هدایت شده از هاد
🌟مساله ما و فاصله با وضع مطلوب اسلامی:
در جامعه امروز ما، نشانهها برای طرح این ادعا کم نیستند که با یک جامعه مطلوب اسلامی فاصله داریم و البته این ادعا مورد تایید است. این فاصله گاهی دستاویزی میشود تا نظام اسلامی مورد شماتت قرار گیرد که چون به اهدافش نرسیده پس مسیرش اشتباه است و راهحل این است که باید به اسلام غیرسیاسی معتقد شد، تا جایی که برخی حتی مسلمات تاریخی ازجمله تشکیل حکومت توسط نبیمکرم اسلام در مدینه را هم انکار میکنند. آیا فاصله امروز ما با جامعه مطلوب اسلامی، نشانه غلطبودن مسیری است که پیمودهایم؟ یا مسیر درست است و باید سرعت حرکت بهسمت جامعه مطلوب را بالا برد؟ و ملاک ما برای سنجش درستی مسیر طیشده چه باشد؟ اگر بپذیریم که فرآورده اصلی تمدن، انسان متمدن است، انسانی که دارای ویژگیهای مطلوب تمدنش است و نماینده و نماد آن خصوصیاتی است که تمدنش آنها را ممدوح نامیده بود، آیا اساسا چنین چیزی ممکن است که مردمی با هویتی و با روحیاتی به مردمی دیگر با هویت و روحیات جمعی دیگری تبدیل شوند؟ چه عامل کلی این هدف را محقق میکند و ما چقدر در این مسیر پیش رفتهایم؟ آنچه با بعثت نبیاکرم در جامعه اتفاق افتاد و مقاممعظمرهبری در بیانات اخیرشان به آن تصریح فرمودند، تغییر در چه چیزی است؟....
✍اسماء اسدی پور
متن کامل این یادداشت را در روزنامه فرهیختگان بخوانید👇
https://farhikhtegandaily.com/page/218507/
@haad1442
✨ دولت پیشران و وجه عقلانیت از امر عدالت
برخلاف ادعای بنیادگرایان بازار که میگویند صرف تقاضای مصرفکننده برای اینکه تولید اتفاق بیفتد، کفایت میکند، واقعیت این است که عمده موفقیتهای بشر در تولید مصنوعات پیشرفته، ناشی از تخصیص برنامهریزی شده منابع عمومی برای تحقق اهداف خاص بوده است؛ و تاریخ بر این حقیقت گواه. "دستور برای تولید" که لیبرالها مذمومش میخوانند، صرفا در جایی نیاز نیست که همه عوامل تولید برای همگان موجود باشد. آنجا که تحصیل عوامل تولید پیشرفته (به ویژه فناوری) برای تولید نیاز است، نهتنها دستور و برنامهریزی حاکمیتی، بلکه تخصیص منابع عمومی نیز لازم است. چه، تحصیل عمده فناوریها نیازمند سرمایهگذاریهای سنگینی است که از عهده بخش خصوصی خارج است.
اما یک پرسش اساسی که میتواند ناظر به تخصیص منابع عمومی برای دستیابی به اهداف خاص صورت گیرد، این است که آیا اقتضای عدالت این نیست که منابع عمومی به طور مساوی میان همه مردم تقسیم شود؟ آیا تخصیص این منابع به اهداف خاص، منجر به بهرهمندی عدهای معدود مرتبط با آن هدف و محرومیت عموم مردم نخواهد شد؟
پاسخ در نکتهای است که اندیشه حضرت آیتالله خامنهای میتوان آن را "وجه عقلانیت از امر عدالت" دانست؛ به نحوی که ایشان عدالت منهای عقلانیت - و البته معنویت- را مساوی ظلم میدانند. اقتضای عقلانیت این است که اگر بتوان با تخصیص منابع عمومی، به کشف و اختراع و دستاوردی نایل شد که عموم مردم از آن بهرهمند میشوند و رفاه عمومی را بیشینه میکند، حکومت اسلامی باید در این جهت برنامهریزی نماید.
در صفحه ۱۰۹ کتاب "علی(ع) از زبان علی(ع)"، روایتی از زبان حضرت بیان شده که دقیقا ناظر به همین موضوع است. خلیفه دوم در موردی ناظر به باغستانهای کوفه با اصحاب رسول خدا(ص) مشورت میکند. جمعی درخواست میکنند که آنها میان اصحاب رسول خدا(ص) تقسیم شود. خلیفه در این زمینه نظر حضرت را جویا میشود. امام(ع) میفرمایند: "اگر امروز آنها را تقسیم کنی، برای کسانی که بعد از ما خواهند آمد چیزی باقی نمیماند؛ پس بهتر است آن باغها را به دست افرادی بسپاری تا در آن کار کنند تا هم نسل موجود از منافع آن ها بهرهمند شوند و هم آیندگان از آن ها بهره ببرند". جناب عمر میگوید: "خدا توفیقت دهد! نظر درست همین است".
نکته مهم دیگری که از این بحث استفاده میشود، این است که بدون اقتدار حاکمیت بر منابع عمومی و برنامهریزی برای تخصیص هدفمند این منابع، پیشرفت ممکن نیست. به عبارت دیگر، نه تنها صرف تقاضای مصرفکنندگان منجر به پیشرفت نمیشود، و نه تنها تخصیص منابع عمومی برای تحصیل عوامل تولید پیشرفته لازم است، بلکه وجود یک دولت پیشران و مقتدر و برنامهریز نیز برای تخصیص هدفمند منابع ضروری است. این است که اگر کوچکسازی دولت بهمعنی کاهش اقتدار آن در بسیج هدفمند منابع خصوصی و خلع ید آن از تخصیص هدفمند منابع عمومی باشد، دولت پیشران جای خود را به دولت پیرو خواهد داد؛ بدین معنی که به جای برنامهریزی برای بنگاهها، از برنامهریزی بنگاههای قدرتمند متاثر شده و اندک امکانات عمومی در اختیارش، صرف تامین منافع خصوصی خواهد شد.
@syjebraily
39.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨اگر در همان مسیر غلط گذشته، ما با تهور بیشتر و سرعت بالاتر حرکت کنیم، خسارت بیشتری خواهیم زد
🎥برشی از سخنرانی در نخستین دوره تبیینی روایت امین
@syjebraily
✨ ریشههای زردرنگی در سیاستورزی
این پرسش، شاید ذهن بسیاری از نخبگان سیاسی ما را مشغول کرده که چرا سیاست در کشور ما گرفتار بحران حاشیهزیستی شده است. چرا در شرایطی که میتوان دهها مسئله اولویتدار برشمرد که باید دغدغه کارگزاران و مطالبه کنشگران باشد، پیشپا افتادهترین و کماهمیتترین مسائل، تبدیل به دستور کار ملی میشود و واکنش و موضع و اقدام و دستور مقامات ارشد کشور را در پی دارد؟
سال ۱۹۹۹ در ژورنال ارتباطات سیاسی(Political Communication) مقالهای منتشر شد که به رسانهزدگی سیاست (Mediatization of Politics) پرداخته بود و نویسندگان، تاثیرپذیری فزاینده نهادهای سیاسی از رسانههای جمعی را بررسی کرده بودند. نتیجهگیری آنها این بود که هرچند رسانهها در شکل دهی به فضای سیاسی تاثیر زیادی دارند، اما بازی واقعی سیاست همچنان در نهادهای سیاسی -چون احزاب- در جریان است، نه در رسانهها.
فضای امروز با سال ۱۹۹۹ تفاوت زیادی کرده است. آن زمان، شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر اساسا وجود خارجی نداشتند(توئیتر سال ۲۰۰۶ تاسیس شد). نهایتا روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بودند که بر فضای سیاسی یا کنشها و واکنشهای سیاسیون اثر میگذاشتند و حتی رسانهزدگی، به هیچ وجه مساوی حاشیهزیستی سیاست یا زردرنگی در سیاستورزی نبود. اگر از رسانهزدگی سیاست بحث میشد، مسئله این بود که آیا قدرت تعیین دستور کار سیاسی، یا تعیین تکلیف امور، در ید نخبگان صاحب رسانه و صاحب تریبون است، یا در ید نخبگان حاکم بر نهادهای سیاسی.
با ظهور شبکههای اجتماعی، این امکان برای همه آحاد جامعه فراهم شد که بتوانند "اثر رسانهای" ایجاد کنند و طبیعتا سیاست را متاثر کنند. منتهی یک تفاوت مهم میان اثر رسانهای امروز با عصر روزنامه و تلویزیون و حتی وبسایت وجود دارد و آن اینکه، میلیونها فرد صاحبتریبون امروز، بر خلاف عصر روزنامه و تلویزیون، لزوما نخبگان فکری یا اجرایی نیستند که در اموری خاص صاحب علم و اطلاعات باشند و از رسانه در اختیارشان، برای طرح مسائل اساسی یا اثرگذاری روی مسائل اساسی جامعه بهره ببرند. چه بسا اکثریت حاضر در فجازی، به دلیل فقر دانش و اطلاعات، هنگام طرح موضوعات اساسی از سوی نخبگان، حتی قادر به واکنش هم نباشند و به همین جهت، این موضوعات هرگز در این فضا برجسته و داغ نشود!
در چنین شرایطی و چنین فضایی، طبیعتا آن دست مسائلی برجسته میشود که سطحی اندک از دانش و اطلاعات که در دسترس "همگان" -نه فقط نخبگان- است، برای اظهار نظر درباره آنها کفایت کند؛ ولو در حد یک جمله و کلمه برای تقدیس و تقبیح.
چندی پیش دیدم یک روزنامهنگار قابل احترام -هرچند مخالف فکری ما- به حق در شکایت از این فضای زرد نوشته بود میخواهد حتی مجلهاش را از روی دکه هم جمع کند و از مشتری خواسته بود نشریهاش را در کتابفروشیها بجوید.
امروز نمیتوان از همگان صاحبتریبون خواست که سکوت کنند و سیاست را گرفتار حاشیه نکنند، همچنین نمیتوان از همگان خواست که در کلاس و تراز نخبگان سیاسی از تریبون روی گوشی خود بهره ببرند؛ اما میتوان از نخبگان سیاسی خواست که با تاثر از این فضای زرد، سیاست را دچار حاشیهزیستی نکنند؛ در حاشیه سیاستورزی نکنند؛ سیاستورزی را زرد نکنند...
وابستگی سیاستمدار به آرای عمومی، و تلاش بیامان او برای مراقبت از افت و خیز درصد محبوبیت، تحقق این مطلوب را سخت کرده است. لکن همین امر نیز چاره دارد. سیاستمدار تراز آن است که دستور کار برای کشور تعیین کند و با ترجمه ابعادی از آن به زبان همگان، سهمی برای مشارکت آحاد مردم -چه در اظهار نظر و چه در اقدام- پیشبینی کرده و ملت را با ایده خود همراه سازد؛ نه اینکه دستور کار خویش را از فضای توئیتر بگیرد و مراقبت کند که مبادا از لایک و ریت آخرین ترندها، بی نصیب بماند.
@syjebraily
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
۱۲ فروردین؛ اولین پیروزی جمهور مردم بر دیکتاتوری لیبرالها
یادداشت سید یاسر جبرائیلی:
🔹دوازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸، یک نقطه درخشان در تاریخ انقلاب اسلامی است که اهمیت آن چه بسا از سرنگونی رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بیشتر باشد.
🔹اگر ۲۲ بهمنماه رژیم طاغوت سرنگون شد، ۱۲ فروردینماه نظام اسلامی تاسیس شد؛ و تامل و تدبر در تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد این تاسیس مبارک، مسیر همواری نبوده است.
🔹جریان لیبرال در ایران که پیش از سرنگونی رژیم پهلوی در پی حفظ سلطنت بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همه همّ خود را مصروف جلوگیری از تاسیس یک نظام اسلامی کرد و در این مسیر هیچ ابایی نداشت که خواسته خود را بر جمهور مردم تحمیل کند؛ اما به فضل خدای متعال، انقلاب اسلامی با رای ملت به جمهوری اسلامی از سرقت لیبرالها در امان ماند.
@TasnimNews
عبور از طوفان تحریم با مقاومت در برابر فشارهای داخلی و خارجی برای سقوط در دام کنوانسیونهای تکلیفی FATF
سال ۹۸ در کمیسیون بررسی الحاق به لوایح تکلیفی FATF در مجمع تشخیص مصلحت نظام، با ارائه آمار تجارت خارجی کشور در دوره قبلی حضور در لیست سیاه این نهاد، استدلال کردم که ادعای صفر شدن یا حتی کاهش تجارت خارجی کشور در صورت قرار گرفتن در لیست سیاه این نهاد کذب است.
۱۱ سوال اساسی از دولت درباره FATF شده بود که در یک گزارش مبسوط ۸۳ صفحهای، این پاسخها را ارزیابی کرده و به کلیه اعضای مجمع ارائه کردیم. اگر گزارش طبقهبندی نداشت، انتشار آن، مجال مناسبی برای روشن شدن عیار ادعاهای آن ایام فراهم میکرد.
مقامات دولت وقت مدعی بودند اگر وارد لیست سیاه شویم، حتی با کشورهای دوست هم نخواهیم توانست تجارت کنیم. بحمدلله با وجود فشارهای فراوان، مجمع الحاق به دو کنوانسیون CFT و پالرمو را تائید نکرد. زمستان ۹۸ وارد لیست سیاه شدیم، اما حجم تجارت خارجی ایران پس از آن نسبت به دوره اجرای برجام که از لیست سیاه خارجمان کرده بودند، نه تنها کاهش نیافت، بلکه افزایش نیز یافت. سال گذشته، حجم تجارت خارجی ایران با وجود قرار گرفتن در لیست سیاه FATF از ۱۰۰ میلیارد دلار عبور کرد و به لطف خدای متعال، رو به افزایش است.
در صورتی که به دو کنوانسیون پالرمو و CFT ملحق میشدیم، اولا هیچ تضمینی نبود که FATF وضعیت ما را عادی کند، ثانیا تحریمهای آمریکا به داخل مرزهای ما کشیده میشد، ثالثا بهانه جدید برای گشایش پروندههای حقوقی علیه کشورمان در مجامع بینالمللی ایجاد میشد؛ چرا که هر اقدامی برای دور زدن تحریم میتوانست تبدیل به پروندهای تحت عنوان پولشویی و نقض کنوانسیون پالرمو شود.
وال استریت ژورنال اخیرا نوشت که ایران با یک سیستم مالی مخفی، محاصره اقتصادی اعمال شده توسط آمریکا را دور میزند. اگر تحت فشار لیبرالهای حاکم بر دولت وقت، تسلیم ادعاهای کذب و وعدههای پوچ آنها میشدیم، این سیستم مالی مخفی لو میرفت، از کار میافتاد و امروز، به جای اینکه آمارها عبور از طوفان تحریم را مژده دهند، ترامپ از فشار حداکثری پاسخ مثبت گرفته بود. به لطف خدای متعال، لیبرالها نتوانستند خسارت محض دیگری به کشور تحمیل کنند. آن منش و آن راه، هرگز نباید...
@syjebraily
✨چرا نئولیبرالها درباره اثر تورمی نقدینگی دروغ میگویند؟!
پیرو انتشار آماری از نسبت بالای نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در جهان (ژاپن: ۲۸۰٪؛ کانادا: ۱۲۲٪؛ انگلیس: ۱۶۰٪؛ کره جنوبی: ۱۶۵٪؛ سوئیس: ۱۸۲٪؛ استرالیا: ۱۳۷٪؛ چین: ۲۱۱٪؛ مالزی: ۱۳۷٪؛ میانگین جهانی: ۱۴۳٪)، و اشاره به پایین بودن نسبی این نرخ در ایران (۹۵ درصد) نئولیبرالهای کراواتی و ریشدار هجمه سنگینی علیه حقیر شروع کردهاند که عمدتا فحاشی است و استدلال و استنادی در میان ناسزاهایشان دیده نمیشود. هدف از انتشار این آمار، به چالش کشیدن تلاشهای بیوقفه و ایدئولوژیک این جریان برای تقلیل دادن مسئله تورم به نقدینگی و در نتیجه تجویز سیاستهای خسارتبار و تورمزایی چون افزایش نرخ ارز و قیمت سوخت بود.
هیچ کس منکر اثر نقدینگی روی تورم نیست. مسئله ما اولا اغراق درباره اثر نقدینگی و انکار اثر متغیرهای دیگر است؛ ثانیا نتایجی است که از این اغراق گرفته میشود و سیاستهای ویرانگری که در پی آن تجویز میشود.
آقایان مدعی هستند که نقدینگی در ایران تورم ایجاد میکند - و در جاهای دیگر خیر- چون رشد نقدینگی در ایران بیش از رشد تولید است. دوباره و پیش از ادامه تذکر دهم که خلق نقدینگی توسط شبکه بانکی خصوصی برای فعالیتهای سوداگرانه حتما باید متوقف شده و خلق پول صرفا باید توسط حاکمیت و صرفا برای تولید باشد. اما توجه بفرمایید؛
در سال ۹۲ نقدینگی حدود ۶۴۰ همت و تولید ناخالص داخلی ۱۰۵۵ همت بوده است. یعنی نسبت نقدینگی به تولید حدود ۶۱٪ بوده است. در سال ۹۶ این نسبت به حدود ۹۵ درصد میرسد (نقدینگی= ۱۵۳۰ همت و تولید ناخالص داخلی= ۱۶۲۰ همت). به عبارت دیگر، در این دوره نقدینگی نسبت به تولید، نجومی بالا رفت اما تورم پائین بود!
برعکس، طی سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰، ما شاهد کاهش نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی هستیم. در ۱۴۰۰ نقدینگی حدود ۴۹۰۰ همت برآورو میشود و تولید ناخالص ۵۷۰۰ همت؛ یعنی نسبت فوق با ۱۰ واحد درصد کاهش، به ۸۵٪ رسیده است. اما در همین دوره، تورم وحشتناکی را تجربه کردیم.
نئولیبرالهای تصمیمساز، تصمیمگیر و مجری رخنه کرده در دولت آقای رئیسی توضیح دهند که چگونه در دورهای که نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی فزاینده بوده، تورم پائین بوده، اما در دورهای که این نسبت کاهشی بوده، تورم نجومی داشتیم و اینک نیز داریم؟!
آقایان جوابی ندارند چون با چهار عمل اصلی نه میتوان اقتصاد را فهمید و نه میتوان مدیریتش کرد. پاسخ این معما را در ادامه بخوانید.
ساختار تولید در ایران معالاسف یک ساختاری است که حقیر آن را ساختار تولید استعماری مینامم. یعنی ساختار تولیدی است که تا حد زیادی وابسته به واردات است(مونتاژ خودرو تا مرغ و برّه). نتیجه این وابستگی آن است که اقتصاد به شدت از تلاطم نرخ ارز و قیمت جهانی اقلام وارداتی متاثر میشود.
علت اینکه در دوره ۹۲ (۲۰۱۳) تا ۹۵(۲۰۱۶) با وجود رشد وحشتناک نسبت نقدینگی به تولید، تورم بالا نداشتیم، تورم منفی در جهان و عدم افزایش نرخ ارز بود(بماند که از محل حراج ذخایر ارز و طلای کشور، نرخ ارز ثابت نگه داشته شد). در این دوره، قیمت جهانی مواد اولیه مرتبط با انرژی ۵۷٪، گندم حدود ۴۰٪، ذرت ۳۹٪، ماده اولیه لاستیک ۴۳٪، دانه سویا ۲۶٪، جو ۴۹٪ کاهش یافت.
بنابراین، علت تورم پائین سالهای ۹۲ تا ۹۶ نه هنرمندی آقای روحانی بود، نه اینکه نرخ رشد نقدینگی به تولید کم بود! مسئله، تورم منفی در جهان بود. با معکوس شدن این روند و افزایش وحشتناک قیمت مواد اولیه تولید و اقلام کشاورزی، قیمتها در ایران نیز سر به فلک کشید.
شاید برایتان جالب باشد که ما چون وارد کننده محصولات نفتی هستیم، با افزایش قیمت نفت، قیمت این محصولات نیز افزایش مییابد، لذا افزایش قیمت نفت اثر تورمی روی اقتصاد ما دارد.
نئولیبرالها - چه با محاسن و چه بیمحاسن- با چشم بستن بر اینهمه واقعیت، میخواهند با تقلیل همه ماجرا به نقدینگی، سیاستهای معیشتسوز خود را که عبارتست از بیتفاوتی نسبت به تولید داخلی، بیتفاوتی به مسئله هدایت نقدینگی، تجویز افزایش نرخ ارز و قیمت سوخت و... به دولت تحمیل کنند.
من واقعا برای آقای رئیسی نگرانم. البته هیچ کس جز خود ایشان نخواهد توانست آقای رئیسی را از دست نئولیبرالها نجات دهد. دعا کنیم بتواند. حرف آخر اینکه راهکار، تولید دانشبنیان است و آنچه من از تولید دانش بنیان میفهمم، رفع وابستگی تولید و مصرف کشور به اقلام وارداتی است.
@syjebraily
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
15.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از مدتها تلاش علمی و عملی برای اولین بار در ایران کالای خواب ارگانیک (پشمی) با روش صنعتی به تولید انبوه رسید...
مزایای فراوان #پشم این نعمت و هدیه طبیعت از جمله طبع گرم آن اثرات خیرهکنندهای در سلامت انسان، پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها دارد...
محققان جوان ایرانی مجموعه ژینورا با زحمات شبانهروزی و مشورت با طبیبان و پزشکان متعددی اقدام به تولید کالای خواب ارگانیک نمودهاند که تمامی واژههای "کالای ایرانی" و "تولید ملی" برازنده آن است.
کالای خواب ارگانیک #میقان نیازی به تبلیغ ندارد اما حمایت از کالای تمام ایرانی و همت کارگرانِ ایرانیاش در سال حمایت از تولید دانشبنیان و کارآفرین کمترین کاریست که میتوانیم انجام دهیم✋
#میقان اولین کالای خواب ارگانیک ایران را به دیگران معرفی کنیم🇮🇷
پی نوشت: حسین زمانی به نظر من تصویر واقعی اقتصاد مقاومتی است.
موفق باشی حسین جان.
☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
نظری به نظریه مقداری پول.pdf
حجم:
350.2K
این روزها بحثهای مفصلی در مورد تورم و نقدینگی و نرخ ارز و گرانی و ... میشنوید. شاید بد نباشد بدانید ریشه این بحثها به کجا برمیگردد...
💠 @h_abasifar
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
5.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرفسور مسعود درخشان:
باید تورم را از بین برد. برای از بین بردن تورم اولین کاری که باید بکنیم این است که نظریات اقتصادی سرمایهداریِ لیبرال را کنار بگذاریم. دنبال فریدمن نروید که چطور تورم را باید کنترل کرد!!!
بانکهای خصوصی و دولتی باید تعطیل شوند و یک بانک ملی داشته باشیم تا تورم از بین برود.
💠 @h_abasifar