebraily
🌟سروران ارجمند؛ ارزش جان شما 52 برابر ماست! ‏این ایام که بحث تفاوت در اهمیت جان انسان‌های غربی و غیرغربی -و برخی واکنش‌های وطنی- داغ است، بازخوانی این یادداشت که سال ۹۴ به مناسبت تجمع برخی هم‌وطنان در خیابان نوفل لوشاتو برای عرض تسلیت به فرانسه نوشته شد، خالی از لطف نیست. ماجرا خیلی تکراری است... https://www.mashreghnews.ir/news/497246/
‏در سرمقاله امروز روزنامه فرهیختگان، به صورت مبسوط و مستند دلایل سقوط اقتصاد ترکیه را بررسی کرده‌ام. ‎ می‌توانید از لینک زیر مطالعه فرمایید https://farhikhtegandaily.com/page/218451/
Page 01, 08.pdf
664.2K
نسخه pdf سرمقاله روزنامه فرهیختگان با عنوان "تعدیل اردوغان با لیر چه کرد؟" در این مقاله تفصیلی آثار اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال روی اقتصاد ترکیه واکاوی شده است. @syjebraily
هدایت شده از هاد
🌟مساله ما و فاصله با وضع مطلوب اسلامی: در جامعه امروز ما، نشانه‌ها برای طرح این ادعا کم نیستند که با یک جامعه مطلوب اسلامی فاصله داریم و البته این ادعا مورد تایید است. این فاصله گاهی دستاویزی می‌شود تا نظام اسلامی مورد شماتت قرار گیرد که چون به اهدافش نرسیده پس مسیرش اشتباه است و راه‌حل این است که باید به اسلام غیرسیاسی معتقد شد، تا جایی که برخی حتی مسلمات تاریخی ازجمله تشکیل حکومت توسط نبی‌مکرم اسلام در مدینه را هم انکار می‌کنند. آیا فاصله امروز ما با جامعه مطلوب اسلامی، نشانه غلط‌بودن مسیری است که پیموده‌ایم؟ یا مسیر درست است و باید سرعت حرکت به‌سمت جامعه مطلوب را بالا برد؟ و ملاک ما برای سنجش درستی مسیر طی‌شده چه باشد؟ اگر بپذیریم که فرآورده اصلی تمدن، انسان متمدن است، انسانی که دارای ویژگی‌های مطلوب تمدنش است و نماینده و نماد آن خصوصیاتی است که تمدنش آنها را ممدوح نامیده بود، آیا اساسا چنین چیزی ممکن است که مردمی با هویتی و با روحیاتی به مردمی دیگر با هویت و روحیات جمعی دیگری تبدیل شوند؟ چه عامل کلی این هدف را محقق می‌کند و ما چقدر در این مسیر پیش رفته‌ایم؟ آنچه با بعثت نبی‌اکرم در جامعه اتفاق افتاد و مقام‌معظم‌رهبری در بیانات اخیرشان به آن تصریح فرمودند، تغییر در چه چیزی است؟.... ✍اسماء اسدی پور متن کامل این یادداشت را در روزنامه فرهیختگان بخوانید👇 https://farhikhtegandaily.com/page/218507/   @haad1442
✨ دولت پیشران و وجه عقلانیت از امر عدالت برخلاف ادعای بنیادگرایان بازار که می‌گویند صرف تقاضای مصرف‌کننده برای اینکه تولید اتفاق بیفتد، کفایت می‌کند، واقعیت این است که عمده موفقیت‌های بشر در تولید مصنوعات پیشرفته، ناشی از تخصیص برنامه‌ریزی شده منابع عمومی برای تحقق اهداف خاص بوده است؛ و تاریخ بر این حقیقت گواه. "دستور برای تولید" که لیبرال‌ها مذمومش می‌خوانند، صرفا در جایی نیاز نیست که همه عوامل تولید برای همگان موجود باشد. آنجا که تحصیل عوامل تولید پیشرفته (به ویژه فناوری) برای تولید نیاز است، نه‌تنها دستور و برنامه‌ریزی حاکمیتی، بلکه تخصیص منابع عمومی نیز لازم است. چه، تحصیل عمده فناوری‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری‌های سنگینی است که از عهده بخش خصوصی خارج است. اما یک پرسش اساسی که می‌تواند ناظر به تخصیص منابع عمومی برای دستیابی به اهداف خاص صورت گیرد، این است که آیا اقتضای عدالت این نیست که منابع عمومی به طور مساوی میان همه مردم تقسیم شود؟ آیا تخصیص این منابع به اهداف خاص، منجر به بهره‌مندی عده‌ای معدود مرتبط با آن هدف و محرومیت عموم مردم نخواهد شد؟ پاسخ در نکته‌ای است که اندیشه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌توان آن را "وجه عقلانیت از امر عدالت" دانست؛ به نحوی که ایشان عدالت منهای عقلانیت - و البته معنویت- را مساوی ظلم می‌دانند. اقتضای عقلانیت این است که اگر بتوان با تخصیص منابع عمومی، به کشف و اختراع و دستاوردی نایل شد که عموم مردم از آن بهره‌مند می‌شوند و رفاه عمومی را بیشینه می‌کند، حکومت اسلامی باید در این جهت برنامه‌ریزی نماید. در صفحه ۱۰۹ کتاب "علی(ع) از زبان علی(ع)"، روایتی از زبان حضرت بیان شده که دقیقا ناظر به همین موضوع است‌. خلیفه دوم در موردی ناظر به باغستان‌های کوفه با اصحاب رسول خدا(ص) مشورت می‌کند‌. جمعی درخواست می‌کنند که آنها میان اصحاب رسول خدا(ص) تقسیم شود. خلیفه در این زمینه نظر حضرت را جویا می‌شود. امام(ع) می‌فرمایند: "اگر امروز آنها را تقسیم کنی، برای کسانی که بعد از ما خواهند آمد چیزی باقی نمی‌ماند؛ پس بهتر است آن باغ‌ها را به دست افرادی بسپاری تا در آن کار کنند تا هم نسل موجود از منافع آن ها بهره‌مند شوند و هم آیندگان از آن ها بهره ببرند". جناب عمر می‌گوید: "خدا توفیقت دهد! نظر درست همین است". نکته مهم دیگری که از این بحث استفاده می‌شود، این است که بدون اقتدار حاکمیت بر منابع عمومی و برنامه‌ریزی برای تخصیص هدفمند این منابع، پیشرفت ممکن نیست. به عبارت دیگر، نه تنها صرف تقاضای مصرف‌کنندگان منجر به پیشرفت نمی‌شود، و نه تنها تخصیص منابع عمومی برای تحصیل عوامل تولید پیشرفته لازم است، بلکه وجود یک دولت پیشران و مقتدر و برنامه‌ریز نیز برای تخصیص هدفمند منابع ضروری است. این است که اگر کوچک‌سازی دولت به‌معنی کاهش اقتدار آن در بسیج هدفمند منابع خصوصی و خلع ید آن از تخصیص هدفمند منابع عمومی باشد، دولت پیشران جای خود را به دولت پیرو خواهد داد؛ بدین معنی که به جای برنامه‌ریزی برای بنگاه‌ها، از برنامه‌ریزی بنگاه‌های قدرتمند متاثر شده و اندک امکانات عمومی در اختیارش، صرف تامین منافع خصوصی خواهد شد. @syjebraily
39.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨اگر در همان مسیر غلط گذشته، ما با تهور بیشتر و سرعت بالاتر حرکت کنیم، خسارت بیشتری خواهیم زد 🎥برشی از سخنرانی در نخستین دوره تبیینی روایت امین @syjebraily
✨ ریشه‌های زردرنگی در سیاست‌ورزی این پرسش، شاید ذهن بسیاری از نخبگان سیاسی ما را مشغول کرده که چرا سیاست در کشور ما گرفتار بحران حاشیه‌زیستی شده است. چرا در شرایطی که می‌توان ده‌ها مسئله اولویت‌دار برشمرد که باید دغدغه کارگزاران و مطالبه کنشگران باشد، پیش‌پا افتاده‌ترین و کم‌اهمیت‌ترین مسائل، تبدیل به دستور کار ملی می‌شود و واکنش و موضع و اقدام و دستور مقامات ارشد کشور را در پی دارد؟ سال ۱۹۹۹ در ژورنال ارتباطات سیاسی(Political Communication) مقاله‌ای منتشر شد که به رسانه‌زدگی سیاست (Mediatization of Politics) پرداخته بود و نویسندگان، تاثیرپذیری فزاینده نهادهای سیاسی از رسانه‌های جمعی را بررسی کرده بودند. نتیجه‌گیری آنها این بود که هرچند رسانه‌ها در شکل دهی به فضای سیاسی تاثیر زیادی دارند، اما بازی واقعی سیاست همچنان در نهادهای سیاسی -چون احزاب- در جریان است، نه در رسانه‌ها. فضای امروز با سال ۱۹۹۹ تفاوت زیادی کرده است. آن زمان، شبکه‌های اجتماعی نظیر توئیتر اساسا وجود خارجی نداشتند(توئیتر سال ۲۰۰۶ تاسیس شد). نهایتا روزنامه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی بودند که بر فضای سیاسی یا کنش‌ها و واکنش‌های سیاسیون اثر می‌گذاشتند و حتی رسانه‌زدگی، به هیچ وجه مساوی حاشیه‌زیستی سیاست یا زردرنگی در سیاست‌ورزی نبود. اگر از رسانه‌زدگی سیاست بحث می‌شد، مسئله این بود که آیا قدرت تعیین دستور کار سیاسی، یا تعیین تکلیف امور، در ید نخبگان صاحب رسانه و صاحب تریبون است، یا در ید نخبگان حاکم بر نهادهای سیاسی. با ظهور شبکه‌های اجتماعی، این امکان برای همه آحاد جامعه فراهم شد که بتوانند "اثر رسانه‌ای" ایجاد کنند و طبیعتا سیاست را متاثر کنند. منتهی یک تفاوت مهم میان اثر رسانه‌ای امروز با عصر روزنامه و تلویزیون و حتی وب‌سایت وجود دارد و آن اینکه، میلیون‌ها فرد صاحب‌تریبون امروز، بر خلاف عصر روزنامه و تلویزیون، لزوما نخبگان فکری یا اجرایی نیستند که در اموری خاص صاحب علم و اطلاعات باشند و از رسانه در اختیارشان، برای طرح مسائل اساسی یا اثرگذاری روی مسائل اساسی جامعه بهره ببرند. چه بسا اکثریت حاضر در فجازی، به دلیل فقر دانش و اطلاعات، هنگام طرح موضوعات اساسی از سوی نخبگان، حتی قادر به واکنش هم نباشند و به همین جهت، این موضوعات هرگز در این فضا برجسته و داغ نشود! در چنین شرایطی و چنین فضایی، طبیعتا آن دست مسائلی برجسته می‌شود که سطحی اندک از دانش و اطلاعات که در دسترس "همگان" -نه فقط نخبگان- است، برای اظهار نظر درباره آنها کفایت کند؛ ولو در حد یک جمله و کلمه برای تقدیس و تقبیح. چندی پیش دیدم یک روزنامه‌نگار قابل احترام -هرچند مخالف فکری ما- به حق در شکایت از این فضای زرد نوشته بود می‌خواهد حتی مجله‌اش را از روی دکه هم جمع کند و از مشتری خواسته بود نشریه‌اش را در کتابفروشی‌ها بجوید. امروز نمی‌توان از همگان صاحب‌تریبون خواست که سکوت کنند و سیاست را گرفتار حاشیه نکنند، همچنین نمی‌توان از همگان خواست که در کلاس و تراز نخبگان سیاسی از تریبون روی گوشی خود بهره ببرند؛ اما می‌توان از نخبگان سیاسی خواست که با تاثر از این فضای زرد، سیاست را دچار حاشیه‌زیستی نکنند؛ در حاشیه سیاست‌ورزی نکنند؛ سیاست‌ورزی را زرد نکنند... وابستگی سیاستمدار به آرای عمومی، و تلاش بی‌امان او برای مراقبت از افت و خیز درصد محبوبیت، تحقق این مطلوب را سخت کرده است. لکن همین امر نیز چاره دارد. سیاستمدار تراز آن است که دستور کار برای کشور تعیین کند و با ترجمه ابعادی از آن به زبان همگان، سهمی برای مشارکت آحاد مردم -چه در اظهار نظر و چه در اقدام- پیش‌بینی کرده و ملت را با ایده خود همراه سازد؛ نه اینکه دستور کار خویش را از فضای توئیتر بگیرد و مراقبت کند که مبادا از لایک و ریت آخرین ترندها، بی نصیب بماند. @syjebraily
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
۱۲ فروردین؛ اولین پیروزی جمهور مردم بر دیکتاتوری لیبرال‌ها یادداشت سید یاسر جبرائیلی: 🔹دوازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸، یک نقطه درخشان در تاریخ انقلاب اسلامی است که اهمیت آن چه بسا از سرنگونی رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بیشتر باشد. 🔹اگر ۲۲ بهمن‌ماه رژیم طاغوت سرنگون شد، ۱۲ فروردین‌ماه نظام اسلامی تاسیس شد؛ و تامل و تدبر در تاریخ انقلاب اسلامی نشان می‌دهد این تاسیس مبارک، مسیر همواری نبوده است. 🔹جریان لیبرال در ایران که پیش از سرنگونی رژیم پهلوی در پی حفظ سلطنت بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همه همّ خود را مصروف جلوگیری از تاسیس یک نظام اسلامی کرد و در این مسیر هیچ ابایی نداشت که خواسته خود را بر جمهور مردم تحمیل کند؛ اما به فضل خدای متعال، انقلاب اسلامی با رای ملت به جمهوری اسلامی از سرقت لیبرال‌ها در امان ماند. @TasnimNews
عبور از طوفان تحریم با مقاومت در برابر فشارهای داخلی و خارجی برای سقوط در دام کنوانسیون‌های تکلیفی FATF سال ۹۸ در کمیسیون بررسی الحاق به لوایح تکلیفی FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، با ارائه آمار تجارت خارجی کشور در دوره قبلی حضور در لیست سیاه این نهاد، استدلال کردم که ادعای صفر شدن یا حتی کاهش تجارت خارجی کشور در صورت قرار گرفتن در لیست سیاه این نهاد کذب است. ۱۱ سوال اساسی از دولت درباره FATF شده بود که در یک گزارش مبسوط ۸۳ صفحه‌ای، این پاسخ‌ها را ارزیابی کرده و به کلیه اعضای مجمع ارائه کردیم. اگر گزارش طبقه‌بندی نداشت، انتشار آن، مجال مناسبی برای روشن شدن عیار ادعاهای آن ایام فراهم می‌کرد. مقامات دولت وقت مدعی بودند اگر وارد لیست سیاه شویم، حتی با کشورهای دوست هم نخواهیم توانست تجارت کنیم. بحمدلله با وجود فشارهای فراوان، مجمع الحاق به دو کنوانسیون CFT و پالرمو را تائید نکرد. زمستان ۹۸ وارد لیست سیاه شدیم، اما حجم تجارت خارجی ایران پس از آن نسبت به دوره اجرای برجام که از لیست سیاه خارج‌مان کرده بودند، نه تنها کاهش نیافت، بلکه افزایش نیز یافت. سال گذشته، حجم تجارت خارجی ایران با وجود قرار گرفتن در لیست سیاه FATF از ۱۰۰ میلیارد دلار عبور کرد و به لطف خدای متعال، رو به افزایش است. در صورتی که به دو کنوانسیون پالرمو و CFT ملحق می‌شدیم، اولا هیچ تضمینی نبود که FATF وضعیت ما را عادی کند، ثانیا تحریم‌های آمریکا به داخل مرزهای ما کشیده می‌شد، ثالثا بهانه جدید برای گشایش پرونده‌های حقوقی علیه کشورمان در مجامع بین‌المللی ایجاد می‌شد؛ چرا که هر اقدامی برای دور زدن تحریم می‌توانست تبدیل به پرونده‌ای تحت عنوان پولشویی و نقض کنوانسیون پالرمو شود. وال استریت ژورنال اخیرا نوشت که ایران با یک سیستم مالی مخفی، محاصره اقتصادی اعمال شده توسط آمریکا را دور می‌زند. اگر تحت فشار لیبرال‌های حاکم بر دولت وقت، تسلیم ادعاهای کذب و وعده‌های پوچ آنها می‌شدیم، این سیستم مالی مخفی لو می‌رفت، از کار می‌افتاد و امروز، به جای اینکه آمارها عبور از طوفان تحریم را مژده دهند، ترامپ از فشار حداکثری پاسخ مثبت گرفته بود. به لطف خدای متعال، لیبرال‌ها نتوانستند خسارت محض دیگری به کشور تحمیل کنند. آن منش و آن راه، هرگز نباید... @syjebraily